گلدرشتی سلبریتیها در پرونده بزرگ اقتصادی
معمولا در هر جای دنیا که به لحاظ اقتصادی فسادی رخ میدهد، پای چهرههای مشهور فرهنگی- ورزشی هم به میان میآید. این به دلیل آن است که متخلفان اقتصادی برای پرت کردن حواس و جلوگیری از رو شدن دستشان، به محبوبیت چنین چهرههایی نیاز دارند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،معمولا در هر جای دنیا که به لحاظ اقتصادی فسادی رخ میدهد، پای چهرههای مشهور فرهنگی- ورزشی هم به میان میآید. این به دلیل آن است که متخلفان اقتصادی برای پرت کردن حواس و جلوگیری از رو شدن دستشان، به محبوبیت چنین چهرههایی نیاز دارند. سرمایهگذاریهای بابک زنجانی در فوتبال و سینما به همراه حسین هدایتی و همراهی حسین هدایتی با محمد امامی، متهم پرونده اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان پس از دستگیری بابک زنجانی را باید جزء نمونههایی در این زمینه بهحساب آورد که در فضای ذهنی مردم ایران، سیاهچالههایی با جاذبههای غیرقابل وصف ایجاد کردهاند. چنین اتفاقاتی طبیعتا مردم را بدبین کرده و اگر خبری بشنوند یا بخوانند که بین «چهره معروف» و «مفسد اقتصادی» کوچکترین نسبتی برقرار میکنند، آن خبر فوری جذب همان سیاهچاله که در فضای ذهنشان ایجاد شده، میشود و در قیاس با مواردی از قبیل بابک زنجانی، حسین هدایتی و محمد امامی قضاوت میشود. البته تا حدودی هم حق با مردم است... .
از اواخر هفته گذشته، اخبار مرتبط با محاکمه مدیرعامل موسسه ثامنالحجج در کانون توجه رسانهها قرار گرفته است. این شرکت در سال 80 و با مجوزی محدود که تنها به آن اجازه فعالیت در شهر سبزوار را میداد، تاسیس شد اما گستره فعالیت ابوالفضل میرعلی، مدیرعامل این شرکت به تمام ایران رسید و امروز میرعلی در حالی محاکمه میشود که رسانهها میگویند شرکت او نزدیک به چهار هزار میلیارد تومان کسری منابع دارد و در صورت مصادره تمام اموال ثامنالحجج، این مبلغ قابل عودت به طلبکاران نیست. هفته گذشته یکی از روزنامههای صبح ایران گزارش نسبتا مبسوطی درباره دادگاه تخلفات مالی موسسه ثامنالحجج منتشر کرد که دارای جزئیات فراوانی در این زمینه بود و البته هیچ ارجاع خاصی به اسناد قابل بررسی نداشت و حتی یک نقلقول قابل تصدیق یا تکذیب هم در آن نبود.
احتمالا منبع این گزارش کیفرخواست دادگاه میرعلمی و اظهارات بانک مرکزی بوده است. در روند دادرسی به پرونده ثامنالحجج، سه جلسه چهار ساعته بهطور کامل به قرائت کیفرخواست علیه این موسسه اختصاص داده شد و دو جلسه هم بانک مرکزی گزارش تخلفات را قرائت کرد. ادعای کسری 3900 میلیاردی در منابع ثامنالحجج در روزنامه «شرق»، در حالی بهطور مجدد تکرار شد که وکیل این موسسه طی جلسات دادگاه، گفته بود ثامنالحجج نهتنها کسری منابع ندارد، بلکه دارای مازاد منابع هم هست. البته این مسائل همچنان در روند بررسی حقوقی هستند و زود است کسی راجعبه آنها نظر قطعی بدهد. اما گزارش «شرق» این قضیه را با لحنی که جایی برای کوچکترین تردیدی باقی نمیگذاشت، مطرح کرد.
