رشد نامتوازن آموزش و پژوهش زبان و ادبیات فارسی در کشور
مدیر گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی معتقد است: اکنون در آموزش و جذب دانشجو چنان گوی سبقت را ربودهایم و برای چندین نسل در این رشته کارشناسان کارنابلد تربیت کردهایم که سرریز آن نظام آموزشی را فلج و ناتوان کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، آموزش «زبان و ادبیات فارسی» در ایران؛ عنوانی که هم سهل است و هم ممتنع؛ هم میدانیم چیست و هم درک درستی از آن نداریم. ساده انگاشتن این مرحله از آموزش در میان کودکان سبب شده تا بسیاری از دانشآموزان فارغالتحصیل از مدارس در سطح متوسطه و حتی گاه در سطح دانشگاهی، تسلط کافی به زبان رسمی کشور خود نداشته باشند و ایبسا همانها به زبان دیگر، عمدتاً انگلیسی، آشنایی و تسلط کافی داشته باشند.
وضعیت آموزش زبان و ادبیات فارسی در رشتهای مانند علوم انسانی هم مناسب نیست. در تحقیقی که سال گذشته از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در میان دانشآموزان استان تهران صورت گرفته، مشخص شده است که دانشآموزان در رشته علوم انسانی، یعنی رشتهای که بیشتر با متون ادبیات فارسی و توانایی زبانی سر و کار دارد، بهنسبت دانشآموزان دو رشته تجربی و ریاضی، در مهارتهای خواندن و شنیدن، کمترین میزان را دارند. شرایط آموزش زبان و ادبیات فارسی در محافل دانشگاهی نیز وضعیت مطلوبتری ندارد. طبق بررسیهای انجام شده، بسیاری از دانشجویانی که فارغالتحصیل شدهاند هم بر تمامی مهارتهای زبانی اشراف ندارند.
حسن ذوالفقاری، مدیر گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و استاد دانشگاه، در یادداشتی به این موضوع پرداخته و مینویسد: آموزش و پژوهش دو بال پرواز و توسعه کمی و کیفی زبان و ادبیات فارسی است. اکنون در آموزش و جذب دانشجو چنان گوی سبقت را ربودهایم و برای چندین نسل در این رشته کارشناسان کارنابلد تربیت کردهایم که سرریز آن نظام آموزشی را فلج و ناتوان کرده است. در عوض به همین میزان رشد سرسامآور و غیر مفید مراکز آموزشی، مراکز پژوهشی و بودجههای آن را محدود و قطع کردهایم. همان مراکزی که باید دانشآموختگان بخشهای آموزشی در آنها مشغول به کار شوند. این نامتوازن بودن مراکز آموزش و پژوهش زبان و ادبیات فارسی آسیبزاست؛ زیرا اگر هر نوع آموزش با پژوهش همراه نباشد و استاد با تحقیق مداوم دانش خود را به روز نکند، هر آینه مسیر آموزش رو به تباهی میرود که البته رفته است.
باید رشد متوازن آموزش و پژوهش از جمله جهتگیریهای مهم در آینده پژوهش کشور باشد. این توازن از آن جهت است که نباید آموزش فدای پژوهش شود. این توازن به معنی همسویی این دو حوزه است. آموزشهای صحیح مبتنی بر پژوهش است و پژوهش نیز باید منجر به اصلاح وضع آموزش شود.
میراث غنی زبانی و جوهره ادبی و ظرفیتهای جهانی ادبیات فارسی برای انجام پژوهشهای وسیع و دامنهدار؛ امکان مناسبی برای دانشآموختگان فراوان آماده به کار پژوهش فراهم میآورد. تعدد و تنوع مراکز دانشگاهی، قطبها و انجمنهای علمی و مجامع ادبی، توسعه تحصیلات تکمیلی زمانی میتواند مثبت ارزیابی شود که آموزش و پژوهش نیز باید منجر به اصلاح وضع آموزش شود.
میراث غنی زبانی و جوهره ادبی و ظرفیتهای جهانی ادبیات فارسی برای انجام پژوهشهای وسیع و دامنهدار؛ امکان مناسبی برای دانشاموختگان فراوان آمادهبه کار پژوهش فراهم میآورد. تعدد و تنوع مراکز دانشگاهی، قطبها و انجمنهای علمی و مجامع ادبی، توسعه تحصیلات تکمیلی زمانی میتواند مثبت ارزیابی شود که آموزش و پژوهش همسو باشند.
مدیر گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی فرهنگستان زبان در ادامه به تعدادی از آسیبهای موجود اشاره کرده و ادامه میدهد: پژوهشهای ادبی نیز چون روند آموزش ادبیات در کشور مصون از بیماری نیست. عمدهترین آسیبهای کنونی در حوزه پژوهش عبارتاند از:
1. بینظمی، تنوع روشها، رویکردها و تلقی گوناگون در پژوهشهای ادبی؛
2.پرداختن به پژوهشهای موضوع محور به جای پژوهشهای مسئلهمحور؛
3.پرداختن به موضوعات تکراری، کهنه، کماهمیت به جای نوآوری علمی؛
4. روشمند نبودن پژوهشهای ادبی یا مبهم بودن روش تحقیق؛
5. حمایتهای مادی و معنوی اندک از پژوهشها؛
6.توجه به کمیت در پژوهشهای ادبی به جای کیفیت؛
7. خلط پژوهشهای ادبی با آفرینش ادبی؛
8. کمتوجهی به کارایی، اثربخشی، نتیجه و کاربردهای پژوهشهای انجامشده؛
9. بیتوجهی به تحقیقات میانرشتهای؛
10. بازنویسی آرای نویسندگان خارجی؛
11. نبود بانک اطلاعات جامع و یا عدم اطلاع پژوهشگران از منابع اطلاعاتی؛
12. نامشخص بودن نیازها و اولویتهای تحقیقاتی و نداشتن نقشه جامع؛
13. نبود روحیه جمعی و کار گروهی؛
14. مقررات دست و پا گیر اداری، برای تصویب طرح، پرداخت دیرهنگام اقساط، سختگیریهای بیدلیل و غیر کارشناسانه؛
15. عدم استفاده پژوهشگران از فناوریهای نوین
و....
نویسنده در ادامه به ارائه راهکارهایی برای بهبود وضعیت فعلی ارائه کرده و مینویسد: برای رفع این موانع باید مجموعه پژوهشهای زبان و ادبیات کشور بتواند مرزهای دانش در این حوزه را گسترش دهد به گونهای که با ترتیب فهرستی از اولویتهای پژوهشی، نتیجه یک پژوهش یا چند پژوهش بتواند دستمایه و مبدأ پژوهشهای دیگر قرار گیرد؛ به عبارتی هر پژوهش یک قطعه از جورچین تحقیقات برنامهریزی شدهای باشد که برآیند نیازهای حال و آینده است. با چنین روشی گرههای فروبسته گشوده میشود. در این صورت ابتدا باید فهرستی نظامیافته از پایاننامهها و عنوانهای پژوهشی حوزه زبان و ادبیات فارسی در یک مجموعه گردآید و در دسترس همگان قرار گیرد و پس از انجام، در بانک اطلاعات پژوهشی زبان و ادبیات فارسی(زیر نظر فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی یا هر نهاد دیگر) ثبت شود.
انتهای پیام/