گزارشی از اقدامات یک هیئت مذهبی در کمک به زلزلهزدگان کرمانشاه
مسئول هیئت کافه شهدای شیراز میگوید: اعتقاد بچههای هیئتی شهر شیراز این نبود که اقداماتی را به اسم اعضاء و مجموعه کافه شهدا تمام کنند، بلکه هدف تنها خدمترسانی به مردم بوده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، سال 90 در مجموعه فرهنگی گلزار شهدای شیراز به همت بچههای دهه 60، هیئتی به نام «هیئت کافه شهدای شیراز» با هدف خدماترسانی به مردم راهاندازی شد که امروز بعد از سالها تلاش، هیئت کافه شهدا پشتوانه فرهنگی بسیار قوی دارد، طوری که شاید کمتر کسی از مردم شیراز از فعالیت این مجموعه باخبر نباشد، در مناسبتهای مختلف همچون نیمه شعبان، هفته وحدت، دهه کرامت و ایام سوگواری ائمه معصوم (ع) فعالیتهای گسترده این مجموعه بسیار مشهود است. نزدیک به 10 سال برگزاری ویژهبرنامه افطاری ماه رمضان شهر شیراز توسط کافه شهدای این شهر و طرح کوچهگردیها با هدف شناسایی مستضعفین در مناطق حاشیه شهر و توزیع اقلامی با کمک خیرین بین محرومین، جای هیئت کافه شهدای شیراز را در دل مردم آن شهر طور دیگری باز کرده است. نزدیک به هفت سال است که غروب جمعهها جوانان مخلص و پای کار، در مزار شهدای شهر شیراز جمع شده و با خواندن زیارت عاشورا، روایتگری، تصمیمگیری و اجرای برنامههای فرهنگی مختلف دلهای مردم را با خود همراه میکنند. تلاش هیئت کافه شهدای شیراز در کمک به مردم زلزلهزده سرپل ذهاب تحسین برانگیز است، حال آنها در صف اول جهادگران، تمام تلاش خود را برای ساختن روستای انجیربان به کار گرفتهاند و پیگیری این امر را یک ضرورت برای خود میدانند. در همین راستا به سراغ «سید عبد الغفار حسینی» مسئول هیئت کافه شهدای شیراز رفتیم تا گفتوگویی با او داشته باشیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
* ابتدا درباره علت انتخاب گلزار شهداء به عنوان محل برگزاری جلسات هیئت توضیح دهید.
اعضای هیئت کافه شهداء در گلزار شهدای شهر شیراز جمع میشوند تا برای کار در حوزههای مختلف بحث و تبادل نظر کنند، مثلاً چهار سال پیش در حوزه موکبهای زوار مسجد مقدس جمکران ورود کردیم که در حال حاضر اقدامات اثرگذاری انجام میشود. 2 سال به مناسبت بزرگداشت ولادت امام رضا (ع) در مشهد مقدس برنامههای فرهنگی برگزار شد، حضور ما در آنجا به درخواست اعضای کانال تلگرامی بود، در واقع ما بچههای دهه 60 حرکت جدیدی را آغاز کردیم و ایستگاهی برای خدمترسانی به مردم برپا شد.
* آیا هیئت کافه شهداء به ثبت رسیده است؟
هیچگاه قصد ثبت آن را نداشتیم، از سال 89 فعالیت ما در گلزار شهدا آغاز شده و در حال حاضر اگر بخواهیم کاری انجام دهیم که نیاز به مجوز باشد از ظرفیت هیئتهایی که با ما همراه هستند، استفاده میکنیم.
