عبرتهای دو توافق؛ از سعدآباد تا وین-۸| هستهای و موشکی بهانه است؛ ایران را تسلیم و از پیش بازنده میخواهند
اروپا با آمریکا همصداست، جمهوری خواهان و دموکراتها نیز در هر موضوعی با هم اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند.
به گزارش حوزه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، در مهرماه 82 توافق سعدآباد بین ایران و تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) منعقد شد. در تیرماه 94 نیز توافق برجام میان ایران و 1+5 امضاء شد. نکته قابل تأمل اینجاست که نفرات اصلی ایران در هر دو توافق، مشترک بودند. نکته دیگر اینکه این دو توافق ــ بهاذعان اعضای تیم مذاکره کنندهایرانی ــ به یک نتیجه مشترک ختم شد و آن «دستاورد تقریباً هیچ» برای ایران بود، در حقیقت تاریخ دوباره تکرار شد.
خبرگزاری تسنیم در یک پرونده ویژه به بررسی نقاط مشترک این دو توافق خسارتبار پرداخته است. در اینجا به قسمت هشتم این پرونده میپردازیم.
«جان کری» وزیر خارجه اسبق آمریکا (دی ماه 95) گفت: «بعد از امضاء برجام درباره فعالیتهای هستهای ایران در دولت اوباما، نوبت به برنامه موشکی و اقدامات منطقهایایران میرسد که از این به بعد نوبت دولت بعدی آمریکا است»!
رهبر معظم انقلاب (3 خرداد 95) در دانشگاه افسری امام حسین (ع) فرمودند: «مسئلهی هستهای بهانه بود، حتی مسئلهی موشکها -این قضیهی موشکها که راه انداختهاند، «موشک، موشک» که البته هیچ فایدهای هم ندارد و هیچ غلطی هم نمیتوانند بکنند- بهانه است؛ مسئلهی حقوق بشر، مسائل گوناگون دیگر، همه بهانه است. مسئله، عدم تبعیت است. اگر جمهوری اسلامی حاضر بود تبعیت استکبار را قبول بکند، با موشکش هم میساختند، با انرژی هستهای و انواع و اقسام چیزهایی که در این زمینه وجود دارد میساختند و اسم حقوق بشر را هم اصلاً نمیآوردند. جمهوری اسلامی، با تعلیم الهی، حاضر نیست از دشمن مستکبر کافر تبعیت بکند، از جبههی کفر و استکبار تبعیت بکند؛ این است علت اصلی؛ همهی تلاششان [برای] این است».
بیشتر بخوانید:
عبرتهای دو توافق؛ از سعدآباد تا وینــ3| سرگیجه دیپلماسی؛ از «بستن با کدخدا» تا «خروج موجود مزاحم»
در زمان دولت اوباما، پروژه «نرمالسازی ایران» توسط اندیشکدهها و رسانههای آمریکایی مطرح شد. رسانهها و اندیشکدههای آمریکا تصریح کردند که «نرمالسازی ایران یک پروژه درازمدت است که مذاکره درباره توان هستهایاین کشور با هدف توقف و فرسودهسازی این فناوری در ایران، گام اول این پروژه است. مراحل بعدی عبارت است از واداشتن ایران به کنار گذاشتن توان موشکی، قطع حمایت از محور مقاومت در منطقه، پذیرفتن شروط غرب در مسئله حقوق بشرو در نهایت به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی».
در حقیقت پروژه «نرمال سازی ایران» و یا به عبارتی «خلع سلاح ایران از مولفههای قدرتساز» ماحصل برنامه مشترک دموکراتها و جمهوریخواهان در آمریکا و کشورهای اروپایی عضو 1+5 و مقامات رژیم صهیونیستی است.
«باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا (فروردین 95) در کنفرانس خبری «نشست امنیت هستهای» در واشنگتن با اشاره به اینکه روح برجام تغییر رفتار ایران است، مدعی شد: «شرط برخورداری ایران از امتیازات اقتصادی، کنار گذاشتن توانایی موشکی و متوقف کردن اقدامات منطقهای است».
«دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا نیز چندین نوبت با اشاره به توانایی موشکی و قدرت منطقهای کشورمان، مدعی شد که ایران روح برجام را رعایت نکرده است.
«آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان و «ترزا می» نخستوزیر انگلیس نیز (مهر 96) در گفتوگوی تلفنی در اظهارنظری گستاخانه مدعی شدند که: «لازم است جامعه جهانی برای مقابله با فعالیتهای منطقهای بیثباتکننده ایران و بررسی روشهای رفع نگرانیها درباره برنامه موشکی ایران همراه شود».
همچنین «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه (اردیبهشت 97) در کنفرانس خبری مشترک با همتای آمریکاییاش در اظهارنظری گستاخانه اعلام کرد که به دنبال حفظ برجام به شرط حذف توانایی موشکی و قدرت منطقهای ایران است.
روزنامه «تایمز» رژیم صهیونیستی (مهر 96) در گزارشی نوشت: «بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل، تصمیم ترامپ برای عدم تأیید پایبندی ایران به برجام را تحسین کرد و گفت که این امر فرصتی را برای اصلاح این توافق و خنثیکردن فعالیتهای منطقهای ایران به وجود آورد».
همنوایی اوباما و ترامپ و اعضای اروپایی 1+5 و مقامات رژیم صهیونیستی درخصوص توان موشکی و قدرت منطقهای ایران موید این موضوع است که دوگانههایی همچون «اوبامای باهوش، ترامپ دیوانه» و «آمریکای بد، اروپای خوب» و موارد مشابه همگی در یک پازل قرار میگیرد و آن چیزی نیست جز بزک برجام با هدف اختلال محاسباتی در افکار عمومی و نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز.
اروپا با آمریکا همصداست. جمهوری خواهان و دموکراتها نیز در هر موضوعی با هم اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند. هدف مشترک تعلیق اقتصاد ایران -برای فاصله انداختن میان مردم و حکومت- و از کار انداختن مؤلفههای قدرت کشورمان میباشد. دیروز به بهانه هستهای و امروز به بهانه موشکی؛ بنابراین تنها نتیجه بهانه زدایی، خالی شدن دست ایران از مؤلفههای قدرت و استمرار دستاورد تقریباً هیچ است.
متاسفانه بخشی از رسانههای منتسب به اصلاح طلبان -در نقش یار کمکی دشمن- با ایجاد دوگانههای موهوم از جمله «معیشت مردم، توان موشکی» و «سایه جنگ، توان موشکی» تلاش دارد تا با هراس افکنی و گره زدن معیشت مردم به موضوع موشکی، افکار عمومی را نسبت به توان موشکی بدبین کرده و این نقطه قوت را، مسئلهای هزینهزا و چالش برانگیز جا بزنند. این در حالی است که موارد فوق عینا در موضوع هستهای نیز مطرح شد و در نهایت مشخص شد که دوگانههای جعلی همچون «معیشت مردم، توان هستهای» و «سایه جنگ، توان هستهای» هیچ نسبتی با واقعیت ندارد.
اما بهانه جوییهای غرب در خصوص مولفههای قدرت ایران، امری مسبوق به سابقه میباشد.
بیشتر بخوانید:
عبرتهای دو توافق؛ از سعدآباد تا وینــ5| جک استراو درباره «زبان مذاکره» با روحانی چه گفت؟
حسن روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» (خاطرات توافق سعدآباد) مینویسد: «در ملاقات با خانم آنگلا مرکل -رئیس حزب دموکرات مسیحی آلمان- در اسفند 83 در برلین... مرکل گفت: "به دو نکته اشاره میکنم. اعتماد سازی بسیار مهم است. ایران فعالیت شدیدی در زمینه تولید موشکهای میان برد دارد. به چه منظوری این کار انجام میشود؟ این موشکها در ارتباط با سلاحهای کشتار جمعی بسیار خطرناک شمرده میشوند. مهم این است که شما موجودیت اسرائیل را قبول ندارید"». (430-429)
رهبر معظم انقلاب (14 خرداد 97) در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) فرمودند: «ساخت موشکهای گوناگون و اقتدار موشکی، موجب ایجاد امنیّت در کشوراست. جوانهای ما یادشان نیست، همین شهر تهران در زیر آتش موشکهای شبانهروزیِ دشمن میسوخت! خانهها خراب میشد، انسانها کشته میشدند؛ در شهر تهران! شهرهای جبهه -مثل دزفول، مثل اهواز، مثل شوش و بقیهی شهرها- که جای خود دارد؛ حتی تا شهرهای دوردست، موشکهای دشمن میرسید! ما موشک نداشتیم، وسیلهی دفاع نداشتیم، مجبور بودیم دستمان را روی هم بگذاریم، تماشا کنیم! امروز جوانان ما توانستهاند به قدرت موشکی اول منطقه تبدیل بشوند. دشمن میداند که اگر یکی بزند، ده تا میخورد. پس موشک، مایهی امنیت و نقطهی قوّت است. ببینید؛ دشمن روی مسئلهی موشکی متمرکز میشود. یک عدهای هم متأسفانه در داخل با دشمن همصدا میشوند که «آقا چه فایدهای دارد؟».
