معضل ورود دانشکدههای اقتصاد به چالشهای فرعی/بازار داغ پایان نامهفروشی و کاسبی با علم/دانشگاه نباید پول مفت بگیرد
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) معتقد است، نظامهای تشویق سنتی کشور دانشگاه را برای ورود به حوزه حل چالشهای اقتصادی بی انگیزه کرده و نظام اجرا نیز نسبت به عملکرد دانشگاه دچار بد بینی افراطی شده است.
خبرگزاری تسنیم، چندی قبل رهبر معظم انقلاب در دیدار با اساتید دانشگاه بار دیگر به موضوع ورود دانشگاهها برای حل چالشهای کشور اشاره کردند. ایشان تاکید داشتند که مشکلات امروز و فردای کشور باید به صورت عالمانه حل شود و امکان مواجهه غیر علمی با چالشها وجود ندارد.
در مسائل و چالشهای اقتصادی برخی معتقدند که مشکلات ناشی از مدیریت غلط و ناصحیح است و دانشگاه در این خصوص نیز باید ورود جدی داشته باشد. با توجه به اینکه سالهاست موضوع ارتباط دانشگاهها با فضای عینی و اجرایی کشور برای حل چالشها مطرح شده بار دیگر این موضوع مطرح شده که چرا هنوز دانشگاهها به خصوص دانشکدههای اقتصاد کشور نتوانستهاند مواجهه دقیقی با چالشهای کشور داشته باشند.
در همین خصوص مهدی صادقی رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم گفته است، "هرچند نظام آموزشی کشور از دور آموزش محوری به پژوهش محوری گذار کرده اما بازهم نتوانسته برای چالش های اصلی کشور که عمدتا مباحث اقتصادی میباشد راه حل در خور ارائه کند. به نظر میرسد در حالیکه دانشگاه سرگرم مسائل فرعی است بدبینی از سوی نظام عینی و اجرایی کشور نسبت به عملکرد دانشگاه در حال تثبیت شدن است. "
این استاد اقتصاد معتقد است، در حال حاضر بحران انگیزه در هر دو طرف یعنی دانشگاه و نظام اجرایی کشور وجود دارد و تا زمانی که "نظام تسهیم منافع حاصل از حل چالشها" شکل نگیرد وضعیت فعلی ادامه داشته و فاصله صنعت و نظام اجرا از دانشگاه عمیقتر خواهد شد. در صورتی که این نظام با وضع چارچوبهای قانونی شکل بگیرد تنها به حوزه ارتباط صنعت و دانشگاه محدود نخواهد ماند و اثرات آن در نظام مدیریتی کشور نیز نمود خواهد یافت. در واقع امروز تصمیم گیری درست یا غلط برای مدیرانِ کشور هیچ نوع پاداش یا هزینهای ندارد و نظام پرداخت سنتی و ناکارآمد کشور که متعلق به دهها سال قبل است مدیران و دانشگاهیان ما را نه تنها بی انگیزه کرده بلکه به ورطه محافظه کاری نیز کشانده است.
مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
تسنیم: موضوع ارتباط غیر موثر دانشگاهها و فضای اجرایی کشور مدتهاست که مطرح شده اما هنوز نتیجه مناسبی دریافت نشده است. در واقع هرچند تمرکز ویژهای بر این موضوع شد اما بازهم توفیق قابل توجهی در این حوزه بدست نیامده است. به نظر شما مشکل از کجا نشات گرفته است؟
صادقی: تحول در جبهه دانشگاه برای حل معضلات کشور تاکنون 3 موج مختلف را پشت سر گذاشته است موج اول مبتنی بر آموزش محوری بوده و هر فردی که به دانشگاه ورود میکرد بایستی بخشی از مطالب را فرا میگرفت. در پایان نظام آموزشی شاهد این بود که فردی که وارد دانشگاه شده خروجی لازم را با توجه به اهداف در نظر گرفته شده کسب نکرده است. در مرحله بعد با تغییر ماموریت دانشگاه به نظام پژوهش محوری، موج دوم تحول در جبهه دانشگاه شکل گرفت. در این زمینه دانشگاه به دنبال آن بود که یک مسئله را پیدا یا تعریف کند. به عنوان مثال ما به صورت عمومی میگوییم سطح فرهنگ مردم قابل قبول نیست این یک مسئلهای است که دانشگاه با فهم اولیه نسبت به آن سعی میکند برای برطرف کردن یا بهبود آن در حوزه پژوهش محوری راه حل پیدا کند.
