میزگرد چالش‌های فوتبال اصفهان| از دلالی تا بی‌توجهی به مربیان پایه فوتبال


پیشکسوتان فوتبال اصفهان در میزگرد چالش‌های فوتبال این شهر به بیان مشکلات ۲ باشگاه اصفهانی پرداختند و در این باره سخن گفتند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، فوتبال اصفهان چند سالی است که حال و روز چندان خوبی نداشته و تنها اتفاقات مثبت در این حوزه، موفقیت‌های مقطعی تیم ذوب‌آهن است.

بسیاری از منتقدان ناکامی‌های چند سال اخیر را زاییده  ضعف‌های ساختاری و مدیریتی دانسته و ریشه‌های آن را در انتصابات بدون هدف و غلط در حوزه مدیریتی می‌دانند. انتصاباتی که منجر به جابه‌جایی‌های ناسالم و غلط در حوزه مربیان و هرج و مرج عجیب‌تر در نقل و انتقالات بازیکنان شده است. با نزدیک شدن دوباره به فصل نقل و انتقالات هر روز شاهد اخبار عجیب و غریبی هستیم که در صورت صحت داشتن، علامت سوال‌های پرشماری را با خود به همراه دارد.

چالش‌های فوتبال اصفهان و به ویژه مشکلات 2 باشگاه بزرگ سپاهان و ذوب‌آهن موجب شد تا میزگردی با حضور 2 تن از پیشکسوتان خوش‌نام این حوزه در دفتر تسنیم اصفهان برگزار کرده و به بررسی چگونگی نحوه انتخاب یک مربی، دلایل ناکامی سپاهان، مشکلات فوتبال پایه و دلالیسم موجود در فوتبال بپردازیم.

این میزگرد با حضور رسول کربکندی مربی و دروازه‌بان سابق فوتبال اصفهان، در کنار حسین چرخابی مربی خوش سابقه فوتبال پایه، در دفتر خبرگزاری تسنیم برگزار شد.

در بخش نخست این میزگرد، به پروسه انتخاب سرمربی 2 تیم اصفهانی، عملکرد امیر قلعه‌نویی در لیگ هفدهم و راهبرد ذوب‌آهن در صورت جدایی قلعه‌نویی از این تیم پرداختیم. در ادامه مشروح بخش دوم این میزگرد را می‌خوانید:

تسنیم:نظرتان در مورد کیفیت بازیکنانی که سپاهان در فصل گذشته به خدمت گرفت چیست؟

چرخابی: بازیکن یکی از ستون‌های یک تیم است و به نظر من باشگاه سپاهان در فصل گذشته در جذب بازیکن بسیار بد عمل کرد. پیش از آغاز فصل گذشته لیگ برتر هم گفتم چرا باشگاهی که ادعا می‌کند بازیکنان رده پایه قوی دارد، باید 6 مدافع به خدمت بگیرد که تنها از یکی، دو نفر از آنها به خوبی استفاده کرد.

سعید آقایی نوسان داشت و جالب اینکه سیاوش یزدانی که بازیکن خوبی بود را کرانچار نمی‌خواست. البته نمی‌دانم به خدمت گرفتن این 6 مدافع با نظر باشگاه بوده، یا کرانچار و اگر نظر کرانچار بوده باشد، این موضوع به ضعف او برمی‌گردد. استقلال یک بازیکن خارجی به خدمت گرفت و غیبت و حضور او در 2 بازی با ذوب‌آهن، تفاوت محسوس بازی رفت و برگشت بود. اگر تیام در بازی رفت در اصفهان حضور داشت، با توجه به موقعیت‌هایی زیادی که استقلال ایجاد کرد، سرنوشت این بازی در همین اصفهان مشخص می‌شد. پس باید بازیکن خارجی بگیریم که به دردمان بخورد، نه اینکه 2 جین بازیکن خارجی به خدمت بگیریم و بعد هم به راحتی بگوییم آنها را نمی‌خواهیم.

امیدوارم مسعود تابش که هم در زمان پرافتخار بودن باشگاه سپاهان و هم در زمان عدم نتیجه‌گیری این تیم در سپاهان حضور داشته، بتواند بدون تعارف این مشکلات را رفع کند و باشگاه سپاهان را توسعه بدهد. رسانه‌ها و روابط عمومی باشگاه سپاهان هم نقش تأثیرگذاری در موفقیت سپاهان دارند و به نظر من صداوسیمای مرکز اصفهان در فصل گذشته در این مورد خوب عمل نکرد. کارشناسان می‌توانستند در برنامه‌های تلویزیونی نقاط ضعف و قوت سپاهان را تشریح کنند که متأسفانه این اتفاق در اصفهان نیفتاد. به نظر من اگر سیمای مرکز اصفهان مجبور نبود، حتی بازی‌های سپاهان را پخش مستقیم هم نمی‌کرد!

