شهدای ترور در فلسطین-۱|از «شیخ یاسین تا ابومحمد»؛ اعتراف «رابین» درباره اعجوبه‌های مقاومت

دست رژیم صهیونیستی همواره به خون رهبران مقاومت آلوده بوده است، اما با وجود ترورهای ادامه‌دار صورت گرفته از سوی رژیم صهیونیستی، این مقاومت بوده که رشد کرده و صهیونیست‌ها در موضع استیصال قرار گرفته‌اند.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، 17 آوریل یادآور ترور عبدالعزیز الرنتیسی، مسئول حماس در نوار غزه و جانشین شیخ احمد یاسین، رهبر معنوی این جنبش است. عبدالعزیز الرنتیسی- که به عنوان جانشین شیخ احمد یاسین انتخاب شده بود- کمتر از یک ماه پس از ترور شیخ احمد یاسین به شهادت رسید. رنتیسی زمانی به شهادت رسید که پیش از آن طی چند ماه از چهار سوء قصد جان سالم به در برده بود و سرانجام با راکت بالگرد آپاچی ارتش رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.

شهادت شیخ احمد یاسین و رنتیسی اگرچه از دست دادن دو رهبر ارزشمند بود که جایگاه ویژه‌ای در مقاومت اسلامی فلسطین داشتند، اما نقطه عطفی برای مقاومت فلسطین بود. به برکت خون این دو شهید جنبش‌های مقاومت با عزمی جدی تر مسیر مقاومت را ادامه دادند و خون آنها سبب آبیاری و پرورش درخت مقاومت و تنومندتر شدن آن شد. چرا که پس از شهادت این دو شهید به فاصله یک سال جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس توانست قدرت سیاسی را در فلسطین در اختیار گیرد. این اتفاق که حاصل خون شهدای مقاومت بود سبب شکست طرح‌های سازشکارانه و رونق هرچه بیشتر مقاومت شد به گونه‌ای که امروز صهیونیست‌ها و جناح غربی-عربی همراهشان را مستأصل کرده است.

در این نوشته قصد داریم ترورهایی که از سوی رژیم صهیونیستی علیه مقاومت فلسطین صورت گرفته را پس از شهادت این دو شهید بررسی کنیم. پیش از بررسی شهدای ترور مقاومت فلسطین توجه به چند نکته ضروری است. نخست آنکه، فهرست شهدای ترور یک فهرست کاملا شفاف و قطعی نیست و هر زمان با به دست آمدن آمارهای جدید می‌تواند تغییر یابد. بر همین اساس مؤسسه فلسطینی «الحق» تعداد شهدای ترور در فلسطین را از سال 1987 و شروع انتفاضه اول 366 نفر اعلام کرده است. دوم اینکه به دلیل مطول بودن این فهرست، تنها به رهبران و فرماندهانی که مورد هجمه ترور قرار گرفته‌اند اشاره می‌کنیم. فرماندهانی که به دفعات مورد سوءقصد قرار گرفتند و سرانجام به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. ضمن اینکه همانگونه که در بالا اشاره شد به دلیل نقطه عطفی که پس از ترور شیخ احمد یاسین به وجود آمد فهرستی که در پی می آید به ترورهای این دوره یعنی 2004 تاکنون تعلق دارد.

شیخ احمد یاسین، رهبر معنوی حماس

احمد اسماعیل یاسین، مشهور به شیخ احمد یاسین رهبر معنوی جنبش حماس، که از وی به عنوان مؤسس این جنبش یاد می‌شود در 28 ژوئن 1936 در روستای الجوره در جنوب غربی فلسطین اشغالی نزدیک نوار غزه به دنیا آمد. در نوجوانی هنگام انجام یک حرکت ورزشی فلج شد و حرکت با دو پا را از دست داد. اما این مسئله نتوانست مانع پیشرفت وی شود. او تحصیلات متوسطه را ادامه داد و به عنوان معلم در نوار غزه مشغول به فعالیت شد او در دوره‌ای پس از 1968 به عنوان رهبر اخوان المسلمین، توانست تغییرات بنیادین در این جنبش به وجود آورد. پس از آن، شیخ احمد یاسین، با اندیشه جهادی باب آغاز انتفاضه را باز کرد و این مسئله همزمان با تأسیس جنبش حماس شد. جنبشی که برای جهاد علیه اشغالگران تأسیس شده بود.

شیخ احمد یاسین سال 1998 (1377) طی سفری به ایران آمد و با رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای دیدار کرد. وی پس از آن به دعوت مجمع جهانی اهل بیت به قم رفت و در آنجا نیز با تعدادی از اعاظم علما دیدار کرد.

او که عمری را در راه جهاد در راه خدا و ترویج دین خدا گذرانده بود، سرانجام در سحرگاه روز دوشنبه 22 مارس 2004 هدف راکت‌های هواپیماهای رژیم صهیونیستی قرار گرفت و در حالی که شب را به اعتکاف گذرانده بود با زبان روزه به افتخار شهادت نائل آمد. شیخ احمد یاسین در حالی به شهادت رسید که از حیث قوای جسمانی در شرایط سختی به سر می‌برد و پزشکان وی هر لحظه احتمال مرگ وی را قریب می‌دانستند. رهبر معظم انقلاب طی پیامی ضمن تقبیح این ترور، از مقام این شهید تقدیر کردند.

