آذربایجان غربی؛ مجسمه تمام نمای سوء تدبیر دولت در پروژههای عمرانی+تصاویر
سالهاست در آذربایجان غربی نه تنها کلنگ احداث هیچ پروژه بزرگ عمرانی بر زمین نخورده بلکه انبوهی از پروژههایی که بیش از ده سال از آغاز احداث آنها گذشته بلا تکلیف روی زمین مانده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، اکنون حدود 5 سال است که از شروع بکار رئیس جمهور روحانی میگذرد و در این 5 سال همه امورات و بودجه مملکت در دست دولت وی بود.
در پنج سال گذشته حجم زیادی از وقت دولتهای یازدهم و دوازدهم به ابراز گلایه و انتقاد از روند مدیریت کشور در دولتهای قبل گذشته که اگرچه در پارهای از آنها میتوان حق داد اما اینکه این بهانه به تعطیلی کار عمران و آبادانی کشور بیانجامد مورد قبول افکار عمومی و اهل خرد نیست.
در آذربایجان غربی در طول دوره مدیریت قربانعلی سعادت که از وی به عنوان شیخ الشیوخ استانداران بعد از انقلاب یاد میشد کلنگ احداث هیچ پروژه بزرگ عمرانی بر زمین نخورد اگرچه وی معتقد بود باید زیرساختهای توسعه این استان برای ایفای نقش مؤثر در اقتصاد کشورهای هم جوار به سرعت فرآهم آورده شود اما آنچه در دوران مدیریت او فراهم آورده نشد همین زیرساختها بود.
قطار وعدههای دولت در خط آهن مراغه به ارومیه تمامی ندارد
چنانچه به رغم وعده وعیدهای فراوان وی برای اتمام پروژه قطار مراغه به ارومیه این پروژه هیچ وقت به اتمام نرسید بلکه به دلیل مطول شدن بیش از حد روند احداث آن هزینههای زیادتری بر بیتالمال هم تحمیل شد تا در نهایت وی دومین دوره مدیریتی خود در آذربایجان غربی را بدون افتتاح یک پروژه بزرگ عمرانی به پایان برساند.
استاندار پیشین آذربایجان غربی که خود بومی منطقه و اهل روستای قره باغ از توابع ارومیه بود دغدغه احداث یک بیمارستان زنان و زایمان را نیز داشت کما اینکه در نخستین سال شروع بکار دوباره خود در آذربایجان غربی در بیمارستان زنان و زایمان کوثر ارومیه حاضر شد و با دیدن وضعیت اسفبار زنان وضع حمل کرده در وسط راه روهای این بیمارستان اشک از چشمانش جاری شد و دستور داد سرای ورزشکاران آذربایجان غربی در خیابان حسنی به سرعت به یک بیمارستان پیشرفته تبدیل شود و بجای این ساختمان نیمه کاره یک مجموعه بزرگ ورزشی فرهنگی به نام خانه جوان ارومیه بنام اداره کل ورزش و جوانان استان سند زده شود.
اما این اتفاق هم آنگونه که وی دستور داده بود نیافتاد و هم اینک نه تنها بیمارستانی برای زایمان زنان آذربایجان غربی افتتاح نشده بلکه سرای ورزشکاران آذربایجان غربی هم از بین رفته و خانه جوان ارومیه نیز با چندین مدعی با کارمندانی بلاتکلیف به حال خود را شده و حتی مدیریت این مجموعه نیز به مسئول دفتر مدیران قبلی سپرده شده تا عملاً به اثبات برسد که دولت ارادهای برای استفاده کارآمد از این مجموعه فرهنگی ورزشی ندارد.
بدهکارسازی تولیدکنندگان به جای بسترسازی تسهیل صادرات
اکنون سالهاست صنعت در آذربایجان غربی تعطیل است، هر روز تعداد تولیدکنندگانی که از سوی بانکها به دلیل عجز در پرداخت نکردن تسهیلات گران قیمت دهها درصدی روانه زندان میشوند بیشتر میشود.
در واقع زندانهای آذربایجان غربی از تولیدکنندگان بدهکار پر شده است و دولت یازدهم و دوازدهم بجای بسترسازی برای صادرات محصولات کارخانههای آذربایجان غربی که بعضاً کمتر از ده کیلومتر با کشورهای همجوار فاصله دارند مرتباً وامهای گران قیمت بانکها را در قالب مثلاً سرمایه در گردش در قبال سند کارخانه و منزل و اسناد دیگر داراییهای فامیلهای تولید کنندگان در اختیار آنان قرار میدهد و فعالان اقتصادی را در طول یک سال از تولید کننده ورشکسته به تولید کننده ورشکسته و بدهکار در زندان تبدیل میکند.
