روزنامه الاخبار: محدودیتهای جنگ علیه سوریه؛ آمریکا و متحدانش دو گزینه بیشتر ندارند
آمریکا در حالی در تکاپوی حمله به سوریه است که این جنگ گزینههای محدودی دارد و به معنای روبرو شدن با روسیه، ایران و مقاومت در سوریه است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه الاخبار در تحلیلی آورده است: هیچ کس نمیتواند مانع دونالد ترامپ از حمله نظامی به سوریه شود، اما آمریکا نیز نمیتواند از قبل سمت و سوی مسائل را تعیین و نهایی کند، بلکه با محدودیتهای زیادی روبرو است.
هر چه صحنه سیاسی مربوط به حمله آمریکایی- اروپایی پیچیده میشود، معلوم میشود دستهای واشنگتن در سوریه باز نیست و ابرقدرت دنیا نمیتواند در منطقه خاورمیانه و یا هر نقطه دیگری از دنیا هر طور که میخواهد عمل کند و در این منطقه دشمنانی وجود دارند که از جنس و گروهی که آمریکا به آن عادت کرده ، نیستند.
حمله به سوریه به حمله شیمیایی ادعایی در دوما ارتباطی ندارد
تصمیم حمله به سوریه گرفته شده است، اما چگونگی عمل و فهرست اهداف مورد نظر این جنگ با محدودیتهای زیادی روبرو است و تنها نکته ثابت این است که دلیل این جنگ به هیچ وجه با آنچه در مورد حمله شیمیایی به شهر دوما گفته میشود، ارتباط ندارد.
باید اندکی به قبل بازگشت به این معنی که از پایان تابستان گذشته، نهادهای دست اندرکار غرب و خلیج فارس و اسرائیل مطمئن شدند که گروههای مسلح در سوریه به اندازهای افول کردهاند که این شکست نیازمند اقدام مستقیم برای مهار وضعیت موجود است .
ترکیه به سمت تغییر و تحول موضعگیری در قبال سوریه
آمریکاییها بر این باور بودند که به دست گرفتن کنترل مناطق شرق فرات و تسلط بر نیروهای کُرد بی اراده برای تهدید ثبات نظام حاکم سوریه کافی است، اما با مخالفت ترکیه روبرو شدند به این معنی که آنکارا در برابر کُردها قد علم کرد و وارد نبردی شد که نیازمند تحول عملی موضع ترکیه در قبال پرونده سوریه بود.
درست است که اردوغان از موضع خود مبنی بر کنار رفتن بشار اسد کوتاه نیامده، اما در برابر قواعد روسیه و ایران تسلیم است؛ و قواعدی که تاکید دارند هرگونه فعالیت ترکیه در سوریه باید در چارچوب تفاهمات دقیق با مسکو و تهران باشد.
حمله به سوریه یعنی روبرو شدن با روسیه، ایران و مقاومت
در این میان هر تلاشی برای حمله به سوریه که هدف از آن برکناری بشار اسد باشد نه به معنای درگیری با روسیه و ایران و نیروهای مقاومت بلکه به معنی نبرد با آنان است.
در این میان فریاد اسرائیل هر روز بالاتر رفت و جالب اینکه هر چند روابط خوبی با مسکو دارد، اما روسیه ضامن حمایت از امنیت اسرائیل نیست و بر این اساس دشمن اسرائیلی هیچ تعهد نظری و یا گام عملی از سوی روسیه دریافت نکرد که بر اساس آن بتواند دغدغه نفوذ ایران و حزب الله در سوریه به ویژه در جنوب این کشور را آرام کند.
یادآوری خط قرمزهای اسرائیل در سوریه
حتی هنگامی که مسکو به اسرائیل هشدار داد خط قرمزها شامل نظام حاکم سوریه و نه فقط بشار اسد است از همین رو هرگونه تجاوز اسرائیل نمیتواند از اهداف حزب الله و ایران فراتر برود؛ از این فراتر اینکه روسیه به اسرائیل اعلام کرد زمانی که بشار اسد تصمیم حمله به اسرائیل را بگیرد مسکو قادر به جلوگیری از آن و استفاده از زرادخانه نظامی موجود در سوریه نخواهد بود؛ زرادخانهای که در طول سه سال گذشته در چارچوب برنامه حمایت روسیه از سوریه تقویت شده است و این چیزی است که اسرائیل در دهم فوریه گذشته هنگامی که یک جنگنده آن توسط پدافند هوایی سوریه سرنگون شد، تجربه کرد.
اوج نگرانی آمریکا، اسرائیل و عربستان از تحولات سوریه
اما روند امور به اینجا ختم نمیشود، زیرا نظام حاکم در سوریه و متحدان روس و ایرانی و حزب الله میدانستند حفظ پیروزیها نیازمند گامهای خاص میدانی است و از بین بردن تهدیدهای دشمن علیه قدرت مرکزی نیازمند توسعه چارچوب سلطه و قدرت در اطراف دمشق و به عبارت بهتر غوطه شرقی است؛ هدفی که مستلزم عملیات نظامی هماهنگ و فشرده بود که در نهایت سبب از بین رفتن این مانع شد، در نتیجه آمریکا، اسرائیل ، عربستان و سایر کشورها سخت احساس ترس و نگرانی کردند و اوج آن زمانی بود که بشار اسد سوار بر خودرو از دفتر خود در قلب دمشق به سمت غوطه حرکت کرد.
