نگاه جامعه شناسانه به جام جهانی داشتیم
خیلی از برنامههای ورزشی هستند که اخبار و رخدادهای جام جهانی را پوشش میدهند که اتفاقاً من هم جزو بینندههای آن هستم، اما جای یک نگاه جامعهشناسانه به فوتبال و جام جهانی خالی بود، ما در «فوتبال فقط بهونه اس» دنبال این نگاه بودیم
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در روزهایی که دوربینهای صداوسیما از روسیه فقط نشاط و شادی از جام جهانی مخابره میکردند، یک گروه برنامهساز نگاه مستقل و متفاوتی از آنچه این روزها در سرزمین روسها میگذرد به تصویر کشید. «فوتبال فقط بهونه اس» که از شبکه افق سیما پخش شد، در فضای اسپانسر محور صداوسیما ساخته نشده و به دنبال اسم و رسم با دعوت از مهمانان گرانقیمت خارجی نبوده است، بدون قضاوت درباره اینکه چقدر این برنامه موفق بوده، گفتوگویی با محمدحسن مددی، تهیهکننده این برنامه داشتهایم.
به نظر میرسد «فوتبال فقط بهونهاس» نگاه انتقادی به جام جهانی داشت و به نوعی برخلاف مسیر برنامههای ورزشی صداوسیما بود، این موضوع را قبول دارید؟
من اسمش را نگاه انتقادی نمیگذارم. ما سعی کردیم از یک زاویه دیگر به جام جهانی نگاه کنیم. خیلی از برنامههای ورزشی هستند که اخبار و رخدادهای جام جهانی را پوشش میدهند که اتفاقاً من هم جزو بینندههای آن هستم، اما جای یک نگاه جامعهشناسانه به فوتبال و جام جهانی خالی بود، ما در «فوتبال فقط بهونه اس» دنبال این نگاه بودیم.
کمی به قبل از آغاز مسابقات جام جهانی برگردیم، چه شد که ایده «فوتبال فقط بهونه اس» شکل گرفت؟
ایده این برنامه حدود 10 ماه قبل از آغاز جام جهانی شکل گرفت. میشود گفت: ایده اولیه به ما پیشنهاد شد. ما طرح را آماده کردیم و به صداوسیما ارائه دادیم، اما در صداوسیما با استقبال روبهرو نشد و همان طور باقی ماند و خاک خورد. از طرفی هم سیاست صداوسیما این بود که به غیر از شبکههای 3 و ورزش هیچ برنامهای به جام جهانی نپردازد. ما با چند جا برای ساخت برنامه صحبت کردیم که قبول نکردند، ولی بالاخره در یک جلسه با شبکه افق طرح برنامه را ارائه دادیم و آنها استقبال کردند و حدود دو ماه پیش مقدمات ساخت «فوتبال فقط بهونه اس» مهیا شد.
چند وقت در روسیه حضور داشتید و چه تعداد برنامه تولید کردید؟
ما از قبل بازی ایران و مراکش به روسیه رفتیم و تا شب بازی سوم یعنی ایران و پرتغال در آنجا بودیم. در این مدت 11 برنامه تولید شد که از شبکه افق پخش شده است. تنها یک قسمت که سکانسهای برگزیدهای با موضوع خالصی است تحت عنوان «فوتبال و سینما» در آینده پخش میشود.
همزمان با شما چند تیم برنامهساز تلویزیون هم در روسیه بودند ولی انگار رویکرد کاملاً متفاوتی از آنها داشتید!
بله گروههای دیگری هم بودند که اتفاقاً امکانات بیشتری هم داشتند. آن برنامهها مثل برنامه محمدحسین میثاقی، توجهشان به سمت ایونت (رخداد)های فوتبالی و برنامه تیم ملی معطوف بود. مثلاً در تمرین تیم ملی چه کسی مصدوم شد یا کیروش با چه کسی خوش و بش کرد برای آنها مهم بود، اما سبک کار ما پرداختن به ایونتها نبود برای همین از سبک کار آنها فاصله گرفتیم.
نوعی تعجیل در برنامه «فوتبال فقط بهونه اس» دیده میشود، دلیل آن چیست؟
ما یک تیم چند نفره بودیم. در اصل از ظهر تا شب درگیر فیلمبرداری بودیم. از شب تا صبح تدوین میکردیم، صبح برای شبکه میفرستادیم تا بازبینی و بعد از ظهر پخش کنند. همیشه هم از طرف شبکه تحت فشار بودیم، برای همین باید با سرعت کار را پیش میبردیم.