تسنیم:در باشگاه‌های ایرانی نقش کمیته فنی تا چه حد به کشورهای خارجی نزدیک است و چقدر از نظرات اعضای کمیته فنی در تصمیمات یک باشگاه استفاده می‌شود؟

کربکندی: فوتبال به ورزشی تبدیل شده است که همه ادعا می‌کنند آن را بلدند و در مورد آن اظهارنظر می‌کنند، در حالی که من به عنوان یک فوتبالی، در مورد سایر حوزه‌ها به راحتی اظهارنظر نمی‌کنم. در ایران مدیری که اصلاً با فوتبال و جو آن آشنایی ندارد، پس از مدتی حرف کسی را قبول ندارد. اگر کمیته فنی واقعاً با هدف کمک به باشگاه تشکیل شود و اعضای آن بنا به مصلحت و خوشایند مدیرعامل صحبت نکنند و فوتبال را بشناسند و بفهمند، می‌توانند به تیم کمک کنند.

وقتی کمیته فنی تنها یک اسم است که تشکیل شده تا دهان عده‌ای بسته شود و به نظرات آنها هم اهمیت ندهند، کمیته فنی به چه دردی می‌خورد؟ به نظر من کمیته فنی خیلی برای یک باشگاه لازم است به شرطی که اعضای آن متخصص، بی‌غرض و با شهامت باشند و به دنبال منافع مالی نباشند، اما اگر باشگاه به نظر اعضای کمیته فنی اهمیت ندهد و به آن عمل نکند، کسی هم نباید در آن شرکت کند.

بسیاری از باشگاه‌های لیگ برتری با مشکل مالی دست و پنجه نرم می‌کنند و به قول ناصر حجازی، در فوتبال ایران از حرفه‌ای شدن تنها شماره پیراهن بازیکنان لاتین شده است. شنیده‌ام که باشگاه سپاهان در لیگ هفدهم هزینه زیادی کرده است و وقتی این تیم نتیجه نمی‌گیرد، مجبور هستند برای کم کردن فشار تماشاگران، دوباره خرج کنند و بازیکن بگیرند.

انتخاب بازیکن و تیم‌سازی هنر یک مربی است و سپاهان تیم خوبی نبست. کرانچار تیم را از ویسی تحویل گرفت و تماشاگران سپاهان هم کرانچار را روی سر خود می‌گذاشتند و کرانچار هم با همان تیم زمان ویسی، چند نتیجه خوب گرفت و آن تیم می‌توانست با به خدمت گرفتن 3، 4 بازیکن بزرگ و اثرگذار تیم خیلی خوبی شود، اما متأسفانه در این زمینه اتفاقات خوبی صورت نگرفت.

سپاهان 15 بازیکن را تغییر داد و سپاهان با آن همه افتخار، الان 2 بازیکن بزرگ هم ندارد. کار بزرگ، بازیکن بزرگ می‌خواهد و بازیکن بزرگ هم نیاز به مربی بزرگ نیاز دارد. اگر قهرمانی می‌خواهیم، ابزار آن یعنی مدیر خوب، بودجه خوب، مربی و بازیکن بزرگ لازم است، اما سپاهان پس از آخرین قهرمانی در لیگ برتر، به یک‌باره از بازیکن بزرگ خالی شد.

سپاهان و ذوب‌آهن چند بازیکن اصفهانی دارند؟ سپاهان و ذوب‌آهن قهرمان لیگ جوانان و امید شده‌اند، اما از گیلان و مازندران بازیکن جوان به خدمت می‌گیرند و با این شرایط جوانان اصفهانی سرخورده می‌شوند. با مربی و بازیکن تیم‌های پایه طوری برخورد می‌کنیم که انگار به آنها صدقه می‌دهیم، در صورتی که باید برای معرفی یک بازیکن جوان به تیم بزرگسالان، به مربی پایه پاداش داده شود. تولید هر سال سپاهان و ذوب‌آهن رها می‌شوند که سرمایه‌سوزی است.

به همین دلیل برای بزرگی تمام ابزارها نیاز است که اولی مدیر خوب است. یک مدیر خوب هم لزوماً نباید فوتبالی باشد. مثلاً صفایی فراهانی که به اعتراف همه اهالی فوتبال، یکی از بهترین مدیران فدراسیون پس از انقلاب بوده است، فوتبالی بود؟ فراهانی یک مدیر خوب و بزرگ بود که پول هم داشت و در 6 ماه نخست کارش، با خبرنگاران، کارشناسان و مفسران جداگانه جلسه می‌گذاشت و به حرف‌هایشان گوش می‌داد و فقط نکته‌برداری می‌کرد تا به فوتبال اشراف پیدا کرد. اگر یک مدیر فوتبالی نبود، آدم‌هایی که کنارش قرار می‌گیرند باید متخصص باشند تا یک تیم کامل باشند و بتوانند کار بزرگ کنند.

