نیاورانیها از جان اقتصاد چه میخواهند؟
در روزهای گذشته و با بالاگرفتن نابسامانیها در فضای اقتصادی کشور، بهخصوص با افزایش بیسابقه قیمت دلار و سکه، خبر رسید که مسعود نیلی، دستیار ویژه اقتصادی رئیسجمهور، از ابتدای خردادماه در محل کار خود حاضر نشده و استعفا داده است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،مسعود نیلی که در دوره اول ریاستجمهوری حسن روحانی، مشاور اقتصادی او بود، در دولت دوازدهم با ارتقای جایگاه، به سمت دستیار ارشد رئیسجمهور در امور اقتصادی منصوب شد. او از سال 92 و همزمان با روی کارآمدن دولت یازدهم نیز با حکم محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیسجمهور، برای بار دوم ریاست «موسسه عالی آموزش و پژوهش در مدیریت و برنامهریزی» یا همان «موسسه نیاوران» را به دست آورد.
نیلی یکی از موثرترین اقتصاددانان بازار آزاد است که در 30 سال گذشته در مناصب مختلف اجرایی هم حضور داشته است. او علاوهبر آنکه یکی از ستونهای فکری اصلی دولت حسن روحانی در عرصه اقتصادی بود، در دوران جنگ تحمیلی سمت معاونت سازمان برنامه و بودجه را در اختیار داشت و در دولت هاشمیرفسنجانی به ریاست موسسه نیاوران رسید. او در دولت اصلاحات نیز مجددا بهعنوان معاون سازمان برنامه و بودجه منصوب شد.
استعفای او از سمت مشاور ویژه اقتصادی روحانی (چنانکه در خبرها آمده) فارغ از اینکه میتواند جزئی از رسم مدیریتیاش در هر دوره پس از ناکامی تلقی شود، نشانه شکست ایده اتاق فکر اقتصادی دولت است؛ اتاق فکری که به «مکتب نیاوران» مشهور است. نکته جالبتوجه این است که مسعود نیلی با وجود آنکه از دستیاری ارشد رئیسجمهور استعفا داده است، اما کماکان در پست ریاست موسسه نیاوران مشغول به کار است. مسعود نیلی استعفا داده است اما نیلیها در بدنه نظام برنامهریزی اقتصادی کشور کم نیستند. چرخه تربیت این نیروها از دهه شصت در رشته مهندسی سیستمهای اقتصادی و اجتماعی در دانشگاه صنعتی اصفهان و در دهه هفتاد در موسسه نیاوران و از دهه 80 در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف ادامه داشته است. طیفی که تقریبا فضای غالب کارشناسان و اقتصاددانان کشور را تشکیل دادهاند.
پیشینه تشکیل موسسه نیاوران
علینقی مشایخی پیشینه راهاندازی موسسه عالی آموزش و پژوهش در مدیریت و برنامهریزی را به ایجاد رشته مهندسی سیستمهای اقتصادی- اجتماعی در دانشگاه صنعتی اصفهان برمیگرداند.
در سال 60 و پس از آنکه دکتر «بانک» مسئولیت سازمان برنامه و بودجه را برعهده میگیرد از مشایخی دعوت میکند تا به سازمان بیاید. مشایخی هم با توجه به آشناییای که با محمد طبیبیان داشت، از او دعوت به همکاری کرد.