* فعالیتهای هیئت شما بیشتر در چه زمینهای است و آیا ساختار خاصی برای انجام آنها تعریف کردهاید؟
در هیئت کارهای فرهنگی به مرور انجام شده و هدف خدمت به مردم بوده است. اقدامات ما هیچ ساختاری ندارد، البته خوشبختانه به بهترین نحو کار موسسه پیش میرود و تنها افراد پای کار و تربیت شده را وارد مجموعه میکنیم تا کار روی زمین نماند، نزدیک به چهار ماه و نیم است که در استان کرمانشاه و روستای انجیربان فعالیت داریم و هرچه در توان داشتهایم به کار گرفتهایم. باید به این نکته نیز اشاره کرد که از 15 تا 20 استان کشور با مجموعه ما ارتباط گرفتهاند و وقتی برنامهای اعلام میشود همه پای کار هستند. نیروها افراد مخلصی هستند که سعی دارند کار روی زمین نماند و برای رضای خدا کار انجام میدهند که میتوان به حضور طلبه، مهندس و ... در مجموعه اشاره کرد. بسیاری از نیروها برای بار اول وارد جهاد سازندگی میشدند اما پس از آن به دلیل ذوقی که داشتند چندین بار به منطقه آمدند تا کارها خوب پیش رود.کار ساماندهی نیروهای نیز فقط از طریق پیامک صورت میگیرد، در واقع ما اطلاعرسانی میکنیم و تمام اعضاء نیز پیگیر برنامهها و اطلاع رسانیها قرار میگیرند، هرچند توقعی از آنها نیست چرا که هدف این است هر زمانی بتوانند وارد کار شوند.
* چه عاملی باعث شد که از همان ابتدای زلزله در استان کرمانشاه، اقدام به امدادرسانی کنید؟
با توجه به اینکه چندین سال هیئت کافه شهدای شیراز با اجرای برنامههای مختلف سعی در خدمترسانی به مردم داشته، در روزهای ابتدایی وقوع زلزله کرمانشاه اعضای هیئت تصمیم گرفتند برای کمک و روحیهبخشی به مردم زلزله زده گام بردارند. اعتقاد بچههای هیئتی شهر شیراز این نبود که اقداماتی را به اسم اعضاء و مجموعه کافه شهدا تمام کنند، بلکه هدف تنها خدمترسانی به مردم بوده است.
ما برای ساخت و ساز به کرمانشاه نرفتیم بلکه برای کمک حضور یافته بودیم، از طریق فراخوان اعضای موسسه 10 روز اول زلزله 13 کامیون و تریلی اجناس جمعآوری و ارسال شد، مدتی جنسهای جمعآوری شده را در انباری دپو کرده و با شناسایی نیازمندان آنها را توزیع کردیم. ابتدا آب معدنی، چادر مسافرتی و مواد غذایی جمعآوری و توزیع شد اما نیاز به چیزهای دیگری بود که کم کم به سمت تهیه لوازم گرمایشی سوق یافتیم، فردی بانی تهیه 150 سیستم گرمایشی شد و خوشبختانه از این قبیل افراد بسیار بودند که ما را کمک کردند.
روزی احساس کردیم باید پوشاک گرم تهیه کنیم و 500 دست لباس که برایمان تنها گرم بودن آنها مهم بود، خریداری و توزیع شد. به مرور نیازها شناسایی میشد، مثلاً وقتی اهالی روستای انجیربان قصد نان پختن را داشتند برای آنها تنور و گاز فراهم کردیم. اوایل دوران بحران به دلیل سر ریز شدن کمکها مردم زلزله زده اشباع شده بودند، این بار فکر و ساخت و ساز به سرمان زد و با علی همایون از اعضای موسسه که لقب او را علی چمران دادهام چون مهندسی خوانده و فردی جهادی است در مورد ساخت و ساز مشورتهایی داشتم که او نیز تایید به آغاز کار را در این حوزه داشت.
* چگونه وارد ساخت و ساز شدید و چه تعداد خانه در حال ساخت دارید؟
ابتدا توکل برخدا کردیم و سپس وارد جمعآوری کمکهای نقدی شدیم، معتقدیم باید اول به خدا توکل کرد تا پول نیز جور شود. با خانم فرهادی که مجموعهای به نام شهید گمنام دارد نیز در این رابطه صحبت کردیم، تصمیم بر این شد که از طریق اعطای وام خانههای روستای انجیربان ساخته شود اما به شرطی که حتماً تکمیل و سپس تحویل داده شود و حتی هزینههای بلا عوض نیز تعیین شد.
