مدرسهای برای کودکان میانمار
بعد از حملات ارتش میانمار تعداد زیادی از مسلمانان این کشور آواره شدند و حالا چند وقتی است به همت «اتحادیه بین المللی امت واحده» کودکان یتیم و آواره میانماری مدرسه دارند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، تصاویر کوچ اجباری مسلمانان میانماری و اخراجشان از زادگاهشان از تلخترین تصاویری ست که در سالهای اخیر شاهد آن بودهایم. ارتش سالهاست با مسلمانان روی سازش ندارد و با آتش زدن خانه و زندگی و حتی روستاهایشان آنها را از کشور بیرون میکند و مسلمانان میانماری به ناچار به کشورهای مجاور پناه میبرند. در این میان کودکان یتیم و بی خانواده زیادی هستند که هیچ نشانهای قانونی برای حضور در این جهان ندارند. کودکانی که حتی در کشورشان شناسنامه نداشتهاند و تا چندین نسل حق تحصیل نیز نداشتند. به بهانه راهاندازی یک مدرسه ایرانی برای کودکان میانماری سراغ «فاطمه خطیب» مسئول واحد بشردوستانه رفتیم تا در این باره برایمان توضیح دهد.
50 درصد آوارههای میانماری کودکان هستند
مدرسه کودکان «شیشوملا» به معنی جمع کودکانه حالا چندماهی ست که در کمپ آوارگان میانماری در کشور بنگلادش افتتاح شدهاست. کودکانی که در حملات شهریورماه سال گذشته ارتش میانمار به این کمپ پرجمعیت پناه بردند و حالا این مدرسه مامن کوچکی برایشان است تا بتوانند در آن کمی از دردهای خود را فراموش کنند. خانم خطیب درباره این کودکان میگوید: «در شهریور سال گذشته ارتش میانمار به مردم آراکان و قوم روهینگیا حمله کرد که موجب قتل و غارت و آوارگی عده زیادی از مسلمانان این کشور شد. بعد از آن حدود 300 هزار نفر آواره میانماری به اردوگاه قطپالای در بنگلادش رفتند که حدود 50 درصد آنها بچهها بودند. بچههایی که صحنههای زجر آور زیادی دیده بودند. به آنها شلیک شده بود یا اینکه گم شده بودند و از پدر و مادرشان دور افتاده بودند و گرسنگی و مشکلات دارویی بسیاری داشتند. آن زمان که این اتفاقات افتاد؛ اتحادیه امت واحده برای کمک فراخوان داد و الحمدلله کمکهای زیادی جمع شد. بعد از آن توانستیم با گروهی از دانشجویان بنگلادشی ارتباط بگیریم که خودشان هم دغدغه آوارگان را داشتند و با کمک آن ها و اعضای اتحادیه به اردوگاه رفتند و این مدرسه را دایر کردند و معلمانشان هم همین دانشجویان بنگلادشی هستند که با ما همکاری میکنند.»
کودکان مسلمان میانماری شناسنامه ندارند
خانم خطیب میگوید تاسیس این مدرسه اقدام بسیار بزرگی است و باعث شده بچهها باتوجه به مشکلاتی که از سر گذراندهاند در مدرسه کمی نشاط و شادی را تجربه کنند:«بچهها عموما بین 5 تا 9 سال هستند و تعداد زیادی از آنها یتیم و بیسرپرست هستند. باقی پدرومادرها نیز در اردوگاهها هستند. اما اگر بخواهیم به مشکلات بچهها عمیقتر نگاه کنیم این است که بچهها هیچ کدام شناسنامه ندارند و معلوم نیست که آینده آنها و حتی دانشگاه رفتنشان در چه وضعی خواهد بود. آنها در یک منطقه محاصره هستند و اجازه ورود به هرجایی در بنگلادش را ندارند. آن هم در اردوگاهی که حدود یک میلیون میانماری در آن شرایط اردوگاهی زندگی میکنند.»
یک ریال از ارگانی پول نگرفتیم
به گفته خانم خطیب تنها ایران نیست که برای کمک به مردم میانمار اقدام کردهاست و کشورهای زیادی به این موضوع ورود کردند و حتی به طور دقیقتر ایران به عنوان یک کشور مسلمان از جمله آخرین کشورهایی ست که به کمک مردم میانمار رفته است:« در میانمار گروههای مسلمان و غیرمسلمان زیادی وارد شده و حضور دائم دارند. کشورهایی مانند مالزی، بنگلادش، ترکیه، انگلیس،ژاپن، سوئیس و بسیاری دیگر وجود دارند و اتفاقا ایران جزو آخرین گروههایی هستیم که در میانمار حضور پیدا کردیم و تا کنون حتی از هیچ ارگانی یک ریال پول نگرفتیم و همه این کارها از طریق کمکهای مردمی بودهاست.»
داستان غم انگیز کودکان میانماری
داستان هرکدام از کودکان آواره مسلمان قصه تلخی ست که شنیدن آن ممکن است هرکسی را تحت تاثیر قرار دهد. خانم خطیب میگوید داستان دو تا از بچههای مدرسه همه را به ویژه خودش تحت تاثیر قرار دادهاست:«یک پسر بچه 5ساله به اسم «موفز» وقتی عکسش را جلوی مدرسه دیدیم و پرسیدیم این پسربچه کیست؟ یکی از اعضا گفت: من تمام مدت که در اردوگاه بودم این بچه دنبال من میآمد. اول فکر میکردم دنبال غذاست یا چیزی از من میخواهد. وقتی با او صحبت کردم متوجه میشوم که کاملا ترسیدهاست و هیچکس را ندارد و رها شدهاست و در آخر در مدرسه ثبت نام میکند. یکی دیگر از بچهها هم به نام «محمد ریحان» هم یک پسر بچه 6سالهای بود که وقتی خواهرش به دنیا میآید مادرش میمیرد. بعد از چندسال که با پدرش در آراکان زندگی میکند، ارتش میانمار به آن منطقه حمله میکنند و روستاها را آتیش میزنند. محمدریحان و خواهرش همراه سیل آوارگان به بنگلادش میآیند. شما فکر کنید یک پسر 6ساله با خواهر 4 سالهاش چطور از یک کشور به کشور دیگر میرود. این بچه انقدر کوچیک است که نمیتواند تعریف کند که چه اتفاقی برایش افتادهاست.»
منبع:مهر
انتهای پیام/