مشایخی درمورد نیاز به تاسیس این رشته در اوایل دهه 60 اینگونه توضیح میدهد: «تهیه برنامه برای دولت در سال 61 و 62 یکی از فعالیتهایی بود که من نقش مهم و شاید اصلی را در طراحی و هدایت آن داشتم. در این جریان، بیشتر به نیاز کشور برای تربیت و آموزش نیروهای زبده در رشتههای اقتصاد، برنامهریزی و مدیریت متقاعد شدم. چون از آن جهت کشور فقیر بود. بنابراین در سال 62 به فکر تاسیس یک رشته برای تربیت نیروهای جوان و مستعد در زمینه برنامهریزی افتادم. با همکارانم در دانشگاه صنعتی اصفهان صحبت کردم و طرح کارشناسیارشد رشته «مهندسی سیستمهای اقتصادی و اجتماعی» را ریختیم.» (مشایخی:1390، استقرار مکتب نیاوران)
او در گفتوگویی که در سال 92 با مهرنامه انجام میدهد، میگوید: «در جریان فعالیت در سازمان برنامه با شبکه کارشناسی و مدیریتی کشور در سازمانهای مختلف مرتبط شدیم و به این نتیجه رسیدیم که کشور از نظر نیروی آموزشدیده در حوزه اقتصاد و برنامهریزی ضعیف است.» (مشایخی:1392)
محمد طبیبیان هم که در دهه 60 بهعنوان همکار مشایخی در سازمان برنامه و بودجه مدیریت دفتر اقتصاد کلان این سازمان را برعهده داشت از مشاهده گرایشهای چپ بدنه کارشناسی باقی مانده از رژیم شاه تعجب میکند و میگوید: «هرجا میرفتید و صحبت میکردید و وارد بحثهای کارشناسی یا دوستانه میشدید و از حالت رسمی بیرون میآمدید، متوجه میشدید که گرایش بیشتر چپگرایانه است.» او در ادامه دیدگاه سازمان برنامه را در بهترین شرایط دیدگاهی «کینزی» میداند و آن را بهعنوان دیدگاه شکستخوردهای که از اوایل دهه 80 توسط بانک جهانی کنار گذاشته شده است، رد میکند.
بنابراین پرورش نیروهای معتقد به اقتصاد مدرن و بازار آزاد به نوعی با «حذف اندیشه چپ» از اقتصاد ایران از اواسط دهه 60 در رشته مهندسی سیستمهای اقتصادی و اجتماعی در دانشگاه صنعتی اصفهان کلید میخورد. مسعود نیلی از اولین (و به قول علینقی مشایخی از بهترین) فارغالتحصیلان این گرایش از دانشگاه صنعتی اصفهان است که دو بار معاون سازمان برنامه و بودجه کشور میشود.
احیای موسسه
علینقی مشایخی به همراه محمد طبیبیان زیرنظر بانک در سازمان برنامه و بودجه اولین برنامه توسعه بعد از انقلاب را در دوران جنگ تدوین میکنند؛ برنامهای که هیچوقت اجرایی نمیشود.
چند سال بعد روغنیزنجانی، رئیس سازمان برنامه و بودجه (و نویسنده نامه معروف به میرحسین موسوی که در آن از کمبود امکانات و عدمتوان کشور برای پشتیبانی جنگ گلایه شده بود و همین نامه مقدمات پذیرش قطعنامه 598 را فراهم کرد) از مشایخی میخواهد تا موسسه پژوهش و برنامهریزی توسعه (وابسته به سازمان برنامه و بودجه) را که در جریان انقلاب منحل شده بود، مجددا احیا کند. در این زمان مسعود نیلی و دیگر فارغالتحصیلان مهندسی سیستمها در دانشگاه اصفهان به سازمان برنامه و بودجه اضافه شده بودند و روغنی که آنها را نیروهایی کارآمد و موثر میدانست، این درخواست را با مشایخی مطرح میکند تا به واسطه تجربهای که در تاسیس و اداره رشته مهندسی سیستمهای اقتصادی- اجتماعی کسب کرده بود نسبت به احیای این موسسه که بعدها بهعنوان موسسه نیاوران مشهور میشود، اقدام کند.
روغنی درخصوص اهداف احیای این موسسه میگوید: «هدف اول ایجاد نهادی بود که بتواند در کنار مسائل کلیدی و اساسی که از سوی مراجع تصمیمگیری بالاتر به سازمان ارجاع میشود، نیازهای برنامهریزی استراتژیک در حوزههای مختلف را پاسخ دهد و هدف دوم موسسه تربیت کادر برای سازمان برنامه و دیگر دستگاههای ستادی بود.» تا پیش از ایجاد این موسسه در دورههای کارشناسیارشد رشتههای مربوط به اقتصاد دانشجویانی پذیرفته میشدند که مدرک کارشناسیارشد اقتصاد داشتند، مسئولان موسسه نیاوران تصمیم میگیرند تا این رویه را تغییر دهند و امکان حضور فارغالتحصیلان رشتههای فنی و مهندسی را نیز فراهم کنند.
