هجدهمین سالروز مقاومت و آزادسازی/ روایتی جدید از فرار اشغالگران از جنوب لبنان
رژیم صهیونیستی تا سال ۲۰۰۰ به عربدهکشی در جمع کشورهای عربی عادت کرده بود، اما اخراج از جنوب لبنان آغازی بر شکستهای این رژیم در برابر گروههای مقاومت مردمی منطقه بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، عید مقاومت و آزاد سازی مصادف با 25 می سال 2000 یادآور اولین پیروزی قطعی مقاومت لبنان در مقابل رژیم صهیونیستی و آغاز زنجیره پیروزیهای این حزب و آغاز روند تدریجی فروپاشی برای رژیم صهیونیستی است. در این روز ارتش اسرائیل پس از 22 سال اشغالگری، به دلیل حملات سخت حزبالله از مناطق جنوب لبنان عقبنشینی کرد.
دستاورد محور مقاومت در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی در سال 2009 ، نه تنها تاریخ گذشته لبنان را اصلاح کرد، بلکه باعث ساخته شدن حال و آینده لبنان شد و امنیت و ثبات نسبی را برای لبنان به ارمغان آورد. این روز دستاوردی بیسابقه در تاریخ درگیریهای عربی - اسرائیلی به شمار میرفت.
دستاورد سال 2000 نقطه عطف استراتژیک در موازنه قدرت بین اسرائیل و لبنان بود و توانست قدرت دفاعی را برای لبنان به ارمغان بیاورد که نمود آن در سال 2006 بیش از پیش خود را نشان داد وباعث شکست بزرگتر صهیونیستها شد.
چند سالی است که دولت لبنان روز 25 می موسوم به عید مقاومت و آزادسازی را تعطیل رسمی اعلام کرده و سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان نیز همه ساله به همین مناسبت سخنرانی میکند.
در ششم ژوئن 1982میلادی، نیروهای رژیم اشغالگر قدس، با این ادعا که لبنان به مرکز عملیات تروریستی علیه آنها تبدیل شده، حملهای سراسری را به جنوب لبنان آغاز و تا نزدیکی بیروت نیز پیشروی کردند. ارتش این رژیم سه روز بعد از آغاز حمله به دروازههای بیروت رسید.
اولین قیام مردمی علیه اشغالگران به رهبری «شیخ راغب حرب» اتفاق افتاد و نتیجه آن فراگیر شدن قیام مردمی در جنوب لبنان از طریق مساجد و حسینیه ها بود. شروع حرکت نظامی حزب الله همزمان بود با فرصتی که اسرائیل به یاسر عرفات و رزمندگان فلسطینی برای خروج از لبنان در اوت 1982 داده بود. در این شرایط حزب الله از عملیات محدود در داخل روستاهای جنوب لبنان آغاز کرد و سپس به عملیات گسترده پرداخت که مهمترین عملیات نظامی حزب الله در این مقطع، نابود کردن مقر فرماندار نظامی ارتش اسرائیل در شهر صور لبنان بود.
مقاومت جدی عدهای جوان مذهبی با سلاح سبک و با شعار "الله اکبر" در برابر اشغالگران صهیونیست در منطقه "مثلث خلده" که مدخل ورودی در جنوب بیروت راه را برای ورود صهیونیست ها به این منطقه بست. آنها توانستند ضمن وارد آوردن تلفات سنگین به ارتش متجاوز اسرائیل، تعدادی از سربازان آن را کشته و چندین دستگاه تانک و نفربر متجاوزان را به تصرف خود درآوردند.
در همین حال اردوگاههای فلسطینی بیروت نیز که در محاصره ارتش رژیم اشغالگر قرار گرفته بود، هدف حمله فالانژهای مارونی قرار گرفت و کشتار فجیع موسوم به صبرا و شتیلا در آن زمان انجام شد. این قتلعام ها، خشم و نفرت عمومی را در سراسر جهان برانگیخت و باعث شد با مقاومت مردمی نیروهای رژیم صهیونیستی، از بیروت عقب نشینی کنند و در جنوب لبنان مستقر شوند. اما سرانجام با مقاومت حزب الله لبنان، ارتش رژیم صهیونیستی مجبور شد، به طرزی ذلت بار در 25 می سال 2000میلادی از جنوب لبنان عقبنشینی کند.
تلفات رژیم صهیونیستی در لبنان
هر چند اسرائیل به طور یکجانبه و بدون امضای توافقنامه با لبنان از جنوب این کشور عقبنشینی کرد، اما علت اصلی فرار اسرائیل در حقیقت به دلیل مقاومت حزبالله لبنان صورت گرفت.
