اشغال سُقُطرا؛ وقتی عربستان و منصور هادی از امارات رو دست می‌خورند


امارات تنها به دنبال رسیدن به اهدافش برای تسلط بر مناطق ساحلی یمن در راستای رویای تبدیل شدن به قدرت برتر دریایی در خلیج عدن و توسعه طلبی در جنوب شبه جزیره عرب است.

پس از آنکه دولت مستعفی یمن به طور رسمی اعلام کرد که قصد دارد از امارات عربی متحده به دلیل اشغال نظامی سقطرا در سازمان ملل شکایت به عمل آورد، توجه افکار عمومی در منطقه و غرب نسبت به این اقدام دولت ابوظبی جلب شده است و برای بسیاری جابل توجه است که با به قدرت رسیدن ترامپ و چک سفید وی به شاهزاده های سعودی و اماراتی، آنها اجازه دارند دست به هر اقدامی در خاورمیانه بزنند بدون اینکه محدودیتی وجود داشته باشد.

امارات با اعزام 300 نظامی و تجهیزات زرهی جزیره سقطرا در نزدیک خلیج عدن و مشرف به اقیانوس هند و دریای سرخ را به اشغال درآورده و همزمان « أحمد عبید بن دغر » نخست وزیر دولت مستعفی یمن هم توسط اماراتی ها در این جزیره حبس شده و به وی اجازه خروج داده نمی شود تا همان بلایی که سعودی‌ها سر نخست وزیر لبنان در اواخر سال گذشته میلادی آوردند دغر هم به عنوان دومین نخست وزیر به گروگان گرفته شده در خاورمیانه نامش در رسانه های جهان مطرح گردد.

در این میان مقامات اماراتی از جمله انور قرقاش که وزیر مشاور در امور خارجه و عملا سخنگوی دولت امارات است گفته که برای حمایت از مردم این جزیره برای مقابله با مصائبی که حوثی ها ایجاد کرده اند، وارد سقطرا شده اند اما سوال اینجاست که هیچ گزارشی در رسانه های بین المللی و شبکه های اجتماعی وجود ندارد که این ادعا را تائید که نیروهای انصارالله در جزیره مذکور حضور دارند و این ادعای تکراری و استفاده از لولوی حوثی ها برای توجیه اقدامات امارات برای استعمار و دست انداختن بر ثروت های یمن دیگر رنگ باخته است.

اکنون برای همه، حتی عربستان به عنوان متحد اصلی امارات هم روشن شده است که امارات تنها به دنبال رسیدن به اهدافش برای تسلط بر مناطق ساحلی یمن در راستای رویای تبدیل شدن به قدرت برتر دریایی در خلیج عدن و توسعه طلبی در جنوب شبه جزیره عرب است. هرچند در عربستان محمد بن سلمان به دلیل ارادتی که به محمد بن زاید دارد سکوت کرده اما بخش مهمی از سیاستمداران در این کشور و حتی در خانواده سلطنتی به خون محمد بن زاید تشنه اند چرا که وی را مسبب شرایط جاری در کشورشان می دانند.

از سوی دیگر عربستان سعودی برای نجات ائتلاف خود ساخته شان در یمن می کوشند تا با میانجیگری اوضاع را در سقطرا تحت کنترل داشته باشند و مانع از برخورد دوباره اماراتی ها با دولت منصور هادی شوند  تا همانند آنچه در اوایل سال 2018 در عدن در نتیجه درگیری نیروهای حراک جنوبی با شورای انتقالی روی داد، تکرار نشود. با این حال آنچه در سقطرا روی داد نشان دهنده ناتوانی عربستان سعودی در ایجاد هماهنگی میان متحدان خود در جنگ یمن است که مبین ناپختگی مسئولان فعلی دستگاه های امنیتی و سیاسی عربستان است و می توان ادعا کرد که ریاض بازنده اصلی ورود نظامی مستقیم امارات به این جزیره  است.

از سوی دیگر تلاش روز افزون امارات برای افزایش قدرتش در یمن عربستان را هم نگران کرده است چراکه یمن به طور سنتی حیات خلوت سعودی ها بود اما با ورود به جنگ یمن اکنون فرصتی طلائی برای امارات فراهم شده تا نفوذش افزایش یابد و در این میان شاهزاده جاهل سعودی با فریب خوردن از اماراتی ها و تحت تاثیر تبلیغات درباره اینکه ایران در یمن حضور دارد، وارد نبردی شده که هیچ افقی برای حل سیاسی بحران در آن وجود ندارد و هر روز از میزان نفوذ سعودی در یمن کاسته می شود به طوری که می توان ادعا کرد که امارات بخصوص در جنوب یمن دست برتر را نسبت به سعودی ها دارند.

بازنده دوم این ماجرا را باید دولت عبدربه منصور هادی دانست، دولتی که رئیس جمهور آن در ریاض در حبس محمد بن سلمان است و نخست وزیرش در سقطرا گیر افتاده و حتی مقامات این دولت جرئت ندارند به دلیل اشغال آشکار خاک کشورشان شکایت از امارات را تحویل سازمان ملل بدهند. این همان دولتی است که در طی اعتراضات مردمی سال 2015 برکنار شد و سعودی ها به بهانه مشروعیت این دولت و دفاع از آن وارد جنگ با یمن شدند و اکنون خودشان هرآنچه از اعتبار برای انها باقی مانده بود را نابود کردند.

در پایان باید اذعان کرد، آنچه امروز در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس درحال روی دادن است، نشان دهنده شکست و فروپاشی نظام امنیتی ساخته شده توسط آمریکا در این منطقه است. نظام امنیتی سابق براساس ایفای نقش فعال آمریکا در خلیج فارس که بعد از فروپاشی سازوکار دوستونی درپی انقلاب اسلامی در ایران شکل گرفته بود، عملا کاریی خود را از دست داده و پس از آنکه دولت پیشین آمریکا با رونمایی از راهبرد جدید با عنوان محور شرق اعلام کرد که نمی خواهد (نمی تواند) نقش فعال گذشته را در خلیج فارس ایفا کند، شاهزاده سعودی و اماراتی میکوشند با استفاده از عدم درک سیاسی ترامپ تنها با دادن دلارهای نفتی هرکاری که می خواهند، انجام می‌دهند. هرچند از نگاه برخی از تحلیلگران سیاسی این شاهزادهها هستند که نادانسته و ناخواسته در حال بازی در زمین آمریکا و اسرائیل هستند و کاخ سفید مسئولیت‌هایی که در گذشته خود برعهده داشت را به آنها احاله نموده تا آنها باشند که همه هزینه را به دوش بکشند.

محسن رجبی؛ دانشجوی مطالعات خاورمیانه دانشگاه تهران

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط