هفتادمین نکبت و تهدیدات ۲۰گانه صهیونیسمــ۲|از صدور تسلیحات ساخت اسرائیل به رژیمهای سرکوبگر تا نسلکشی یکمیلیونی
بسیاری از مردم در گوشه و کنار دنیا از میانمار گرفته تا رواندا و آرژانتین و شیلی و... با تسلیحات رژیم صهیونیستی جان خود را از دست میدهند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، موجودیت رژیم صهیونیستی از 70 سال پیش تاکنون مبتنی بر تروریسم و خشونت و جنایت و قتل و غارت و تخریب شهرها و روستاهای فلسطینی و ارتکاب جنایتهای انسانی ضد ملت فلسطین بوده است. رویکردها و افکار افراطگرایانه رژیم صهیونیستی همواره حق و عدالت و اخلاق را زیر سؤال میبرد و مؤسسات نظامی این رژیم از شبهنظامیان تروریست هاگانا و اتسل و اشتیرن گرفته تا ارتش کنونی و سازمانهای جاسوسی اسرائیل و سردمداران سیاسی رژیم صهیونیستی از هیچ اقدام غیرانسانی و جنایتکارانه برای رسیدن به اهداف سلطهطلبانه خود در منطقه دریغ نمیکنند.
افتتاح سفارت آمریکا در قدس اشغالی که بهتازگی با کشتار دهها تن از فلسطینیها و مجروح شدن هزاران تن دیگر همراه بود، سند رسمی مشارکت آمریکا و سکوت خفتبار و توطئهآمیز رژیمهای مرتجع عربی در جنایتهای هفتادساله رژیم صهیونیستی بهشمار میرود. در این مجموعه مقالات، علاوه بر بررسی عوامل وجهه تاریک و منفور رژیم صهیونیستی در افکار عمومی جهان، با عوامل تهدید موجودیتی رژیم صهیونیستی آشنا میشویم که بسیاری از متفکران جهان را واداشته تا از ایده فروپاشی اسرائیل سخن بگویند.
در ادامه این مقاله به بررسی کشورهایی میپردازیم که صادرات تسلیحات جنگی رژیم صهیونیستی به تشویق نسلکشی و جنگ داخلی در آن منجر شده است.
الف: صدور تسلیحات به دولت مستبد میانمار
دولت میانمار از دولتهایی است که طی سالهای اخیر بدترین سابقه را در کشتار مسلمانان دارد. روزنامه صهیونیستی هاآرتص در مقالهای به بررسی سیاستهای کابینه بنیامین نتانیاهو برای صادرات سلاح به ارتش میانمار اشاره کرده و مینویسد که تلآویو در حالی اقدام به انجام این جنایت و نقض قوانین بینالمللی میکند که اتحادیه اروپا و آمریکا فروش سلاح به این کشور را ممنوع کردهاند، این در حالی است که صادرات تسلیحات از طریق شرکتهای خصوصی این رژیم تنها با کسب مجوز از وزارت جنگ قابل اجرا است.
عوفر نئمان فعال حقوقی رژیمصهیونیستی در گفتگو با سایت اینترنتی میدل ایست آی میگوید که کابینههای مکرر رژیم صهیونیستی همواره به دیکتاتوری نظامی موجود در میانمار سلاح صادر میکنند. این فعال حقوقی نیز از آزمایش تسلیحات صهیونیستی ضد ملت فلسطین برای تبلیغات آنها در گوشه و کنار جهان خبر میدهد.
