آمریکا، بازگشت به نقطه صفر
سخنگوی کاخ سفید تلاش کرد بازتاب منفی توئیت ضدایرانی ترامپ را مهار کند و گفت وی قصد افزایش تنش میان دو کشور را ندارد و این اظهاراتش هم با هدف منحرف ساختن مشکلاتش در دیدار جنجالی با پوتین و دخالت روسیه در انتخابات آمریکا صورت نگرفته است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، سخنگوی کاخ سفید تلاش کرد بازتاب منفی توئیت ضدایرانی ترامپ را مهار کند و گفت وی قصد افزایش تنش میان دو کشور را ندارد و این اظهاراتش هم با هدف منحرف ساختن مشکلاتش در دیدار جنجالی با پوتین و دخالت روسیه در انتخابات آمریکا صورت نگرفته است.
مواضع ترامپ پاسخی به سخنان رئیسجمهور روحانی بود که به وی هشدار داده بود با دم شیر بازی نکند چون پشیمانی دائمی به همراه دارد. ترامپ در پاسخ با لحن تهدیدآمیزی از روحانی خواسته بود هرگز آمریکا را تهدید نکند چون تاوان آنرا میدهد. همین تهدیدات ترامپ این روزها باعث اعتراض و مخالفت رسانهها و سیاستمداران آمریکائی نیز شده است که به وی هشدار میدهند با سخنان خود اوضاع را پیچیدهتر نکند و مطمئن باشد با توئیت کردن تک نفرهاش نمیتواند به اهدافش برسد یا تحولی ایجاد کند.
گرایش ترامپ به توئیت کردن، زمانی بیشتر شد که وی نتوانست ارتباط مناسبی با خبرنگاران در جریان مصاحبههای مطبوعاتی ایجاد کند و به اخراج و درگیری با خبرنگاران متوسل میشد. علاوه بر این پیامدهای منفی مواضع تهاجمی ترامپ، جایگاه وی را به شدت متزلزل کرده است. به موازات همین رفتارهای ترامپ، مایک پمپئو وزیر خارجه تازه کار آمریکا در گردهمائی روزهای اخیرش، چهرهای ناتوان از دیپلماسی تهاجمی آمریکا در برابر ایران را به نمایش گذاشت که طی آن مرتباً از متحدین آمریکا گلایه میکرد که چرا به درخواستهای واشنگتن برای مقابله با ایران پاسخی نمیدهند و آمریکا را تنها گذاشته اند؟ لحن مایوسانه و چهره برافروخته وزیر خارجه آمریکا با اظهار امیدواری برای متقاعد شدن متحدین آمریکا تکمیل شد که طی آن خواستار فشار بیشتر متحدین و حتی مردم ایران برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی شد. بسیار مضحک به نظر میرسد که واشنگتن در انتظار کمک مردم ایران برای چاره جوئی در جهت نجات دیپلماسی ضدایرانی ترامپ باشد.
معنی این درخواست پمپئو این است که حتی جان بولتون و سایر عناصر افراطی در حلقه محدود اطرافیان ترامپ هم دریافتهاند که تا نظام جمهوری اسلامی از پشتوانه عظیم مردمی برخوردار است، شیطنتها و شرارتهای امثال آنها راه به جائی نخواهد برد. پمپئو حتی از دیپلماسی و شبکههای جاسوسی آمریکا خواست کمک کنند تا اطلاعات مورد نیاز تیم ترامپ را از ایران به دست آورند و بتوانند علیه ایران، کاری از پیش ببرند. پمپئو از اینکه 40 سال است ملت ایران، آمریکا را «شیطان بزرگ» میداند عصبانی بود و حتی با به زبان آوردن این نکته، خشم خود را نشان داد.
این پدیده یکبار دیگر انزوای معدود عناصر برانداز در اوائل پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه پس از حوادث هفتم تیر و هشتم شهریور 1360 را در ذهنها زنده میکند که منافقین و عناصر وازده سیاسی وعده براندازی نظام طی هفتهها و ماههای آینده را میدادند و همین امر باعث بیتفاوتی دیگران شده بود که به دعوت و درخواست آمریکا، فرانسه و انگلیس برای پشتیبانی از منافقین و عناصر وازده و شروری که خواهان و مامور براندازی نظام جمهوری اسلامی بودند، با بیتفاوتی پاسخ منفی میدادند که اگر همانطور است که آنها میگویند و نظام در ایران ظرف ماههای آینده سقوط میکند، چه نیازی به همراهی آنهاست که خود را بدنام کنند و علیه انقلاب یک ملت وارد عمل شوند؟ پس از این مرحله انزوای حامیان شرور منافقین و عناصر برانداز بود که «هنری کیسینجر» وزیر خارجه اسبق آمریکا تلاش کرد، ادبیات ضدایرانی و متحدینش را بازسازی کند و مدعی شد که «ایران یک خطر تثبیت شده است و باید همه با آن مقابله کنند!». اکنون آمریکا پس از حدود 40 سال تلاش بیهوده برای آزمون انواع شیوههای دشمنی و براندازی و شرارت، مایل است شانس خود را یکبار دیگر امتحان کند و این بار به دست جان بولتون و سایر عناصر افراطی پیرامون ترامپ و با سرمایه آل سعود و با همدستی صهیونیستها و نقش آفرینی منافقین، پس ماندههای رژیم منحوس ستم شاهی و برخی دلالهای سیاسی، طرح جدیدی را آزمایش کند. این پدیده نشان میدهد که آمریکا پس از 40 سال دوباره به «نقطه صفر» بازگشته است.