جالب است بدانید شعار دولتمردان در آذربایجان غربی پیوسته حمایت از بخش خصوصی بوده است و خوب است بدانید بسیاری از صاحبان کارخانههای بزرگ بخش خصوصی در آذربایجان غربی یا هم اینک در زندان هستند یا پلههای دادگاهها را طی میکنند و باید چندی بعد خود را به زندان معرفی کنند چون از پرداخت سود تسهیلات بادکرده بانکها عاجزند.
صاحبان کارخانههای فولاد، صنایع فلزی، صنایع بسته بندی و تبدیلی کشاورزی پیوسته در هول و ولای افتادن به زندان هستند.
تنها راهکار دولت برای حل مشکلات تولیدکنندگان آذربایجان غربی تشکیل جلسات کارگروه رفع موانع تولید و سپس معرفی تولیدکنندگان به بانکهاست که فقط به افزایش حجم بدهکاری تولیدکنندگان میانجامد نه به حل مشکل آنها.
ورزشگاههای ناتمام آذربایجان غربی
اکنون چندین پروژه ورزشگاه 5 تا 15 هزار نفری در آذربایجان غربی ناتمام به حال خود رها شده است.
بعضاً ورزشگاهی که قرار بود با کمتر از 10 میلیارد تومان اعتبار 10 سال پیش به بهره برداری برسد با صرف صدها میلیارد تومان اعتبار نه تنها به بهره برداری نرسیده بلکه به غول بیت المال خواری تبدیل شده که هر سال چند میلیارد تومان فقط صرف استهلاکش میشود.
ورزشگاه ناتمام 15 هزار نفری ارومیه از جمله آنهاست.
بیمارستانهای ناتمام آذربایجان غربی
این روزها پروژههای بیمارستانی در آذربایجان غربی وجود دارد که حدود ربع قرن از آغاز احداث آنها میگذرد.
پروژه بیمارستان آیت الله خویی در شهرستان خوی از آن جمله است که حدود 25 سال پیش کلنگ احداث آن به زمین خورده اما از افتتاحش هیچ خبری نیست.
چندین و چند پروژه بیمارستانی 60 تا 160 تخت خوابی در گوشه و کنار استان آذربایجان غربی نیز سرنوشت شومی همچون بیمارستان آیت الله خویی دارند و چیزی که مرتب درباره آنها تکرار میشود وعده افتتاح است.
پروژه بیمارستان 600 تخت خوابی شهید بهشتی ارومیه در جوار باغ رضوان نیز جزو سرآمدهای بی تدبیری دولت در آذربایجان غربی است که اکنون 10 سال از آغاز احداث آن میگذرد اما روند احداثش مدتهاست در مرحله فونداسیون رها شده است تا مجسمه تمام نمای سوء مدیریت در ورودی شهر ارومیه از سمت اروپا باشد.
مدتهاست تنها جایی که دولتمردان یازدهم و دوازدهم در سفر به آذربایجان غربی از آن بازدید میکنند شرکت مارال صنعت و محورسازان چی چست است چون به زعم آنها تنها کارخانه سرپای آذربایجان غربی است که البته هیچ وقت به دولت و راهکارهای دولتمردان دل نبسته و مالک کارآفرین آن به صورت سنتی به اداره مجموعه صنعتی خود اقدام کرده و اکنون جزو موفقترین کارخانههای تولیدی کشور است.
بی توجهی به پروژههای عمرانی فرهنگی آذربایجان غربی
در میان پروژههای عمرانی فرهنگی نیز بیش از ده سال است که از آغاز احداث پروژه تالار مرکزی ارومیه میگذرد اما خبری از بهرهبرداری از آن نیست، پروژهای که قرار بود مأمن هنرمندان و اهالی فرهنگ این استان باشد به نماد سوء تدبیر در عرصه فرهنگ بدل شده است.
جالب است بدانید که در عزل و نصبهای فرهنگی نیز مدیر جوانتر را بازنشست میکنند و فردی که حتی یک روز مدیریت نکرده و دو سال از مدیر قبلی بزرگتر است را بر مصدر مدیریت فرهنگی آذربایجان غربی میگمارند تا کسی کوچکترین امیدواری به اتمام پروژههای عمرانی فرهنگی نداشته باشد.
به هر حال اینجا آذربایجان غربی است آخرین استان شمال غرب ایران که 1000 کیلومتر با پایتخت فاصله دارد بنابراین کسی نیست به دردهای انباشته شده مردم این دیار رسیدگی کند.
گزارش: محمد آقایی پر
انتهای پیام/ش