سایت صهیونیستی واللا در گزارشی تأکید میکند که اسرائیل بزرگترین صادرکننده تسلیحات به ارتش میانمار است. این گزارش میافزاید که رهبران ارتش میانمار مناسبات محرمانه و داغ با مؤسسات نظامی و امنیتی اسرائیل دارند. مین اونگ هلینگ فرمانده نظامی میانمار و مسئول اصلی جنایتهای انجامشده ضد اقلیتهای مسلمان روهینگیا شخصاً مناسبات ویژهای با مؤسسات امنیتی اسرائیل داشته و در سال 2015 به سرزمینهای اشغالی سفر کرده است. رژیم صهیونیستی بهعلت ترس از عواقب بینالمللی این اقدام، سعی کرد این دیدار را مخفی نگه دارد، اما هلینگ در صفحه خود در سایت اجتماعی فیسبوک به این سفر اشاره و تأکید کرد که قراردادهایی برای خرید تسلیحات رژیم صهیونیستی و آموزش نیروهای میانمار توسط اسرائیلیها با تلآویو امضا کرده است.
بر اساس این گزارش همچنین میشل بن باروک رئیس بخش حمایتهای امنیتی در وزارت جنگ رژیم صهیونیستی در جولای 2016 به میانمار سفر کرده است.
ب: نقش اسرائیل در کشتار مردم رواندا
بسیاری از مردم رواندا در نتیجه بروز جنگ داخلی در این کشور جان خود را از دست دادهاند، اما برخی طرفهای بینالمللی سود زیادی از وضعیت بهوجودآمده در این کشور به جیب زدهاند. اتفاقاتی که در سال 1994 در رواندا صورت گرفت، شاید بزرگترین جنایت ضدنژادی در تاریخ معاصر باشد، بهگونهای که 800 هزار نفر تنها در طول 100 روز کشته شدند و 200 تا 500 هزار زن مورد تجاوز به عنف قرار گرفتند. رژیم صهیونیستی همواره سعی کرده نقش واقعی خود در این جنایت را مخفی نگه دارد. درگیری اصلی بین قبیله هوتو و توتسی انجام شد و هر کسی که بهنوعی به این اقلیت وابسته بود، بهشکل وحشتناکی کشته شد.
یکی از فعالان حقوق بشر در سال 2014 از وزارت جنگ رژیم صهیونیستی خواست تا اطلاعات مربوط به صادرات تسلیحات به رواندا در زمان جنایتهای صورتگرفته در این کشور را منتشر کند، اما دادگاه عالی رژیم صهیونیستی این درخواست را رد کرد و آن را تهدیدی برای امنیت داخلی این رژیم یا آسیب به مناسبات خارجی اسرائیل خواند.
برخی گزارشها حکایت از آن دارد که تسلیحات رژیم صهیونیستی نقش اساسی در گسترش کشتار رواندا داشت.
ج: نقش صنایع تسلیحاتی رژیم صهیونیستی در کشتار مردم آرژانتین
رژیم صهیونیستی همواره ادعا کرده که بهدنبال دفاع و حمایت از یهودیان دنیا است، اما واقعیت این است که این حمایت تنها در مواقعی شکل میگیرد که در راستای خدمت به منافع این رژیم باشد. در سال 1976 ژنرالهای آرژانتین در نتیجه کودتای نظامی به قدرت رسیده و این کشور را در شرایط سختی از تنگنای اقتصادی و سرکوبهای امنیتی قرار دادند. در نتیجه اقدامات وحشیانه و قتل و ترور و شکنجه مردم بیش از 30 هزار نفر در گوشه و کنار آرژانتین جان خود را از دست دادند.
از جمله اقلیتهایی که هدف اقدامات نژادپرستانه قرار داشتند، یهودیان بودند. گزارشها نشان میدهد که حدود دو هزار یهودی ربوده شدند و هنوز از سرنوشت آنها چیزی مشخص نیست، با وجود این، بهنظر میرسد که رژیم صهیونیستی نقش فعالی در این کشتار داشته است. این موضوع را میتوان در مناسبات داغ حکام مستبد وقت آرژانتین با صنایع نظامی و تسلیحاتی رژیم صهیونیستی جستوجو کرد.