ایهود باراک نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی در یکی از نشستهای کابینه خود در سال 2000 اعلام کرد: ما به طور یقین نمیتوانیم در لبنان کاری انجام دهیم. حزبالله به فعالیت خود ادامه میدهد و ما باید یا فرزاندانمان را در لبنان دفن کنیم و یا کاری که کمترین ضرر را دارد؛ انتخاب کنیم. وی در این نشست از تصمیم این رژیم برای عقب نشینی از جنوب لبنان پیش از جولای سال 2000 خبر داد.
آمارها نشان می دهد که عملیات نظامی موفقیت آمیز حزب الله در طول دو دهه اشغال جنوب لبنان، سالانه بین 22 و 23 کشته و شمار زیادی زخمی و اسیر در میان ارتش رژیم صهیونیستی بر جا میگذاشت.
متوسط عملیات نظامی حزب الله در فاصله سالهای 1989 تا 1991 بالغ بر 292، سالهای 1992 تا 1994، 465 و در فاصله سالهای 1995 تا 1997، 936 عملیات بوده است. تنها در سال 1988 به دلیل مقاومت مبارزان حزب الله 36 نظامی اسرائیلی کشته و 64 نفر زخمی و دو نفر دیگر به اسارت گرفته شدند.
به طور کلی آمار تلفات اسرائیل در طول 18 سال اشغال جنوب لبنان بالغ بر هزار و 200 کشته بود.
روایت آخرین روزهای حضور صهیونیستها در لبنان
آخرین عملیّات حزب الله لبنان که منجر به خروج رژیم غاصب صهیونیستی از خاک کشور لبنان شد «عرمتی» نام دارد. با اجرای این عملیّات بینظیر بود که اسرائیل به این نتیجه قطعی رسید که پس از این حضور در خاک لبنان غیر ممکن است.
چند روز قبل از آزادسازی مناطق اشغالی جنوب لبنان در 25 می شهید عماد مغنیه شخصا بر عملیات نفوذ به پایگاه «عرمتی» در منطقه جزین و پاکسازی آن نظارت و در آن شرکت کرد.
ارتش اسرائیل تصمیم داشت از منطقه عقبنشینی کند، ولی نیروهای مزدور آنطوان لحد را به عنوان جانشینان خود در منطقه باقی بگذارد. بدین جهت این عملیات از اهمیت خاصی برخوردار بود. حاج عماد با توجه به اهمیت خاص این عملیات، دو ابتکار عمل را در این عملیات بکار برد. اول اینکه در این عملیات برای اولین بار از یک ماشین باری ضد گلوله که حامل سه تن مواد منفجره است، استفاده کرد تا بتواند استحکامات نفوذناپذیر این پایگاه را در هم بریزد و دوم اینکه برای اولین بار در تاریخ مقاومت در این عملیات از بمباران تانک تی 54 روسی استفاده شد که این پایگاه را با دهها خمپاره هدف قرار داد.
این عقبنشینی از نیمه شب آغاز شد و کاملا ناگهانی صورت گرفت به طوری که بسیاری از ادوات جنگی سبک و سنگین اسرائیل در خاک لبنان به جا ماند. در طول این عقبنشینی به پیشنهاد عماد مغنیه معاون جهادی حزبالله لبنان، مجاهدان حزبالله سربازان اشغالگر را تا پشت مرزها تعقیب کردند و بر سرشکستی اسرائیل از این حرکت خفّتبار افزودند.
شیخ نبیل قاووق، مسئول وقت حزبالله در منطقه جنوب لبنان چند سال پیش روایت عقبنشینی اشغالگران صهیونیست از جنوب لبنان را اینگونه بیان کرد: ساکنان روستای قنطره، سالگرد وفات یکی از خویشان خود را به علت در اشغال بودن روستای قنطره در روستای غندوریه برپا کرده بودند. بین این دو روستا، دره مشهوری به نام دره حجیر قرار دارد که از اهمیت استراتژیک بسزایی برخوردار است و مبدا خیلی از عملیاتهای مقاومت بود. ظهر یکشنبه 20 می سال 2000 شیخ قاووق تماسی از افسر فنلاندی فرمانده نیروهای بینالمللی حافظ صلحی که در جنوب لبنان مستقر بودند، دریافت کرد. این افسر فنلاندی به شیخ قاووق گفت که آیا صحت دارد که شهروندان روستای قنطره در پشت دروازه غندوریه تجمع کرده تا به سمت روستایشان نفوذ کنند. شیخ قاووق جواب داد، من اطلاعی ندارم.
بعد از مدتی کوتاه، همزمان با نیروهای مقاومت، ساکنان این روستا به سمت روستای اشغال شده خود رفتند و با دهها ماشین شخصی و یا با پای پیاده به سمت روستاهای قنطره، دیرسریان و طیبه حرکت کردند. البته افراد مسلح نیروی مزدور آنطوان لحد نیز با دیدن سیل خروشان مردم، به سمت منطقه مرجعیون فرار کردند و نیروهای حافظ صلح که خود را متعهد به امنیت اسرائیل میدانند، نه مردم جنوب لبنان، نیز تماشاگر این تحرک مردمی بودند.
