کارشناس مسائل خزر: تاناپ میتواند بهانهای برای حضور بیشتر غرب در خزر باشد
مدیر موسسه بینالمللی مطالعات خزر گفت: اگر منافع جدی اقتصادی برای غرب و خاصه انگلیس و آمریکا در منطقه خزر وجود داشته باشد، قطعاً به دنبال دفاع و تضمین منافع خود نیز برخواهند آمد، لذا وجود طرحهایی نظیر تاناپ بهانههایی قابل پیگیری برای غرب است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، افتتاح خط لوله انتقال گاز طبیعی ترانس آناتولی موسوم به تاناپ، که چندی پیش با حضور روسای جمهور ترکیه و جمهوری آذربایجان صورت گرفت، مباحث بسیاری را میان تحلیلگران به وجود آورد. یکی از اصلیترین حوزههای مدنظر کارشناسان، آینده مشارکت ترکمنستان در این خط لوله است. علیرغم اینکه اروپاییها بارها تمایل خود را برای خرید گاز ترکمنستان اعلام کرده و طبیعتاً ترکمنستان نیز از متنوعسازی بازار انرژی خود در مسیرهایی غیر از روسیه استقبال میکند، اما مسئله انتقال انرژی از بستر دریای خزر تاکنون مانع تحقق این امر شده است.
یکی از اصلیترین علل این موضوع، وضعیت نامشخص حقوقی دریای خزر و اختلافات موجود میان کشورهای ساحلی بوده است. همزمانی افتتاح تاناپ با تهیه پیشنویس کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر که گفته میشود در ماه اوت قرار است در اجلاسی با حضور سران کشورهای ساحلی به امضا برسد، مجدداً عرصههای تحلیلی جدیدی را در این زمینه به وجود آورده است. در همین راستا گفتوگویی با میثم آرائی درونکلا، مدیر موسسه بینالمللی مطالعات خزر صورت دادهایم که در ادامه میخوانید.
تسنیم: ترکیه پیش از این بارها از حضور و مشارکت ترکمنستان در تاناپ ابراز تمایل کرده است. پیشتر نیز در قالب کشورهای ترکزبان این مسائل در چارچوب ترانسخزر مطرح شده بود. پاسخ واقعی ترکمنستان به چنین طرحی چه بوده؟
آرائی: گاز طبیعی منبع عمده درآمدهای ترکمنستان است. طبیعی است که ترکمنها به دنبال جذب منابع جدید درآمد و مشتریان جدید میگردند. اما علیرغم چنین تمایلاتی، ترکمنستان و ساختار سیاسی آن رفتارهای قابل پیشبینی در حوزه مسائل سیاسی-اقتصادی ندارند. ترکمنها خواهان مشارکت ترکها در طرحهای اقتصادی خود هستند، اما به همان اندازه از هژمونی ترکیه و یا هر کشور دیگری در فضای سیاسی خود هراس دارند.
در این راستا عدم رضایت ایران و روسیه در احداث خط لوله نفت یا گاز ترانس خزر را به دلیل مباحث زیستمحیطی و غیر آن را نیز نمیتوان کتمان کرد. در چند سال گذشته ایران و روسیه بارها اقدام به بازسازی مراودات خود با ترکمنستان کردهاند تا از این طریق در فرآیند محاسبه سود و فایده، ترکمنها را به تردید اندازند.
از طرفی طرحهایی همانند تاپی نیز در تصمیم نهایی ترکمنها مؤثر است. زیرا مشتریان گاز ارزان میخواهند و شاید این امر در توان کشوری همانند ترکمنستان که در خشکی محصور است نباشد.
تسنیم: اختلافات ترکمنستان و آذربایجان در حوزههای مشترک انرژی خزر در پرتو این پروژه چه تأثیری خواهد داشت؟ آیا میتواند مانع تحقق این پروژه شود، یا اینکه میتوان امیدوار بود در چارچوب این طرح مشترک، چنین اختلافاتی با میانجیگری ترکیه حل شود؟
آرائی: اختلافات دو کشور آذربایجان و ترکمنستان بر سر میادین مشترک تأثیر جدی بر روابط آنها نخواهد داشت، زیرا بخش عمده منابع و معادن نفت و گاز طرفین در مناطق مجاور ساحل یا دور از ساحل طرفین قرار دارد، اما میتوان این فرض را در نظر آورد که ترکیه برای اینکه تبدیل به یک هاب انرژی در منطقه شود تلاش خواهد کرد طرفین را به یکدیگر نزدیک کند.
