«پرواز با پاراماتور را دوست دارم» منتشر شد
«پرواز با پاراماتور را دوست دارم» نوشته علی آرمین از سوی انتشارات جمکران منتشر شده رمانی است مذهبی که به صورت غیرمستقیم به بیان مفاهیم دینی پرداخته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، «پرواز با پاراماتور را دوست دارم» نوشته علی آرمین از سوی انتشارات جمکران منتشر شده است.
پاراموتور به خاطر داشتن یک موتور احتراقی که در پشت خلبان قرار میگیرد نسخه پیشرفتهتر پاراگلایدر است. از جهت میزان حضور در آسمان و همینطور ناوبری دقیقتر، از پاراگلایدر بهتر است. همین دقت و کیفیت باعث شده است که بسیاری از عاشقان پرواز بلندپروازیهایشان را از پاراموتور آغاز کنند.
یکی از این افراد عباس است. نوجوانی که مادرش را هنگام تولد و پدرش را در هنگام خردسالی در یک سانحه هوایی از دست داده است. حالا هم که بزرگشده است، اوقاتش را در یک تعمیرگاه ماشین میگذارند. جایی که هم محل کارش است و هم محل زندگیاش. او که همچون پدرش عشق به پاراموتور و پرواز دارد، هیچگاه این رؤیای شیرین را فراموش نکرده است؛ اما او هیچ راهی ندارد تا به دنیای پاراموتورها برسد؛ تا اینکه حضور آن پیرمرد ناشناس در تعمیرگاه همهچیز را تغییر داد و ماجرا را به سمتی برد که حتی عباس در خوابش هم آن را نمیدید!
رمان «پرواز با پاراماتور را دوست دارم» ماجرایی است، شیرین و جذاب از نوجوانی ایرانی که میخواهد محدودیتهای اطراف خودش را بشکند و به اوج برسد. حتی اگر در تمام مدت، آدمهای اطرافش او را ناامید کنند. رمانی که درونمایههای دینی را هم فراموش نکرده است و از آنها بهخوبی در پیش برد داستان بهره میگیرد. چنین ویژگیهای مثبتی باعث شده است که «پرواز با پاراموتور را دوست دارم»، صرفاً یک اثر سرگرمکننده نباشد و در مخاطب خود انگیزش ایجاد کند و دریابد که او نیز میتواند قدمهای بزرگ بردارد.
سویه مهمتر ماجرا، همین مسائل مربوط به حوزه باورها و اعتقادات است. عموم آثاری که با رنگ و بوی مذهبی منتشر میشوند، در اغلب موارد دچار شعارزدگی میشوند. اما علی آرمین در رمانش توانسته است با استفاده از عنصر تردید که یکی از مهمترین عناصر در حوزه ادبیات داستانی است، از فضای شعارزدگی دوری کند. علی آرمین علیرغم آنکه این کتاب اولین رمان او است تمام سعی خود را کرده است و درهم تنیدگی خوبی بین فرم و محتوا ایجاد کرده است.
یکی از این مسائل، جایگاه امام در زندگی روزمره است. در دورانی که امام عصر، در غیبت به سر میبرد و حضور او دیده شدنی نیست، چگونگی ارتباط با او جنبهای مهم است که قابلیتهای داستانی فراوانی نیز دارد اما با تمام این قابلیتها، همچون شمشیری دو لبه است. همانگونه که میتواند مایه صعود باشد باعث سقوط نیز بگردد. اینجاست که باید با عینک واقعبینی به مسئله توجه کرد. نویسنده میتوانست بهتر و دقیقتر از این فضا بهره ببرد اما آن طور که باید و شاید نتوانسته تمام قلههای لازم را فتح کند اما به عنوان اولین اثر داستانی باید به جسارت نویسنده آفرین گفت که توانسته چنین موضوعاتی را وارد داستان خود کند.
نکته مهم دیگری که در کتاب «پرواز با پاراموتور...» جلب توجه میکند مسئله حمایت از فکر و کالای ایرانی است. عباس و مینا به عنوان مشتی از خروار تکنسینها و دانشمندان ایرانی با مسائل مختلف و مشکلات گوناگون دست و پنجه نرم میکنند تا بتوانند به چیزی که نه تنها حق خودشان که حق اطرافیانشان نیز است برسند. این طرز تفکر که از لایههای بالایی به صورت جزئی و مصداقی وارد ذهن و اندیشه مخاطب میشود، شکلی شانتاژگرانه و پروپاگانداگونه پیدا نکرده، بلکه سعی کرده است با حفظ جذابیت دراماتیک در فضایی واقعی نه انتزاعی وارد داستان شود. تا مخاطب نیز بتواند با قهرمان و مشکلات او هم ذاتپنداری کند.
رمان «پرواز با پاراموتور را دوست دارم» به نویسندگی علی آرمین توسط نشر جمکران در 150 صفحه چاپ و منتشر شده است و امسال در فهرست نامزدهای جایزه قلم زرین نیز قرار داشت.
انتهای پیام/