عرض ارادت شاعران به ساحت امام صادق(ع): و ماند شیعه که "قال الامام صادق" داشت

عرض ارادت شاعران به ساحت امام صادق(ع): و ماند شیعه که "قال الامام صادق" داشت

شکوفایی شعر آیینی را باید مدیون انقلاب دانست،‌ انقلاب شاعرانی را پرورش داد که بیش از همه در سروده‌های خود بدنبال ادای دین به ساحت ائمه اطهار(ع) بودند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا،‌ شعر فارسی از ابتدای تاریخ هزار ساله خود تاکنون همواره محملی برای عرض ارادت شاعران پارسی‌سرا به ائمه اطهار(ع) بوده است،‌ پدید آمدن گونه‌های مختلف شعر توحیدی‌، شعر علوی‌، شعر فاطمی‌، شعر عاشورایی،‌ شعر مهدوی و ... که بی‌شمار اشعار را در خود جای داده‌اند‌، دلیلی بر این مدعا است.

شاعران معاصر نیز در این مسیر قدم‌های پرشماری برداشته‌اند‌، به ویژه پس از انقلاب شعر آیینی شکوفایی خاص خود را پیدا کرد،‌ در این میان عرض ارادت شاعران به موسسه مذهب شیعه شیخ‌الائمه امام جعفر صادق(ع) نیز مثال زدنی است به ویژه در میان شاعران جوان این نکته به خوبی قابل مشاهده است.در زیر نمونه‌ای از سروده‌های سال‌های اخیر شاعران آورده شده است.

هیچ کس با امام، صادق نیست

کاش من هم به لطف مذهب نور
تا مقام حضور می‌رفتم
کاش مانند یار صادقتان
بی امان در تنور می رفتم

علم عالم در اختیار شماست
جبر در این مسیر حیران است
چشم هایت طبیب و بیمارش
یک جهان جابربن حیان است

روز و شب را رقم بزن، آخر
ماه و خورشید در مُرکب توست
ملک لاهوت را مراد تویی
آسمان ها مرید مذهب توست

قصه تکرار می شود، یعنی
باز هم در مدینه عاشق نیست
کوچه در کوچه شهر را گشتم
هیچ کس با امام، صادق نیست

خواب دیدم که پشت پنجره ها
رو به روی بقیع گریانم
پا به پای کبوتران حرم
در پی آن مزار پنهانم

گریه در گریه، با خودم گفتم
جان افلاک پشت پنجره هاست
آی مردم تمام هستی ما
در همین خاک، پشت پنجره هاست

«سید حمیدرضا برقعی»

******

«و ماند شیعه که "قال الامام صادق" داشت...»

چه شد که در افق چشم خود شقایق داشت
مدینه ای که شب پیش، صبح صادق داشت
اگرچه شمس وجودش به سمت مغرب رفت
هزار قله ی پر نور در مشارق داشت
چه با شکوه، غم خود به دل نهان می‌کرد
چه شِکوه ها که از ان فرقه ی منافق داشت
به غیر داغ محرم، گلی زباغ نچید
چقدر روضه گودال در دقایق داشت
خلیل بود ولی آتشش سلام نشد
همان که در نفسش عطری از حدائق داشت
هزار طائفه آمد هزار مکتب رفت
و ماند شیعه که "قال الامام صادق" داشت

«محمد جواد زمانی»

****

ای مکتب تو «مفید» پرور

ای کوی تو، کعبه خلایق‏
طالع ز رخ تو، صبح صادق

ای پایه منبرت فراتر
از کرسی هفت چرخ اختر

تا نام ز ماه و مهر بوده است
خاک در تو ، سپهر بوده است

گفته‏ است خرد، بس آفرینت
صد ها چو «هشام» ، خوشه چینت

گردش، ز فلک، اشاره از تو
استاد خرد، «زراره» از تو

چون «مومن طاق» از تو آموخت‏
لب بر لب هر چه مدعی دوخت

اندیشه هر آنچه بود مجمل‏
بشنید مفصل از «مفضل»

گر طالع «بختری» خجسته‏ است‏
در حلقه‏ ی درس تو نشسته ا‏ست‏

کی مکتب تو، نظیر دارد؟
صدها چو «ابوبصیر» دارد

تا مشعل علم، «جابر» افروخت‏
بس نکته، خرد که از وی آموخت‏

شد شهره به دهر، مذهب تو
«حمران» و «ابان»  و مکتب تو

فانی نه،  که جاودانه‏ ای تو
دریایی و بیکرانه‏ ای تو
...
ای مذهب تو شهید پرور
ای مکتب تو «مفید» پرور

«محمدعلی مجاهدی»

*****

از صبح بپرسید که صادق به چه معناست

بر گرده خود مثل علی نان و رطب داشت
صادق همه صبح است چه در خلوت شب داشت

شب تیره و تار و ظلمات است، پر از ظلم
صد سال پر از ظلمت جهلی که عرب داشت

می رفت که خاموش شود مشعل توحید
اسلام ِ وَ أکملتُ لکُم رو به عقب داشت

برخاست کسی مکّی و کوفی به فدایش
آوازه چنان داشت که تا شام و حلب داشت

در محضر او این همه شاگرد عجب نیست
بر تیغ علی این همه زنگار عجب داشت!

چون جابر حیّان کسی اسرار ندانست
جز آن که به درگاه تو زانوی ادب داشت

هفتاد و دو تا یارت اگر بود چه می شد
تیغ تو و پستوی نهان خانه سبب داشت

از صبح بپرسید که صادق به چه معناست
با عشق بگویید که یارم چه لقب داشت

«مهدی جهاندار»

****

هنوز شش گل ازین باغ مانده تا نرگس

خوش آن زمانه که تو صبح صادقش بودی
نگاهبان نگاه دقایقش بودی

خوش آن هوا که حضور تو را تنفس کرد
به آن دهان که تو تسبیح ناطقش بودی

 خوش آن زمین که عبور تو را به بوسه نشست
تویی که رازگشای حقایقش بودی

 خوش آن قلم که به شاگردی تو قد خم کرد
تویی که جوهره عشق خالقش بودی

 خوشا شهادت سرخی که چشم در راهش
خوشا سلاله سبزی که لایقش بودی

 هنوز شش گل ازین باغ مانده تا نرگس
گل ششم گل پرپر شقایقش بودی

 هنوز روشنی مذهب از درخشش توست
که آفتاب پس از صبح صادقش بودی

«نغمه مستشار نظامی»

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
triboon
گوشتیران