6 خانه در حال ساخت است، به عنوان پیمانکار جهادی از طرف بنیاد مسکن فعالیت داریم که اجرای کار نیز بر عهده پدرم یک ارتشی بازنشسته و جانباز بسیجی است. وقتی تصمیم به ساخت منازل گرفتیم یک ماه فرصت فکر کردن و بررسی دقیق کار را خواستیم، در این بین با بنیاد مکسن نیز صحبت کردیم تا آنها متقاعد شوند که ما کار را به جلو پیش ببریم، حتی از حضور مهندسان خود در مجموعه سخن گفتیم تا اینکه نظرشان برگشت. ما به بنیاد مسکن تعهد دادهایم که کار به خوبی پیش میرود و 120 میلیون تومان سفته در نزد آنها داریم. نزدیک به چهار ماه مشغول ساخت و ساز در روستای انجیربان هستیم، روزی شده که پول نداشته، مصالح نرسیده و یا باران اجازه کار نداده است، ایام نوروز 25 روز بنّا پیدا نکردیم و سه هفته به دلیل باران شدید سقف خانهها زده نشد.
البته گفتنی است که تمام آنها 85 متری است، پیمانکاران طبق قرارداد باید تا سفتکاری ساختمان پیش روند یعنی دیوار و در پنجره نصب و دیگر کاری انجام نمیدهند اما ادامه کار را خود انجام خواهیم داد تا به سرانجام برسد. امروز مزد کارگران در سرپل ذهاب روزی 100 هزار تومان است، اما بچههای موسسه به صورت جهادی تمام کارها را خود انجام میدهند و حتی بنّایی از شیراز وارد مجموعه شده که تنها یک سوم هزینه را دریافت میکند.
ساخت و ساز در روستای انجیربان به روش اسکلت فلزی زیر نظر استان اردیبل انجام میشود که احداث خانهها با این سازهها بهترین روش در منطقه شناخته شده است. کار به خوبی پیش میرود و اگر منازل به روش سنتی ساخته میشد تاکنون باید کار پایان مییافت اما ما به روش جدید و علم روز آن را ادامه میدهیم. تاکنون 170 میلیون تومان در ساخت خانهها هزینه شده، هرچند وام متعلق به مردم است اما ما به عنوان پیمانکار اقداماتی را انجام میدهیم تا با کمترین هزینه کار به سرانجام برسد.
ما از اقدامات خود هیچگونه سندی تهیه نمی کنیم، فقط نیت انجام کار است، هر آنچه دارم تجربیات پدر است، وقتی کافه شهدا را راهاندازی کردیم قصد داشتیم کارت ویزیتی تهیه و در آنجا خانوادهها را به صرف نسکافه، کاپوچینو و ... دعوت کنیم اما پدر مرا منصرف کرد و گفت «اخلاصتان بر باد خواهد رفت و این کار را نکنید». شاید در این سالها کارهایی انجام شده که کمتر کسی باور کند، ما برای خود سبکهای خاصی تعریف کردهایم که کسی تاکنون ورود نکرده است. به عنوان مثال، ایستگاه صلواتی را به سبک معمول راهاندازی نمیکنیم، بلکه آن را کار فرهنگی با ارزشی میدانیم که باید ارتباط گیری و رفتار حساب شدهای در آن تعریف و اجرا کنیم، طوری که مردم خود نیز پای کار میآیند و حتی با کمترین هزینه امور پیش میرود.