یکی از بزرگترین جراید آرژانتین بهنقل از یکی از خلبانان بازنشسته این کشور فاش میکند که وی در جریان حاکمیت نظامی در آرژانتین بهصورت محرمانه به سرزمینهای اشغالی سفر و با مسئولان این رژیم دیدار کرده و محمولههای مختلفی از تسلیحات، نظیر موشکها و سلاحهای ضدتانک و سلاحهای سبک را دریافت کرده و به آرژانتین آورده است، به این ترتیب بهنظر میرسد شعار واهی تلآویو برای حمایت از یهودیان تنها اقدامی برای سرپوش گذاشتن بر جنایات رژیم صهیونیستی و دستیابی به تأیید جهانی است. گزارشهای موجود نشان میدهد که حجم همکاریهای نظامی بین دو طرف در آن زمان بالغ بر 700 میلیون دلار بوده که با توجه به ارقام و آمار موجود در آن زمان، رقم بالایی بهشمار میرود. سیاست مناخیم بگین در حمایت از کودتای نظامی آرژانتین برای کاستن از سلطه نظامی انگلیس و حمایت از این کشور در جنگ با انگلیسیها صورت گرفته است.
د: نقش تلآویو در حمایت از حاکمیت استبدادی شیلی
آگوستو پینوشه حاکم مستبد شیلی در سال 1975 از طریق کودتای خونین نظامی ضد سالوادور آلنده رئیس جمهور منتخب این کشور به قدرت رسید و بهمدت 17 سال حاکمیت کشور را با دیکتاتوری و سرکوب بهعهده داشت. در این سالها بیش از سه هزار نفر قربانی سیاستهای سرکوبگرایانه وی شدند و بالغ بر 29 هزار نفر دیگر نیز در معرض شکنجههای مختلف قرار گرفتند.
در حالی که بخش گستردهای از ملت شیلی در فقر مطلق قرار داشتند، پینوشه در بهترین قصر زندگی میکرد و با غارت اموال عمومی کشور بیش از 30 تن طلا را در بانکهای هنگکنگ مخفی کرده بود.
رژیم صهیونیستی یکی از بهترین مناسبات خود را با این دیکتاتور آمریکایی دنبال میکرد. سند مربوط به سازمان جاسوسی مرکزی آمریکا نشان میدهد که مناسبات بین تلآویو و شیلی در آن زمان شکوفا بود. البته مناسبات دیپلماتیک و سیاسی آنها علنی نبود، اما پشتپرده، قراردادهای تسلیحاتی عمدهای بین آنها شکل میگرفت و پینوشه عمده سلاحهای خود را از دو کشور انگلیس و رژیم صهیونیستی دریافت میکرد.
تلآویو به پینوشه موشکهای هوا به هوا و کشتیهای جنگی و تانک و هواپیمای جنگی فروخته بود. پینوشه معتقد بود که تسلیحات اسرائیلی آزمایش خود را پس دادهاند، چرا که رژیم صهیونیستی از این سلاحها برای مبارزه با فلسطینیان و سرکوب آنها استفاده کرده بود.
ه: نقش تلآویو در حمایت از رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی
رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی یکی دیگر از نمونههای این رژیمهای سرکوبگر جهانی است که رابطه خوبی با رژیم صهیونیستی داشته است. این رژیم در سالهای حاکمیت خود اقدام به سرکوب و زندانی کردن مخالفان کرده و جنایتهای زیادی نظیر کشتار سویتو را در سال 1976 بهراه انداخته است.
تبعیض بین شهروندان بر اساس نژاد و ریشه یکی از مهمترین ویژگیهای مشترک این رژیم با رژیم صهیونیستی است. تلآویو اشتراکات فراوانی با رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی داشته است، به همین علت مناسبات همکاریهای گستردهای بین دو طرف شکل گرفته بود.
گزارشهای دفتر تحقیقات آمریکا نشان میدهد که رژیم مستبد در دوران آپارتاید آفریقای جنوبی یکی از مهمترین شرکای تجاری تلآویو بوده و مبادلاتی تا 250 میلیون دلار بین دو طرف دنبال میشد. البته این رقم شامل معاملههای تسلیحاتی و نظامی میلیونی و تجارت الماس موجود بین دو کشور نمیشود.