اما نکته بسیار قابل توجهی که در این ماجرا رخ داد، پررنگ شدن بیش از حد بحث، حول و حوش ارتباط دو چهره معروف تلویزیونی با این پرونده بود. این روزنامه در بخشی از گزارش خود به چیزی که از آن با عبارت «هزینههای میلیاردی به نام تبلیغات برای دو مجری تلویزیون» عنوان میکند اشاره کرد و نوشت «در تاریخ 14/12/91 و 4/7/92، موسسه ثامنالحجج دو مبلغ 180 میلیون تومانی و 400 میلیونتومانی را به حساب «م. م» مجری یک برنامه تلویزیونی واریز میکند و عنوانی که روبهروی این اعداد در توضیح دلیل وجه ذکر شده، یک کلمه است؛ هدیه. اما رقم هدیهای که آقای «م. م» بهعنوان هدیه دریافت کرده، در مقابل تسهیلات دریافتی او از ثامنالحجج تقریبا ناچیز است. «م. م» از موسسه ثامنالحجج یک وام دو میلیارد و 900 میلیون تومانی هم دریافت کرده که تنها 800 میلیون تومان آن را بازگردانده است که البته این رقم بازگشتی را از هدیه دریافتی(580 میلیون تومان) کم کنیم، به عدد 220 میلیون تومان میرسیم که در واقع از جیب «م.م» خرج شده و در مقابل دو میلیارد و 780 میلیون تومان را در حساب خود نگه داشته است. ثامنالحجج به مجری معروف دیگر تلویزیون «ا. ع» هم بیتوجه نبوده و به حساب او هم سه میلیارد تومان در قالب هزینه تبلیغات واریز کرده است.»
انتشار این گزارش، باردیگر بحثها در مورد فساد اقتصادی در حوزه فرهنگ و هنر را در فضای مجازی تازه کرد و بخش قابل توجهی از افکار عمومی چنین اتهامی را از همان ابتدا باور کردند. اگرچه نام سلبریتیها در این گزارش، طبق عرف سالهای اخیر با حروف اختصاری آمده بود؛ اما پی بردن به اینکه مقصود نویسندگان گزارش از «م. م» یا «ا. ع» چه کسانی است، مشکل به نظر نمیرسید.
این نامهای اختصاری هم چند ساعت بیشتر مخفی نماندند و سایت «انتخاب» که از نظر جناحی با روزنامه منتشرکننده این گزارش همجهت بود، احسان علیخانی و مهران مدیری را در تیتر خبری راجعبه این موضوع، مورد اشاره قرار داد. شاید اینطور به نظر برسد که پررنگ شدن نام این دو سلبریتی در میان نامهای مختلفی که در آن گزارش آمده بودند و مطرح شدن رقمی که ادعا میشود این دو نفر دریافت کردهاند، در ابعادی خیلی وسیعتر از رقمهای چند برابر آن که باز آنها هم در گزارش مطرح شده بودند، به دلیل شهرت این دو نفر و حساسیت مردم روی نامها و حواشی هنرمندان است. اما همه چیز فقط این نیست. خبرنگاری که در «شرق» این گزارش را منتشر کرده بود، جزء اولین کسانی به حساب میآمد که در حساب شخصی توئیترش نام علیخانی و مدیری را به صراحت برد. این فرد درباره گزارش پرسروصدایی که نوشته بود فقط یک توئیت کرد و آن هم متنی بود که از نامهای اختصاری «ا. ع» و «م.م» بهطور رسمی پرده برمیداشت. هیچکدام از رسانههای همجهت با «شرق» و خبرنگاران آنها در رسانههای رسمی یا صفحات مجازیشان اشاره قابل توجهی به بخشهای دیگر این گزارش نکردند و در عوض به حد زائدالوصفی موضوع مهران مدیری و احسان علیخانی مورد توجه آنها قرار گرفت. اما چرا؟