آمریکا و شرکای اروپایی اش بارها نسبت به توان موشکی ایران ابراز نگرانی کردهاند. این در حالی است که ایران همواره تاکید کرده است که توسعه صنایع موشکی را با هدف افزایش قدرت دفاعی در مقابل دشمنان و سلطه گران انجام داده است.
آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و دیگر شرکای واشنگتن که با ژستی مضحک، دلواپس توان موشکی ایران شدهاند، کارنامه سیاهی در جنایت علیه بشریت در اقصی نقاط جهان دارند.تجهیز و حمایت از جنایات صدام در 8 سال جنگ تحمیلی، ایجاد و تجهیز گروهک تکفیری تروریستی داعش در عراق و سوریه، حمایت از رژیم کودککش صهیونیستی در قتل عام مردم مظلوم فلسطین و حمایت از رژیم آلسعود در قتل عام مردم مظلوم یمن تنها بخشی از کارنامه کثیف آمریکا و شرکای واشنگتن است.
روزنامه اصلاح طلب شرق که خود ید طولایی در بزک برجام دارد، چندی پیش در اعترافی دیرهنگام نوشت: «تأمین امنیت کشوری که جمعیت آن طی فقط یک نسل گذشته دو برابر شده و گفته میشود طی یک نسل دیگر باز هم دو برابر خواهد شد، چیزی نیست که بتوان آن را در گرو گذاشت، حتی اگر گروگیر آن، حیات برجام باشد. کشوری که فاصله شمال و جنوبش بیش از دو هزار کیلومتر است، اگر برد موشکهایش را کمتر از این کند، دست به انتحار زده است، چراکه حتی سرزمین اصلیاش را هم زیر پوشش نمیگیرد. کشوری که حداقل در دو سده گذشته به هیچ همسایه بلافصل و غیربلافصلی لشکر نکشیده، ولی همسایگان ضعیف و قوی به آن لشکرکشی کردهاند، کشوری که دستکم در این چهار دهه در هیچ پیمان نظامیای نبوده و قبل از آن هم با هیچ کشوری پیمان غیرنمایشی و استراتژیک نداشته، کشوری که بعضی از همسایگانش در آتش بدترین نوع تروریسم کور میسوزند و بعضی دیگر سر بزنگاه یا بفرموده قلدری میکنند، نمیتواند خود را خلع سلاح کند و حتی نمیتواند خود را از داشتن عمق استراتژیک محروم کند».
بیشتر بخوانید:
عبرتهای دو توافق؛ از سعدآباد تا وینــ7| محرمانهبودن؛ فصل مشترک توافقات خسارتبار
قدرت دفاعی کشور که شگفت زدگی رسانههای غربی را نیز در پی داشت، مدیون فداکاری غیورمردانی همچون شهید والامقام حسن طهرانی مقدم است. پیشرفت شگفت انگیز ایران در صنعت هستهای، نیز مدیون رشادتهای مجید شهریاری ها و مصطفی احمدی روشن ها و مسعود علیمحمدی هاست. به جرات میتوان گفت که مشکل برخی از مدیران ارشد ما این است که مدیریت در تراز طهرانی مقدم و مجید شهریاری را باور نکردهاند. اهداف و آرمانهای ما در صحنه بینالملل عجیب و غریب و رویایی نیستند. این قدرتهای جهانی هستند که ایران را تسلیم و از پیش بازنده میخواهند.
انتهای پیام/