تسنیم: منظور از دوره پژوهش محوری چیست با گذار به این دوره توفیقی در حل مشکلات اساسی کشور ایجاد شد؟
صادقی: اگر بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم لازم است ابتدا پژوهش را تعریف کنیم، پژوهش یعنی سیری که براساس آن برای یک مسئله شناخت ایجاد میشود و با در نظر گرفتن شرایط مسئله در جامعه برای بهبود و ارتقاء و از بین بردن چالشهای آن راه حل تعریف میکنیم. در اینجا باید مواجهه علمی با چالشها را نیز تعریف کنیم، قطع به یقین مواجههای که یک فرد معمولی در جامعه با چالشها دارد با مواجهه علمی که یک مواجهه حساب شده است تفاوت دارد. این نکته را در نظر داشته باشیم که در موج پژوهشمحوری به دنبال یافتن جواب درست و کاربردی برای هرمسائله ای هستیم. در مواجهه علمی در موج پژوهشمحوری بعد از احصاء مسئله باید برای حل آن جواب درست پیدا شود. مواجههای عامیانه و عمومی در این زمینه کارکردی نداشتند در همینجا ذکر این نکته ضروری است که حیطه اصلی کار نیروی انسانی دانشگاه پژوهشمحور این است که براساس آنچه که آموخته با مسائل مواجهه مدبرانه داشته باشد.
تسنیم: در این دوره دانشگاه چه دستاوردی برای حل چالشهای کشور داشت؟
صادقی:به هر حال اشکالاتی در حوزه پژوهشمحوری در دانشگاهها وجود داشت، اولا مواجهههای علمی صورت نمیگرفت دوما بعد از آنکه مسئلهای به عنوان چالش پیش روی دانشگاه قرار میگرفت مشخص میشد که این مسئله موضوع اصلی کشور نبوده است. به عنوان مثال در حوزه اقتصاد دانشگاهها به جای مواجهه با 100 مسئله اصلی با 50 هزار مسئله خود را درگیر میکردند. این نکته در موج پژوهشمحوری فراموش شد که دانشگاه نباید خود را غرق در انبوه مسائل کند. در واقع در حوزه پژوهشمحوری باید این احساس در مجموعه نیروی انسانی ایجاد شود که مسائل به ترتیب اولویت مورد مواجهه قرار بگیرند. متاسفانه شاهد این بودیم که دانشگاههای پژوهشمحور مواجهه با انبوهی از مسائل و چالشها را در دستور کار خود قرار داده بودند. اما نکته مهم این بود که زمان، انگیزه و ظرفیت لازم برای این نوع مواجهه وجود نداشت، از طرفی با توجه به اینکه برای بررسی این چالشها اولویتبندی انجام نشده بود، مسائل مهم و چالشهای اساسی کشو رعمدتا مورد غفلت واقع میشدند.
تسنیم: یعنی اولویت بندی مسائل انجام نمیشد؟ انجام این اولویت گذاری وظیفه کدام نهاد بوده است؟
صادقی: امروز در دانشکدههای اقتصاد دورههای پژوهشی برای دانشجو شکل گرفته و خروجی آن در قالب گزارشهای تحقیقی، پایاننامهها و رسالههای دکتری در اختیار فضای عینی و اجرایی کشور قرار میگیرد. نکته مهمی در اینجا وجود داشت این بود که دانشجو در مواجهه با انبوه مسائل از آنجا که هیچ نوع اولویتبندی برای انتخاب مسئله وجود نداشت خود را درگیر میکرد و به انتخاب خود با یک مسئله که شاید ربطی به اولویتهای کشور نداشت مواجه میشد.
در واقع دانشجو خودش بررسی میکرد که باید به کدام مسئله ورود کند. از طرفی در بسیاری از موارد شاهد بودیم که مواجهه آن هم به صورت علمی با مسائل صورت گرفته حتی جهت گیری پژوهشمحوری نیز برای آنها در دستور کار قرار گرفته اما این نوع مواجهه نتوانسته دستاورد خاصی برای کشور داشته باشد. دلیل این نوع عملکرد نامطلوب عدم اولویتبندی مسائل بوده است. به عبارت دیگر باید گفت که اگر اولویتبندی در مسائل و چالشهای کشور به عنوان مسئله پیش روی دانشگاه وجود نداشته باشد باز هم مسائل اصلی کشور روی زمین میماند. عوارض این نوع مواجهه بدون اولویتبندی عبارتند از توزیع شدن نامناسب انرژی و نتیجهگیری نامطلوب همچنین ایجاد ذهنیت منفی برای صاحبان مسئله که عمدتا نظام اجرایی کشور را تشکیل میدهند.
