عبرتهای دو توافق؛ از سعدآباد تا وین-۹| تعهدات «قابل شمارش و الزامآور» ایران در مقابل تعهدات «مبهم و قابل تفسیر» غرب
در دو توافق سعدآباد و برجام، تعهدات ایران «قابل شمارش و الزام آور» بود ولی تعهدات طرف مقابل «مبهم و قابل تفسیر» بود.
به گزارش حوزه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، در مهرماه 82 توافق سعدآباد بین ایران و تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) منعقد شد. در تیرماه 94 نیز توافق برجام میان ایران و 1+5 امضاء شد. نکته قابل تأمل اینجاست که نفرات اصلی ایران در هر دو توافق، مشترک بودند. نکته دیگر اینکه این دو توافق ــ بهاذعان اعضای تیم مذاکره کنندهایرانی ــ به یک نتیجه مشترک ختم شد و آن «دستاورد تقریباً هیچ» برای ایران بود، در حقیقت تاریخ دوباره تکرار شد.
خبرگزاری تسنیم در یک پرونده ویژه به بررسی نقاط مشترک این دو توافق خسارتبار پرداخته است. در اینجا به قسمت نهم این پرونده میپردازیم.
مذاکره و توافق به خودی خود اصالت و موضوعیت ندارد بلکه اصالت با نتیجه و دستاورد است و توافق و مذاکره صرفاً طریقیت دارد.
رهبر معظم انقلاب (3 شهریور 95) در دیدار هیئت دولت فرمودند: «انتقاد من به موضوع برجام به بدعهدی و خباثت طرف مقابل مربوط میشود و نباید در مقابل وعده آنها اقدام نقد انجام داد».
تعامل متوازن و هوشمندانه و مبتنی بر رویکرد «عزت، حکمت و مصلحت» دارای 6 ویژگی میباشد که عبارت است از گرفتن تضمین از طرف مقابل، پیشبینی خسارت در صورت عدم پایبندی به تعهدات، پیشبینی مکانیسم معتبر شکایت، توازن تعهدات طرفین، همزمانی اجرای تعهدات و امکان برگشتپذیری سریع تعهدات در صورت بدعهدی طرفین.
اما متاسفانه این 6 ویژگی مهم و اساسی در دو توافق سعدآباد و برجام رعایت نشد. به عبارت دیگر در دو توافق سعدآباد و برجام، تعهدات ایران «قابل شمارش و الزام آور» بود ولی تعهدات طرف مقابل «مبهم و قابل تفسیر» بود.
«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه (مرداد 95) در اظهارنظری عجیب و در توجیه عهدشکنی طرف مقابل گفت: «تقریبا هیچ معاهدهای را در دنیا پیدا نخواهید کرد که همه طرفها، مفاد آن را اجرا کرده باشند».
ردپای «دست کم گرفتن خود و طبیعی جلوه دادن عهدشکنی طرف مقابل» را میتوان در توافق سعدآباد نیز دید. آقای روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» (خاطرات توافق سعدآباد) مینویسد:«یکی از مسئولین راجع به توافق بروکسل میگفت شما تعهد روشنی از طرف ایران دادهاید اما تعهد اروپا مبهم است. آنها میگویند "ما تلاش میکنیم" ولی شما (ایران) "همکاری کامل داشته باشید"، "موضوع جدیدی کشف نشود" و "تعلیق را نشکنید"، همه اینها را شرط قرار میدهند و میخواهند همه شروط عملی شود ولی آنها میگویند "ما تلاش میکنیم" تا پرونده بسته شود. گویی این افراد به این نکته توجه نداشتند که مذاکرات ما با آژانس یا با اروپا، از موضع دو طرف با شرایط مساوی نبود تا تعهداتی یکسان به وجود آورد، توضیح من این بود که سه کشور اروپایی نمیتوانند از طرف 35 کشور به ما قول قطعی بدهند. آنها میتوانند بگویند "ما تلاش میکنیم" غیر از این عبارت نمیتوانند عبارت دیگری به کار ببرند.(268،269)
دولت اصلاحات در توافق سعدآباد پذیرفت که تعلیق مونتاژ سانتریفیوژها، تعلیق آزمایش سانتریفیوژها، تعلیق ساخت داخلی سانتریفیوژها و تعلیق فعالیتهای غنی سازی در تمام تجهیزات هستهای صورت گیرد. علاوه بر این، تیم مذاکره کننده هستهای در دولت اصلاحات پذیرفت که تعلیق و پلمپ تمام مراکز ساخت سانتریفیوژ با حضور بازرسان آزانس صورت گیرد. بر همین اساس ما باید مراکز قطعه سازی را در سراسر کشور به آژانس نشان میدادیم یعنی کاری را که چندین سال مراکز جاسوسی دنیا باید تلاش میکردند و احتمال زیاد موفق نمیشدند، ما خود، دو دستی تقدیم آنها کردیم! «جی کارنی» سخنگوی پیشین کاخ سفید گفته بود: «بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی چشمهای ما هستند».
