نویسندگان زن، بعد از انقلاب میان مردم می‌رفتند و روشنفکر و برج‌عاج‌نشین نبودند


منیژه آرمین گفت: «نویسندگان زن بعد از انقلاب در دل مردم می‌رفتند و از قشر روشنفکر و برج‌عاج‌نشین نبودند. زنان داستان‌نویس، امروز خود را باور کرده‌اند و موضوع ادبیات داستانی را جدی گرفته‌اند و به صورت پژوهشی و فکری به آن نگاه می‌کنند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نشست «نقش زنان در ادبیات بعد از انقلاب» با حضور دو نویسنده، راضیه تجار و منیژه آرمین، در غرفۀ مجمع ناشران انقلاب اسلامی در نمایشگاه کتاب سی‌وسوم برگزار شد.

راضیه تُجار در ابتدای نشست گفت: «داستان‌نویسی به شکل امروزی حدود صد سال است که وارد ایران شده است؛ یعنی از زمان مشروطیت. از آن زمان داستان‌نویسی از رمان سفرنامه‌ای به مجموعه داستان تبدیل شد. در ابتدا عموم مردم به دنبال خواندن آثار داستانی نبودند. اما بعد از انقلاب مردم به طور جدی به این عرصه روی آوردند. زنان در انقلاب حضور داشتند، سختی کشیدند، شهید شدند، در صف‌های اول ایستادند و به همین نسبت تجارب جدیدی دریافت کردند و تجارب خود را روی کاغذ آوردند. حتی در سال‌های جنگ بسیاری از زنان به ظاهر در جنگ حضور نداشتند؛ اما به گونه‌ای با جنگ در ارتباط بودند. افراد بااستعداد و باذوق در این موقعیت دست به قلم شدند. شاید برخی یک یا دو کتاب بیشتر ننوشتند. اما با استفاده از آموزه‌های دینی، استعداد درونی خود را تکمیل کردند و مدام به تعداد زنان در این عرصه اضافه شد.»

دبیر انجمن قلم در ادامه افزود: «امروز این گونه نیست که همۀ نویسندگان در حوزۀ اسلام و انقلاب بنویسند. اما مهم این است که تعداد زیادی از زنان، امروز به نوشتن روی آورده‌اند و توان گفتن دارند. قبل از انقلاب سوژه‌ها سطحی بود و بیشتر تقلید از غرب بود. امروز اگرچه آثار زرد هم داریم، آثار امروز ما بسیار عمیق‌ترند. شهادت، خداباوری، مقولۀ انتظار، ادبیات اعجازی و ... در کتاب‌های ما آمده است. اگر مارکز از رئالیسم جادویی سخن می‌گوید، ما هم ادبیات اعجازی را داریم. خانم‌ها تخیل و احساسات قوی دارند و جزئی‌نگر هستند و حتی به پدیده‌های اطراف می‌توانند نگاه مادرانه داشته باشند. داستان‌های دفاع مقدسی که از دید زنان بیان شده، مثلاً از دید همسر یا مادر یک رزمنده، آثاری بوده‌اند که با جامعه ارتباط بهتری برقرار کرده‌اند.»

در ادامه منیژه آرمین گفت: «در دوران مشروطیت زنان اهل قلم بوده‌اند که در مجامعی جمع می‌شدند، مثل مجموعۀ نسوان اصفهان. در آن زمان زنان بیشتر در حوزۀ ژورنالیسم کار می‌کردند. در طول تاریخ، زنان معمولاً در عرصه‌های مختلف حضور نداشتند و در سایه نگاه داشته می‌شدند. اما انقلاب باعث شد که این روند تغییر کند. چون در خود انقلاب هم زنان نقش جدی داشتند. تنها فردی که در این عرصه در قبل از انقلاب می‌توانیم نام ببریم، خانم دانشور است. در برخی آثار ایشان رگه‌هایی از اندیشۀ انقلابی را نیز می‌بینیم. مثل کتاب «سووشون» که در این اثر باورهای اسلامی در مورد عاشورا و امام زمان حضور دارد. نویسندگان زن، بعد از انقلاب در دل مردم می‌رفتند و از قشر روشن‌فکر و برج‌عاج‌نشین نبودند. مفاهیم الهی و اعتقاد به غیب و... در ادبیات پیش از انقلاب وجود نداشت. اما نکتۀ اساسی رشد چشمگیری است که می‌بینیم در دنیای درونی و بیرونی زنان وسعت بیشتری پیدا کرده است. زنان داستان‌نویس، امروز خود را باور کرده‌اند و موضوع ادبیات داستانی را جدی گرفته‌اند و به صورت پژوهشی و فکری به آن نگاه می‌کنند. چون انقلاب اسلامی یک موضوع فکری است، نه صرفاً تفننی.»

وی ادامه داد: «دفاع مقدس نیز یک اتفاق عجیبی بود. یعنی ملتی که هنوز انقلاب خود را مستقر نکرده، با جنگ مواجه شد و مدتی طول کشید تا افراد و از جمله زنان در دفاع مقدس خود را پیدا کنند. برخی زنان در دفاع مقدس در بیمارستان‌ها زیر بمباران مشغول عمل جراحی بودند. هنوز به خیلی از این واقعیت‌ها پرداخته نشده است. به حضور زنان در دفاع مقدس باید جدی‌تر از گذشته بنگریم. بسیاری از نویسندگان زن ما که در سال‌های اخیر جایزه دریافت کرده‌اند، به موضوع دفاع مقدس پرداخته‌اند و این نشان می‌دهد که زنان ما از سطح به عمق آمده‌اند. ادبیات باید تفکر برانگیز باشد. البته نباید آن را با مقاله اشتباه بگیریم. بلکه باید از فیلتر هنر رد شود و پیام‌های آن غیرمستقیم باشد. ادبیات چند بعدی است و ابعاد جامعه‌شناختی و... دارد. باید بتوانیم ضمن جذب عامۀ مردم، عوام‌زده نباشیم. یعنی دچار سطحی‌نگری و پیروی از عوام نباشیم و ضمن جذب مخاطب، وجوه ادبیات عالی را نیز داشته باشیم.»

انتهای پیام/