ادبیات کودک و نوجوان ایران ظرفیت جهانی شدن دارد


نشست تخصصی چهل شاهد با موضوع بررسی ۴۰ سال هنر و ادبیات انقلاب در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا, نشست تخصصی 40 شاهد با موضوع بررسی 40 سال هنر و ادبیات انقلاب  و با حضور  مصطفی رحماندوست، محمد رضا بایرامی،محمد حنیف و زهرا زواریان در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد.
مصطفی رحماندوست شاعر نام آشنای ادبیات کودک و نوجوان در این نشست با اشاره به سابقه داستان های انقلابی گفت: داستان سیاسی را می‌توان داستان اجتماعی و حتی تاریخی هم نام نهاد و من اعتقاد ندارم که داستان صرفاً سیاسی باشد، بلکه معتقدم داستان یک مقوله انسانی است و به انسان‌های خاصی می‌پردازد.

رحماندوست در ادامه گفت: اگر منظور از داستان انقلاب، داستان‌هایی است که در تأیید انقلاب است و قرار است تنها به خوبی‌های رویداد انقلاب بپردازد و آنها را برجسته کند، من با این تعریف هم‌سو نیستم. تعریف باید جامع و مانع باشد.

این شاعر کودک و نوجوان اضافه کرد: در آغاز انقلاب ادبیات بومی کودک و نوجوان نداشتیم، زیرا غلبه در این حوزه با ترجمه‌ها بود. ادبیات کودک ما بی‌تردید وام‌دار انقلاب است. انقلاب درواقع به خانواده‌ها فهماند که ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد. در تقسیم‌بندی ادبیات کودک و نوجوان، دو نوع ادبیات وجود دارد که یکی از آنها سوسیالیست‌تر بود که از سوی چپ‌ها و مسلمان‌ها به کار بسته می‌شد و اتفاقاً هر دو ادبیات کودک نبودند، زیرا نوعی زبان نصیحت‌گونه و فرمایشی داشت. با فروکش کردن جنگ، نوع دیگری از ادبیات بیشتر خود را نشان داد. این‌نوع به کودک به طور مشخص می‌پرداخت و این مسئله سبب شد که خواه، ناخواه ادبیات ترجمه‌ای زیاد شود و ادبیات فرمایشی با کاهش مواجه شد.

رحماندوست با اشاره به داستانی از آثار خود گفت : در اوایل جنگ من داستان یک مجروح را نوشتم که 240 هزار نسخه از آن منتشر شد . اما پس از جنگ، نامه‌ای نوشتم و درخواست کردم که دیگر آن را منتشر نکنند، چون که آن داستان مناسب آن حال و هوا بود، حتی بعدها وقتی خودم آن را خواندم، دیدم چقدر ساختار آن داستان بد است و اشکال دارد، هرچند حال و هوای داستان هنوز هم برایم دوست‌داشتنی است. درواقع آن داستان بازگوکننده حس من بود که متأثر ازحال و هوای آن زمان بود. این مسئله در مورد دیگر داستان‌نویسان نیز مصداق دارد، آن هم کسانی که کاملاً خودساخته هستند و با توجه به تجربیات خود داستان نوشته‌اند و وقتی به آثار امروز آنها نگاه می‌کنید قابل مقایسه با آثار آن زمان این نویسندگان نیست.

رحماندوست در بخش دیگری از این نشست گفت: امروز اگر چیزی در مورد انقلاب، جنگ و دین و دینداری نوشته می‌شود، می‌توان گفت خواست خود نویسنده است و مانند سال‌های اول نیست که نهادها سفارش بدهند، هرچند امروز نیز گاهی سفارش‌هایی وجود دارد، اما به‌شدت آن سال‌ها نیست. امروز باید داستانی نوشت که برای امروز قابل قبول باشد و فعالیت‌های آن روزگار را توجیه کند و قانع‌کننده پاسخ دهد.

این نویسنده در ادامه گفت: ادبیات کودک و نوجوان ما ظرفیت جهانی شدن دارد، اما مدیریت نمی شود  ، زبان ما محدودیت جغرافیایی دارد و نیاز به سرمایه‌گذاری جدی است تا بتوان ادبیات و رمان فارسی را جهانی کرد.

رحماندوست در پایان گفت: جنگ بخشی از تاریخ این کشور است و بچه‌های ما باید با این تاریخ آشنا شوند و معتقدم آشنایی با این تاریخ، از گذرگاه رمان روی می‌دهد.

خصیصه داستان امروز انقلاب چندلایگی و چند صدایی است

دکتر محمد حنیف، داستان نویس و پژوهشگر  در نشست تخصصی بررسی 40 سال هنر و ادبیات انقلاب گفت: در سال‌های اخیر، ادبیات داستانی نوجوان دفاع مقدس به ویژه در بخش داستان بلند و رمان از حماسی سرایی، شعارگرایی و نگاه تبلیغاتی به سمت توجه به مسائل انسانی و نشان دادن مشکلات جنگ گرایش پیدا کرده است.

این نویسنده برگزیده جایزه داستان شهید غنی پور با آسیب شناسی ادبیات داستانی گفت : تقریبا تمامی داستان‌های دوره اولیه جنگ واقعگرا بوده، اما جریان داستان در دوره بعد متحول شده است وداستان‌های معاصر علاوه بر چند لایگی، چند صدایی را نیز به مخاطبانش یاد می‌دهد. شیوه‌های شخصیت‌پردازی فنی‌تر شده، نامهای شخصیت‌های داستانی و نظر گاه‌هایشان متفاوت شده و داستان از شخصیت آرمانی به سمت شخصیت خاکستری سوق پیدا کرده است.