ریشه این موضوع را باید در گزارش دیگری که همین روزها درباره یک موسسه مالی - اعتباری دیگر و توسط رسانهای دیگر منتشر شد جستوجو کرد. چند روز قبل از روزنامه «شرق»، سایت «مشرقنیوز» گزارشی درباره فساد مالی در بانک سرمایه منتشر کرد که پای محمد امامی را باز هم به موضوع مفاسد اقتصادی کشید. در آنچه که «مشرق نیوز» بیستم تیرماه منتشر کرد، بخشی از گزارش حسابرسی یک شرکت ساختمانی، وابسته به بانک سرمایه آمده بود که تایید میکرد افرادی منتسب به محمد امامی، ساختمانی نیمهکاره را با قیمت کارشناسی 96 میلیارد تومان به بانک سرمایه فروختهاند و پس از کارشناسی مجدد مشخص شد در این معامله، 41 میلیارد و 600 میلیون تومان از بانک سرمایه کلاهبرداری شده و بیش از ارزش واقعی ملک، به آقای امامی پرداخت شده است.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است که ساختمان مهناز در سال 1393، 25 میلیارد تومان از آقای محمد امامی خریداری شده است، اما براساس گزارش رسمی دادگستری، در این فقره هم پنج میلیارد و 800 میلیون تومان بیش از ارزش واقعی ملک به آقای امامی پرداخت شده است.
«مشرق نیوز» در ادامه از ماجرای وام پنج میلیاردی یک «بانک خصولتی» به محمد امامی که اخیرا اعطا شده هم گفت و البته بدون ذکر نامی از آن بانک (خصوصی یا دولتی؟!) عنوان کرد؛ این وام به موسسه تصویر گستر پاسارگاد که متعلق به محمد امامی است، داده شده است. واضح است که رقمهای ذکر شده در پرونده محمد امامی که مرتبط با تولیدات فرهنگی هم هستند، با رقمهایی که درباره امثال مهران مدیری و احسان علیخانی مطرح شدهاند، به هیچوجه قابل مقایسه نیست. اما تخلفاتی که سلبریتیهای صداوسیما به آن متهم بودند، در مقایسه با تخلفاتی که محمد امامی به آن متهم بود، بسیار بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. روزنامه «شرق» حدود دو هفته قبل از گزارش «مشرق نیوز» درباره امامی، مصاحبه نسبتا مبسوطی با حسن فتحی، کارگردان سریال «شهرزاد» و نغمه ثمینی نویسنده این مجموعه کرده بود که بهطور کل رویکرد مثبتی در قبال این سریال در شبکه نمایش خانگی داشت و سه روز قبل از انتشار گزارش جنجالسازش راجعبه موسسه ثامنالحجج و مجریهای سیما، در شماره یکشنبه 24 تیر 1397 مطلبی در منقبت این سریال، منتشر کرده بود با تیتر «رستگاری شهرزاد» که در بخشهایی از این گزارش آمده بود؛ «سریال شهرزاد در حالی به پایان رسید که بدونشک خاطرات نوستالژیکی برای بسیاری از بینندگانش خواهد داشت. روشن است که ارزش سینمایی این اثر اعم از فیلمنامه، ایفای نقشها، طراحی صحنه و موسیقی به حدی بوده که استقبال عمومی از آن را به دنبال داشته است. با وجود موفقیت تجاری اثر، سریال شهرزاد این قابلیت را دارد که مورد بررسی روانشناختی نیز قرار بگیرد و... .» اگر دقیقتر و بیپردهتر در اینباره صحبت شود باید گفت؛ به نظر میرسد روزنامهای که نقش سلبریتی سیما در پرونده موسسه مالی ثامنالحجج را پررنگ کرد و جریان سیاسی مطبوع آن، اثبات تخلف در پرونده محمد امامی را نهفقط یک رسوایی مالی در بخشی از حوزه فرهنگی کشور، بلکه یک شکست سیاسی برای جریان متبوع خودشان میدانند.
