«گتوند؛ فاجعه یا افتخار ملی» ــ ۱ / وجود کوههای نمکی در مخزن سد گتوند، شایعه یا واقعیت؟!
سد گتوند از معدود پروژههای بزرگی است که ۲۰ سال پشتوانه مطالعاتی دارد، بااینحال با گذشت حدود ۷ سال از آبگیری این سد، سایه سازند گچساران با عناوینی چون کوه نمکی، گنبد نمکی و یا حتی غول نمکی همچنان در انتقادها روی پروژه سد گتوند سنگینی میکند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، سد مخزنی گتوندعلیا با ارتفاع 180 متر از پی، بلندترین سد خاکی کشور، با 4.5 میلیارد مترمکعب حجم مخزن، بزرگترین مخزن روی رودخانه بزرگ کارون و دارای بیشترین ظرفیت تأمین آب پاییندست و با ظرفیت 4250 گیگاواتساعت دارای بیشترین ظرفیت تولید انرژی برقآبی کشور است.
این پروژه ملی که از لحاظ پیچیدگیهای اجرا یک شاهکار مهندسی محسوب میشود طی 6 سال گذشته پس از آبگیری با چنان حجم عظیمی از انتقادات، شایعات و تخریب مواجه شده که امروزه اغلب، سد گتوندعلیا را بهعنوان یک فاجعه زیستمحیطی بهجای شاهکار مهندسی و دستاورد ملی میشناسند.
اما واقعیت چیست و چرا یک پروژه بزرگ که اگر در هر جای دیگری جز ایران قرار داشت، با حمایتهای کمنظیر رسانهای بهعنوان یک افتخار ملی و نماد اعتلای صنعت سدسازی آن کشور مطرح میشد، در ایران بهجای افتخار، مورد هجمه بسیار قرار گرفته است؟
خبرگزاری تسنیم در تلاش است که با گشایش پروندهای و انتشار سلسلهگزارشهایی که ابعاد مختلف این پروژه را در بر بگیرد و همچنین به واقعیتهای موجود بپردازد، کمک کند تا مرز بین واقعیت و شایعه و همچنین مرز بین دغدغههای ملی و تخریبهایی با اهداف بنگاهی و شخصی مشخص شود.
محور انتقادات به سد گتوند مربوط به وجود سازند گچساران در مخزن این سد است، سازندی که منتقدان از آن با عناوینی چون "کوه نمکی"، "غول نمکی"، "گنبد نمکی" و ... نام میبرند؛ عناوینی که بعضاً با واقعیت موجود فرسنگها فاصله دارد.
* 20 سال پشتوانه مطالعاتی
رودخانه کارون طولانیترین رودخانه کشور است که با طولی بالغ بر 1200 کیلومتر از سرچشمهها در دامنههای زاگرس میانی و جنوبی تا خلیج فارس ادامه دارد. این رودخانه همچنین پرآبترین رودخانه کشور است بهطوری که آورد سالانه آن بالغ بر 12 تا 14 میلیارد مترمکعب است. این حجم عظیم آب که بخشی از سرچشمهها و بخشی هم در میانه کارون به این رودخانه بزرگ سرازیر میشود، بدون مهار و بهرهگیری به خلیج فارس میریخت تا اینکه در دهه 40 خورشیدی کار مطالعات پتانسیلهای رودخانه کارون به دو شرکت فرمانفرمایان ایران و مهندسی بین المللی هارزای آمریکا سپرده شد. حاصل مطالعات این دو شرکت به احداث سد و نیروگاه کارون 1 (شهید عباسپور) منجر شد. شرکت هارزای آمریکا به مطالعات حوضه رودخانههای کارون و مارون تحت قراردادی با همین نام ادامه داد. پیشنهادات آن زمان شرکت هارزا مبنی بر ساخت سدهای صرفاً جریانی در پاییندست سد شهید عباسپور بود. پس از آن شرکت موننکوی ایران حدفاصل سد شهید عباسپور تا موقعیت فعلی سد گتوند در سه محور گزینههایی را جهت ساخت سد مطرح کرد و همچنین شرکت لامایر آلمان مطالعاتی را روی ظرفیتهای این بخش از رودخانه کارون انجام داد که در جریان این مطالعات یکی از گزینههای پیشنهادی شرکت موننکو را رد کرده و سه محور دیگر را برای ساخت سد پیشنهاد کرد. در نهایت انجام مطالعات توجیهی و مطالعات مرحله اول سد و نیروگاه گتوند به دو شرکت مشانیر ایران و کاتیک چین واگذار میشود، در حالی که شرکت لامایر آلمان بر انجام این مطالعات و بررسی نتایج آن نظارت عالیه دارد. مشاورین مشانیر ــ کاتیک با نظارت شرکت لامایر پنج محور را در کیلومترهای 377 تا 382 رودخانه کارون بررسی کرده و در نهایت محور کیلومتر 382.5 که محل فعلی سد گتوند است به کارفرما پیشنهاد میشود. این مطالعات از مرحله شناخت تا تکمیل مطالعات مرحله اول طرح سد و نیروگاه گتوند از سال 68 تا سال 76 بهطول میانجامد. بخشی از این مطالعات را مطالعات ژئوفیزیک و زمینشناسی شامل میشد و در واقع در همین مطالعات 8ساله، وجود سازند گچساران در مخزن سدی که قرار بود ساخته شود، دیده شده بود.
