نقدی بر طرح معرفی مجدد گورخر به کویر مرکزی
با اقدام نسبت به رفع تهدید اصلی حیات وحش در منطقه یعنی شکارکشی و زمینهسازی برای افزایش و سپس سرریز جمعیت گورخرهای توران به کویر مرکزی میتوان نه تنها به بازگشت گور به کویر مرکزی بلکه به افزایش جمعیت جبیر و آهو و حتی احیای یوز در کویر مرکزی امید داشت.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، اوایل ماه جاری در حاشیه سفر سعید نمکی، معاون سازمان برنامه و بودجه و مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست به استان سمنان، سازمان حفاظت محیط زیست از برنامهریزی برای اجرای طرحی تحت عنوان معرفی مجدد گورخر ایرانی در کویر مرکزی، در نیمه خرداد خبر داد اما این طرح در حالی بناست به معرفی مجدد گورخر در کویر مرکزی ایران منجر شود، که تا کنون اقدامی برای رفع عوامل نابودی جمعیت گورخر در کویر مرکزی صورت نگرفته. در واقع عواملی که بیش از 30 سال پیش، به از بین رفتن جمعیت گورخر در کویر مرکزی ایران منجر شد همچنان باقی است و حالا مسئولان میخواهند تنها با منتقل کردن چند گورخر به این منطقه، به گفته خودشان جمعیت گورخر در کویر مرکزی ایران را احیا کنند. طرحی هزینهبر که با در نظر گرفتن تجربههای ناموفق مشابه، بیشتر به یک اقدام نمایشی شباهت دارد تا یک ایده سازنده محیط زیستی.
بیشتر بخوانید: طرح معرفی گورخر به کویر مرکزی، پیراهنی بر اندام یک بودجه؟
به منظور پرداختن به عوامل از بین رفتن جمعیت گورخر ایرانی در کویر مرکزی و همچنین بررسی احتمال موفقیت طرح معرفی مجدد گورخر به این منطقه، خبرگزاری تسنیم، گفتوگویی را با کوشان مهران، فعال محیط زیست ترتیب داده که در ادامه میخوانید:
تسنیم: عامل از بین رفتن جمعیت گورخر در کویر مرکزی ایران را چه میدانید؟
مهران: محدودهای که اکنون تحت عنوان پارک ملی و منطقه حفاظت شده کویر شناخته میشود از دیرباز علاوه بر میزبانی گونههایی چون یوزپلنگ و آهو در زیستگاههای دشتی و پازن و گوسپند کوهی در ارتفاعات، به عنوان زیستگاه گورخر مشهور بوده. به گونهای که به جز شکارگران محلی، پادشاهان صفوی و قاجار نیز برای شکار به سیاهکوه و دشت مسیله میآمدند. پس از شهریور 1320 و ورود گسترده خودروهای تندروی جیپ، در کنار گسترش سلاح، نسل حیات وحش و به ویژه گونههای دشتزی چون گورخر و آهو به شدت کاهش یافت. از سال 1343 این زیستگاه تحت حفاظت قرار گرفت و در کنار برخورد قاطع با شکار دزدی، پشتیبانی دولت از مامو
ران اجرای قانون، منع چرا و بوتهکنی باعث بهبودی وضعیت زیستگاه شد و تا اواسط دهه 1350 جمعیت گورخر پارک ملی کویر حدود 800 سر برآورد میشد. جمعیتی که به یقین با گورخران دشتهای کاشان و اردستان در ارتباط بوده و از طریق جمعیتهای یزد و به ویژه ابرکوه زمینه را برای تبادل ژنتیکی با جمعیتهایی گور در منطقه بهرام گور فارس و گاوخونی اصفهان فراهم میکردند.