سپاهان قطعاً به مربی و بازیکن بزرگ نیاز دارد تا بتواند بزرگی کند. برخی مربیان 20 بازیکن به خدمت می‌گیرند و 5 بازیکن باقیمانده لیست خود را با بازیکنانی پر می‌کنند که در حد و اندازه آن تیم نیستند. چرا آن 5 بازیکن را از تولیدات خود باشگاه به خدمت نگیریم تا جوانان را در کنار بازیکنان بزرگ بسازیم تا به سرمایه ما تبدیل شوند؟ کی‌روش را آورده‌ایم، اما هیچ مربی ایرانی را در کنار او قرار نمی‌دهیم و در واقع سرمایه‌سوزی می‌کنیم. کی‌روش و کی‌روش‌ها اجازه نمی‌دهند که مربیان در کنارشان رشد کنند، چون اگر مربیان ایرانی قوی شوند دیگر کسی به سراغ کی‌روش نمی‌رود.

کار سپاهان برای موفقیت نسبت به گذشته بسیار سخت شده است. سپاهان در برهه‌ای به راحتی قهرمان لیگ برتر می‌شد که نه استقلال خوب بود و نه پرسپولیس، اما در حال حاضر هر 2 تیم از نظر سرمایه، بازیکن و مربی بسیار قوی هستند. شفر نشان داد که مهم‌ترین ویژگی مربیان آلمانی مدیریت آنهاست و استقلال را از یک تیم پرحاشیه و بهم ریخته به یک تیم منظم تبدیل کرد و استقلال با همان بازیکنانی که در زمان منصوریان نتیجه نمی‌گرفتند، بهترین نتیجه را گرفت.

مربیان خارجی به جز مدیریت خوب، برخلاف ما اهل کوتاه آمدن نیستند. کی‌روش چند سال در فوتبال ایران ماند چون در ابتدای حضورش در ایران، با چد بازیکن یاغی برخورد کرد و دیگر صدا از بازیکنی درنیامد. در صورتی که در زمان سرمربیگری برانکو، بازیکنی در تیم ملی داشتیم که به کیف پزشکی کنار زمین لگد می‌زد و خودم در جریان جام جهانی آلمان در ورزشگاه شاهد بودم که به بازیکن می‌گفت به زمین برود، اما بازیکن خودداری می‌کرد.

البته به کی‌روش انتقادهایی هم دارم چون به مربیان ایرانی احترام نمی‌گذارد و در مصاحبه‌هایم هم اعلام کردم که این ضعف فدراسیون است که مربیان لیگ برتری بر سر برگزاری یک اردو با کی‌روش به مشکل برمی‌خورند. فدراسیون باید این تعامل را بین سرمربیان لیگ برتری و سرمربی تیم ملی برقرار کند.

دتمار کرامر زمانی در ایران یک کلاس مربیگری برگزار کرد و یک روز عجله داشت که به آلمان برگردد و می‌گفت در آلمان بازیکن سرزن نداریم و امشب جلسه‌ای با مربیان باشگاه‌ها داریم تا این ضعف را رفع کنیم. باشگاه‌ها باید بازیکن تولید کنند و به تیم ملی بدهند ولی وقتی بین مربی تیم ملی و مربیان باشگاه‌ها تعامل نباشد و کی‌روش اصلاً کسی را تحویل نگیرد، شرایط به همین شکل است. می‌شد با یک جلسه کوچک و جابجا کردن تاریخ اردوی تیم ملی، هم نظر کی‌روش را جلب کرد و هم نظر مربیان باشگاه‌ها، اما راهی را برای کی‌روش درست کرده‌ایم که زیر بار حرف کسی نمی‌رود و این به دلیل شرایط قرارداد اولیه کی‌روش است که فهمید اگر در ایران دعوا نکند، صاحب هیچ چیز نمی‌شود و بهترین آکادمی، زمین و امکانات پزشکی و آماده‌سازی را ایجاد کرد.

برای موفقیت باید یک مجموعه کامل داشت و تیمی مانند سپاهان که افتخارات زیادی دارد باید در چیدمان سیستم خود قوی عمل کند. کمیته فنی می‌تواند به هر تیمی کمک کند، اما با وجود آدم‌هایی که ضربه‌های فوتبال را درک کرده باشند. گاهی در منزل و در هنگام تماشای مسابقات به فرزندانم می‌گویم من می‌فهمم که این مربی الان چه می‌کشد چون به سرم آمده و این فشارها را تحمل کرده‌ام.