اما مطالعات طراحی و ساخت سد و نیروگاه گتوند به همین جا ختم نشد بلکه در اوایل سال 81 مطالعات مرحله دوم این طرح کلید خورد. در اواخر این سال، در حالی که عملیات اجرایی تونلهای انحراف آب تکمیل شده و قرار بود آب رودخانه منحرف شود، بهعلت اینکه مشاورین مشانیر ایران و کاتیک چین نتوانستند یک جانمایی جامع طرح را به کارفرما ارائه دهند، همزمان با انحراف آب، مطالعات بازنگری مرحله اول به شرکتهای مهاب قدس ایران و کوئینه بلیه فرانسه واگذار میشود. پس از انجام بازنگری بهروی مطالعات مرحله اول، مطالعات مرحله دوم طرح نیز از سال 83 تا 88 توسط همین دو شرکت ایرانی و فرانسوی انجام میگیرد.
* چطور از بیرونزدگیهای نمکی، غول ساختند؟
بهخلاف گفته برخی منتقدان که عنوان کردهاند چرا وجود سازند گچساران در زمان مطالعات طرح دیده نشده بود، وجود این سازند طی سالهای 68 تا 88 و طی 20 سال مطالعه روی انجام این طرح توسط شرکتهای ایرانی، چینی، فرانسوی و آلمانی دیده شده و راهکارهایی برای آن در مطالعات اندیشیده شده بود. اگرچه در مطالعات مرحله شناخت توسط شرکتهای مشانیر و کاتیک چندان به موضوع سازند گچساران عنبل پرداخته نشده (در فاصله زمانی سالهای 68 تا 72) و تنها اشارهای کوتاه به آن صورت گرفته، اما در مراحل بعدی مطالعه بهویژه توسط شرکتهای مهاب قدس ایران و کوئینه بلیه فرانسه، این سازند، چگونگی تماس این سازند با رودخانه کارون و راهکارهای اجرایی برای مهار آن دیده شده بود. بهصورت خاص از سال 83 تا سال 88 مطالعات متمرکزی روی سازند گچساران انجام شده است که بر اساس این مطالعات مشخص شده که وجود "کوه نمکی"، "غول نمکی" یا "گنبد نمکی" در این سازند مطرح نیست، بلکه بحث لنزهای نمکی یا بیرونزدگیهای نمکی مطرح است که در سازند وجود دارد. همانطور که در نقشه زمینشناسی ایران مشخص است، گنبدهای نمکی زاگرس با فاصله بسیار دور از محل سد گتوند و دریاچه آن و بیشتر در شمال بندرعباس وجود دارند.
* چقدر از سازند گچساران را نمک تشکیل میدهد؟
سازند گچساران متشکل از گچ، نمک، ایندریت، مارنهای رنگارنگ، سنگ آهک، شیل بیتومیندار و ترکیبات سیلویت است. رودخانه کارون از محل سد مسجد سلیمان تا محل سد تنظیمی گتوند در 6 نقطه سازند گچساران را قطع میکند. سازند گچساران متشکل از 7 لایه است که معمولاً یک یا دو عدد از این لایهها از نمک تشکیل شده اما لایههای نمک همیشه در عمق قرار دارند. تنها بخشی از سازند گچساران که لنزهای نمکی در سطح دیده میشود بخش بیرونزدگی عنبل است که در حدود 4 تا 4.5 کیلومتر بالاتر از محور سد گتوند در حاشیه دریاچه سد قرار دارد. نتیجه بررسیها و مطالعات نشان میدهد که حدود 50 درصد از سازند گچساران عنبل از مارن رسی، حدود 26 درصد ایندریت، حدود 18 درصد نمک و 6 درصد از فضای خالی و... تشکیل شده است.
