ضرورت تاسیس جبهه ملی مقاومت و انحلال تشکیلات خودگردان برای رویارویی با «معامله قرن»
در سایه سکوت رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در قبال توطئه برای حذف جبهه قضیه فلسطین، بایستی جبهه مقاومت ملی برای رویارویی با «معامله قرن»، انحلال تشکیلات خودگران و بازگشت به خانه اول برای مقابله با رژیم اشغالگر مطرح میشود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» نوشت: از زمان اعلام آمریکا برای معرفی قدس اشغالی به عنوان پایتخت یهودیان و انتقال سفارتش به این شهر، شماری از فلسطینیان از جمله سیاسیون، نویسندگان و مسئولان سابق، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از ما میخواهند از «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی حمایت و نیز موضع وی را در مخالفت با هرگونه گفتوگو با ایالات متحده و مقامهای این کشور درباره «مبادله قرن» تقویت کنیم.
جای هیچ بحثی نیست که این موضع محمود عباس و مقاومتش در برابر فشارهای فزاینده منطقهای و آمریکایی نیاز به چنین پشتیبانی دارد ولی مشکل اساسی است که رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین هیچگونه گامی عملی، که از او حمایت کند و با گسترش دادن دایره مشارکت در امر تصمیمگیری فلسطینیان را در این زمینه متحد کند، ارائه نکرده است، عباس همچنین گامی برای تغییر بیشتر سیاستهایش که به کمرنگ شدن قضیه فلسطین و کمتوجهی بخش اعظمی از جهان عرب و عرصه بینالمللی به این قضیه منجر شده، برنداشته است.
محمود عباس فرصتی طلایی برای برگزاری شورای ملی و وحدتگرایی بر اساس برنامه عملی و بسیار واضح دارد و مهمترین عناصر این نشست، لغو تمامی تدابیر و مواضعِ برآمده از توافق «اسلو»، عقبنشینی از پذیرش دولت اسرائیل، لغو هماهنگی امنیتی محکومشده، پایبندی به آرمانهای ملی فلسطینیان از جمله حق بازگشت آوارگان و تاسیس کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس است. ولی عباس این فرصت را از دست داد و شورای ملی فقط برای حامیان، طرفدارانش و اعضای جنبش متبوع خود تشکیل داد که خروجی آن تشکیل یک شورای مرکزی و کمیته اجرایی این سازمان با ویژگیها و استاندارهای خاص بوده است و همین امر باعث کمرنگ شدن سازمان آزادیبخش فلسطین و نقش آن نهادهایش، به عنوان نماینده ملت فلسطین، شده است.
آنچه این روزها در روزنامههای عبریزبان درباره مخالفت محمود عباس با دعوت «جرد کوشنر» داماد و مشاور ارشد رئیسجمهوری آمریکا- که مهندس واقعی «مبادله قرن» و شاگرد نجیب «بنیامین نتانیاهو» به شمار میرود- برای مشارکت در «نشست صلحی» با حضور کشورهای عربی و طبعا اسرائیل، منتشر میشود، موضعی ستودنی است؛ برای اینکه این نشست در صورت برگزار شدن، چتری برای «مشروعیت بخشیدن» به مبادله قرن و پذیرش بخش زیادی از بندهای آن، از جمله حق بازگشت و عقبنشینی از مساله قدس و تشکیل کشوری بدون حاکمیت و بدون مرز به پایتختی «ابو دیس» خواهد شد.
سوالی، که بر زبان بسیاری از فلسطینیان مقیم وطن یا مهاجر مطرح میشود درباره سکوت محمود عباس است و اینکه او چرا صریح و رُک با مردم فلسطین درباره اطلاعات خطرناکِ در دسترس خود و بهویژه فشارهای ریاض، که از سوی شاهزاده «محمد بنسلمان» ولیعهد این کشور و شماری از مقامهای دیگر جهت قبول «مبادله قرن» اعمال میشود، سخن نمیگوید.
در مرحله کنونی نیازی نیست که دولت وحدت ملی به ریاست دکتر «سلام فیاض» تشکیل شود همانگونه که این موضوع در راهروهای مقر تشکیلات خودگردان در رامالله مطرح میشود. بلکه تاسیس جبهه مقاومت ملی برای رویارویی با «مبادله قرن» و تبانیکنندگان با این توطئه و نیز انحلال تشکیلات خودگردان در صورت لزوم و بازگشت به خانه اول برای مقاومت در برابر اشغالگر امری ضروری است.
اگر محمود عباس چنین رویکردی را اتخاذ کند و سیاستهایی را که قضیه فلسطین را به این وضعیت فاجعهآمیز رسانده است را تغییر دهد و به وجود ملت فلسطین اعتراف کند و به ناکارآمدی توافق اسلو و شرطبندیهایش بر روی این توافق اذعان کند ما و نیز بخش اعظمی از ملت فلسطین از او حمایت خواهیم کرد. موضوع دردناک این است که هیچ نشانهای دال بر مبادرت محمود عباس به دنبال کردن چنین موضعی دیده نمیشود.
انتهای پیام/