اجرای محمد دلاوری در «فوتبال فقط بهونه اس» شباهت زیادی به «انقلاب جنسی 2» دارد، انگار این دو مستند در امتداد هم ساخته شده باشند!
محمد دلاوری در «فوتبال فقط بهونه اس» صرفاً گزارشگر ما نبود که به او متن پلاتو را بدهیم و او بخواند. ما سناریوی هر سکانس را به او میگفتیم و وی سکانس به سکانس آنچه قرار بود بیان شود را با روش خودش اجرا میکرد. وی کارشناس و صاحبنظر است و در بیشتر مواقع درباره سکانسها از نظر او استفاده میکردیم. او در اجرا معمولاً چند برداشت داشت، مثلاً یک برداشت با بیان طنز، یکی هم با بیان جدی، بعد در تدوین انتخاب میکردیم که بیان طنز بهتر است یا جدی!
نقدهایی به برنامه وارد شده، مثلاً در یکی از قسمتهای اولیه، از مردم سؤال میشود که حاضرید کشورتان توسعه پیدا کند یا فوتبال قویای داشته باشد، این سؤال را مصداق ضد فوتبال بودن برنامه دانستهاند!
نه، واقعاً ما ضدفوتبال نیستیم. ما با طرح این پرسش فقط میخواستیم جایگاه و اهمیت فوتبال را نشان دهیم که بعضی از مردم حاضرند کشوری توسعهنیافته داشته باشند ولی فوتبال خوبی داشته باشند. اتفاقاً در آن قسمت ایرانیها با قاطعیت از اینکه توسعه کشور اهمیت بیشتری دارد حرف زدند. در مقابل خارجیهایی بودند که عقیده داشتند فوتبال از نان شب هم واجبتر است.
در یک قسمت هم از مردم روسیه درباره نویسندگانشان پرسیدید که همه میشناختند، اما ایرانیها اسم نویسندههای کشورشان را بلد نبودند. این قیاس معالفارق نبود، شاید آن روسها اصلاً فوتبال دوست نداشتند؟!
ما گفتوگوها را در محلی به نام «فن فست» ضبط میکردیم. فن فست محلی در خارج از استادیومها بود که در آن طرفداران فوتبال جمع میشدند و مسابقات را تماشا میکردند. قاعدتاً همه کسانی که به آنجا میآمدند به فوتبال علاقه داشتند. در ضمن باید بگویم اصلاً هم قیاسی مع الفارق نبود. روسها به طرز وحشتناکی کتابخوان هستند و در تصاویر ما هست که چقدر در حال مطالعه هستند. در مقابل آمار کتابخوانی ما واقعاً پایین است.
واکنش روسها به سؤالات گزارشگر برنامه درباره موضوعاتی مثل شناخت نویسندهها چطور بود؟
خیلی برای آنها جالب بود و استقبال هم میکردند. در مقابل وقتی از آنها درباره مسابقات جام جهانی میپرسیدیم چندان تمایلی به حرف زدن نداشتند.
حضور ایرانیها در روسیه چطور بود، حاشیههایی داشت؟
غیر از آن مسئله تجمع در مقابل هتل تیم پرتغال، حاشیه خاصی نداشتند، اما مهمترین چیز حضور خیلی زیاد ایرانیها در روسیه بود. ما در مسابقه ایران و اسپانیا به مشکل بزرگی برخوردیم و آن پیدا نکردن اسپانیاییها بود. هر طرف نگاه میکردیم ایرانی آمده بود، حتی چند نفر طرفدار اسپانیا هم عمدتاً روسهایی بودند که برای هواداری آمده بودند. یک موضوع دیگر هم هست که اصلاً ارزش پرداختن ندارد.
چه موضوعی؟
گروهی از ضدانقلاب که عمدتاً منافقین بودند، در جاهایی که ایرانیها جمع میشدند میآمدند و پرچم شیر و خورشید به دست میگرفتند، حتی موقع عکس یادگاری گرفتن ایرانیها هم اینها خودشان را نشان میدادند. با اینکه کسی به آنها محل نمیگذاشت ولی انگار وظیفه سازمانی داشتند که نقش تخریبی داشته باشند.
بینندههای تلویزیونی چه نظری نسبت به برنامه داشتهاند؟
باید این را از شبکه افق بپرسیم، هنوز آماری از میزان بیننده و استقبال از برنامه نداریم، اما ویدئوهایی که از برنامه در فضای مجازی منتشر شده، بازخوردهای خوبی داشته است.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/