حجتالاسلام عالی در گفتگو با تسنیم: هجرت امام رضا(ع) زمینه ساز تاثیر آخرالزمانی ایرانیها شد
حجت الاسلام عالی میگوید هر امامی با یک کار و عملکرد محوری در زندگی خود شناخته میشود؛ امام حسن(ع) با صلح و امام حسین(ع) با قیام اما امام رضا(ع) با هجرتش به ایران زمینه ساز اثرگذاری ایرانیها در آخرالزمان و یاری حضرت حجت شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، هجرت تاریخی امام رضا علیهالسلام به سرزمین ایران، اسرار و فواید بسیاری دارد. گسترش کمی شیعیان در جهان و ارتقای کیفی معرفت و افزایش شناخت شیعیان از مقام امامت تا آماده کردن ایرانیها به عنوان زمینهسازان ظهور در آخرالزمان، از جمله برکات و اسرار این هجرت تاریخی است.
حجتالاسلام عالی، کارشناس و سخنران مذهبی، میگوید: «طبق فرموده ائمه اطهار علیهمالسلام، زمینهسازان ظهور در آخرالزمان، ایرانیها هستند. امام رضا علیهالسلام با هجرت به ایران این زمینه را فراهم کردند. بهخصوص که همزمان با آن حضرت و پس از ایشان، امامزادههای بسیاری هم وارد ایران شدند و در سرتاسر کشور ما پخش شدند. به این ترتیب شرایط لازم فراهم شد تا ایران به عنوان پایگاهی برای اهلبیت علیهمالسلام شود و تا آخرالزمان این مسیر را ادامه دهد.»
* درباره ابعاد شخصیتی امام رضا علیهالسلام صحبت کنید.
در بررسی کلی ابعاد شخصیتی ائمه اطهار علیهمالسلام همان گونه که در زیارت جامعه کبیره میخوانیم، همه آنها معدن علم خدا بوده و خصوصیات تقوا و بزرگواری و بزرگمنشی را داشته و به بهترین و زیباترین صفات آراسته هستند. منتها هر یک از ائمه اطهار علیهمالسلام در دوران حیات خود در این دنیا، کاری را به عنوان فعل محوری و شاخصی انجام دادهاند که باید مورد توجه قرار بگیرد. به عنوان مثال فعل محوری و کار شاخص امام حسن مجتبی علیهالسلام، صلح آن حضرت بود که شیعه را حفظ کرده و یارانی را برای قیام امام حسین علیهالسلام تربیت و جمعآوری کردند. همچنین فعل محوری و شاخص امام حسین علیهالسلام که اسلام را بیمه کرد، عاشورای آن حضرت بود. یکی دیگر از نقاط عطف در زندگی اهلبیت علیهمالسلام در دوران امام رضا علیهالسلام اتفاق افتاد که در قالب هجرت آن حضرت به ایران صورت گرفت.
* این هجرت تاریخی امام رضا علیهالسلام چه تغییر و تحولی در معرفت مردم ایران نسبت به خاندان رسالت و امامت علیهمالسلام ایجاد کرد؟ درواقع میخواهیم بدانیم نشانههای تحول معرفتی شیعیان در اثر آموزههای رضوی را در چه مواردی میتوان مشاهده کرد؟
این هجرت منشأ تحولی در میان شیعه شد که از لحاظ کمی و کیفی قابل بررسی است. از لحاظ کیفی، به این نتیجه میرسیم که امام رضا علیهالسلام معرفت نسبت به اهلبیت علیهمالسلام را در میان مردم ارتقاء دادند؛ یعنی تا قبل از امام رضا علیهالسلام معرفت نسبت به امامت در میان خواص از یاران آن بزرگان بوده و عموم معرفت صحیحی از این جایگاه والا نداشتند؛ اما از زمان امام رضا علیهالسلام با سخنرانیهایی که آن حضرت در مسجد مرو، مناظراتی که مأمون ترتیب میداد و در جایگاههای دیگر انجام میدادند، معرفت به امامت ارتقا پیدا کرد به قدری که ظرفیت درک و شناخت شیعه به اندازهای شد که بعد از امام رضا علیهالسلام توانایی درک مفاهیم والای زیارت جامعه کبیره را که امام هادی علیهالسلام آموزش دادند، پیدا کرد. معلوم است که شیعه توانایی درک معارف بالای امامت را پیدا کرد.