در سال 1361 به دلایل گوناگون دشت های مکرش، مبارکیه، سیاه پرده و پره زرد که از بهترین زیستگاه های آهوان مهاجر زنجان-قزوین و جمعیتهای بومی و گورخر بود از پارک ملی کویر جدا و به عنوان منطقه حفاظت شده کویر معرفی شد. در این زمان بود که فشار چرای دام و شکارکشی بر جمعیت گورخر و آهو تاثیری به شدت منفی به جا گذاشت. بنابر آنچه در شناسنامه پارک ملی کویر نوشته شده در سال 1362 تنها یک گورخر در شمال تختی بین چشمه دم دزدان و شوراآب تاک دیده شد که به احتمال زیاد از کشتار توسط موتورسیکلتهای پرقدرت شکار دزدان روستاهای کاشان، گرمسار ، ورامین و بویژه ابوزید آباد، جان به در برده بود.
این تجربه تلخ تنها منحصر به ایران نبود.در آسیای مرکزی فشار شکار مستقیم و رقابت دام اهلی با گورخر بر سر منابع محدود و به ویژه اشغال آبشخورها در زیستبوم خشک باعث نابودی گورخر قزاقستان در سال 1930 شد که اگر در اوایل دهه 1940 صد گورخر باقیمانده در زیستگاه بادخیز مورد حفاظت قاطع قرار نمیگرفتند به یقین برای همیشه از میان رفته بودند.
تسنیم: درباره نحوه حفاظت از جمعیت باقیمانده گورخر در کشورهای دیگر از جمله مورد قزاقستان که به آن اشاره کردید بگویید.
مهران: از اوایل دهه 1990 بدین سو جمعیت بادخیز که پس از فروپاشی شوروی گرفتار کاهش شدید شده بود با ایجاد ثبات نسبی در حفاظت از زیستگاه به عنوان منبعی برای معرفی مجدد به زیستگاه های مستعد قدیمی در آمد. در شمال ترکمنستان و در دامنههای شمالی رشته کوه کپه داغ بسوی دریای خزر و همینطور چند منطقه در قزاقستان از نمونه های بادخیز برای معرفی مجدد استفاده شد و پس از زندهگیری و انتقال به محوطهای محصور برای سازگار شدن با شرایط زیستگاه جدید تعدادی از گورخران مجهز به گردنبندهای رهیاب شده و در نهایت همگی در طبیعت و صد البته که با پایش مستمر محیط بانان و کارشناسان رها شدند.
حتی موفقترین و حسابشدهترین برنامه های معرفی مجدد همواره با خطر شکست روبرو شده. در قزاقستان دو هزار سر گورخر موجود در یکی از پارک های ملی، یادگار برنامه معرفی مجدد و مهم تر از آن پایش جمعیت و زیستگاه هستند و این در حالی است که در خود ترکمنستان سه جمعیت معرفی مجدد شده به دلایلی از بین رفتهاند. نکته مهم در برنامه معرفی مجدد، ایجاد جمعیتی از گونه از دست رفته است که تنها از دیدگاه حفاظت همچون دیگر عناصر زیستگاه وابسته به مدیریت انسانی بوده و کمترین نیاز را
از لحاظ تغذیه و آبشخور به انسان داشته باشد.تا اوایل قرن هفدهم گورخر در استپ های اکراین وجود داشته و در چند سال گذشته تعدادی گورخر به یکی از زیستگاه های جزیره ای کرانه دریای سیاه معرفی شده است. اما از آنجا که به دلیل حاصلخیز بودن خاک سیاه اکراین اکنون در عمل تنها حدود پنج درصد از استپ های دست نخورده برجای مانده است این جمعیت گورخر در زیستگاهی محدود وابسته به مدیریت کارشناسان است و در واقع این جمعیت بیشتر جنبهای نمادین و یادگاری از استپهای بیکران اکراین محسوب میشود تا زیستگاهی با یک جمعیت مستقل.
