بازخوانی یکی از جنایات منافقین؛ "بدون شناسایی قبلی ترور می‌کنیم"

"عملیات دیگر یک خشکشویی در خیابان دامپزشکی بود... بدون شناسایی و بدون اینکه طرف گناهی داشته باشد، فقط باید می‌رفتیم و می‌زدیم!"

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، 30 خرداد سال شصت سازمان مجاهدین خلق با اعلام خبر عزل ابوالحسن بنی‌صدر توسط مجلس شورای اسلامی، وارد فاز مسلحانه شدند و جنایات بسیاری را علیه مردم کوچه و خیابان و مسئولان جمهوری اسلامی مرتکب شدند.

  • بیشتر بخوانید

حمایت سرکرده منافقین از آشوب‌های امروز در بازار تهران

یکی از جنایات منافقین به شهادت رساندن مردم کوچه و بازاری بود که ظاهری مذهبی و انقلابی داشتند و صرفاً بخاطر ظاهرشان قتل عام می‌‌‌شدند. یکی از اعضای دستگیر شده سازمان در دهه 60، "مرتضی ناصح‌پور" بود که با نام مستعار علی در اردیبهشت 1359 وارد تشکیلات منافقین می‌شود و در شورش 30 خرداد 60 سرتیم یکی از واحدهای تخریبی منافقین بوده و سپس به عضویت تیم‌ها شناسایی و نظامی منافقین در می‌آید. 

ناصح‌پور در دی‌ماه سال 62 دستگیر شد و تا آن زمان 25 عملیات جنایتکارانه را مرتکب شده بود. وی در مجموع عملیات‌هایی که دست داشته به نکاتی اعتراف می‌کند که نشان‌دهنده اوج بی رحمی اعضای این فرقه تبهکار بود.

متن زیر اعتراف وی به یکی از عملیات‌هایی است که شخصی به شهادت رسیده بدون شناسایی ترور می‌شود:

"عملیات دیگر یک خشکشویی در خیابان دامپزشکی بود که در پی همان خط پایین کشیدن عکس‌ها به آنجا رفتیم. بدون شناسایی و بدون اینکه طرف گناهی داشته باشد، فقط باید می‌رفتیم و هرکس که عکس را پایین نمی‌کشید می‌زدیم.(یکی از کارهای سازمان این بود که صاحبان مغازه‌هایی که عکس امام یا یکی از شخصیت‌های انقلابی به دیوار مغازه‌اش بود تهدید می‌کردند عکس را پایین بیاورد وگرنه او را می‌کشتند.)

یعنی این خط را هم در اصل مرحله مرحله پیاده کردند. اول می‌گفتند شناسایی هست و اینها مطمئناً از افراد رژیم‌اند و چیزهایی از این قبیل. بعد گفتند اول به آنها باید اخطار کنید و اگر عکس را پایین آوردند که هیچ و اگر نیاوردند، بزنید. بعد از آن تمام اینها رفت کنار و هرکس که عکس داشت باید می‌زدیم. این خط یک هفته بیشتر طول نکشید که باز این خط هم عوض شد و گفتند که همین طوری بزنید!

 ما رفتیم و کارگر خشکشویی هم به همان صورت بود. گفتیم که عکس را پایین بیاور که نیاورد ولی بعد رفت یک عکس را آرام پایین آورد و بدون اینکه هیچ حرفی بزند مشغول کارش شد. دوباره موسی به او گفت عکس‌های دیگر را هم پایین بیاور. او رفت و دو عکس دیگر از عکس‌ها را  پایین آورد و همین‌طور روی میز گذاشت و مشغول کارش شد. ما دیگر چیزی نگفتیم و در این موقع موسی 4 تیر به طرف او شلیک کرد و به شهادت رساند. بدون اینکه هیچ حرفی بزند.... کارگر خشکشویی جوان 20 ساله بود."

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
مدیران