یکشنبه شب، بعد از پشت سر گذاشتن اولین مرحله آزادسازی منطقه جنوب، حاج عماد مغنیه به منطقه آمد و جلسهای فوری با سران عملیاتی مقاومت در منطقه برگزار کرد و برای ایجاد هماهنگی کامل بین تحرک مردم و اقدامات مقاومت هماهنگیهای لازم صورت گرفت. در این جلسه توافق شد که اقدام بعدی در دره «سلوقی» و از طرف شهر شقرا باشد تا روستاهای حولا، مرکبا، رب ثلاثین، طلوسه آزاد شوند. ساکنان این روستاهای اشغال شده از طریق دروازهای که مناطق اشغال شده را از مناطق آزاد جدا میکرد به سمت روستاهای خود حرکت کردند و همزمان با آن، نیروهای مقاومت نیز منطقه را پوشش میدادند. به دنبال آن نیروهای مزدور لحد نیز از منطقه فرار کرده و سلاح، مهمات، اسناد و تمام وسائل خود را بر جای گذاشتند. در روزهای بعد نیز نفوذ مردمی به سمت روستاهای ناقوره، بیت یاحون و مرجعیون تکرار شد و در این زمان بود که نیروهای مزدور چارهای ندیدند جز اینکه خود را تسلیم نیروهای مقاومت و ارتش لبنان کنند.
یکی از فرماندهان مقاومت میگوید که نیروهای مزدور لحد ابتدا تلاش کردند که با تیراندازی به سمت مردم غیر مسلح مانع ورود آنها شوند و در این راستا تعدادی از مردم نیز شهید و مجروح شدند. به نحوی که سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله تصمیم گرفت طی تماسی با «تیمور گوکسیل» سخنگوی نیروهای بینالمللی حافظ صلح، از آنها بخواهد که پیام تهدیدی را به سران اسرائیل برسانند که مفاد آن این بود که اسرائیلیها یک ساعت وقت دارند تیراندازیها را به سمت شهروندان بیدفاع متوقف کنند وگرنه مقاومت، شمال سرزمینهای اشغالی را بمباران خواهد کرد. در آن روز گوکسل با ایهود باراک نخستوزیر وقت اسرائیل تماس گرفته و وی که در جلسه هیات دولت بود، تعهد داد آتش توپخانه را فورا متوقف خواهد کرد.
عقبنشینی فوری ارتش اسرائیل از جنوب لبنان و فروپاشی تشکیلات ارتش مزدور لحد که قرار بود جانشین ارتش اسرائیل در این منطقه باشد، باعث شد نتوانند اسناد و مدارک و سلاحهای خود را به عقب بکشانند که در این مورد میتوان به دستگاه 504 اشاره کرد. این امر ضربه امنیتی بیسابقهای به اسراییل بود.
یکی از اقدامات مفید عماد مغنیه ارائه طرحی برای حفظ امنیت شهروندان مسیحی جنوب لبنان بود که جوانان آن بیشتر فرماندهان و سربازان ارتش مزدور لحد را تشکیل میدادند. وی توانست امنیت جانی و املاک منقول و غیر منقول این شهروندان را حفظ کرده و طی سه روز حفظ امنیت این مناطق را به ارتش لبنان واگذار نماید. این اقدام در آینده باعث شد روابط خوبی بین مسیحیان این منطقه و مقاومت ایجاد شود. هنگامی که مقاومت وارد قلیعه شد، مسیحیان این منطقه در کلیسایی تجمع کرده بودند. حاج عماد از یکی از فرماندهان خواست که این پیام را بدون کم و کاست به اطلاع این ساکنان برسانند که مال و جان شما مورد احترام ما بوده و وظیفه ما حفظ امنیت و املاک شماست.
رئیس کمیته صلیب سرخ در دیداری با شیخ قاووق گفت در تاریخ بشریت سابقه نداشته که کسی در منطقهای پیروز شود، و ارتش شکست خورده بیرون رود و ترور یا تجاوز و یا ناپدید شدن افراد در آنجا روی ندهد. در واقع همین عملکرد اخلاقی مقاومت باعث شد، مقاومت روز به روز محبوبتر شود.
بزرگترین عملیات حزب الله در زمان اشغال جنوب لبنان
با گذشت بیش از 20 سال نام عملیات انصاریه هرگز از ذهن نظامیان رژیم صهیونیستی پاک نمیشود. در شب 5 سپتامبر 1997 میلادی 16 نفر از نیروهای ویژه یگان شیطت 13 از مسیر دریا با لباسهای سیاه به ساحل آمدند و مسیر ساحل صخرهای را که نزدیک یک منزل دو طبقه بود، در پیش گرفتند.
