همسایگان در گفتمان سیاست خارجی مقام معظم رهبری از نگاه کارشناسان
در دیدگاههای مقام معظم رهبری در رابطه با کشورهای همسایه دو اصل اساسی در راهبردهای کلان داریم. یکی این اصل که همسایگان ما به دشمنان ما نزدیک نشوند و دیگری با ما به عنوان همسایه ارتباط نزدیکی برقرار کنند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، مقام معظم رهبری به عنوان عالیترین مقام سیاسی در جمهوری اسلامی ایران نقش بیبدیلی در فرایندهای تصمیمسازی و تصمیمگیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارد. این نقش به ویژه هنگامی که ساختارمند، با ثبات و پایدار(در مقایسه با تغییر نگاه دولتهای مختلف)، دسترسی مناسب و با درونمایه دینی و انقلابی باشد، اهمیت دوچندانی مییابد. در همین راستا نظرات برخی کارشناسان این حوزه را از جمله اساتید دانشگاه و دیپلماتهای باسابقه جویا شدهایم.
دکتر علیرضا بیگدلی، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در ترکیه
در دیدگاههای مقام معظم رهبری در رابطه با کشورهای همسایه و به خصوص کشورهایی مثل آذربایجان و ترکیه دو اصل اساسی در راهبردهای کلان داریم. یکی این اصل که همسایگان ما به دشمنان ما نزدیک نشوند و دیگری با ما به عنوان همسایه ارتباط نزدیکی برقرار کنند و ما میبینیم که دشمنان ما در هر دوی این ستونهای راهبردی سیاست خارجی ما در مقابل ما میایستند. ما باید از یک سیاست همسایگی برخوردار باشیم که در قالب آن سیاست همسایگی، درک متقابلی از همسایگان خود داشته باشیم. به نظر من در بیانات مقام معظم رهبری مصالح لازم برای سیاست همسایگی وجود دارد. هرچند سیاست منسجمی در این رابطه تاکنون وجود نداشته اما باید تدوین شود.
در بیانات مقام معظم رهبری اهمیت همسایگی بر اساس دین مبین اسلام مورد تأکید قرار گرفته است که از جمله در خطبههای نماز جمعه و دیدارهای عمومی اظهار داشتهاند. توجه همسایگی در مکتوبات مقام معظم رهبری به عنوان یک سیاست نیز مورد توجه قرار گرفته است. از جمله در ابلاغ سیاستهای کلی نظام در بحث شهرسازی این مفهوم لحاظ شده است. بنابراین میشود این برداشت را کرد که مفهوم همسایگی فراتر از حوزههای اجتماعی است و قابل تعمیم به حوزههای بینالملل هم میباشد. در نگاه مقام معظم رهبری دو نوع دستهبندی کلی وجود دارد. یکی دین، اسلام، انقلاب اسلامی به عنوان یک محور کلان، و دیگری حوزه تمدنی و دولت-ملتها.
علاوه بر این مقام معظم رهبری در مواردی از بیاناتش دردسرهای همسایگی را نیز مطرح کردند. از جمله رابطه همسایگی بین اسرائیل و فلسطین و اسرائیل با لبنان و اینکه چگونه اسرائیل موجب آزار همسایگان خود میشود. در ارتباط با همسایگان ما نیز گلایههایی درباره رفتار همسایگان نسبت به جمهوری اسلامی ایران دارند. در واقع بحث همسایگی یک اصالت تام ندارد. به عنوان مثال در ارتباط با ارمنستان نسبت به جمهوری آذربایجان مطرح کردند که ارمنستان برای آذربایجان مزاحمت دارد و اسباب تجاوز است.