بیشتر بخوانید:
عبرتهای دو توافق؛ از سعدآباد تا وینــ3| سرگیجه دیپلماسی؛ از «بستن با کدخدا» تا «خروج موجود مزاحم»
اما سه کشور اروپایی چه تعهداتی را متعهد شدند: اول تلاش سه کشور برای شناسایی تلاشهای ایران در جلسه آتی شورای حکام آژانس. یعنی ایران در جلسه آتی شورای حکام موظف به انجام تعهداتی که در سعدآباد و بروکسل صورت گرفت، میشود و در مقابل طرف اروپایی تلاش میکند که این تلاش ایران شناسایی شود. دوم تلاش سه کشور برای این که مدیر کل آژانس در گزارش خود به آژانس در صورت صلاحدید طبق پروتکل عمل کند. یعنی این سه کشور تلاش میکنند اگر مدیر کل خواست گزارش بدهد، گزارش بدهد. سوم که از همه مهم تر است، اگر ایران به تعهداتش در سعدآباد و بروکسل عمل کند، چه اتفاقی میافتد؟ آنها متعهد میشوند که راه را برای گفتوگو با ایران برای رسیدن به توافق، برای تضمینهای بلند مدت برای تولید برق هستهای در ایران را هموار کنند. یعنی اگر ایران به همهی تعهداتش عمل کند راهی برای گفتوگو باز میشود تا در این گفتوگوها راهی برای رسیدن ایران نه به حقوق خود در معاهده ان. پی. تی، بلکه فقط در راستای تولید برق هستهای باز گردد.
متاسفانه روند نامتوازن سعدآباد در برجام نیز تکرار شد.
رهبر معظم انقلاب در نامه تاریخی 29 مهرماه 94 در تائید مصوبه شورای عالی امنیت ملی تاکید کردند: «برجام دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعددی است» و بر این اساس دولت را مکلف به اخذ «تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرفهای مقابل از جمله اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریمها» کردند.
ایشان همچنین (12 شهریور 94) در دیدار اعضای مجلس خبرگان فرمودند: «نظر ما برداشته شدن فوری تحریمها بود اما دوستان در اینجا، این موضوع را به شکلی معنا کردند و ما هم مخالفتی نکردیم ولی تحریمها باید برداشته شوند. اگر قرار است تحریمها تعلیق شوند، ما هم اقداماتی را که باید انجام دهیم، در حد تعلیق و نه در سطح اقدام اساسی بر روی زمین، انجام خواهیم داد».
در سال 94 و پس از امضای برجام، دولت آقای روحانی همه تعهدات خود را ظرف کمتر از 2 ماه انجام داد. این عجله و شتابزدگی، حتی تعجب رسانههای غربی را هم در پی داشت. دولت، 12 هزار سانتریفیوژ را از چرخش انداخت، در قلب راکتور اراک بتن ریخته شد، 9700 کیلو از 10 هزار کیلوگرم ذخایر اورانیوم غنی شده از کشور خارج شد و حتی تحقیق و توسعه نیز متوقف شد.