حزب الله از طریق منابع اطلاعاتی خود نسبت به انجام این عملیات آگاهی پیدا کرده بود. گروه کمین حزب الله به سه تیم تقسیم شده بود. دو تیم آن 6 نفره و یک تیم 8 نفره بود. همه این بیست نفر هم دارای تجربه مبارزاتی بالا در جنوب لبنان بودند و فرماندهیها به عهده «ابوشمران» بود که خودش از اهالی روستای انصاریه بود.
نیروهای صهیونیست به سختی از تپه خود را بالا آوردند، وقتی به بالای تپه رسیدند، راه خاکی که کنار باغ پرتقال و درختهای کاج قدیمی بود را پیش گرفتند. ابوشمران بین درخت های مخفی شده بود. یک نفر دیگر از نیروها هم حدود 4 یاردیِ نیروهای اسرائیلی قرار داشت. ابوشمران می توانست صدای نیروهای اسرائیلی که داشتند به عبری با هم حرف می زدند را بشنود، فهمید خیلی نزدیک شده اند، در حدی که می توانست آن ها را لمس کند. ولی باز هم صبر کرد تا لحظه مناسب برای در تور انداختنشان فرا برسد.
وقتی نیروهای ویژه اسرائیلی به دروازه آهنی که در کنار آن راه باریک قرار داشت، رسیدند، لحظه مناسب فرا رسید. ابوشمران دستور حمله را صادر کرد و بدین ترتیب اولین بمبی که کنار جاده کار گذاشته بودند منفجر شد و صدای فوقالعاده بلندی تولید کرد و باعث شد تکههای فولادی به اسرائیلیها که آنجا تجمع کرده بودند برخورد کند و آنها را زمینگیر کند. هنوز گروه ویژه نتوانسته بود خودش را جمع و جور کند که انفجار دوم رخ داد و حجم بزرگی از شعله نارنجی رنگ ایجاد کرد. مدتی بعد، نیروهای حزب الله که در باغ های پرتقال مخفی شده بودند با مسلسلهایشان نیروهای اسرائیلی را زیر گلوله گرفتند و نارنجک و موشک هم به سمتشان پرتاب کردند. یک ترکش به سر فرمانده نیروهای اسرائیلی برخورد کرد و در جا او را کشت.
لحظه ای بعد انفجار سوم رخ داد. انفجار سوم به دلیل برخورد گلوله با کوله پشتی گروهبان «ایتمار ایلیا» که حامل مین و بمب بود رخ داد. این بمبها و مینها آماده شده بود تا در کنار راه ها جاگذاری شود. انفجار، ایلیا را تکه تکه کرد و تعداد دیگری از اعضای گروه را هم کشت. تا آن لحظه، 11 نفر از این گروه کماندویی ویژه 16 نفری کشته شده بودند و دست کم چهار نفر دیگر هم زخمی شده بودند.
با بالا گرفتن شدت درگیری در باغهای پرتقال، نیروهای باقیمانده اسرائیلی از طریق بی سیم با مرکزشان تماس گرفته و درخواست کمک و نجات کردند. چند دقیقه بعد بالگردهای اسرائیل به منطقه رسیده و شروع به پرتاب تیر و موشک تاو کردند. ابوشمران و گروهش در حالیکه فقط یکیشان جراحت مختصری برداشته بود از محل کمین عقب نشینی کردند. آمار نهایی تلفات رژیم صهیونیستی در این عملیات 12 نفر اعلام شد.
مدتی بعد پخش تصاویر کشته شدن نظامیان صهیونیست و لوازم به غنیمت گرفته شده از آنها رسوایی بزرگی برای رژیم صهیونیستی ایجاد کرد.
آزاد سازی جنوب لبنان و احیای غیرت اسلامی
پیروزی چشمگیر حزب الله در جنوب لبنان که پس از 22سال اشغال حاصل شد؛ بار دیگر اعتماد به نفس را به تمامی ملتهای عربی و اسلامی بازگرداند.
این پیروزی نشان داد که عقیده تسلیم و سازش راه حلی برای پایان بخشیدن به مناقشه اعراب و اسرائیل نیست و مقاومت تنها راه احیای عزت این ملتها به شمار میرود و خلاصه اینکه مناقشه در مورد خلع سلاح حزب الله در داخل لبنان تنها به نفع اسرائیل است و اهداف این رژیم را در مورد لبنان محقق خواهد کرد.
رژیم صهیونیستی از آن زمان تاکنون روی پیروزی را ندیده و با وجود جنگهای مکرری که در لبنان و غزه به راه انداخته، بارها طعم شکست را چشیده است. شکستهایی که انشاء الله روزی به نابودی نهایی این رژیم منجر خواهد شد.
انتهای پیام/