اهل علم باید از مصالحی که در دیدگاههای مقام معظم رهبری موجود است به چارچوب هایی دست یابند که در قالب سیاست همسایگی به صورت سیاستهای ابلاغی در اختیار دیپلماتها و کارگزاران قرار گیرد. به خصوص در ارتباط با ترکیه، این کشور به جهت اهمیتی که در جهان اسلام دارد مورد توجه رهبری واقع شده است. ترکیه از جمله کشورهایی است که به شدت تحت تأثیر انقلاب اسلامی قرار گرفته و ده ماه پس از انقلاب در این کشور کودتایی اتفاق افتاد که دقیقا برای مهار انقلاب اسلامی و تأثیر انقلاب اسلامی در آنجا بوده است. این کشور به عنوان حوزه تقابل اسلامگرایی و سکولاریزم در منطقه ما از موقعیت خاصی برخوردار است. در رابطه با این کشور در بیایانات رهبری توصیه به همکاریهای اقتصادی مورد توجه بوده است که تا حدی به رفاه مسلمانان و همچنین به عنوان عاملی برای همگرایی مسلمانان برمیگردد. در ملاقاتهای مرتبط با ترکیه مجموعه مسائل مربوط به فرهنگ از جانب ایشان مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله درباره احترام به یکدیگر، ارتباط به فرهنگها، احترام به زبان فارسی به عنوان عامل همکاری مشترک، وحدت اسلامی، تقریب مذاهب، جلوگیری از تلاش تفرقه افکنانه دشمنان و بحث شیعه و سنی به طور مکرر از جانب ایشان بیان شده است.
دکتر محمدباقر خرمشاد، استاد تمام علوم سیاسی و رئیس سابق سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
بحث همسایگان امروزه در سیاست خارجی کشورها به قدری مهم شده که ادبیاتی را با عنوان سیاست همسایگی شکل داده است. شاید همه کشورها سیاست همسایگی منسجمی نداشته باشند اما دارای سیاست همسایگی هستند. از طرفی همسایگی در روابط بین کشورها مثل روابط انسانها نیست که قابل تغییر باشد. برای کشورها چنین امکانی وجود ندارد و کشورها ناگزیر باید با هم کار کنند. همین گریزناپذیری امر سیاست همسایگی را مطرح میکند. کشورها اتحادیه اروپا کارهای علمی خوبی در این رابطه انجام دادهاند. در میان کشورها چین به عنوان یک کشور در حال گسترش و روسیه به عنوان ابرقدرتی که کشورهای متعددی که قبلا جزئی از آن بودند و الان از آن جدا شدهاند و همسایه روسیه هستند از سیاست همسایگی برخوردارند. از جمله کشورهایی که لازم است امروز سیاست همسایگی داشته باشد ایران است. البته همه کشورهایی که مثل ما همسایگان زیادی دارند علاوه بر سیاست همسایگی باید سیاست بسیطی هم داشته باشند، یعنی ما علاوه بر سیاست همسایگی که تکلیف ما را با هر یک از کشورهای همسایه روشن میکند باید سیاست منطقهای همسایگی هم داشته باشیم. به این معنا که با مجموعه آسیای مرکزی، قفقاز، شبه قاره، خلیج فارس و ... چگونه رفتار کنیم و چه خط مشیای را اعمال نماییم. در قالب سیاست همسایگی مباحثی از جمله اصول سیاست همسایگی نیز مطرح میشوند.
تعدادی از این اصول شاید انتزاعی باشند اما برخی از آنها محصول تجربه کسانی است که سیاست همسایگی داشتند و چون موفقیتآمیز بوده تبدیل به اصل شده است. برخی از این اصول را می توان بدین شرح برشمرد: سیاست همسایگی باید کلان نگر و همهجانبه باشد؛ هارمونی لازم را با رویکرد کلان کشور داشته باشد و ذیل سیاست خارجی کلان کشور تعریف شده باشد؛ متکی بر بهرهگیری از همه ظرفیتهای کشور برای برقراری پیوند با همسایگان به صورت دوجانبه و همچنین پیوند با همسایگان به صورت چندجانبه و به عبارتی در قالبهای منطقهای یا ائتلاف باشد؛ در سیاست همسایگی تجربه نشان داده اولویت با همکارهای اقتصادی است و پس از آن همکاریهای سیاسی، فرهنگی و امنیتی حائز اهمیت هستند(البته این رتبهبندی میتواند بر حسب کشورها و همسایگانشان متغیر باشد) ولی جهت پایدارشدن روابط در بعد سیاسی، فرهنگی و امنیتی روابط اقتصادی لازم است؛ علاوه بر این سیاست همسایگی باید مبتنی بر رعایت تمامیت ارضی خود آن کشور و کشورهای همسایه باشد؛ این امر برای ایران که از تعداد همسایگان زیادی برخوردار است در درجه اول اهمیت قرار دارد. کشورهای همسایه شمالی ما نیازمندند به خلیج فارس راه یابند، کشورهای جنوبی هم به بازارهای شمال نیازمندند. به عنوان مثال آسیای مرکزی توجه بسیاری از کشورها از جمله هند و چین را برانگیخته است. بنابراین توجه به همسایگان برای ایران به دلایل موقعیت جغرافیایی، ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی آن حائز اهمیت است.