محمود یاوری در یکی از مصاحبه‌های خود عنوان کرد باشگاه سپاهان به محل رفت و آمد دلال‌ها تبدیل شده است و خود من هم از یکی از اعضای هیئت مدیره چیزهایی در این باره شنیدم. یکی از شانس‌های بزرگ سپاهان این بود که نفت 2 بازی آخر خود را باخت وگرنه سپاهان با این همه قدمت، سابقه و سرمایه‌گذاری سقوط می‌کرد و نشان می‌داد چقدر بد عمل کرده‌ایم.

کمیته فنی نیاز هر باشگاه است و استقلال هم کمیته فنی ایجاد کرده است، اما کمیته فنی زمانی مفید است که به صحبت‌های اعضای آن ترتیب اثر بدهند. اگر برویم و 4 ساعت هم حرف بزنیم چه کسی گوش می‌دهد؟  در کل به نظرم کار سپاهان برای قهرمانی به آسانی چند سال پیش نیست، به خصوص اینکه در جذب بازیکن محدودیت وجود دارد.

تسنیم: با نگاهی به آنچه در طول فصل برای ذوب‌آهن اتفاق افتاد، عملکرد ذوب‌آهن در فصول اخیر را چطور ارزیابی می‌کنید؟

کربکندی: سعید آذری نقش قابل توجهی در موفقیت امروز ذوب‌آهن دارد چون اعضای هیئت مدیره باشگاه‌ها عمدتاً ورزشی نیستند در حالی که برای انجام یک کار تیمی بزرگ، حداقل 3 نفر از 5 عضو هیئت مدیره باید این‌کاره باشند. ذوب‌آهن چه در زمان گل‌محمدی و چه در زمان قلعه‌نویی در نیم‌فصل نخست، بدترین نتایج را گرفت. وقتی سرمربی ذوب‌آهن بودم تیمی را بستم که یکی از اعضای هیئت مدیره به من گفت ما تا نیم‌فصل نباید حتی به نتایج این تیم نگاه کنیم چون بودجه 28 میلیونی باشگاه را تبدیل به 15 میلیون کرده بودند، اما من را در هفته یازدهم برکنار کردند. 5 هفته اول باختیم و بعد 3 برد و یک تساوی کسب کردیم و تیم داشت شکل می‌گرفت، اما مرا برکنار کردند، اما آذری پای گل‌محمدی و قلعه‌نویی ایستاد و نتیجه گرفت.

آذری پای مربیان خود ایستاد و نتیجه گرفت

نتیجه نگرفتن قلعه‌نویی در نیم‌فصل نخست هم دلایل فنی داشت و ذوب‌آهن چون به بازی روی زمین و پاسکاری زیاد عادت داشت، به سیستم قلعه‌نویی که بازی مستقیم و ارسال از کناره‌ها بود، عادت نداشت و ذوب‌آهن به همین دلیل یک نیم‌فصل را از دست داد، اما آذری صبر کرد و پای مربی خود ایستاد و هم گل‌محمدی و هم قلعه‌نویی نتیجه گرفتند و نقش مدیرعامل و هیئت مدیره در چنین تصمیماتی مشخص می‌شود، اما امروز می‌بینیم مدیرکل ورزش و جوانان یا رئیس هیئت فوتبال عضو هیئت مدیره‌ باشگاه‌ها می‌شوند که شاید به مسائل فوتبال آشنا نباشند.

تسنیم: آیا ساز و کاری برای ریشه‌کن کردن دلالیسیم وجود ندارد؟ چرا برخورد جدی از ناحیه دستگاه‌های ذی‌ربط به خصوص کمیته اخلاق با این مسائل نمی‌شود؟

کربکندی: به نظرم با این مسائل برخورد می‌شود، اما من با صدای بلند می‌گویم هیچ اراده‌ای برای برخورد با فساد و تخلف در فوتبال ایران وجود ندارد چون خیلی‌ها درگیر دلالیسم هستند. در فوتبال ما همان‌گونه که مشاهده کردید گاهی اوقات برخوردهایی با متخلفان صورت گرفته و عده‌ای توسط مراجع ذی‌ربط نیز دستگیر شده‌اند، اما این برخوردها مقطعی است و به یک جا که می‌رسد متوقف می‌شود.