یکی از نشانههای دیگر در معرفت شیعیان در اثر آموزههای امام رضا علیهالسلام آن است که بعد از آن حضرت، خداوند امتحان درک امامت در کودکی را از شیعیان گرفت. چنانکه مشاهده میکنیم بعد از حضرت ثامنالحجج علیهالسلام، امام جواد علیهالسلام در هشت سالگی، امام هادی علیهالسلام در حدود هشت سالگی و امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف در پنج سالگی به امامت رسیدند. همه این رویدادها بعد از امام رضا علیهالسلام است و مشاهده میکنیم که شیعیان دچار تفرقه و انشعاب نشدند، بلکه با معرفت بالا این حقیقت را درک کردند که امام معصوم حتی اگر در کودکی به مقام امامت برسد باز هم توانایی علمی، عقلی و معنوی کسب این مقام را دارد.
از جهت کمی نیز جغرافیای تشیع را گسترش دادند، یعنی هم با هجرت به ایران، این سرزمین را به عنوان پایگاهی برای شیعه کردند و هم طبق سیره امام باقر و امام صادق علیهماالسلام شاگردان و نمایندگانی را به سرزمینهای دیگر میفرستادند. به این ترتیب شبکه وکالت در زمان امام رضا علیهالسلام به اوج خود رسید، به این ترتیب که نمایندگان و وکلای آن بزرگواران در محدوده بزرگی که از شمال آفریقا تا جزیره العرب، ایران، عراق، ماوراءالنهر و بسیاری سرزمینهای دیگر فعالیت میکردند که به عنوان مرجع باشند و مردم در امور دینی به ایشان مراجعه کنند. این ارتقاء کمی و کیفی با هجرت امام رضا علیهالسلام به ایران اتفاق افتاد.
* نکته دیگری که قابل بررسی است، آن است که سرزمین ایران در طول تاریخ اسلام مورد توجه ائمه اطهار علیهمالسلام بوده.در زمان امام رضا علیهالسلام با هجرت آن حضرت، این توجه نمود بیشتری پیدا کرد.
برای بررسی این موضوع باید به روایت معتبری توجه داشته باشیم که طبق فرموده ائمه اطهار علیهمالسلام، زمینهسازان ظهور در آخرالزمان، ایرانیها هستند. امام رضا علیهالسلام با هجرت به ایران این زمینه را فراهم کردند. به خصوص که همزمان با آن حضرت و پس از ایشان، امامزادههای بسیاری هم وارد ایران شدند و در سرتاسر کشور ما پخش شدند. به این ترتیب شرایط لازم فراهم شد تا ایران به عنوان پایگاهی برای اهلبیت علیهمالسلام شود و تا آخرالزمان این مسیر را ادامه دهد.
* با توجه به اینکه خصلت رأفت و علم در میان تمام ائمه اطهار علیهمالسلام رواج دارد و آن بزرگان به این صفت آراسته و شناختهشده هستند، چرا امام رضا به خصوص به امام رئوف و عالم آل محمد علیهمالسلام مشهور هستند؟
میدانیم که مأمون با حیله و سیاست غلط خود، امام رضا علیهالسلام را مجبور به پذیرش ولایتعهدی کرد. امام رضا علیهالسلام از این فرصت برای ترویج معارف شیعی به بهترین وجه بهره بردند. درواقع چون آن حضرت ولیعهد محسوب میشدند، معارف را بدون اینکه ممنوعیتی در ابراز و ترویج آن باشد، تعلیم داده و گسترش دادند.
* در مورد رئوف بودن چطور؟
این پرسش را از مرحوم علامه طباطبایی رحمهالله علیه هم پرسیده بودند و ایشان پاسخ داده بودند که همه ائمه اطهار علیهمالسلام رئوف هستند اما رأفت اما رضا علیهالسلام بالحس است، یعنی انسان زود آن را حس میکند. آن حضرت مظهر رأفت و رحمت خداوند است، هم رأفت رحمانیه و گستره خداوند متعال به طوری که حتی مأمون هم از آن بهرهمند شد. به طوری که او به امام رضا علیهالسلام مراجعه کرد و گفت از این همسرم، فرزندی ندارم. حضرت دعا کرده و فرمودند: «به دنیا میآید.» تا یک سال بعد که فرزند مأمون به دنیا آمد و به این ترتیب امام رضا علیهالسلام حتی دشمن خود را از رحمت و رأفت گستره خداوند منع نکرد.
همچنین امام رضا علیهالسلام مظهر رأفت رحیمیه هستند که به شیعیان خاص که به آن حضرت توجهی داشته و با ائمه اطهار علیهمالسلام اتصال بیشتری داشته باشند، رأفت و رحمت خاص شامل حال آنها میشود.