تمام رسانههای این جریان در برابر گزارشی که «مشرق نیوز» روی خروجیاش فرستاد و حتی تصویری که از سند آن شرکت ساختمانی وابسته به بانک سرمایه منتشر کرد، سکوت کردند. بعدازظهر روزی که گزارش روزنامه «شرق» منتشر شد، ترانه علیدوستی، هنرپیشهای که نقش شهرزاد را با دستمزدی معادل 900 میلیون تومان فقط برای یکی از سریهای سهگانه سریال امامی بازی کرده بود و به عبارت دیگر، بازیگری که در واکنش به معترضان علیه فسادهای مالی در پشتپرده این سریال، به عضویت کمپین «آری به شهرزاد» درآمده بود، توئیت خبرنگار روزنامه ایران راجعبه موسسه ثامنالحجج را بازنشر کرد و در یک کلام، تمام دستهای همسو و همسود، در دست همدیگر قرار گرفتند تا ماجرای سلبریتیهای وابسته به ثامنالحجج، روی پرونده محمد امامی سایه بیندازد. البته «مشرقنیوز» هم که چند روز قبل از این، گزارشی راجعبه محمد امامی را منتشر کرده بود و بعد از گزارش روزنامه «شرق»، ابتدا در خبری به دریافت وامهای میلیاردی توسط دو مجری صداوسیما بدون نام بردن از آنها اشاره کرد، اما مدتی بعد از این مطلب از خروجی این سایت خبری خارج شد. احتمال دارد در این رابطه پای تردیدهای حقوقی در میان باشد؛ چراکه ساعتی بعد فیلمی از مهران مدیری درحال استندآپکمدی روی خروجی این خبرگزاری قرار گرفت که در حال انتقاد شدید از بدهکاران موسسههای مالی- اعتباری بود و نمیشد کنایهای را از این واضحتر تصور کرد. چنانچه دیده میشود این بحث فقط بر سر بدهبستانهای یک موسسه مالی با چند سلبریتی و چهره مشهور نیست، بلکه طبیعتا پای طیفهای سیاسی مختلف و رسانهها هم به ماجرا باز میشود و موضعگیریها درخصوص چنین موضوعاتی، رقم حیثیت جریانهای گوناگون را عیار میزند.
از همان ساعات اولیهای که این بحث مطرح شد، قابل پیشبینی بود که صداوسیما بخواهد در روزهای آتی از روزنامهای که چنین گزارشی را منتشر کرده بود، شکایت کند و این هم ممکن به نظر میرسید که آن روزنامه اسناد موثقتری در رابطه با ادعایش منتشر کند که در این خصوص باید صبر کرد و نظارهگر بود.
همانطور که پیشبینی میشد، واکنش افراد و سازمانهایی که در این گزارش اسامی آنها بهعنوان متخلفان مالی برده شده بود، جنس حقوقی داشت و آنها علاقهای به قرار گرفتن در آرایش یک جنگروانی از خود نشان ندادند.
فردای انتشار گزارش «شرق»، ناصر کریمان، مدیرگروه اجتماعی شبکه سه سیما در توضیح اینکه آیا مجری این شبکه، خارج از عرف برنامهسازی و ساختار شبکه سه سیما از موسسه لغو مجوز شده ثامنالحجج پولی دریافت کرده است یا نه، گفت: «موضوع احسان علیخانی بهعنوان تهیهکننده و چندین عنوان برنامه ساخته شده، یک کار مشترک و اسپانسری بوده و همه موارد در چارچوب و ضوابط مشخص صورت گرفتهاند» و اضافه کرد که تمام کارهای علیخانی با نظارت صداوسیما بوده است.