وجود گنبدهای نمکی یا کوه نمکی در مخزن سد گتوند از سوی منتقدان اولین بار در زمان آبگیری سد یعنی 7 سال پیش مطرح شد. چند ماه بعد از طرح اولیه این موضوع، عکسهایی از کوه نمکی حاشیه رود کارون در فضای مجازی منتشر شد و در عکسنوشتههایی عنوان شد که این کوههای نمکی پس از آبگیری سد در مخزن سد گتوند غرق میشوند.
عکسهایی که بدون هیچ سندی بهعنوان کوههای نمکی حاشیه رود کارون معرفی شدهاند، بیشتر بهنظر میرسد بزرگنمایی لنز نزدیک دوربین از چند سنگ نمک است. این تصاویر و مشابه آنها بهعنوان کوههای نمکی گتوند بهتناوب در فضای مجازی و سایتهای مختلف بازنشر شده، بدون آنکه حتی در یکی از این سایتها عنوان شده باشد دقیقاً در چه نقطهای از حاشیه رود کارون چنین عکسی گرفته شده است.
این عکسها و مشابه آنها که با عنوان کوههای نمکی گتوند بارها و بارها بازنشر شده، میتواند از گنبدهای نمکی یا غارهای نمکی جنوب ایران و یا هر نقطه دیگری از جهان گرفته شده باشد و هیچ استدلال محکمی برای آنکه اینها تصاویر کوههای نمکی حاشیه کارون باشد، وجود ندارد.
کریم شیبانییکتا، مجری سد و نیروگاه گتوند در این خصوص گفت: "یکی از موضوعاتی که در مورد سد گتوند مطرح است موضوع سازند گچساران یا همان برونزدههای نمکی است که اشتباهاً به گنبدهای نمکی و کوههای نمکی شایع شده است. داستانش این است که در مخزن سد گتوند پنج تا سازند گچساران داریم. سازند گچساران مشخصه کلیاش این است که اجزایش گچ، رس، نمک و چیزهای دیگر است. ما پنج سازند گچساران در گتوند داریم که یکی از آنها سازند معروف به عنبل است. ویژگی این سازند این است که نمک موجود در آن در ساحل رودخانه برونزدگی دارد. در آن سازندهایی که برونزدگی نمک ندارند موضوع عادی است و در خیلی از سدها وجود دارد. اما آن چیزی که برجسته شده (همین سازند عنبل که در مجاورت روستای عنبل است) این است که سازند برونزدگی نمکی داشت. از شروع مطالعات، بحث این سازند مطرح بود و بهمرور زمان و با تکمیل و تدوین مطالعات در این زمینه کار بیشتری شده است. اما از سال 83 بهطور ویژه به این موضوع پرداخته شده است. در طول چهار سال قبل از آبگیری سد و تکمیل سد این بحث پررنگتر شد و این موضوع مورد توجه قرار گرفت".
در مجموع، اینکه بیرونزدگی سازند گچساران در نزدیکی روستای عنبل که به همین نام یعنی بیرونزدگی عنبل شهرت یافته، کنار ترکیبات دیگر، رخنمونهای نمکی دارد ، شکی نیست و در عمل برای کاهش اثرات انحلال این نمکها در آب و همچنین مدیریت کیفی آب مخزن سد گتوند اقدامات مؤثری صورت گرفته که در گزارشهای بعدی به آنها پرداخته خواهد شد، اما اینکه برای انتقاد از سد گتوند اقدام به شایعهسازی و بزرگنمایی در خصوص وجود کوههای نمکی کنیم و عکسهایی را که تنها ارتباط و استناد آنها نوشتههایی است که بهروی عکس قرار گرفته و آن را به گتوند نسبت داده است در فضای مجازی آنقدر بازنشر کنیم که ادعای وجود کوههای نمکی باورپذیر شود، رویکرد درستی برای انتقادهای سازنده نیست.
انتهای پیام/*