پرونده "ترقهبازی داعش"ــ ۴|ناگفتههایی از پوشش رسانهای حمله داعش به مجلس بهروایت خبرنگار و عکاس تسنیم
"من در روز حادثه مانند روزهای عادی دیگر در خبرگزاری تسنیم حضور داشتم، خبری شنیدم که تیراندازی شده، بعد گفتند یک نفر کشته شده، بعد شایعاتی مطرح شد که تعداد حملهکنندهها ۳ نفر است".
گروه پارلمانی خبرگزاری تسنیم ــ حدود ساعت 10 و 20 دقیقه صبح 17 خرداد سال گذشته (سال 96) دو گروه تروریستی در اقدامی غافلگیرکننده دو نقطه مهم و حساس کشور، یعنی مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام راحل را مورد حمله تروریستی قرار دادند، اما با گذشت بیش از یک سال از این واقعه هنوز زوایایی از آن بهروایت شاهدان ماجرا میتواند جذاب باشد.
به همین منظور در میزگردی با حضور خبرنگار حوزه انتظامی و عرفان کوچاری عکاس خبرگزاری تسنیم که برای پوشش حمله تروریستی داعش، در محل حضور داشتند به گفتگو نشستیم.
- بیشتر بخوانید:
پرونده "ترقهبازی داعش"ــ 1|تروریستها از کجا و چگونه به ساختمان مجلس حمله کردند؟
پرونده"ترقهبازی داعش" ــ 2/ مسئولان درباره حمله تروریستی داعش به مجلس چه گفتند؟
پرونده "ترقهبازی داعش"ــ 3|پنج ساعت درگیری با داعشیهای مسلح در قلب تهران بهروایت 40 عکس
مشروح این گفتوگو را در زیر میخوانید:
* محمد قربانی خبرنگار انتظامی خبرگزاری تسنیم: من در روز حادثه 17 خرداد، طبق روال روزهای دیگر در خبرگزاری حضور داشتم و در حال رصد اخبار، در یکی از گروههای خبری فضای مجازی دیدم که میگویند مقابل مجلس تیراندازی شده، اتفاقاً یکی از گروههای خبری و جمع خبرنگاران بود، موضوع را پیگیری کردم که بعد گفتند اسلحه شکاری بوده و چیز خاصی نبوده است، اما در همان لحظه با سردار ساجدینیا فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ تماس گرفتم که وی گفت که "اسلحه شکاری نبوده "و خودم هم تهران نیستم)"، در آن زمان اصفهان بود.
سردار ساجدینیا به من گفت: برای حضور در محل حادثه، هماهنگیهای لازم را برای حضور در محل حادثه انجام دادم و با سردار کریمی (جانشین فرمانده ناجای تهران بزرگ) در این باره هماهنگ کردم.
در این ساعات و تا زمانی که به محل حادثه در میدان بهارستان حضور یابم، هنوز خبری از درگیری جدی منتشر نشده بود و تصور نمیکردم که حمله تروریستی است، تصورم این بود که دعوای قومی و قبیلهای است و یا اینکه کسی میخواسته نمایندهاش را ببیند، اجازه ندادهاند و اقدام به تیراندازی کرده است.
در نهایت از خبرگزاری تسنیم برای اعزام به محل حادثه درگیری و میدان بهارستان پیک موتوری گرفتم و عازم میدان بهارستان شدم، وقتی حولوحوش ساعت 11 صبح روز 17 خرداد به نزدیکیهای محل حادثه، یعنی خیابان فخرآباد رسیدم، متوجه شدم که نیروهای امنیتی و حفاظتی ابتدای این خیابان را بستهاند، به گیت ورودی اول که رسیدم برای ورود بنده ممانعت کردند، به هر حال با هر زحمتی که بود گیتهای ورودی به محل حادثه را یکی پس از دیگری رد کردم، احساس غرور داشتم که با زرنگی به محل حادثه آمدهام، اما یکباره دیدم که افراد زیادی با لباس شخصی در محل اصلی حادثه و نزدیک ساختمان مجلس جمع شده بودند، در این باره استنباطم این است که سربازی که در ورودی گیتها بود، قدرت مقابله با افراد برای جلوگیری از حضورشان در صحنه حادثه را نداشته است، بنابراین افراد زیادی توانستهاند در محل حضور یابند.
محمد قربانی در روز حادثه ــ ضلع شمال غربی مجلس
وقتی من به محل حادثه و میدان بهارستان رسیدم، هنوز خیلی در محوطه بیرونی مجلس و خیابان بهارستان تیراندازی نکرده بودند، یک نفر را تازه در خیابان زخمی کرده بودند، حتی در این لحظه، پمپ بنزین جنب تالار سیاره هنوز فعالیت میکرد که من به یکی از فرماندهان محل حادثه گفتم که غالباً در یک حمله تروریستی احتمال اینکه بعد از آن، با وجود اینکه جمعیت زیادی جمع میشوند، حمله اصلی صورت میگیرد و احتمال انفجار پمپ بنزین وجود دارد؛ تقریباً تا نیم ساعت بعد از وقوع و آغاز این حادثه، هنوز این پمپ بنزین فعالیت میکرد.