در این راستا اما پیشدستی ایران و آذربایجان در میدان بزرگ نفتی البرز را میتوان تیر خلاصی بر ادعای طرف ترکمن دانست. زیرا این امر نهتنها اتحاد سیاسی-گازی ایران و آذربایجان را قویتر میکند، بلکه باعث میشود ایران و آذربایجان در برابر ترکمنها نقش وکیل مدافع یکدیگر را بازی کنند. چنین موضوعی به ضرر ترکیه نیز خواهد بود. زیرا ترکیه میداند ایران در شمال کشور منابع گازی قابل توجهی دارد که چارهای جز صادرات آنها به اروپا ندارد.
از آنجایی که ترکیه گاز ایران را با مشکلات کمتری نسبت به گاز ترکمنستان میخرد، لذا سعی میکند بیطرفانه به نظاره بنشیند تا تکلیف این میادین مشخص شود. با این حال قطعاً ترکیه مشتاق است که ترکمنستان از تاناپ حمایت کند زیرا تعداد بیشتر فروشندگان گاز در منطقه، نه تنها درآمد ترکیه را افزایش میدهد بلکه تضمین میکند که در پس معادلات سیاسی منطقه، هیچگاه این لولههای گاز خالی نباشد.
تسنیم: گفته میشود در نشست ماه اوت کشورهای ساحلی خزر، این طرح قرار است مطرح شود. چه میزان احتمال موافقت با آن وجود دارد؟ طرح این موضوع میتواند بر روند نهایی شدن پیشنویس رژیم جامع حقوقی خزر تأثیر بگذارد؟
آرائی: حیات و کیفیت این طرح با رژیم حقوقی دریای خزر گره خورده است. ایران و روسیه ملاحظات سیاسی، اقتصادی و زیستمحیطی خاص خود را دارند. جدای از اینکه اختلاف نظرات زیادی میان کارشناسان این حوزه در زمینه دلایل مخالفت سیاسی و اقتصادی ایران و روسیه وجود دارد، اما ملاحظات زیستمحیطی در این زمینه کاملاً جدی است.
به علت موقعیت خاص این منطقه عموماً آبهای خزری در سمت سواحل جنوب شرقی خزر دپو میشوند. لذا ایجاد آلودگی در نقاط میانی خزر به معنی تحمل تبعات آن در جنوب خزر خواهد بود. از طرفی قرار گرفتن لولههای زیردریایی قطعاً بر کیفیت اکوسیستم خزری اثرگذارند. در حال حاضر ایران صفر مترمکعب گاز و صفر بشکه نفت از خزر استحصال میکند. یعنی هیچ و لذا بهرهای که از خزر میبریم منابع جانداران آن است. از آنجایی که دریای خزر یک دریای بسته است جانداران دریایی در برابر شوکهای زیستمحیطی فرصت کوچ و تغییر محل زیست را ندارند. دقیقتر آنکه چارهای جز مرگ در برابر آنها متصور نیست. لذا ایران خسارت جدی اکوسیستمیک خواهد دید هر چند که زمزمه شده است ظاهراً ایران و روسیه به صورت کلی با طرح حاضر موافقت کردهاند. البته این ادعا و اظهار نظر معاون وزیر خارجه آذربایجان است و باید منتظر ماند و دید که تکلیف رژیم حقوقی دریای خزر چه میشود.
تسنیم: بهرغم توافق سال 2007 کشورهای ساحلی، اما همچنان یکی از نگرانیهایی که درباره این طرح و طرحهای مشابه مطرح میشود، افزایش بازیگری کشورهای فرامنطقهای در خزر، بهویژه در حوزه امنیتی است. بهخصوص پس از توافق اخیر قزاقستان با ایالات متحده برای انتقال تجهیزات این کشور به افغانستان از طریق خزر که زمزمههایی مبنی بر زیر پا گذاشتن این توافق توسط قزاقستان مطرح میشود. آیا طرحهایی مانند تاناپ میتوانند این روند را تشدید کنند؟
آرائی: بخش عمده سهامداران میدانهای نفتی آذربایجان و قزاقستان و حتی ترکمنستان شرکتهای خارجی هستند. لذا میتوان گفت مدتهاست که آنها در منطقه خزر و معادلات انرژی آن حضور چشمگیر و کاملاً مؤثر دارند.
طبیعی است که ادامه این روند باعث میشود، همان وضعیتی که در خلیج فارس با آن روبرو هستیم در خزر نیز باشیم. زیرا ادعای غرب برای حضور در خلیج فارس (از میانه قرن 19 میلادی) دفاع از منافع اقتصادی خود و اتباع خود بوده است، کشورهایی نظیر بریتانیا ارزش و معنی ثبات و پایداری سیاست و اقتصاد را خیلی خوب درک میکنند.
سیاست اصولی آنها این است که همواره به دنبال پیشگیری هستند نه درمان. دقیقتر آنکه اگر منافع جدی اقتصادی برای غرب و خاصه بریتانیا و آمریکا در منطقه خزر وجود داشته باشد به قطع و یقین به دنبال دفاع و تضمین منافع خود نیز بر خواهند آمد. جدای از معادلات امنیت اقتصادی، دو کشور ایران و روسیه همواره سیبل غرب در منطقه خزر بوده و خواهند بود.