پس آدم‌های بزرگ نیز در این فساد دست دارند. من وقتی که پنج سال پیش گفتم این فوتبال کثیف است اگر اراده‌ای برای برخورد با فساد بود باید می‌آمدند سراغ من و می‌پرسیدند که کجای فوتبال کثیف و ناپاک است و دلیل این حرفت چیست؟ زمانی که من را نمی‌خواهند و برعکس به خاطر این حرف محرومم می‌کنند، پس یعنی نباید حرف زد.

در این فوتبال مسائل زیاد است و دلالی یکی از این مسائل است. پولی که یک دلال می‌گیرد بیشتر از پولی است که یک مربی دریافت می‌کند. دلال یک ماه کار می‌کند و در فصل نقل و انتقالات وارد می شود و تنها هم نیست و خیلی‌ها پشت آن دلال هستند. بازیکن به تیم‌ها معرفی می‌کنند، مدیران را برای جذب بازیکن‌ها تحت فشار می‌گذارند. در همه جای دنیا ایجنت‌های رسمی برای جابه‌جایی بازیکن وجود دارد اما در ایران ایجنت‌های رسمی کاره‌ای نیستند، بلکه کسی که برش بیشتری داشته و می‌تواند مدیران باشگاه‌ها و مربی‌ها را تحت فشار بگذارد، دارد کار می‌کند. محمود یاوری در تلویزیون اعلام کرد باشگاه سپاهان از دلال لطمه خورده است، دلالی که 10 را به جای 20 قالب کرده و درآمد زیادی از این راه دارد. بنابراین من اراده‌ای برای برخورد با این مسائل در فوتبال کشور نمی‌بینم.

تسنیم: در چند سال اخیر فوتبال آکادمیک استان نتوانسته است بازیکن ستاره‌ای را معرفی کند از طرفی دیگر 2 باشگاه مهم اصفهان در جذب ستاره‌ها و بازیکنان تاثیرگذار ناکام بوده‌اند. دلیل این ناکامی چه بوده؟

فوتبال اصفهان در حال نابودی است

چرخابی: بهتر است ابتدا کمی شرایط فوتبال اصفهان را بشکافم چون این مسائل به هم ربط دارد. زمانی که کربکندی مربی ذوب‌آهن بود، از تیم‌های دیگر اصفهان هم علاقه داشتند به ذوب‌آهن بیایند و خود کربکندی نیز بازی‌ها را می‌دید و بازیکنان شایسته را به ذوب‌آهن دعوت می‌کرد.

سال 64 یا 65 بود که به همراه با مهدی اخوان به اردستان دعوت شدیم تا کلاس‌های توجیهی برگزار کنیم. من به عنوان مربی و اخوان به عنوان داور، صبح که رسیدیم دیدیم 2 تیم بسیار منظم و با امکانت کامل در زمین فوتبال اردستان مشغول بازی بودند.

زمانی که در مورد این تیم‌ها پرسیدم گفتند که این 2 تیم متعلق به دسته 3 شهرستان اردستان هستند. این شرایط را  با امروز قیاس کنید در خود شهر اصفهان لیگ دسته 3 و 2 وجود ندارد و تنها مقاطع برگزاری مسابقات دسته یک و آسیا ویژن است که با کمترین امکانات برگزار می‌شود. یعنی فوتبال اصفهان در حال نابودی است.

نمی‌توان فقط هیئت فوتبال را هم مقصر دانست. کسی حاضر به سرمایه‌گذاری در فوتبال نیست، کسی دیگر حاضر نیست حتی یک دست لباس بخرد و تیمی را راهی میدان کند. تعداد باشگاه‌های بازیکن‌ساز به ذوب‌آهن و سپاهان محدود شده است و به همین دلیل بازیکن خوب نیز کمتر شده است.

از طرفی یادمان باشد که AFC باشگاه‌ها را موظف کرده است که 20 درصد از هزینه‌های تیم‌های بزرگسالان را در اختیار تیم‌های پایه بگذارند، یعنی به فرض اگر تیمی مانند پرسپولیس 40 میلیارد هزینه کرده است، 8 میلیارد آن حتماً باید در اختیار تیم پایه‌اش قرار گیرد. این قانون AFC است، اما عملاً اتفاق نمی‌افتد. به دلایلی که گفتم، به مربیان تیم‌های پایه اصلاً رسیدگی نمی‌شود، آن مربی هم زندگی و مشکلات خاص خودش را دارد و عدم رسیدگی موجب بیشتر شدن مشکلات حوزه فوتبال پایه است. مدارس فوتبال در بهترین حالت، اوقات فراغت بچه‌ها را پر می‌کند و ممکن است یک نفر استعداد خوبی داشته باشد و جذب باشگاه‌ها شود، اما اینها بیشتر شانسی است.