همکاریهای تسلیحاتی رژیم صهیونیستی با آفریقای جنوبی از سال 1964 آغاز شد و در دهه 70 و 80 قرن گذشته با فروش تانک و کشتیهای جنگی و هواپیماهای جنگی میراژ و مقادیر فراوان از سلاحهای سبک ادامه پیدا کرد.
و: حمایت رژیم صهیونیستی از رژیمهای مستبد عربی
تلآویو در حال حاضر نیز از همین سیاست در مورد رژیمهای مرتجع عربی استفاده کرده و اصرار شدیدی برای ادامه حاکمیت سیاسی آنها در گوشه و کنار منطقه دارد، چرا که این رژیمها مشروعیت مردمی و استقلال سیاسی ندارند، لذا مجبورند برای استمرار حاکمیت خود امتیازات مختلفی را به آمریکا و اسرائیل بدهند. تمایل رژیمهای مذکور برای ادامه حاکمیت خود و تلاش اسرائیل و آمریکا برای تسلط ژئواستراتژیک بر منطقه و غارت ثروتهای آن و ضعیف گذاشتن عربها دور باطل منافع مشترک میان این رژیمها و محور آمریکایی ــ صهیونیستی است.
علاوه بر اینکه نقض دموکراسی در کشورهای مزبور میتواند به بهبود وجهه رژیم صهیونیستی منجر شود.
استبداد سیاسی یک رویکرد تروریستی تلقی میشود، چرا که باعث میشود شهروندان با استفاده از قدرت زور و خشونت مهار شوند و تسلیم حاکمیت گردند و از آزادی بیان و عقیده خود دست بردارند. بیشتر رژیمهای عربی در قالب این تقسیمبندی قرار دارند. آمریکا بهبهانههای مختلف نظیر عدم مداخله در امور کشورهای دیگر، در گرفتن حقوق ملتها سستی کرده و بهدنبال استفاده از منابع و ثروتهای طبیعی مردم بهنفع خود و رژیم صهیونیستی است. در واقع رژیمهای عربی از خدمات امنیتی و مالی که به غرب ارائه میکنند، بسیار خرسند هستند، چرا که این خدمات باعث میشود آنها حاکمیت خود را که مشروعیتی از سوی مردم ندارد، ادامه دهند.
وابستگی افراطی به غرب در بسیاری از شرایط باعث میشود آنها از مهمترین آرمانهایی که در گذشته مطرح کردهاند دست بردارند، یکی از مسائلی که امروزه در جهان اسلام مورد سستی و اهمال رژیمهای عربی قرار گرفته آرمان فلسطین است که رژیمهای عربی در نتیجه فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی مجبور به کنار گذاشتن آن شدهاند، این در حالی است که افکار عمومی همچنان این موضوع را مهمترین پرونده جهان اسلام قلمداد کرده و تا حد امکان فشار زیادی بر سران خود برای احقاق حقوق ملت فلسطین وارد میکنند.
همپوشانی بین رژیم صهیونیستی و رژیمهای مرتجع عربی
الوف بن نویسنده مشهور صهیونیستی در این رابطه مینویسد: اسرائیل سیاست منطقهای ایجاد موازنههای وحشتناک با ژنرالهای دیکتاتور عرب را در پیش گرفته است، چرا که معتقد است حاکمیت آنها بهعنوان مانعی طبیعی برای جلوگیری از انتقال خشم مردم و افکار عمومی جهان عرب به اسرائیل است. این نویسنده صهیونیست ضمن هشدار به گسترش دموکراسی در منطقه مینویسد: اسرائیل متحد دیکتاتورهای نظامی و فاسد و ظالم در قاهره و سایر نقاط جهان عرب بود، بر همین اساس بود که توافق سازش با مصر و اردن و یاسر عرفات به امضا رسید و بازی اسرائیل با سایر رژیمهای عربی نیز مبتنی بر همین رویکرد دنبال میشود.