کریمان در ادامه تاکید کرد: «این موسسه حدود 500 شعبه داشت و در حال فعالیت بود؛ اینکه بعدا دچار آسیب شد و جلوی فعالیت آن را گرفتند؛ داستان دیگری است و پس از لغو مجوز، مجوز پخش تبلیغات آن در تلویزیون هم گرفته شد.» او بعد از اینکه شتابزدگی در قضاوتها و انتشار اخبار ناقص را بیشتر یک کار ژورنالیستی و رسانهای دانست، از این نکته خبر داد که «شخص احسان علیخانی و همچنین سازمان صداوسیما پیگیر مطلب منتشر شده از طریق مراجع قضایی هستند و قطعا تا شفافشدن دقیق ماجرا دست از پیگیری موضوع بر نخواهند داشت.»
در همان روز سیدحسین روحانی، وکیل مهران مدیری، اعلام کرد که موکلش به دلیل نشر اکاذیب، نسبت به روزنامه «شرق» و «فیلم آنلاین»، اعلام جرم و برای طرح شکایت اقدام کرده است. «فیلم آنلاین» رسانهای بود که بلافاصله بعد از گزارش «شرق»، این مطلب را در فضای مجازی منتشر کرد. البته واکنش احسان علیخانی کمی متفاوت بود؛ «اگر منظور رسانههای مجازی و غیرمجازی از «ا.ع» همان احسان علیخانی است که باید بگویم؛ اشتباه گرفتید. آن دزد اموال بیتالمال و مردم من نیستم.» اینطور که پیداست علیخانی وجود شخصی با نام «ا.ع» را در این پرونده انکار نمیکند اما تاکید دارد آن شخص خودش نیست. او با دلخوری در صفحه شخصیاش در شبکه اجتماعی نوشت که با «خودم گفتم چرا باید من را با «ا.ع» اشتباه بگیرند؟» و میگوید «ا.ع» چهره مرموزی است که تا آرنج دستش به خیانت در بیتالمال آلوده است. مثل خیلیهای دیگر که دستشان در جیب مردم رفت و بعدها نه از زندان که سر از جاهای دیگر درآوردند؛ جایی شبیه کانادا. اما من احسان علیخانی هستم، تهیهکننده و مجری تلویزیون، تاکید میکنم تهیهکننده! در تهران زندگی میکنم و خانه و دفترم هم مشخص و عیان است.» او به کسانی اشاره میکند که سعی کردند احسان علیخانی یا همان «ا.ع» را وسط بیندازند تا خودشان دیده نشوند.
البته این نکته هم تاملبرانگیز است که غیر از آن دو سلبریتی، افراد زیادی هستند که با این پرونده نامشان مطرح شده است و احتمالا در روزهای آینده به فهرست این اسامی اضافه خواهند شد. اما جلب توجه بیش از حدی که به آن دو علامت اختصاری کردند باعث شد تا تمام آنها از کانون توجهات خارج شوند. با این وصف، چه ادعای روزنامهای که چنین گزارشی را منتشر کرده بود صحیح باشد و چه غلط، این فرضیه که «ورود چهرههای محبوب فرهنگی-ورزشی به پروندههای مفاسد اقتصادی، برای پرت کردن حواس و جلوگیری از رسواییهای دیگر است» درست از آب درخواهد آمد. به هر حال روند دادرسی پرونده ثامنالحجج همچنان در جریان است و بهطور قطع در روزهای آینده اخبار دقیقتر و قابل استنادتری در اینباره منتشر خواهد شد. حالا باید صبر کرد و منتظر ماند تا این پرونده به مراحل شفافتری برسد و قضاوتهای نهایی درباره نقش افراد مختلف در چنین موضوعی را به آن روز سپرد. این نکته هم نباید مغفول بماند که بحث آنتنفروشی در صداوسیما اخیرا خیلی داغ شده و گذشته از صحت یا عدمصحت اتهامات مربوط به این دو مجری، اتکای بیش از حد صداوسیما به اسپانسرهای اصطلاحا خصوصی، نهتنها رسالت فرهنگسازی این سازمان را از مدار خارج میکند، بلکه ممکن است بر اثر این روند، دریچههایی برای فساد اقتصادی هم باز شود.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/