پای میراث پارسیان در غائله پارک ملی گلستان در میان است
آیا بازماندگان این موسسه خواهند توانست علیرغم مخالفتهای پیشکسوتان حوزه محیط زیست، از پارک ملی گلستان، حیاط خلوتی امن برای تحقق اهداف خود بسازند یا این سرمایه ملی برای نسلهای آینده حفظ خواهد شد؟
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، موضوع استقلال پارک ملی گلستان و اجرای طرحی تحت عنوان مدیریت هیئت امنایی یا مدیریت مستقل این پارک، که از مدتی پیش به صورت جستهوگریخته در رسانهها مطرح شده و مورد انتقاد واقع میشد چندی پیش با انتشار تصویری از نامه حمید ظهرابی، معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست محرز شد.
در این نامه که خطاب به کریم شافعی - معاون توسعه مدیریت، حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست و با رونوشت به عیسی کلانتری نوشته شده، ظهرابی ضمن اشاره به نامه محرمانهای که پیشتر نوشته، بر ضرورت بازبینی نمودار تشکیلاتی پارک ملی گلستان و سایر پارکهای ملی با ویژگی مشابه تاکید میکند تا این پارکها به صورت مستقل از ادارات کل حفاظت محیط زیست استانی و به صورت مستقیم زیر نظر سازمان مرکزی مدیریت شوند. معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در این نامه از اهمیت و ضرورت استقلال پارکهای ملی گفته و میخواهد مدیریت این پارکها به آن معاونت سپرده شود.
این در حالی است که پیش از انتشار این نامه، زمزمههای طرح مدیریت مستقل پارک ملی گلستان با واکنشهای انتقادآمیز بعضاً تندی مواجه شده بود.
مجید مخدوم، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، یکی از پایهگذاران علم آمایش در ایران و از تدوینکنندگان "طرح جامع پارکداری پارک ملی گلستان" مدتی پیش درباره سیاستهای اخیر دولت و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در پارک ملی گلستان به رسانهها گفته بود: سابقه پارک ملی گلستان مربوط به سال 1338 است که از آنزمان دارد اداره میشود و خوب هم اداره شده است. این پارک اتفاقا یکی از بهترین پارکهای ماست که اجرای این طرحها به نام تغییرات مدیریت، با هدفهای دیگری در آن دنبال میشود. احتمالا آقایان یا میخواهند زمینهای آن را بالا بکشند و یا میخواهند در آن، برج درست کنند. اینها در واقع به دنبال این هستند که یک پروانه شکاری برای خارجیها صادر کنند و پولی گیرشان بیاید و والسلام.»
در طرح جامع پارکداری پارک ملی گلستان که من و همکارانم سالها پیش آن را تهیه و تدوین کردیم، روشی به عنوان «مدیریت هیاتامنایی» نبوده و نیست؛ بر این اساس، روش هیات امنایی خلاف تمام مصوبات سازمان حفاظت محیط زیست است و در هیچجای آن، طرح جامع که حاصل پژوهها و تحقیقات یک تیم تخصصی در حوزه مسائل پارک ملی گلستان است، دیده نمیشود. به نظر من هیات امنا نمیتواند مشکلی را در پارک ملی گلستان حل کند و اینها همه بهانه است. وقتی به شکارچیان خارجی پروانه شکار میدهند و پول و ارز میگیرند لابد فردا یک مشاور خارجی هم میآورند تا چنین طرحهایی را برای مدیریت نخستین پارک ملی ایران به آنها بدهد.