علاوه بر این، ایران در جایی واقع شده که منابع انرژی یا در خود ایران یا در بخش شمالی و یا جنوبی آن است و بخش مهمی از تأمین انرژی جهان از این ناحیه صورت میگیرد. در نتیجه ایران و همسایگانش اهمیت جهانی پیدا میکنند. مبحث بعدی نیازمندی دو اقتصاد نوظهور مثل چین و هند به انرژی است. در دوره جدید باوجود آنکه امریکاییها به نفت شیل دست پیدا کردند، با این حال اقتصادهای نوظهوری داریم که به انرزی نیاز دارند. نکته بعدی بحث تحریمهاست. اگر قبل از تحریمها ما به همسایگانمان نیاز داشتیم امروزه در شرایط تحریم این مسئله اهمیت بسیار بیشتری مییابد. اگر جمعیت همسایگانمان را درنظر بگیریم، می بینیم که بازار چندصد میلیونی این همسایگان، هم به عنوان بازار مصرف و هم تأمینکننده مواد اولیه نقش ششهای حیاتی برای ما دارند.
دکتر داود کیانی، دانشیار روابط بینالملل و مدیر موسسه مطالعات ایران و اوراسیا(ایراس)
این موضوع از دو جهت اهمیت دارد. جنبه نخست، مقوله همسایگی و گفتمان همسایگی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است که تا کنون توجه چندانی به آن نشده است و از این منظر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قابل نقد و ارزیابی است. در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دو دیدگاه عمده در قبال همسایگان وجود دارد. یک دیدگاه که معتقد است ایران به دلیل موقعیت ژئوپلتیکی خود، همسایگانی دارد که عموما دولتهای ورشکسته، ضعیف و در حال توسعه هستند و از این رو، از این محیط همسایگی امنیت و توسعه برای کشور به ارمغان نمیآید، بنابراین ایران باید با توجه به تجربهای که از ابتدای قرن نوزدهم در بازی سیاست بینالملل دارد منافع خود را در سپهر سیاست بینالملل پیگیری نماید. اما دیدگاه دوم اهمیت روابط با همسایگان را در نظر میگیرد. به هر ترتیب ایران از طریق مرزهای خاکی و آبی با 15 کشور همسایه است و ما باید در هر صورت باید با این کشورها کار کنیم. روابط حسنه با همسایگان میتواند توسعه داشته باشد، اما عدم رابطه یا کماعتنایی به همسایگان میتواند عواقب امنیتی زیادی در پی داشته باشد.
در این میان منطقه آسیای مرکزی اهمیت فوقالعادهای مییابد. اما در اینجا نیز با دو دسته از تحلیلگران مواجهیم. برخی از تحلیلگران ایرانی معتقدند آسیای مرکزی در مقایسه با دیگر مناطق از اهمیت چندانی برخوردار نیست و برخی دیگر با این نظر مخالفند. در این میان باید به یک نکته دیگر هم توجه کرد، آن هم اهمیت خاورمیانه و درهمتنیدگی این منطقه با مقولههای قدرت و امنیت ملی ایران است. این ذهنیت برای برخی از تحلیلگران ایجاد شده که اساسا سیاست خارجی ایران در ذیل خاورمیانه تعریف میشود، اما این نقد به دلیل اهمیت موضوع خاورمیانه و ارتباطی که این منطقه با موضوع قدرت و امنیت ملی ایران دارد، وارد نیست. در عین حال، نکته اینجاست که آسیای مرکزی اگرچه بحث قدرت و امنیت ملی ما نیست اما با توسعه ملی ما در ارتباط است. در همین راستا، مقام معظم رهبری با توجه به این دیدگاهها همواره تعادل و توازن را در گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی نسبت به این مناطق حفظ کردهاند و شاهدیم که ایشان نگاه ویژهای طی سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به منطقه اوراسیا داشتهاند.