تسنیم: برنامه حفاظتی که برای گورخرهای منطقه توران اجرا شد را چگونه ارزیابی میکنید؟
مهران: گفته میشود که به دلیل اجرای برنامههای حفاظتی کارا جمعیت گورخران توران در دهه 1350 به حدود سه هزار سر رسیده و سپس به دلیل ناتوانی در حفاظت از زیستگاه و عدم برخورد جدی با شکاردزدان محلی و گوشت فروشان این جمعیت به هشتصد سر در دهه 1360، حدود چهارصد سر در دهه 1370 و اکنون گویا به میزانی کمتر تنزل یافته که متاسفانه در این مدت، تنها تغییرات اقلیم و خشکسالی و نه فشار شکار دزدی، به عنوان عامل این کاهش شیبدار و چشمگیر معرفی شده است اما با همین تعداد فعلی هم در صورتی که برنامهریزی و اختصاص بودجه نه تنها برای پژوهشهای دانشگاهی بلکه برای پاسداشت زیستگاه معطوف شده و به افزایش جمعیت گورخران توران منجر شود، جمعیت سرریز گورخر در توران توانایی مهاجرت برای یافتن زیستگاههای مستعد جدید چون پارک ملی کویر را دارا خواهند بود. چه آنکه در گجرات هم حفاظت موثر از گورخران هندی باعث شده تا پس از گذشت دههها غیبت، گورخر در جنوب راجستان و همینطور در آن سوی مرز در ایالت سند پاکستان نیز دیده شود.
تسنیم: درباره طرح معرفی مجدد گورخر به کویر مرکزی که بناست از خرداد اجرا شود چه نظری دارید؟
مهران: معرفی مجدد گورخر به عنوان یکی از گونههای شاخص کویر مرکزی نیازمند برنامهریزیهایی کاربردی و نه صرفا علمی است و همچنین اتکا به مدیریتی پایدار، نه سلیقه محور. اگر هدف نهایی معرفی گورخر ایرانی به زیستگاه باشد و نه نگهداری همیشگی این گونه در فنس و تولید فیلم مستند از افراد درون حصار، میبایست به بهسازی شرایط زیستگاه همچون چشمههای طبیعی و نه آبشخورهای دست ساز و برخورد قاطع با شکارکشان محلی که برای بسیاری به خوبی شناخته شده هستند به جد همت گماشت.
آفت مرگبار جبیر در پارک ملی کویر، شکاردزدان موتور سوار هستند. این نکته نیز باید درخور توجه قرار بگیرد که در زیستگاه توران نیز مهمترین تهدید نه تغییرات اقلیمی، که بیشتر بهانهای برای پوشاندن ضعف مدیریت است، بلکه گوشت فروشانی هستند که سوار بر موتورسیکلت و بدون شلیک حتی یک گلوله به تعقیب گورخر پرداخته و در نهایت و پس از خسته کردن، جانور را سر بریده، ران و فیله را به عوامل فروش در شاهرود و سمنان تحویل داده و از استخوانهای قلم هم برای پزشکی سنتی روغنگیری میکنند.
هدف، کوبیدن بر طبل ناامیدی نیست اما تا زمانی که عوامل تهدید به میزان قابل توجهی کاهش نیافته این احتمال وجود دارد که طرح معرفی مجدد گورخر به کویر مرکزی هم همچون معرفی مجدد گوسپند کوهی ارومیه به جزیره اسلامی دریاچه ارومیه و دره شهدای ارومیه و یا رهاسازی گوزن زرد میانرودان در زردلان کرمانشاه به دلایل گوناگون با شکست روبرو شود. بنابراین در شرایط کنونی و محدودیت چشمگیر امکانات تنها در صورتی میتوان به بقای یک جمعیت پایدار معرفی شده در طبیعت امید داشت که موفق به رفع بحرانهای موجود در زیستگاه که بقای دیگر موجودات را نیز به خطر افکنده شده باشیم.
اگر برای حفاظت از زیستگاهها و رفع عامل اصلی تهدید حیات جانوران، یعنی شکاردزدی عزمی استوار و عملکردی موفقیتآمیز در کار باشد، همانطور که پیشتر گفتم با فراهم کردن زمینه برای افزایش و سرریز جمعیت گورخر از توران به کویر مرکزی و برقراری امنیت نسبی در گذرگاه های مهاجرت بین زیستگاه ها، میتوان علاوه بر بازگشت دوباره گورخر به کویر مرکزی، به افزایش جمعیت جبیر، ترمیم جمعیت آهوان برجای مانده و در نتیجه احیای جمعیت یوزپلنگ نیز در کویر مرکزی امید داشت.
انتهای پیام/