جاهایی حرکتی آغاز میکنیم که میدان خالی است و بر اساس عقبه کار را به جلو پیش میبریم، هشت سال پیش کار در گلزار شهدا آغاز شد و به دنبال این بودیم که در بالای شهر اقداماتی انجام دهیم که خوشایند مردم باشد، مثلاً هفت سال پیش در هوای زمستان 100 لیتر نسکافه درست کرده و توزیع کردیم، از راههای مختلف است که ارتباطگیری ما با مردم قوی میشود.
* تاکنون در روستای انجیربان چه فعالیتهای فرهنگی داشتهاید؟
معتقدیم کردار و عمل ما بهترین اقدام فرهنگی است، ابتدا مردم باورشان نمیشد که برای رضای خدا در منطقه زلزلهزده کارهایی را انجام دهیم اما اکنون با آغوش باز ما را میپذیرند. فعالیتهایی را در مناسبتهای مختلف در منطقه زلزلهزده کرمانشاه داشتهایم، برگزاری مراسم میلاد حضرت زهراء (س) و روز زن با رفتن به در خانههای مردم رنج دیده و دادن مبالغی به عنوان عیدی و مشارکت در برگزاری جشن ولادت امیرالمومنین(ع) از جمله اقدامات بوده است. راهاندازی پرورشگاهی برای کودکان کار و بدسرپرست آرزوی ماست تا در قالب یک مجموعه تربیتی افرادی را تا مرحله ازدواج نزد خود نگه داشته و تربیت کنیم تا از آسیبهای اجتماعی به دور باشند.
هیئت کافه شهدای شیراز از عقبه بسیار قوی برخوردار است و قطعاً در این راستا کارهایی را به سرانجام خواهد رساند که در حال حاضر به دنبال تهیه زمین برای ساخت پرورشگاه هستیم. میتوان گفت ایستگاههای صلواتی مناطق بالای شهر محل جذب خیرین برای کارهای خیر است، پروژه پرورشگاه یک برنامه پنج ساله تعریف شده که امیدواریم با ورود نیکوکاران آن را به سرانجام برسانیم. برنامه استقبال از محرم، مراسم «بیرقکشی» را پنج سال پیش در بالای شهر شیراز راهاندازی کردیم که نزدیک به 70 بیرق کنار خیابان جانمایی میشود و با پخش مداحی پس از خواندن نماز، پیادهروی پنج کیلومتر مسیر آغاز میشود، طی سالهای ابتدایی این برنامه سه شب اجرا میشد اما اکنون طی 15 شب در چندین محله خاص برگزار میشود.
کمترین پولها در ماه محرم جمعآوری میشود، نهایت 3 میلیون تومان باشد، در این ماه سوگواری یکی از کارهایی که انجام میدهیم پخش سیدیهای مداحی بین مردم است، بچههای هیئتهای مختلف جمع میشوند تا کاری خوبی به سرانجام برسد. نیمهشعبان موکبی برپا شد که بیش از صد میلیون تومان برای راهاندازی آن کمکهای مردمی جمعآوری شده بود، همچنین چهار سال پیش در میلاد امام رضا(ع) به مشهد مقدس رفتیم و با راهاندازی موکب هشت تن آب هندوانه پخش شد. پاتوقی راهاندازی کردهایم که تقریباً 3 سال میشود شبهای ماه رمضان افطاری ساده به 400 روزهدار را در برنامه داریم، این کار قبلا ًدر گلزار شهدای شیراز انجام میشد. اینهاست برنامههایی که یک عده جوان را دور هم گردآورده است و امیدواریم سالها هر آنچه در توان داریم در خدمت به مردم صرف کنیم. نتیجه اینکه پویش «هر هیئت یک روستا» که جمعی از جوانان هیئتی و انقلابی برپاکردهاند در حرکتی آتش به اختیار خدماتی را در زمینههای مختلف به مردم زلزلهزده استان کرمانشاه و سرپل ذهاب ارائه کرده که امید است در راستای رفع محرومیتزدایی قدمهای بیشتری را شاهد باشیم.
انتهای پیام/