* با این توضیحات، ما ایرانیها چگونه باید حق امام رضا علیهالسلام مبنی بر اینکه زیر سایه رأفت و رحمت آن حضرت زندگی میکنیم را ادا کنیم؟
فرصت خوبی است برای ما و مردمی که داخل ایران زندگی میکنیم، در عین حال که به همه ائمه اطهار علیهمالسلام ارادت داریم ولی چون مدیون امام رضا علیهالسلام هستیم و سایه آن حضرت بالای سر ما هست، خوب است هر روز سلام و زیارت مختصری ولو از دور به جا بیاوریم. مناسب است این کار بعد از نمازها انجام شود.
* به موضوع زیارت اشاره کردید. در این خصوص این پرسش مطرح است که اجر و قربی که در اثر زیارت نصیب فرد میشود تنها در زیارت حضوری به دست میآید؟ چنانکه پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودهاند «پارهای از تن من در سرزمین خراسان دفن خواهد شد؛ هیچ گناهکار و محزونی او را زیارت نمیکند مگر اینکه حزنش برطرف خواهد شد.» چنین برکت و نعمتی تنها در زیارت حضوری به دست میآید و نصیب همه افرادی میشود که وارد حرم مطهر میشوند و یا مخصوص زائران خاص آن حضرت است و در زیارت از راه دور هم کسب میشود؟
شکی نیست که زیارت نزدیک با زیارت از راه دور تفاوت دارد. چون جایی که جسم و بدن مطهر معصوم علیهالسلام دفن است، عنایت ویژه وجود دارد. چنانکه این اتفاق در مورد غیر معصوم هم صدق میکند، اولین جایی که روح متوفی در عالم پایین توجه دارد، منطقهای است که جسم او در آنجا قرار دارد. چراکه روح مدتی با جسم بوده و اتحادی میان روح و جم برقرار بوده. به هر حال جسم شخص معصوم با طهارت و پاکی و در حال ایمان مداوم و محکم بوده، پس اولین توجهی که روح به عالم دنیا دارد، جایی است که جسم ایشان قرار دارد. لذا در روایات میخوانیم که «بر مزار پدر و مادر بروید و در آنجا دعا کنید.» درواقع حضور بر سر مزار خصوصیت و اثری دارد که در جاهای دیگر این تأثیر وجود ندارد. در مورد ائمه اطهار علیهمالسلام نیز همین گونه است. به عنوان مثال در روایات نقل شده که 124 هزار پیغمبر خدا علیهمالسلام در شب جمعه به سرزمین کربلا میآیند. درواقع در جایی که جسم مطهر امام حسین علیهالسلام قرار دارد، مورد عنایات خاصی است که رسولان الهی علیهمالسلام آن نقطه از زمین را به عنوان محل زیارت قرار میدهند؛ بنابراین زیارت از نزدیک، برکات و عنایات خاص بسیاری دارد.
در عین حال، آنچه مهم است اصل زیارت است. به این معنا که اگر امکان زیارت حضوری را پیدا نکرد، از دور زیارت کند. چراکه طبق روایات، زیارت نوعی وفای به عهد است. هر امامی عهدی بر عهده شیعیان خود دارد و تکمیل وفای به عهد در قالب زیارت آن بزرگواران اتفاق میافتد. پس وفای به عهد کردن در قالب زیارت به این دلیل است که انسان جهتگیری خود را گم نکند. ممکن است کسی نماز بخواند و روزه بگیرد، اما باید دانست این کار را خوارج هم که با اهلبیت علیهمالسلام سر و کار نداشتند، انجام میدادند و بر آن تأکید داشتند؛ اما جهتگیری، باطل و پشت به خداوند است. مهم آن است که انسان ولایت داشته و رو به خدا حرکت کند.
داشتن ولایت اهلبیت علیهمالسلام و حفظ آن، باعث محفوظ ماندن جهت انسان میشود و زیارت، وفای به عهدی است که جهتگیری را تصحیح و کنترل میکند. از این جهت بسیار مهم است که انسان مقید به زیارت امامان معصوم علیهمالسلام باشد. اولویت آن است که زیارت از نزدیک اتفاق بیفتد، اما اگر امکان آن نبود، ارتباط مداوم برقرار کردن، وفای به عهد اهلبیت علیهمالسلام داشتن، جهتگیری صحیح و همراه بودن با ولی خدا علیهالسلام فوایدی است که ولو از دور برای انسان به دست میآید.
انتهای پیام/