غوطه ، کلید تسلط بر جنوب سوریه
در این میان روشن شد وقتکشی در دوما فایدهای ندارد و هر کس بتواند کنترل غوطه را با موقعیت متمایز نظامی و عمرانی آن به دست بگیرد، خواهد توانست بر مناطق بزرگتر در عمق جنوب سوریه چه درعا یا قنیطره تسلط پیدا کند.
نگرانی دشمنان سوریه زمانی شدت گرفت که متوجه شدند گروههای مسلح در جنوب توان مقاومت ندارند بنابراین چطور میتوان بر حمایت آنان از ضد حمله نظامی استفاده کرد؟
در کنار این مسائل ، مواردی است که از صحنه میدانی سوریه فراتر رفته است و عبارتند از:
-روسیه موقعیت خود را به عنوان بازیگری که در خاورمیانه نقش اصلی دارد، تثبیت کرده است و بر این اساس به سمت تثبیت حضور خود در سراسر دنیا در حرکت است و آنچه انجام میدهد بر نقاط دیگر دنیا تاثیرگذار خواهد بود.
-به غرب ثابت شد، شریک ترک در جای دیگری قرار گرفته است و اولویتهای آنکارا در نشست سه جانبه اخیر نمود یافت؛ نشستی که زمینه گردش موضع ترکیه به سمت سیاستهای کاملا متفاوت از قبل را فراهم کرد.
-برای غرب ثابت شد، متحدان عرب و پیش از همه عربستان هرچند آماده حرکت در پروژههای بزرگ هستند اما در وضعیتی قرار ندارند که بتوانند تعهدی بدهند مگر سرازیر کردن پول به سمت آنچه ترامپ میگوید.
-نگرانی اسرائیل از نتایج میان مدت و طولانی مدت تحولات سوریه و تهدید امنیت ملی آن بیش از هرزمان دیگری افزایش یافت، زیرا اسرائیل اکنون نه فقط شاهد نفوذ مقاومت در سوریه و لبنان است بلکه نظارهگر تحولات سریع و قوی مقاومت در فلسطین نیز است.
- غرب، عربستان و اسرائیل احساس کردند انتقال رویارویی با ایران به سطح جدیدی در نیمه می آینده و یا همان تصمیم احتمالی دولت آمریکا مبنی بر خروج از توافق هستهای، میتواند در سطح منطقه بازتابهایی داشته باشد، از همین رو باید اکنون وارد عمل شوند تا واقعیتها را تعدیل کرده و ایران را بیش از قبل خسته کنند.
در این شرایط موضع جدید آمریکا مطرح شد؛ موضعی که نیازمند حمایت و پوششی است که یادآور جنگ آمریکا علیه عراق است و این چیزی است که امروز در جریان صف بندی غرب در کنار آمریکا و مواضع دولتهای عربی که نگران سرنوشت خود هستند، شاهدیم .
با این توضیحات این سوال مطرح است آنان چه کاری میتوانند انجام دهند؟
نتیجه جنگ بزرگ در سوریه چیست؟
یکی از گزینههای آمریکا و متحدانش تلاش برای زیرو رو کردن اوضاع است از همین رو به دنبال حرکت به سمت اهداف راهبردی یعنی رفتن به سمت جنگ فراگیر هستند، زیرا هرگونه تلاش برای حملهای که هدف از آن برکناری بشار اسد باشد، یعنی نبرد با روسیه و ایران و مقاومت نه درگیری با آنان، در این صورت آتش جنگ نه فقط در سوریه بلکه سراسر منطقه شعله ور میشود و اسرائیل و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به صحنه رویارویی تبدیل میشوند که هیچ کس نمیتواند نهایت و پایان آن را تصور کند.
اگر آمریکاییها به دنبال ترسیم خط قرمزی هستند که به موجب آن راه سوریه و متحدانش را در ادامه پاکسازی کشور از گروههای مسلح سد کنند، این نیز نیازمند جنگ بزرگی با روسیه و ایران و متحدانش است حتی اگر جنگ در خاک سوریه محدود بماند.
چنانچه آمریکا به دنبال حملات موضعی برای نشان دادن خشم خود است، محور مقابل میتواند متوجه شده و تحمل کند و به گونهای رفتار کند که این حملات بهای آزادی غوطه است اما آیا این کافی است؟
اسرائیل که با حمله به فرودگاه تیفور نیروهای ایرانی در سوریه را هدف قرار داد، چگونه اقدام خواهد کرد و چگونه میتواند متقاعد شود که غرب نمیتواند اقدام بیشتری در سوریه انجام دهد؟
اسرائیل به خوبی میداند، ایران به بمباران فرودگاه تیفور پاسخ خواهد داد و اینکه تهران نمیخواهد در این شرایط حساس روسیه و سوریه را در تنگنا قرار دهد، به معنی خودداری از واکنش در برابر اسرائیل نخواهد بود، بلکه چه بسا واکنش آن آغازگر سطح جدیدی از رویارویی با دشمن باشد.
در پایان این تحلیل آمده است :اکنون در برابر گزینههای محدودی قرار داریم و آمریکاو غرب و اسرائیل و برخی عربها چاره ای جز این تصمیم ندارند: یا فروخوردن شکست و آمادگی برای نتایج آن و یا دیوانگی و آمادگی برای نتایج فاجعه بار آن.
انتهای پیام/