کربکندی: در حال حاضر مسابقات فوتبال پایه کشور در رده‌های نوجوانان، جوانان و امید بدون حضور شهر تهران برگزار می‌شود. مثلاً تیم امیدهای ذوب‌آهن و یا جوانان سپاهان قهرمان کشور می‌شوند اما تیم‌های تهرانی در این مسابقات شرکت نکرده‌اند و مسابقات جداگانه‌ای برای خود دارند، در حالی که در گذشته و قبل از انقلاب تیم‌های تهرانی موظف به شرکت در مسابقات سراسری بودند. عدم شرکت تیم‌های تهرانی در مسابقات کشوری پایه سبب می‌شود که بازی‌ها کیفیت  مورد نظر را نداشته باشند و آن اهمیتی که باید، به این بازی‌ها داده نشود.

به یاد دارم که در گذشته ذوب‌آهن مسابقات نوجوانان جام فولاد را به صورت بین‌المللی برگزار می‌کرد و به نوجوانان و جوانان اهمیت داده می‌شد. حالا فرض کنید ذوب‌آهن قهرمان امیدهای کشور شود، کجا خبرش را می‌بینید؟ چقدر به این موضوع اهمیت داده می‌شود؟ اگر مربی مثل ونگر 22 سال در آرسنال می‌ماند هدفشان جدا از نتیجه‌گیری، تولید بازیکن با کیفیت است. دقیقاً به همین دلیل است که حتی زمانی که آرسنال نتیجه نمی‌گیرد، آرسن ونگر می‌ماند، چون هدف و برنامه‌ریزی باشگاه تولید بازیکن خوب و فروش آن است. در حالی که ما در باشگاه‌های داخلی نمی‌دانیم دنبال چه هستیم، مدیران باشگاه‌های ما اعتقاد دارند که چرا بازیکن بسازند، می‌روند و بازیکن آماده را می‌آورند.

هیچ جای ایران ستاره‌ای تولید نمی‌شود که جذب تیمی شود. زمانی که امثال علی کریمی، مهدوی‌کیا، عابدزاده و دایی را داشتیم تولید خوب بود و به فوتبال پایه اهمیت داده می‌شد که الان آن توجه وجود ندارد. عابدزاده مگر از کجا شروع کرد؟ آقای چرخابی احمد را به تیم تام آورد و بعد با قرار گرفتن درمنتخب نوجوانان و جوانان مسیر را درست طی کرد تا به تیم ملی رسید و بالاترین زمان حضور را به عنوان دروازه‌بان در تیم ملی داشت. خیلی از دروازه‌بان‌ها پشت خط عابدزاده سوختند، اما احمد تبدیل به عابدزاده شد. سایر ستاره‌ها هم به همین گونه بودند. ستاره‌های قدیمی به دلیل وجود فوتبال پایه و تولید خوب ساخته شدند.

سال‌ها پیش مسابقات مهارت‌های فردی برگزار می‌شد. به طور مثال حسن حاج‌رسولی‌ها در فوتبال محلات بازیکن من بود. مسابقات مهارت‌های فردی در اصفهان برگزار می‌شد و قاسم زاغی‌نژاد، محمد یاوری و حسن حاج رسولیها رقابت داشتند که حاج رسولیها اول شد و از همین جا ستاره‌ها ساخته می‌شدند، در حالی که الان به این مسائل اهمیتی داده نمی‌شود، به تکنیک فردی اهمیتی داده نمی‌شود.

اگر دیگر امثال علی کریمی‌ها وجود ندارند به این خاطر است که ما زمینه‌ای برای ساخت و پرورش بازیکنان تکنیکی فراهم نمی‌کنیم. همیشه گفته‌ایم استعدادهای فوتبال اصفهان در ناحیه 3 و مناطق محروم هستند، اما کسانی وارد فوتبال می‌شوند که پول دارند اما خالی از استعداد هستند، استعدادهای واقعی فوتبال از زمین خاکی‌ها بلند می‌شدند، اما حالا زمین‌های خاکی از بین رفته است و استعدادهای واقعی به دلیل فقر مالی و نداشتن پول از بین می‌روند. به بازیکن می‌گویند 15 میلیون بده، تو را به ابوظبی می‌بریم.

در بهترین حالت بازیکن را می‌برند یک جلسه با یک تیم عربی تمرین می‌کند و می‌گویند ما کار خودمان را کردیم و اگر جذب نشدی به ما ارتباطی ندارد. در فوتبال ما از این مدل کلاه‌برداری‌ها زیاد است و برنامه‌ای برای پرورش و ستاره‌سازی نداریم.