اما چرا معاونت محیط زیست طبیعی برای تغییر شیوه مدیریتی پارک ملی گلستان تا این حد مصمم است، اصولا این طرح به چه تغییراتی منجر خواهد شد و چه کسانی از این طرح حاشیهساز حمایت میکنند؟
آخرین گزارش منتشر شده درباره این طرح که چند روز پیش در روزنامه اعتماد منتشر شد، تداعیکننده یک حکایت آشناست: عدهای که میکوشند یکی از شاخصترین زیستگاههای کشور را با توجیهی محیط زیستی، به حیاط خلوتی مستقل تبدیل کنند. آنها رابط رسانهای هم دارند تا بتوانند با بهره گرفتن از برخی رسانهها از برنامهای که در دست اجرا دارند چهرهای موجه به مخاطب ارائه کرده و با کمک گرفتن از بازیگران رفتهرفته این برنامه را به یک مطالبه عمومی تبدیل کنند. سناریویی که همین چند ماه پیش، تحت عنوان کمپین یوز تا ابد در مورد پارک ملی توران در استان سمنان اجرا شد تا با هدف حفظ زیستگاه یوزپلنگ، عشایر را از پارک ملی توران خارج کند. کمپینی که توسط موسسه حیات وحش میراث پارسیان راهاندازی شده بود و با همکاری یک بازیگر سینما توانست برای مردمی جلوه دادن این هدف، طی تبلیغاتی گسترده، از برگزاری کنسرت و اکران فیلم گرفته تا فروش سکه با طرح یوزپلنگ، نزدیک به 700 میلیون تومان اعانه مردمی جمع کند.
حالا هرچند اکثر مسئولان ارشد موسسه حیات وحش میراث پارسیان، شش ماهی است به اتهام جاسوسی در بازداشت به سر میبرند اما بازماندگان این موسسه، در حال اجرای سناریویی مشابه و این بار در پارک ملی گلستان هستند.
این را میتوان در گزارشی که به قلم حمیدرضا میرزاده در روزنامه اعتماد و در دفاع از مدیریت مستقل پارک ملی گلستان منتشر شد به وضوح مشاهده کرد. حمیدرضا میرزاده که سالهاست به عنوان مشاور رسانهای موسسه حیات وحش میراث پارسیان فعالیت دارد و با انتشار گفتوگوهایی با اعضای این موسسه در برخی رسانهها، بعد اجتماعی فعالیتهای این موسسه پوشش میدهد پس از آنکه در کسوت سخنگوی کمپین یوز تا ابد، برای قرق کردن پارک ملی توران کوشید حالا برای دفاع از تبدیل پارک ملی گلستان به حیاط خلوتی مستقل دست به قلم شده و توضیحات یکی از مشاوران موسسه حیات وحش میراث پارسیان را هم در تایید دفاعیاتش از طرح مدیریت مستقل پارک ملی گلستان به گزارش اضافه میکند. طرحی که رد پای آن در گفتوگوها و گزارشهای پیشین اعضای بازداشتی موسسه حیات وحش میراث پارسیان مشهود است.
اما سناریوی تکراری تبدیل زیستگاههای شاخص کشور به حیاط خلوتهای مستقل، آنجا کامل میشود که اظهارات منابع آگاه، حکایت از رفتوآمد پیاپی خانم بازیگر سینما به اداره کل حفاظت محیط زیست گلستان دارد. بازیگری که به خوبی توانست روند تبدیل پارک ملی توران به قرق اختصاصی موسسه حیات وحش میراث پارسیان را در قالب یک مطالبه مردمی روی صحنه ببرد. مطالبهای آنقدر مردمی که مردم بابت محقق شدنش حتی 700 میلیون تومان هم اعانه پرداخت کردهاند. خانم بازیگر، حمایت از طرح مدارس طبیعت را هم در کارنامه دارد. طرحی که دستاندرکاران آن ماههاست در پارک ملی گلستان از میهمانان آلمانی پذیرایی میکنند.
حالا باید منتظر ماند و دید آیا بازماندگان این موسسه خواهند توانست علیرغم مخالفتهای پیشکسوتان حوزه محیط زیست، از پارک ملی گلستان، حیاط خلوتی امن برای تحقق اهداف خود بسازند یا این سرمایه ملی که علیرغم همه کاستیها و سوءمدیریتها هنوز از زیستگاههای ارزشمند کشور به شمار میرود برای نسلهای آینده حفظ خواهد شد؟
انتهای پیام/