بهواسطه حساسیت ماجرا، خیابانهای اطراف ساختمان مجلس را بسته بودند و هیچ خودرویی تردد نمیکرد، به همین خاطر، پیاده بهسمت درب ورودی ایستگاه متروی بهارستان حرکت کردم و روبهروی راهروی طبقه چهارم ساختمان اداری مجلس در خیابان قرار گرفتم و از این نقطه یکی از تروریستها را که هر از گاهی از پنجره سرک میکشید، میدیدم.
من تقریباً تا آخر ماجرا در صحنه حادثه حضور داشتم و حدود 40 دقیقه بعد از آغاز حادثه، اولین خبر را که برای خبرگزاری تسنیم بهصورت تلفنی مخابره کردم، پنجره ساختمان مجلس منفجر شد.
جالب این بود که عکاسان و خبرنگاران در صحنه حادثه حضور داشتند، اما هیچکس نمیدانست که با اینها باید چهکار کند، هیچکس نمیتوانست رسانهها را از انعکاس خبر منع کند، بالاخره رسانههای بزرگ و مطرح دنیا خبر حمله به ساختمان مجلس را منتشر کرده بودند، حتی دادستان نیز خبرنگاران را از انعکاس اخبار برای مسائل امنیتی و حفاظتی منع میکرد، اما خبرنگاران نمیتوانستند از انعکاس خبر منصرف شوند.
** ساماندهی اوضاع با حضور بهموقع فرمانده سپاه در محل حادثه
مسئولان پیرامون ابعاد حادثه متناقض صحبت میکردند که همین مسئله به شایعات دامن میزد، اما از زمانی که سرلشکر جعفری فرماندهکل سپاه و سردار ساجدینیا فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ به محل حادثه رسیدند، اوضاع بهتر شد و کاورهایی برای خبرنگاران و عکاسان در نظر گرفته و وضعیت نظاممند شد.
من اصلاً فکر نمیکردم که اوضاع حادثه تا این اندازه جدی باشد، وقتی به محل حادثه رسیدم شارژ تلفنم رو به اتمام بود و در همین شرایط از ماجرا توئیت کردم، برخی هم اکانت توئیتر بنده را بهواسطه پوشش لحظه به لحظه خبر حادثه دنبال کردند، اما در نهایت تلفنم خاموش شد و از طریق یک گوشی دیگری در تماس با خبرگزاری درخواست پاوربانک (شارژ همراه) کردم که یک نفر با زحمت فراوان پاوربانک را به من رساند تا تلفنم خاموش نشود.
علیرغم هیجان ماجرا و با وجود جذابیتهای رسانهای، اوضاع کلافهکننده بود، اوضاع بههم ریخته بود و به افراد که در اطراف بودند، بههیچوجه نمیشد اطمینان کرد چون شاید تروریستها نیروی پشتیبان هم در صحنه داشتند، البته همزمان خبر حمله به حرم مطهر امام راحل هم رسید و این، به نگرانیها اضافه کرد.
نکته مثبت این حادثه این بود که افرادی لباس شخصی که نمیدانم از کجا آمده بودند، با شجاعت تمام وارد صحنه حادثه شدند و صحنههای زیبایی از کمک و همدلی همه نیروهای امنیتی و حفاظتی برای مهار حادثه و کمترین آسیب به افراد خلق شد، اما اصلاً انتظار وقوع چنین حادثهای را در مرکز تهران و آن هم در مجلس نداشتم، این حادثه برای همه، بهخصوص خبرنگاران و عکاسان رسانهها شوکآور بود.
تصور بنده این بود که مردم خیلی از حادثه وحشت کنند، اما جالب بود که چرا نترسیدند و در قلب حادثه حضور مییافتند، در صورتی که واقعاً با توجه به تعاریفی که از داعش و جنایتهای این گروه داریم، باید مردم از آنها میترسیدند، اما در تهران اینگونه نبود و مردم بهجای اینکه از صحنه اتفاق فرار کنند، اشتیاق زیادی برای تماشای ماجرا داشتند.
حدود 2 ساعت مدام در خیابان تیراندازی میشد. من تا آخر ختم شدن غائله و حدود ساعت 3 و نیم بعد از ظهر روز 17 خرداد 96، در محل حادثه حضور داشتم و اخبار را مخابره میکردم، فکر میکنم نزدیکیهای همین زمان بود که استاندار تهران در جمع خبرنگاران حضور یافت و اعلام کرد که ماجرا تمام شده و همه تروریستها کشته شدهاند و از مرحله بحرانی عبور کردهایم.