چرخابی: فوتبال پایه به چند دلیل در ایران جا نیفتاده است. باشگاه‌ها به خصوص آنهایی که متمول‌اند بازیکن می‌خرند، در حالی که باشگاه‌هایی مانند بارسلونا و آرسنال در درجه اول به دنبال ساختن بازیکن هستند.

چالش دیگر فوتبال پایه هم سربازی است که از رشد بازیکن در فوتبال ایران جلوگیری می‌کند. چالش سوم تیم‌های سایه است. در ایران تیم‌های سایه وجود دارد مثل سپاهان نوین که حاضرم کتباً اعلام کنم که فوتبال اصفهان از فروش آن 16 میلیارد تومان ضرر کرد. تیم‌های سایه مهم است چون بازیکن می‌تواند بدون پر کردن لیست از تیم سایه به تیم بزرگسالان بیاید و بازیکنی هم قرار باشد از تیم بزرگسالان کنار بگذارند را به تیم سایه می‌فرستند.

تیم بارسلونا چند سال پیش بازیکنی به نام مارک مونیسا داشت که مصدوم شد و بلافاصله پس از بهبودی به تیم سایه بارسلونا فرستاده شد و وقتی آماده شد به تیم بزرگسالان پیوست. در مورد ذوب‌آهن، ناگهان چند بازیکن به دلیل سربازی جدا شدند و آذری حق داشت که آن گلایه‌ها را می‌کرد.

فوتبال ایران سر سوزنی حرفه‌ای نیست چون در فوتبال حرفه‌ای اگر n ریال خرج کردی باید n+1 ریال درآمد داشته باشی و اگر اینطور نشد، آن تیم باید به دسته پایین‌تر برود چون درآمدش متناسب با یک سطح پایین‌تر است. مسعود تابش می‌گفت سپاهان بابت تبلیغات 480 میلیون تومان از فدراسیون طلبکار است که تنها 150 میلیون تومان آن را دریافت کرده و بقیه را به دلایل مختلف جریمه شده‌ است. هیچ جای دنیا اینطور نیست و اگر می‌خواهیم حرفه‌ای باشیم باید این مسائل را رعایت کنیم.

کربکندی: وقتی می‌توانیم تیم پایه قوی داشته باشیم که به مربی پایه احترام بگذاریم، ولی به سرمربی تیم بزرگسالان 2 میلیارد می‌دهیم و به مربی تیم پایه 20 میلیون فاجعه زمانی اتفاق می‌افتد که وقتی فرزند من به تیم پایه می‌رود، اول از او می‌پرسند شغل پدرت چیست؟ یعنی مربی پایه خودش برای تأمین درآمد خود دست به‌کار می‌شود و بازیکن با استعداد به دلیل فقر و اینکه پدرش کارگر است هیچ جا جذب می‌شود و بازیکنی که پدرش حاضر است چند میلیون کمک کند، جذب می‌شود و به این شکل استعدادها را نابود می‌کنیم. نمی‌گویم مربی پایه باید به اندازه مربی بزرگسالان حقوق بگیرد، اما نباید اینقدر خار و دلیل شود.

چرا بازیکنانی که به عرصه مربیگری وارد می‌شوند، حاضر نیستند با تیم‌ها پایه کار کنند چون یک دفعه از دستمزد میلیاردی به حقوق چند میلیونی می‌رسد. بازیکنی مانند وحید هاشمیان مربیگری را از پایین‌ترین سطح آغاز کرده است، اما بازیکنان ایرانی همه به دنبال نشستن روی نیمکت تیم‌های لیگ برتری هستند و حالا که چند سالی است شرایط مالی لیگ دسته یک بهتر شده، راضی شده‌اند که مربیگری را از این سطح شروع کنند. در زمان سرمربیگری ذوب‌‌آهن، مدیر فنی تیم‌های پایه هم بودم و می‌دیدم که مربیان پایه به دلیل اختلاف دستمزد، زیرآب یکدیگر را می‌زنند. من دستمزدها را یکسان کردم تا این اتفاقات نیفتد.

چرخابی: تابستان سال گذشته میزبان مدیر بخش خاورمیانه آکادمی رئال مادرید بودیم. من از او سوال کردم شرایط آکادمی رئال مادرید چطور است. خندید و گفت می‌توانیم به راحتی مسی را از بارسلونا به رئال مادرید بیاوریم، ولی اگر بخواهیم یک بچه 8 ساله را به آکادمی بیاوریم تا وقتی 5 نفر از بهترین پروفسورهای فوتبال رئال مادرید او را تأیید نکند، حتی اگر پسر رئیس باشگاه هم باشد او را قبول نمی‌کنیم.