اختلافات ایدئولوژیک، ساختارهای سیاسی غیرمتباین، منافع متفاوت سیاسی و اقتصادی و در نهایت رقابت سیاسی از اصلیترین دلایل این درگیری است. بدین ترتیب میتوان وجود طرحهایی نظیر تاناپ را بهانههایی قابل پیگیری برای غرب به حساب آورد که از این طریق به خواستههای خود در ضربه زدن به ایران و روسیه برسند.
تسنیم: پروژه کمربند و جاده چین، نگاه ویژهای به مقوله انرژی نیز دارد. چین هم طی سالهای اخیر تلاش کرده طرحهای همسو را به کمربند و جاده پیوند بزند. به نظر شما آیا تاناپ میتواند به کمربند و جاده پیوند خورده و از این طریق رشد بیشتری پیدا کند؟ ملزومات و پیامدهای این امر چیست؟
آرائی: یکی از نگرانیهای چین تأمین مواد اولیه برای پاسخ به رشد اقتصادی خود و نیز فروش محصولات ناشی از آن به اروپا و آمریکاست که بیش از 60 درصد سهم صادرات از چین را به خود اختصاص دادهاند. ولی اگر بخواهیم واقعگرایانه نگاه کنیم و ملزومات فنی را در نظر بگیریم خواهیم دید که اصولاً راههای ریلی و زمینی نمیتواند زمینه مناسبی برای انتقال چنین موادی باشد.
البته چین راه ابریشم دریایی نیز تعریف کرده که ارتباطی با راه زمینی موجود و خاصه منطقه خزر و پروژههایی نظیر تاناپ نخواهد داشت. با این حال اگر طرح یک کمربند و یک جاده راهاندازی شود ممکن است از پتانسیلهای برآمده از آن بتوان در زمینههای اقتصادی و تولیدی تاناپ استفاده کرد.
به عنوان مثال ایجاد پالایشگاههای نفت و گاز باعث ایجاد صنایع تبدیلی و یا شبه تبدیلی نیز خواهد شد. پلاستیک و پلیاتیلن و ... از جمله این مواد هستند که میتوانند در مسیر یک کمربند یک جاده به صورت آسانتری به بازارهای مصرف و یا صنایع تبدیلی منتقل شوند.
تسنیم: منافع ایران یکی از اصلیترین سؤالات در خصوص تاناپ است. برخی دیدگاهها تاناپ را یک فرصت برای جمهوری اسلامی ایران میبینند که میتواند مسیری برای صادرات گاز ایران نیز فراهم کند. برخی نیز آن را عاملی برای کاهش نقشآفرینی ایران در عرصه انرژی میدانند. به نظر شما، تاناپ در وضعیت فعلی و در چشماندازی که برای آینده دارد، چه تأثیری بر منافع جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت؟
آرائی: متأسفانه صنایع نفتی شرایطی را تحمیل میکنند که در بهترین وضعیت ممکن نیز نیازمند کشورهای دیگر خاصه آنهایی که صاحب تکنولوژی و جمعیت بالا هستند میشوید. لذا زمانی میتوان از مزایای طرحهایی نظیر تاناپ استفاده کرد که اولاً تکنولوژی و سرمایهگذاری کافی در کشور برای استخراج نفت و گاز (بخصوص شمال کشور و دریای خزر) وجود داشته باشد و دوماً مشتریان کافی و عمده در اروپا موجود باشند.
لذا اگر گمان میکنیم که اولاً تکنولوژی کافی برای استحصال و نیز مشتریان کافی برای خرید گاز ایران در اروپا وجود دارد که قادر به خرید گاز ایران با قیمتی معقول و اقتصادی هستند، لذا میتوان پروژههایی نظیر تاناپ را مفید ارزیابی کرد. از طرفی نقشآفرینی ایران در حوزههای انرژی کاملاً وابسته معادلات سیاسی و پتانسیلهای سایر کشورهای منطقه و جهان در حوزه انرژی است.
متأسفانه در تحلیلهای خود همواره به آن سمت میرویم که صرفاً مزایا و پتانسیلهای خود را میبینیم و همواره پتانسیلهای جغرافیایی و غیرجغرافیایی سایر کشورهای پیرامونی خود را لحاظ نمیکنیم به همین دلیل در دهههای اخیر از تمامی پروژههای انتقال انرژی کنار گذاشته شده و حتی از زمان تحریمها از منابع تأمین انرژی نیز خط خورده و در مواقعی تبدیل به کارت چین و یا کارت روسیه در برابر غرب بدل شدهایم.
انتهای پیام/