در مجموع در کشور نگاه درستی به رسانه برای مدیریت بحران وجود ندارد، به هر حال رسانههای معتبر با انعکاس دقیق اخبار از واقعیتهای موجود حوادث و اتفاقات میتوانند از بروز شایعه جلوگیری کنند؛ این اتفاق واقعاً خیلی غیرقابل باور بود، واقعاً بحران بود و خاطره آن برای ما که از نزدیک آن را دیدهایم و شاهد ماجرا بودهایم، ماندگار شد.
عرفان کوچاری عکاس خبرگزاری تسنیم: من در روز حادثه مانند روزهای عادی دیگر در خبرگزاری تسنیم حضور داشتم، خبری شنیدم که در مجلس تیراندازی شده، بعد گفتند یک نفر کشته شده، بعد شایعاتی مطرح شد که تعداد حملهکنندهها 3 نفر است، من در این روز قصد عکاسی از مقابل مجلس را نداشتم، بهدلیل اینکه وقتی تجمع سادهای هم جلوی مجلس صورت میگیرد، عکاسی نمیکنیم و فقط خبرش در رسانهها منتشر میشود، به همین دلیل برخی عکاسان که در روز 17 خرداد به محل حادثه و مقابل مجلس حضور داشتند، دوربینها را هم نیاورده بودند که بتوانند عکسهای خوبی ثبت کنند، برخی عکاسان به این امیدوار بودند که با دوربینهای گوشیهایشان عکسهایی بگیرند.
من از دقایق اولیه وقوع حادثه در محل حادثه حضور یافتم و از پشت مدرسه عالی شهید مطهری وارد صحنه حادثه شدم، هنگام ورود به محل حادثه، با توجه به اینکه ورودیها را با نوار زردرنگی بسته بودند، بهخاطر عجله و شتابی که داشتم، بهجای کارت خبرنگاری، کارت مترو را به مأموران حفاظتی و امنیتی برای احراز هویت ارائه کردم. (خنده)
از گیت که عبور کردم، در صحنه حادثه بهنحوی جاگیری کردم که هم ضلع شمالی و هم ضلع غربی را در تیررس عکاسی خودم داشته باشم، وقتی وارد صحنه شدم، صدای تکتیر میآمد، با خودم گفتم یک قضیه ساده است، اما کمکم صدای رگبار و تیراندازیهای مکرر هم به گوش میرسید که به عمق فاجعه بیشتر پی بردم.
** ثبت 400 فریم عکس در 15 دقیقه
هنوز وارد صحنه اصلی حادثه نشده بودم که در خیابان روبهروی مجلس و جنب ایستگاه مترو یک نفر با صدای بلند فریاد میزند، "نرو... بیا عقب"، که بهیکباره در جایی که ایستاده بودم قطرات خون را دیدم، بعد متوجه شدم که پیش از حضور من در این منطقه، مچ پای یکی از عابران پیاده مورد اصابت گلوله قرار گرفته است، مسئلهای که خیلی آزار میداد این بود که اصلاً هیچ عکاس و خبرنگاری نمیدانست که برای پوشش خبری با کدام ارگان و نهادی باید هماهنگ کند.
عکس تاریخی عرفان کوچاری ــ عکاس خبرگزاری تسنیم
در نهایت تا حدود ساعت 4 یا 5 عصر روز حادثه در محل حضور داشتم که فقط یک ربع ساعت توانستم عکاسی کنم که در همین زمان هم حدود 400 فریم، از حادثه عکس گرفتم که بعد از آن، اجازه عکاسی به عکاسان داده نشد.
در ضلع شمال غربی جایی پناه گرفته بودم که در یک لحظه دیدم 2 نفر لباس شخصی قصد دارند از پشت سرم عبور کرده و خود را به روبهروی پنجرههای راهروی مجلس در ضلع غربی و کنار متروی بهارستان برسانند که یکی از این افراد امنیتی قناصه در دست داشت.
وقتی بهسوی موضعی که فهمیده بودم قصد دارند به آنجا بروند، دویدند، از همان لحظه دیدن، توانستم عکس بسیار خوبی بگیرم که بازتاب بسیار زیادی در داخل و خارج از کشور داشت.
جالب است بدانید که در همان لحظه تروریستها از همان پنجرهها در حال تیراندازی بودند و این دو فرد امنیتی با شجاعتی که بهخرج دادند، قصد داشتند خود را به موضع روبهرویی آنها رسانده و با سلاح تکتیرانداز آنها را هدف قرار دهند.
انتهای پیام/*