حنیف همچنین با بررسی ادوار ادبیات داستانی زنان گفت: در حالی که تا سال 1308 نویسنده زن نداشتیم و پس از آن نیز تا نزدیک انقلاب تعداد نویسندگان بسیار محدود بود اما پس از انقلاب شاهد حضور پررنگ نویسندگان زن بودیم.

در انقلاب ما ظرفیت خلق آثار مختلف وجود دارد

محمدرضا بایرامی نویسنده ادبیات داستانی در این نشست که به سعی موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شده بود  گفت: بر این باورم که تعاریف مقدم بر نویسندگان نیستند. به این معنا که تئوری‌نویس‌ها تعاریفی را منتشر کنند و بر اساس آنها نویسندگان داستان بنویسند، بلکه تعریف ها از دل آثار بیرون می‌آید برای مثال نمی‌توان گفت رمان «دُن آرام»، داستان انقلاب است یا جنگ است یا عشق، مسئله این است که  همه اینها هست وهیچ کدام از اینها نیست! چرا که داستان انقلاب همان چیزی است که از دم‌دستی‌ترین آدم‌ها می‌شنویم و درواقع پاسخ به این پرسش است که چه می‌خواستیم و چه شد. اگر کسی بخشی از تاریخ را بگوید و بخشی را نگوید، درواقع داستان انقلاب را نگفته است.

 این نویسنده برگزیده جایزه جلال آل‌احمد افزود: انقلاب در نقاط مختلف جهان روی داده و کافی است آثاری که پیرامون آنها خلق شده را بررسی کنیم تا به سوال چه می‌خواستیم و چه شد بتوانیم جواب دهیم. اغلب داستان‌ها در مورد بخش چه می‌خواهیم حرف می‌زنند، اما کسی به چه شد نمی‌پردازد و اگر بپردازد هم برخورد خوبی نمی‌بیند. در انقلاب ما این ظرفیت جود داشته که آثار مختلفی خلق شود و از زوایای مختلفی به انقلاب پرداخته شود.

او افزود: هر چیزی که به اسم داستان و با محور انقلاب منتشر شد که داستان لقب نمی‌گیرد، چه رسد به اینکه انقلابی باشد. از این‌رو آنکه با قوت تأسیس و تثبیت می‌کند، داستان انقلاب است.

نویسنده رمان «لم‌یزرع» در ادامه گفت: انقلاب عده‌ای را وارد عرصه نوشتن کرد، این یک امکان است، زیرا نویسندگان بزرگ جهان برای تجربه کردن خود را به دل رویداد می‌زدند تا بتوانند اثری خلق کنند، اما در کشور ما حادثه خود را به سمت هنرمند آورد و پتانسیل بزرگی مانند انقلاب و دفاع مقدس رویاروی هنرمندان ما قرار گرفت.

بایرامی در ادامه با اشاره به نقش مدیران فرهنگی گفت: در حال حاضر نوعی از ادبیات ترویج می‌شود که نه رمان است و نه خاطره و روی آن هزینه می‌کنند و تبلیغات گسترده صورت می‌گیرد.

بایرامی گفت: 40 سال از انقلاب گذشته اما چرا هنوز رمانی در تراز انقلاب نداریم، در صورتی‌که اگر از مدیران فرهنگی‌مان بازخواست شود که چرا وضع چنین است، بی‌شک وضع رمان و داستان ما این نمی‌شد. من بر این باورم اگر قرار بود اتفاقی روی دهد باید تاکنون می‌افتاد و این حرف من با توجه به معدل رمان و داستان پس از انقلاب است و باورمندم با بخشنامه و تشریفات اتفاقی روی نمی‌دهد.

رشد زنان داستان نویس از برکات انقلاب است

در ادامه این نشست زهرا زواریان با اشاره به نقش زنان در  داستان انقلاب گفت: بر این باورم که داستان در ابتدا باید داستان باشد و تعیین چنین داستان‌هایی که داستان جنگ است یا انقلاب است، کار منتقدین است. یکی از دلایلی که چنین تقسیم‌بندی‌هایی به وجود آمده برخی کارهای سفارشی است. من به عنوان نویسنده وقتی داستان می‌نویسم، نباید از پیش تعیین کنم که می‌خواهم داستان انقلابی بنویسم، بلکه مخاطب و منتقدین باید این نکته را تعیین کنند.

این نویسنده ادبیات داستانی با اشاره به پژوهش های خود  درباره نقش زنان در خلق ادبیات داستانی دفاع مقدس ، گفت: انقلاب در رشد زنان داستان‌نویس تأثیر شگفت‌انگیزی داشت و یکی از برکات انقلاب این بود که زنان را در بیشتر موضوعات رشد داد و باعث شکوفایی آنها شد.

زواریان  با اشاره به مسئله آسیب‌های ادبیات جنگ و انقلاب گفت: من بر این باورم که بهتر است نهادهای پشتیبان عقب تر بایستند و اجازه بدهند نویسندگان خودشان کار کنند و این مسئله را همیشه عنوان کرده‌ام که جنگ و انقلاب متعلق به یک گروه نبوده، بلکه متعلق به همه مردم است.

او افزود: در حوزه داستان‌نویسی زنان در این سال‌ها، خانم‌ها رشد زیادی داشتند، و انقلاب فرصت و بستر زیادی برای رشد زنان در همه حوزه ها ایجاد کرد و معتقدم زنان داستان‌نویس باید پا به پله‌های بالاتر بگذارند و نگاه فراجنسیتی داشته باشند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط