لاتاری؛ پیوندی بین اندیشه و گیشه


مهدویان با اولین کارش در حیطه اجتماعی نشان داد هنرمندی جسور است. او در زمانی که نه روشنفکرها چنین سوژه‌ای را می‌پسندند و نه هیچ طیف فکری دیگری به سراغ این سوژه می‌رود.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، لاتاری فیلمی است در مورد غیرت و غیرتمندی. فیلم در خصوص تفکر نسبی گرایی صحبت می‌کند که بسیاری از افراد جامعه را تحت سیطره خود قرار داده است. تفکری منتقد که به چیزی اعتقاد ندارد و فقط منتظر است جریانی را نقد کند. تفکری که بر هیچ اثر ایجابی تعصب ندارد. تفکر نسبی گرا که در غرب ظهور کرد و البته در جامعه ما هم پیروانی دارد. لایه‌های مختلفی در «لاتاری» دیده می‌شود. دسته اول نوشین و نامزد او است که قربانی همین تفکر نسبی گرا می‌شوند.
نوشین برای جبران بدهی‌های پدرش و به وعده یک دلال برای کار مدلینگ به دبی می‌رود. مدل شدن برای دختر اهمیتی ندارد و به عنوان یک شغل به این مسئله نگاه می‌کند. «امیر» نامزد او هم چنین وضعیتی دارد و او هم در برزخ نسبی گرایی دست و پا می‌زند. قهرمان داستان مربی فوتبال اوست که با او همراه می‌شود و در نهایت موفق می‌شود انتقام بگیرد. او در حقیقت نماینده تفکر ولایی است؛ تفکری معتقد و ایجابی که به عالم قدس اعتقاد دارد. لاتاری در حقیقت به همین چالش‌ها می‌پردازد. بافت فرهنگی جامعه ما مذاکره و مصالحه بر بعضی امور را جایز نمی‌داند. در این جامعه اگر بر روی مسائلی خاص، موضع و تعصب نداشته باشی و پیرو نسبی گرایی غربی باشی آینده نوشین در انتظار توست؛ به قهقرا رفتن. «لاتاری» در روزگاری که سینمای ایران اسیر نسبی گرایی غربی شده، قهرمان سازی می‌کند. او در مقابل معضل امروز سینمای ایران که توان قهرمان سازی را ندارد و فیلم‌ها پر شده‌اند از آدم‌های معمولی که نمی‌توانند الگوی کسی شوند، به هویت خودش باز می‌گردد و برای مخاطبش قهرمان می‌سازد، قهرمانی از جنس خودش، قهرمانی که مخاطب او را می‌پسندد و دوست دارد خودش را جای او بگذارد.
اما در خصوص کارگردان این فیلم. محمدحسین مهدویان مستند ساز جوان ایرانی است که در سال 1391 با ساخت فیلمی نیمه مستند به نام «آخرین روزهای زمستان» درباره زندگی شهید باقری توانست توجهات زیادی را به خود جلب کند و سپس در سال 1394 با به کارگیری همان فرمول فیلم سازی، «ایستاده در غبار» را روانه سینماها کرد که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم از جشنواره فیلم فجر شد و پس از آن «ماجرای نیمروز» را درباره گروهک منافقین روانه سینما کرد. «لاتاری» اولین ساخته اجتماعی این کارگردان محسوب می‌شود. در خصوص تغییر مسیر فیلم سازی این کارگردان جوان باید گفت از آن جا که هنر عالم جسارت است و تفکر ذاتا ستیزه جوست و فتح کننده است هنرمندی که جسارت و شجاعت نداشته باشد، هنرمند نیست. این کارگردان با اولین کارش در حیطه اجتماعی نشان داد هنرمندی جسور است. او در زمانی که نه روشنفکرها چنین سوژه‌ای را می‌پسندند و نه هیچ طیف فکری دیگری به سراغ این سوژه می‌رود.
البته «فروشنده» هم با همین سوژه ساخته شد. فیلمی که با وجود درام خوبی که دارد، اما مشمئز کننده است. نهایتاً کارگردان در انتهای فیلم بروی مسئله‌ای که مسئله فرهنگی بسیاری از ماست تن به مذاکره و مصالحه می‌دهد.   به هر حال آرزوی قلبی همه ما ساخت آثاری بود که بتواند بین گیشه و اندیشه پیوند ایجاد کند.

منبع: روزنامه قدس

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها