شعر حامد خاکی برای امام موسی کاظم(ع)

شعری از حامد خاکی برای حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) را می خوانید.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، متن شعر به قرار زیر است:

در این سیاه چال جلوه ی قمر نشسته بود
چو ناله ای که صبح و شام بی اثر نشسته بود

به وقت گریه کردنش زمان غصه خوردنش
قضا ز کار ایستاده  و قَدَر نشسته بود

نفس که می کشید سرفه بی امان ادامه داشت
ز بسکه در سیاه چال محتضر نشسته بود

بلند میشد و ز خون بر زمین مشخص است
چه قدر رد تازیانه بر کمر نشسته بود

ز فرش ، خاک را به عرش می رساند ربناش
نماز های او اگر چه بیشتر نشسته بود

صدای بچه های کوچه آمد و دلش شکست
چه قدر منتظر به دیدن پسر نشسته بود

شکستگی ساق پای او به گردن قل است
به انزجار استخوان منکسر نشسته بود

کمال بندگیش را اسیر خویش کرده بود
تمام روز روزه بود و تا سحر نشسته بود

به جبرئیل گفته اند از این طرف نیا که او
بدون بال مانده و بدون پر نشسته بود

به روی تخته ی دری به سوگ مادرش نشست
به سوگ ضربه های پای چهل نفر نشسته بود

انتهای پیام/