رهبر معظم انقلاب (7 آذر 95) فرمودند: «مشکلات فعلی در توافق هستهای به خاطر عجله در زودتر به سرانجام رساندن توافق بود».
آقای روحانی (23 تیر 94) گفت: «به ملت شریف ایران اعلام میکنم که طبق این توافق، در روز اجرای توافق، تمامی تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی، موشکی هم به صورتی که در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حمل و نقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق».
دولت روحانی بدون رعایت 6 شرطی که در ابتدای این نوشتار به آن اشاره شد، اجرای تعهدات خود را به اتمام رساند. حالا نوبت طرف مقابل شد. دی ماه 94 و روز اجرای تعهدات طرف مقابل در برجام فرا رسید. روزنامههای اصلاح طلب با تیترهای درشت در صفحه اول نوشتند: «صبح بدون تحریم»، «فروپاشی تحریم»، «تحریمها هم رفت»، «سد تحریم شکست»، «تحریمها به تاریخ پیوست»، «پیروزی تدبیر بر تحریم»، «خلاص شدیم، سلام بر ایران بی تحریم» و...
در همان مقطع (دی ماه 94) نیویورک تایمز در گزارشی نوشت: «مردم ایران استقبال چندانی از روزی که قرار است در آن تحریمها بهصورت عملی برداشته شوند، نکردهاند و دیگر خبری از جوانان پرچم بهدستی که در خیابانها به جشن پرداختهاند، نیست».
هنوز 24 ساعت از آغاز اجرای تعهدات طرف مقابل نگذشته بود که آمریکا آب سردی بر سر بزک کنندگان ریخت. وزارت خزانه داری آمریکا با صدور بیانیهای از افزودن نام 11 شرکت و افراد جدید به فهرست تحریمهای ایران خبر داد. در این بیانیه تاکید شد که نام این افراد و شرکتها در فهرست تحریمهای ثانویه آمریکا قرار گرفته و از این پس داراییهای آنها در آمریکا بلوکه شده و اتباع آمریکا قادر به مبادله اقتصادی با آنها نخواهند بود.
نکته قابل توجه اینجاست که این عهدشکنی آشکار در دولت باراک اوبامای دموکرات انجام شد. همان دموکراتهایی که طرح تحریمهای فلج کننده را بعد از فتنه 88 و یا به عبارتی آشوب نیابتی 88 صادر کردند. همان دموکراتهایی که خرابکاری و ترور دانشمندان هستهای ایران و جنگ نیابتی داعش با ایران نیز در کارنامه آنان ثبت شده است ولی متاسفانه برخی دولتمردان و رسانههای اصلاح طلب، تلاش کردند تا با دوگانه دروغین «دموکراتهای خوب، جمهوری خواهان بد»، این کارنامه سیاه را بزک کنند.
اما دهن کجی آمریکا به توافق هستهای، به تحریم ایران در روز اول اجرای برجام ختم نشد. تمدید قانون تحریمی آیسا (ISA)، تمدید وضعیت اضطراری علیه ایران، تمدید تحریم سوئیفت، امتناع از ارسال ضمانت نامه کتبی به بانک های بزرگ برای معامله با ایران، بلوکه کردن 2 میلیارد دلار از اموال ایران، اجرای قانون محدودیت ویزا، تصویب بیش از 80 طرح ضد ایرانی در کنگره و... از دیگر اقدامات دولت باراک اوبامای دموکرات علیه کشورمان در دوران پسابرجام است.