تسنیم: یعنی از همین نقطه نظر و نگاه نظام اجرایی و عینی کشور نسبت به عملکرد دانشگاه تغییر کرد؟
صادقی: آنها که در فضای عینی و اجرایی قرار دارند میگویند دانشگاهها با آنکه منابع مالی را دریافت کردهاند راهبرد و راهکاری برای چالشهای کشور ارائه ندادهاند. متاسفانه بعد از آنکه از حوزه آموزشمحوری به حوزه پژوهشمحوری گذار کردیم مواجهه اولویتبندی شده را در دستور کار قرار ندادیم و به همین دلیل به جای 100 مسئله اساسی 50 هزار مورد بعضا فرعی پیش روی دانشگاه برای مواجهه قرار گرفت.
امروز مدیران اجرایی کشور به دانشگاه به عنوان مکانی نگاه میکنند که امکانات مالی کشور را دریافت میکند اما نوع مواجههاش دقیق نیست و خروجی مناسبی ارائه نمیکند. آنها میگویند دانشگاه به آنچه که ما میخواهیم نمیپردازد و راه حل مطلوب ما را نمیتواند ارائه کند. از طرفی دانشگاهها با نگاه انتقادی به حیطه اجرا نگریسته و معتقدند نظامهای عینی به فعالیتهای علمی توجه نمیکنند. اینجا یک فاصلهای بین دانشگاه و حوزه علمی و اجرایی شکل گرفته و تردیدها و بدبینیهای افراطی را در این دو حوزه ایجاد کرده است. در اینجا باید به یکی دیگر از چالشهای دانشگاه در مواجهه نادرست با مسائل نیز اشاره کنم. عدهای بازاری به نام بازار تولیدات علمی را ایجاد کردند که در آن مقالات علمی و پایاننامه تولید میشود. شکلگیری و عمق دادن به این بازار، مواجهه علمی دانشگاهها را به چالش کشید و کم اثر کرد و در نهایت ماموریتهای پژوهشی در دانشگاهها با اخلال روبرو شد. نتیجه این بحث آن شد که اگر قرار بود فردی ظرفیت پژوهشی در خود ایجاد کند دیگر انگیزهای برای این کار نداشت.
تسنیم: برای مقابله با پایان نامه فروشی چه اقدامی انجام شد؟ شاید خود نظام اموزشی کشور مسبب ایجاد این وضعیت بوده است؟
صادقی: متاسفانه دانشگاه و نظام آموزش عالی کشور برای مقابله با این نوع بازار اقدامات لازم را انجام ندادهاند و بدترین ضربات از این حیث به نظام پژوهشی دانشگاه وارد شد. اما اگر بخواهیم در حوزه راه حل ورود کنیم باید بگوییم دانشگاه معتقد است نظام اجرایی کشور امکانات لازم را برای مواجهه دقیق در اختیار دانشگاه نگذاشته به عبارت دیگر سفارش دقیق مسئله به دست دانشگاه نرسیده است. پس دانشگاه اولا باید مسئله دقیق را احصاء کند، دوما مسائل را اولویتبندی کند و در مرحله سوم باید برای آن راه حل ارائه کند. وقتی که مسائل و چالشها مشخص شد اگر دانشگاه توانست راه حل درست برای بهبود چالش ارائه کند باید در نتایج و منافع حاصله از حل آن چالش شریک شود. در واقع باید نظام تسهیم منافع ناشی از حل چالشهای کشور ایجاد شود تا دانشگاه انگیزه لازم را برای حل چالشها داشته باشد. آن زمان دیگر نه از بازار تولیدات کاذب خبری است، نه از برخورد با مسائل کم اولویت.