عبدالعزیز الرنتیسی، جانشین شیخ احمد یاسین

عبدالعزیز علی عبد الحفیظ الرنتیسی 23 اکتبر1947 در روستای یبنا بین عسقلان و یافا به دنیا آمد. خانواده وی در اوان کودکی‌اش مجبور به مهاجرت اجباری از آنجا به نوار غزه شدند. او در غزه نشو و نما یافت و پس از گذراندن دوران ابتدایی و متوسطه که با سختی‌های فراوانی و کار همراه بود توانست، بورسیه پزشکی عمومی در دانشگاه اسکندریه مصر را از آژانس آوارگان فلسطین، آنروا بگیرد. پس از گذراندن دوره عمومی، دوره تخصصی پزشکی کودکان را نیز از همانجا گرفت و برای خدمت مردم فلسطین به غزه بازگشت و در آنجا در بیمارستان ناصر خانیونس به عنوان پزشک مقیم مشغول به کار شد. الرنتیسی تحت تأثیر اندیشه‌های اسلامی و اخوان المسلمین با خط دهی فکری شیخ احمد یاسین به همراه تعدادی از جوانان فلسطین اقدام به تأسیس جنبش مقاومت فلسطین حماس کردند و این مسئله آغاز درگیری وی با صهیونیست‌ها و بازداشت‌ها و سوءقصدهای مستمر تا شهادت وی شد. یکی از مراحل قابل توجه در زندگی رنتیسی، تبعید وی در سال 1992 به همراه 400 نفر از فرماندهان و رهبران مقاومت، به روستای مرج الزهور لبنان بود.

در این مرحله رنتیسی پتانسیل بالای خود را نشان داد و از این تاریخ به بعد در صدر فهرست تحت تعقیبان رژیم صهیونیستی قرار گرفت. سرانجام پس از عمری مجاهدت در 17 آوریل 2004 در حالی که طی چند ماه 4 سوء قصد به جانش شده بود با شلیک موشک از بالگردهای آپاچی رژیم صهیونیستی به سوی اتومبیلش به درجه رفیع شهادت رسید. رنتیسی زمانی به شهادت رسید که کمتر از یک ماه از شهادت شیخ احمد یاسین می‌گذشت و رنتیسی به عنوان جانشین شیخ احمد یاسین از سوی جنبش حماس معرفی شده بود و اعضای وی با او بیعت کرده بودند. خون رنتیسی جان تازه‌ای در جان جنبش وارد کرد و پس از شهادت او به برکت خون او و شهدای مقاومت جنبش حماس به فاصله یک سال توانست قدرت سیاسی را در فلسطین از طریق انتخابات به دست گیرد. قدرتی که با فشار آمریکایی‌ها در اختیار حامیان سازش قرار داشت.

عزالدین شیخ خلیل، مؤسس شاخه نظامی حماس

عزالدین صبحی سلامة الشیخ خلیل (أبو محمد) سال 1962 میلادی در شهر غزه به دنیا آمد. وی پسر چهارم یک خانواده 12 نفره بود. تحصیلات ابتدایی را در نوار غزه گذراند، اما در عین حال در مساجد غزه آموزش‌های اسلامی را در حد کمال طی کرد. در این دوران بود که تحت آموزش‌های شیخ احمد یاسین قرار گرفت. دوران تحصیلات عالیه را در رشته اصول دین در دانشگاه اسلامی غزه گذراند.

پس از ازدواج برای تجارت به خارج فلسطین رفت و به تجارت پرداخت. سال 1986 به امارات متحده عربی، پاکستان و افغانستان سفر کرد و در آنجا با عبدالله عزام آشنا شد. این آشنایی سبب شد با مسائل نظامی آشنا شود و همین امر سبب شد پس از بازگشت به غزه شاخه نظامی حماس را تأسیس کند. او نام عزالدین قسام را برای شاخه نظامی حماس انتخاب کرد. او پس از بازگشت به غزه، به تجارت بین کرانه باختری و نوار غزه در داخل فلسطین پرداخت. اما آنگونه که صهیونیست‌ها پس از شهادتش ابراز کردند، تجارت، پوشش و بهانه‌ای برای رفت و آمدهای مستمر وی بین نوار غزه و کرانه باختری بوده است. اسحاق رابین، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در دهه 90 میلادی، او را پدر معنوی یحیی عیاش و عماد عقل دو نفر از اعجوبه‌های مقاومت توصیف کرده است.رابین در مورد عزالدین الشیخ خلیل عبارت «سر افعی» را به کار برد و گفت او سر افعی است که باید قطع شود.

سال 1992 به همراه شمار زیادی از رهبران مقاومت به مرج الزهور تبعید شد و تا سال 2004 و زمان ترورش دیگر نتوانست به فلسطین بازگردد. سرانجام در سحرگاه 26 سپتامبر 2004 با انفجار بمبی که در اتومبیلش در مقابل منزلش در محله «الزاهرة» دمشق توسط موساد کارگذاشته شده بود، به شهادت رسید.

ادامه دارد...

انتهای پیام/