شهید مدافع حرم خبر از حضور پدرش در یک مراسم میدهد
پدر شهید مدافع حرم ضمن ذکر خاطرهای از فرزندش گفت: امروز قبل از حرکت به تهران، به هیچ کس حتی خانوادهام اطلاع ندادم اینجا میآیم، اما آنها صبح مقابلم آمدند و به من گفتند شهید به خوابشان آمده و با خوشحالی میگوید پدرم جایی میرود تا به او مدال دهند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، پدر شهید مدافع حرم حجتالاسلام سلمانیان در همایش ائمه جماعات و مبلغین دانشگاههای استان تهران که امروز در سازمان بسیج دانشجویی برگزار شد، با اشاره به اینکه هر اندازه زندگی فرزند شهیدم را مرور میکنم، خاطرات زیبایی به ذهنم میرسد، گفت: امروز صبح قبل از حرکت به تهران، به هیچ کس حتی خانوادهام اطلاع ندادم اینجا میآیم، اما خانوادهام صبح ساعت 6 مقابلم آمدند و به من گفتند شهید به خوابشان آمده و با خوشحالی میگوید پدرم جایی میرود تا به او مدال دهند و از خوشحالی برادرزادهام را آغوش گرفته و میخندد.
وی خطاب به روحانیون حاضر در جلسه گفت: به مردم بفهمانید به مدافعان حرم هزینهای داده نمیشود؛ کسانی که در سوریه و عراق میجنگند برای مادیات نمیروند و آگاه به شهادت خود هستند.
سلمانیان افزود: دیگر اینکه در سازمانها هر سمتی که دارید، به زیرمجموعه تان بگویید از بیماستانهای جانبازانی که در جنگ تحمیلی موج گرفتگی دارند و به دلیل شرایط حاد اجازه بازگشت به جامعه ندارند و فراموش شدهاند، هر 15 روز یک بار افرادی به آنجا سر بزنند. آن بیمارستانها حکم زندان را برای این افراد پیدا کرده است.
وی با انتقاد نسبت به تصور برخی درباره روحانیون درباره قشر روحانیت گفت: برخی مردم تصور میکنند هر کسی عمامه سرش گذاشت، مادیاتش فراهم است، اما اینگونه نیست. فرزند من با اینکه جیبش خالی بود، همیشه لبخند بر لبانش بود و هرگز از فقر مادی نمی نالید.
سلمانیان ادامه داد: یک بار قبل از شهادتش به وی گفتم چرا با اینکه عمامهات بزرگ شده است (جایگاه علمیات بالاست و به مرتبه استادی رسیدی) پیاده هستی و مانند برخی مسئولانی که ماشینهای میلیاردی سوار میشود، اینگونه نمیکنی؟ سرش را پایین انداخت و با همان عمامه پایم را بوسید و گفت سهم من از دنیا یک مزار هم نیست. این اواخر ما همه آگاه به شهادت او بودیم. گفت من نمیخواهم 30 سال زندگی کنم و در رختخواب بمیرم. او به من گفت 10 سال قبل خواب دیدم لباس رزم تنم هست و دارم می جنگم.
انتهایپیام/