تسنیم: در اقع مشکل از نبود انگیزه کافی در دانشگاه است؟
صادقی: بله، اگر این نظام شکل بگیرد و انگیزه کافی در دانشگاه برای حل چالشها ایجاد شود مطمئن باشید تمرکز دانشگاهها و دانشکده های اقتصاد برای حل چالشها 10 برابر خواهد شد و از همه مهمتر اگر دانشگاه در این مسیر به توفیقات اولیه دست پیدا کند نگاه منفی و بیانگیزه صنعت نیز به دانشگاه تغییر میکند و آن زمان شاهد رجوع پیدرپی صنعت به دانشگاه خواهیم بود. در یک کلام اگر مشوقهای لازم و فرمول مناسب برای درگیر شدن دانشگاه درباره حل چالشهای کشورارائه نشود اتفاق خاصی در این حوزه نمیافتد.
یک نکته دیگر که تا حدودی از آن غفلت شده نظام رتبهبندی و حقوق و مزایای دانشگاه است. این نظام تاکنون نتوانسته احتیاجات علمی و اجرایی کشور را برطرف کند و به عقیده من حتی منجر به فساد هم شده است. اگر نظام تسهیم منافع ناشی از حل چالشها شکل گیرد مطمئنا نظام سوسیالیستی پرداخت حقوق فعلی نیز از بین خواهد رفت. به این نکته توجه کنید که در سایر کشورها این اتفاق افتاده و این نظام شکل گرفته است. نظام اجرا پول مفت ندارد و دانشگاه باید به این درک برسد که اگر به جواب و راه حل مورد نیاز صنعت نرسید نباید از امکانات مالی بهرهمند شود. در این صورت دیگر خود را با انبوهی از این مسائل درگیر نمیکند به نظام فعلی پرداخت سنتی امروز قانع نیست و بازار تولیدات علمی را عقب میزند.
تسنیم: نظام تسهیم منافع مد نظر شما چگونه باید پی ریزی شود؟ اصولا این موضوع باید از سوی خود نظام اموزشی کشور دنبال شود و یا در سطوح بالاتر؟
صادقی: به عقیده من باید چارچوبهای حقوقی و قانونی برای شکلگیری نظام تسهیم منافع شکل گیرد و این موضوع باید از طریق لایحه دولت یا طرح مجلس پیگیری شود تا زمانی که این نظام شکل نگیرد نباید برای حل چالشهایی مثل رکود، تورم، معیشت و اشتغال از دانشگاه انتظار معجزه داشت چرا که امروز هم نظام اجرا و هم نظام آموزشی دچار بحران انگیزه شده است. دانشگاه انگیزه لازم برای ورود به چالشها را ندارد و نظام اجرا به راهحلهای دانشگاه بدبین است.
تسنیم: به نظر میرسد این نظام مد نظر شما میتواند برای چالشهای مدیریتی کشور هم نسخه داشته باشد...
صادقی: یکی از چالشهای کشور نظام مدیریت غلط حاکم بر نظام اجرایی است اگر بخواهیم این وضعیت سامان بگیرد باید نوع مواجهه و فرمول و نتایج و نحوه برخورد با این چالش بازتعریف شود. اگر مدیریت احساس کند برای رفع چالش تشویق مناسب وجود دارد انگیزهاش چند برابر میشود اما اگر بداند با عملکرد غلط هیچ نوع تنبیهی در انتظار او نیست به مسیر خود ادامه میدهد. در یک کلام امروز مدیریت غلط برای هیچ کس هزینه ندارد و این چالش باید با همان نظام تسهیم منافع اصلاح شود.
تسنیم: به عنوان اخرین سوال، به نظر شما ورود دانشگاه به حوزه های مثل کارافرینی فی ذاته امری قابل قبولی است؟ آیا بهتر نیست نظام آموزشی کشور برای یافتن روشهای مناسب برای حل چالشهای کشور تمرکز کند؟
صادقی: بعد از موج پژوهشمحوری دانشگاه باید به سمت کارآفرین شدن حرکت کند موضوع پیدا کردن راه حل برای چالشهای کشور یک بحث است اما حالا دانشگاه باید فعالیتهای کارآفرینانه ایجاد کند. امروز فعالیتهای دانشبنیان در کشور مورد استقبال قرار گرفته و دانشگاه باید در این مسیر گامهای پرسرعتتری بردارد. به همین ترتیب باید نوآوری، حمایت از فعالیتهای کارآفرینانه و تبدیل علم به ارزش در دستور کار دانشگاه قرار گیرد.خروجی این نوع دانشگاه انسان دانامحور است که نه تنها چالشهای کشور را حل میکند بلکه خود دست به کارآفرینی میزند.
*خبرنگار: علیرضا رحیمی
انتهای پیام/