این کارشناس صهیونیستی مینویسد که بدترین چیز برای اسرائیل این است که موج دموکراسیخواهی اردن را بهعنوان یک متحد راهبردی اسرائیل و مصر را بهعنوان مالک جنگندههای اف16 فرا بگیرد. واقعیت این است که ناتوانی و ناکامی ملتهای عربی در جهان عرب شاخصی مطلوب از نظر آمریکا و رژیم صهیونیستی بهشمار میرود، چرا که زندانهای عربی مملو از مبارزان واقعی و دموکراسیخواهان و آزادیطلبان از دست اشغالگری رژیم صهیونیستی هستند.
سرکردگان رژیم صهیونیستی تمام استراتژیهای سیاسی و نظامی و اقتصادی خود برای سلطه بر منطقه را بر اساس حمایت از گزینههای امنیتی و نظامی دیکتاتورهای موجود در حاکمیت در جهان عرب و اسلام بنا نهاده است. این سیاست بهترین و مفیدترین سیاست برای رژیم صهیونیستی است که میتواند در بیشترین حد موجود نیازهای این رژیم را تأمین و امنیت و آرامش را برای آن مهیا کند. دیکتاتورهای فاسد و مستبد منطقه وحشیگریها و ثبات حاکمیت خود را با اجرای مطالبات رژیم صهیونیستی و جلوگیری از خیزشهای مردمی معامله میکنند تا همچنان ملتها را بیاراده باقی بگذارند و به آنها قدرت بیان نظرات و افکار و رویکردهای خود را ندهند.
یکی از نظریهپردازان و سیاستمداران رژیم صهیونیستی در پاسخ به سؤالی در رابطه با نقش اسرائیل بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی و پایان دادن به مأموریت این رژیم در مقابله با کمونیسم و مبارزه با سوسیالیسم در منطقه عربی دقیقاً به نکاتی اشاره کرد که آلوف بن نیز به آن پرداخته بود. وی تأکید کرد یکی از مهمترین مأموریتهای اجرایی اسرائیل در آینده، حمایت از رژیمهای نظامی از سقوط در برابر انقلابهای مردمی است، به این ترتیب میتوان گفت ائتلافی مستحکم بین دیکتاتورهای نظامی فاسد مستقر در منطقه و صهیونیستهای جنایتکار وجود دارد.
به این ترتیب میتوان گفت کشتاری که توسط رژیم صهیونیستی در نوار غزه بهراه افتاده و جنایتهای ضدانسانی که ضد فلسطین انجام میشود بیارتباط با نقش خرابکارانه و جنایتکارانه برخی کشورها در عراق و سوریه و لیبی نیست. رژیم صهیونیستی حضور تأثیرگذاری در این جنگها دارد و بهدنبال ایجاد هرجومرج ویرانگر در منطقه عربی است تا خشک و تر را با هم بسوزاند و ارزشهای ملیگرایانه و اسلامگرایانه از بین برود و سرکوب و استبداد ضد ملت فلسطین و سایر ملتهای عربی منطقه توجیه شود، علاوه بر اینکه کشتار شهروندان عرب و از بین رفتن زندگی طبیعی آنها باعث بروز بحران و مصیبت برای آنها شود.
محاسبات سیاسی نشان میدهد که حوادث وحشتناکی که بهصورت همزمان در منطقه دنبال میشود اتفاقی نیست، بلکه در چارچوب طرح آمریکایی صهیونیستی عربی برای تخریب منطقه و تجزیه ملتهای آن است تا رژیم صهیونیستی و سایر رژیمهای فاسد و مزدور باقی بمانند و بتوانند موجودیت نامشروع خود را به دیگران تحمیل و شرایط ظالمانه خود را به ملتها دیکته کنند و سرنوشت منطقه و ملتهای آن را در اختیار داشته باشند.
ادامه دارد... .
*