علاوه بر این عهدشکنیهای مستمر، به دلیل عدم رعایت 6 شرط بدیهی توافقات بینالمللی، به تعبیر کارشناسان، برجام سالی 3 بار سکته میکرد. در سکوت تیم مذاکرهکننده دولت روحانی، کنگره آمریکا مصوبهای گذراند مبنی بر اینکه دولت آمریکا باید هر 4 ماه یک بار، ضمن گزارش درباره روند پایبندی ایران، تعلیق تحریمها را تمدید کند. یا به عبارت دیگر بتواند دبه کند. دولت که در اقدامی عجولانه، ظرف 2 ماه همه تعهداتش را به اجرا گذاشت، در مقابل پذیرفت آمریکا 4 ماه یک بار به برجام شوک بدهد. نتیجه اینکه هیچ سرمایهگذار خارجی جرأت نکرد حتی همکاری میان مدت با ایران داشته باشد.
باراک اوبامای دموکرات، جای خود را به دونالد ترامپ جمهوری خواه داد. ترامپ در ظاهر اعلام کرد که برجام توافقی وحشتناک است. اما در ادامه دلیل آن را نیز اعلام کرد. وی گفت که برجام همه مشکلات ما با ایران را حل نکرده است.
به عبارت دیگر، ترامپ معتقد است برجام توافق خوبی برای آمریکا نبوده است اما نه از آن جهت که ستاندههای ایران نسبت به آمریکا در متن توافق بیشتر باشد یا آمریکا عایدی کمی از برجام نصیبش شده باشد، بلکه اساسا موضع ترامپ ناظر به متن نیست. مهمترین انتظار او از ایران پسابرجام، «تغییر رفتار» و «با هم شدن» با آمریکا در سایر زمینهها بوده است و حال که این موضوع رخ نداده، برجام از نظر او به «بدترین توافقی که دیده» تبدیل شده است. میتوان به سادگی توقعات پسابرجامی ترامپ از ایران را حدس زد؛ او یقیناً انتظار داشته ایران پس از برجام کاری به کار صهیونیستها نداشته باشد و اگر هم آنها را به رسمیت نمیشناسد، حداقل با حمایت از «جبهه مقاومت» سر به سر آنها نگذارد. او انتظار داشته ایران در موضوع سوریه و یمن با آمریکا بر سر میز مذاکره بنشیند و متنی که توسط آمریکاییها نوشته میشود را به عنوان یک توافق دوجانبه برد- برد بپذیرد. انتظار داشته ایران زرادخانههای دفاعی خود را پلمب کند و در سولههای موشک بتن بریزد. با این حال هیچکدام از این انتظارات برآورده نشد.
بیشتر بخوانید:
عبرتهای دو توافق؛ از سعدآباد تا وینــ5| جک استراو درباره «زبان مذاکره» با روحانی چه گفت؟
عبرتهای دو توافق؛ از سعدآباد تا وینــ7| محرمانهبودن؛ فصل مشترک توافقات خسارتبار
ترامپ در ادامه قانون محدودیت ویزای اوباما، قانون مهاجرت را امضا کرد. وی در ادامه قانون تحریمی آیسا، قانون کاتسا 2017 (یا همان مادر تحریمها و سیاه چاله تحریم) را امضا کرد. ترامپ همچنین هم نظر با اوباما، مدعی است که ایران به روح برجام پایبند نبوده است. وی در تقلا بوده و هست که به خیال خام خود خسارت محض توافق هستهای را در توان موشکی و قدرت منطقهای ایران نیز تعمیم دهد.
آقای روحانی (آبان 96) گفت: «به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام میدهند که با ما مذاکره کن، این کشورها مگر دیوانه شدهاند که با شما مذاکره کنند. شما علناً مذاکره دیروز را زیرپا میگذارید.»
رهبر معظم انقلاب (20 فروردین 94) فرمودند: «گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعدهی نقد که میدهد ــوعدهی نقد، نه عمل نقد ــ اعتماد نکنید، [چون] وقتی خرش از پل گذشت، برمیگردد و به ریش شما میخندد! .اینقدر اینها وقیحند.»
انتهای پیام/