من در مدرسه فوتبال خود به خانواده‌ها می‌گویم فرزند شما اینجا آمده تا به خاطر علاقه‌اش در تابستان سرگرم باشد اما اگر به شما تعهد دادم که این بازیکن را به سپاهان و ذوب‌آهن می‌برم، به شما دروغ گفته‌ام. باشگاه‌ها باید آکادمی داشته باشند و یک ریال از خانواده‌ها نگیرند و با انتخاب مربیان برتر، استعدادهای موجود در استان را شناسایی کنند. اگر در گذشته محمدرضا ساکت مسابقات نونهالان استان اصفهان را برگزار نکرده بود، احسان حاج‌صفی کشف نمی‌شد.

کربکندی: لیادین یکی از استعدادیاب‌های فوتبال شوروی بود و یک روز که او را برای تماشای مسابقات جوانان می‌برند، عبدالعلی چنگیز را با یک نگاه کشف کرد. پس استعدادیابی بسیار مهم است.

تسنیم: قلعه‌نویی بعد از بازی با استقلال در مصاحبه‌اش گلایه‌های بسیاری کرد. آیا واقعاً قصد و اراده خاصی مبنی بر موفقیت 2 تیم پایتخت و عدم رسیدگی به فوتبال اصفهان وجود دارد؟

کربکندی: من این را قبول ندارم. یک چیز را باید پذیرفت. اگر تلویزیون و رسانه‌ها به پرسپولیس و استقلال بیش‌تر از سایر باشگاه‌ها می‌پردازند به این خاطر است که تماشاگران بیشتری دارند. وقتی 20 میلیون هوادار استقلال و 30 میلیون پرسپولیسی وجور دارد طبیعی است که حتی در بعد سیاسی هم بخشی از تفکرات جامعه به این سمت می‌رود که وقتی بتوانم نظر 30 میلیون نفر را تأمین کنم، چرا این کار را انجام ندهم؟ طبیعی است که گرایش به آن سمت بیشتر است.

نمی‌توانیم بگوییم چرا به پرسپولیس و استقلال توجه می‌شود چون حجم عظیمی از جامعه ما و حتی آدم‌های سیاسی کشور هوادار یکی از این 2 تیم هستند. اینها دلیل  نمی‌شود که بگوییم وزارت ورزش داور عمانی را خریده است، من این را قبول ندارم. داور عمانی در حد بازی ذوب‌آهن و استقلال نبود. هر 2 تیم متضرر شدند و کارشناسان داوری گفتند باید از هر 2 تیم 2 بازیکن اخراج می‌شدند. اگر تیام اخراج می‌شد شاید اتفاقات بعدی نمی‌افتاد.

مسئولان رده بالا ممکن است از موفقیت این 2 تیم بیشتر خوشحال شوند، اما اینکه مسئولان سیاسی کشور و وزارت ورزش به داور گفته باشند که استقلال بالا بیاید را قبول ندارم. قطعاً داوری که می‌آید می‌خواهد برای پیشرفت خود خوب سوت بزند. از فشار 80 هزار تماشاگر غافل نشوید. من در این شرایط بوده‌ام و مثل این می‌ماند که انسان درون یک دیگ جوشان است. طبیعی است که این حجم از فشار از نظر روانی اثرگذار باشد. از نظر من منطقی نیست که زمان نتیجه نگرفتن تیم، همه را دخیل کنیم. قبول دارم که داور بسیار بد بود و هر 2 تیم معترض بودند. ذوب‌آهن بیشتر از استقلال از داوری ضربه خورد و متضرر شد.

چرخابی: در ایران وظایف باشگاه، فدراسیون و وزارت ورزش مشخص نیست. به دلیل اینکه آقایان تاج و ساکت اصفهانی هستند این را نمی‌گوییم بلکه با دلیل و مدرک عنوان می‌کنم که فدراسیون فوتبال هیچ کاری به باشگاه‌ها ندارد.

فدراسیون فوتبال بیشتر درگیر تیم‌های ملی است از تیم‌های نونهالان گرفته تا پیشکسوتان در 2 بخش آقایان و بانوان. به نظرم فدراسیون موفق بوده است زیرا در مجموع توانسته است مقام‌های خوبی را در 2 قسمت بانوان و آقایان در رشته‌های فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی کند. اینکه باشگاه استقلال می‌برد و یا می‌بازد به خصوص در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا، ربطی به فدراسیون فوتبال ندارد. اینکه مثلاً به داور عمانی بگویند به نفع استقلال و یا تیم دیگری سوت بزند غیر قابل باور است. به نظر من فدراسیون موفق است چون به وظایفش به خوبی عمل کرده است.

انتهای پیام/ح