هرچند این امکان فراهم میشود اما طراحی آزمون ورودی بهگونهای است که باعث میشود ورودیهای موسسه بیشتر از فارغالتحصیلان رشتههای فنی و مهندسی باشند. علیمراد محمدی، عضو هیاتعلمی این موسسه در این خصوص اذعان میکند که این ورودیها نه دانشجویان ممتاز رشتههای مهندسی بلکه فارغالتحصیلان ضعیف این رشتهها بودند: «هرچند تعداد رتبههای یک و دو رقمی کنکور لیسانس در ورودیهای موسسه بالا بود ولی ویژگی تقریبا مشترک همه آنها سیراب و قانع نشدن از درسهای مهندسی و در نتیجه معدلهای نسبتا کم در دوره کارشناسی بود.»
مواد آموزشی پیشبینیشده در این گرایش هم نشاندهنده آن است که جهتگیری این دوره صرفا جهتگیریای در موضوع اقتصاد نظری مستقل از زمینه تاریخی و اجتماعی است و در نتیجه دانشجویان متوسط و ضعیف رشتههای فنی صرفا به خاطر تبحر در محاسبات و ریاضیات بدون آنکه در زمینه علوم انسانی چیزی بیاموزند بهعنوان تکنوکراتهایی که آماده پیاده کردن دیدگاههای از قبل آمادهاند، پرورش مییابند.
روند گرفتن دانشجو در موسسه در ابتدا با مخالفت وزارت علوم مواجه میشود اما درنهایت علینقی مشایخی شخصا در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست هاشمیرفسنجانی مجوز اخذ و آموزش دانشجو را میگیرد و عملا وزارت علوم دور زده میشود.
به این ترتیب این فکر از سال 68 و از اتاقی در سازمان برنامه و بودجه ابتدا به یک واحد مسکونی پایینتر از میدان فردوسی منتقل میشود و سپس به ساختمان 17000 مترمربعی نیاوران، منتقل میشود تا از سال 69 موسسه نیاوران رسما بنا شود؛ موسسهای که بعدها بهعنوان اتاق فکر اقتصاد بازار آزاد ابتکار عمل در برنامهریزی اقتصادی کشور را در دست میگیرد.
تکرار بحران 70 در دهه 90
قائلان به تفکر اقتصاد بازار در سالهای سازندگی و در اوایل دهه 70 برنامه سوم توسعه و سیاستهای تعدیل اقتصادی را با توصیه بانک جهانی تدوین و اجرا کردند که در نتیجه همین سیاستها، نرخ تورم از 50 درصد گذشت و نارضایتی اجتماعی در کشور اوج گرفت و در برخی شهرها تبدیل به درگیری خیابانی شد و حتی تلفات جانی داد. با اجرای نسخه پیشنهادی این گروه، نرخ دلار بهیکباره افزایش یافت و به 300 تومان رسید. اولین فساد نجومی در دوران بعد از انقلاب در بانک صادرات رقم خورد و درنهایت هاشمیرفسنجانی، رئیسجمهور وقت مجبور شد در خطبههای نمازجمعه، پایان اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی را اعلام کند. در تاریخ اقتصاد سیاسی ایران در آینده اینچنین نوشته خواهد شد که پس از گذشت دو دهه در سال 92 مسعود نیلی مجددا به ریاست موسسه نیاوران و دستیار ارشد رئیسجمهور در امور اقتصادی منصوب شد و خبر استعفای او در سال 97 در حالی که وضعیتی مشابه بحران اقتصادی اوایل دهه 70 را به بار آمده بود، منتشر شد.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/