نقطه شروع چنین طرحی در نمایش منافقین در فرانسه، آلمان و اتریش بود که واکنش اعتراضی سایرین را بهمراه داشت که چرا منافقین با چنان پرونده سیاهی را به عنوان مجری طرح آمریکا معرفی کردهاند. اگرچه آمریکای ترامپ به کلی منکر قضیه بود ولی حضور پررنگ نزدیکان ترامپ در نمایش منافقین در پاریس به ویژه «جولیانی» وکیل ترامپ، برای اثبات همه چیز کافی بود.
تلاش پمپئو و برپائی نمایش اخیر در واقع برای ارضای سایرین و کمرنگ ساختن نقش منافقین صورت گرفت ولی باز هم این منافقین و پس ماندههای رژیم ستم شاهی بودند که گردانندگی پشت پرده این بازی رسوا را برعهده داشتند. گفته شد که از منافقین هیچگونه دعوتی برای حضور در نمایش اخیر به عمل نیامده ولی آنها که گرداننده اصلی نمایش بودند، نیازی هم به دعوتشان نبود! با این حال، اظهارات پمپئو در نمایش کالیفرنیا برای اثبات رسوائی آمریکا و همدستانش کم نداشت. درماندگی، کینه انباشته و ناکامی واشنگتن در سرتاسر نمایش موج میزد و تناقضات آشکار در اظهارات و مواضع پمپئو به وضوح نمایان بود. وی در پاسخ علت منع ورود ایرانیان به آمریکا آنها را تروریست و ناقض امنیت ملی آمریکا نامید درحالی که دقایقی قبل از آن خواستار کمک آنها برای مقابله با ایران شده بود و به طور همزمان تلاش کرد تا آمریکای ترامپ را دوست، حامی و پشتیبان ملت ایران جا بزند.
اگرچه ادعا شده بود که نمایش کالیفرنیا با حضور ایرانیان برپا شده ولی تمامی چهرههای حاضر در صفوف اولیه آمریکائی و بعضاً نظامی بودند و دوربینها حتی یک چهره ایرانی را نتوانستند یا نخواستند نشان دهند.
در عین حال، گفته شد که برخی آوازه خوانها، رقاصهها و بازیگران سیاسی در صفوف بعدی حضور داشتهاند. اصل برگزاری چنین حرکت نمایشی با چنین تبلیغاتی، به خودی خود یک رسوائی بزرگ است که نشان میدهد آمریکا برای ابراز دشمنی با ملت و نظام جمهوری اسلامی به چه کسانی دل بسته است. باقی میماند افشای حقایق و تشریح اوضاع برای ملتی که میتواند عقبههای سخت و سرنوشت ساز را پشت سر بگذارد و تلاش دشمنان را عقیم سازد.
گرایش ترامپ به توئیت کردن، زمانی بیشتر شد که وی نتوانست ارتباط مناسبی با خبرنگاران در جریان مصاحبههای مطبوعاتی ایجاد کند و به اخراج و درگیری با خبرنگاران متوسل میشد. علاوه بر این پیامدهای منفی مواضع تهاجمی ترامپ، جایگاه وی را به شدت متزلزل کرده است. به موازات همین رفتارهای ترامپ، مایک پمپئو وزیر خارجه تازه کار آمریکا در گردهمائی روزهای اخیرش، چهرهای ناتوان از دیپلماسی تهاجمی آمریکا در برابر ایران را به نمایش گذاشت که طی آن مرتباً از متحدین آمریکا گلایه میکرد که چرا به درخواستهای واشنگتن برای مقابله با ایران پاسخی نمیدهند و آمریکا را تنها گذاشته اند؟ لحن مایوسانه و چهره برافروخته وزیر خارجه آمریکا با اظهار امیدواری برای متقاعد شدن متحدین آمریکا تکمیل شد که طی آن خواستار فشار بیشتر متحدین و حتی مردم ایران برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی شد. بسیار مضحک به نظر میرسد که واشنگتن در انتظار کمک مردم ایران برای چاره جوئی در جهت نجات دیپلماسی ضدایرانی ترامپ باشد.
معنی این درخواست پمپئو این است که حتی جان بولتون و سایر عناصر افراطی در حلقه محدود اطرافیان ترامپ هم دریافتهاند که تا نظام جمهوری اسلامی از پشتوانه عظیم مردمی برخوردار است، شیطنتها و شرارتهای امثال آنها راه به جائی نخواهد برد. پمپئو حتی از دیپلماسی و شبکههای جاسوسی آمریکا خواست کمک کنند تا اطلاعات مورد نیاز تیم ترامپ را از ایران به دست آورند و بتوانند علیه ایران، کاری از پیش ببرند. پمپئو از اینکه 40 سال است ملت ایران، آمریکا را «شیطان بزرگ» میداند عصبانی بود و حتی با به زبان آوردن این نکته، خشم خود را نشان داد.
این پدیده یکبار دیگر انزوای معدود عناصر برانداز در اوائل پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه پس از حوادث هفتم تیر و هشتم شهریور 1360 را در ذهنها زنده میکند که منافقین و عناصر وازده سیاسی وعده براندازی نظام طی هفتهها و ماههای آینده را میدادند و همین امر باعث بیتفاوتی دیگران شده بود که به دعوت و درخواست آمریکا، فرانسه و انگلیس برای پشتیبانی از منافقین و عناصر وازده و شروری که خواهان و مامور براندازی نظام جمهوری اسلامی بودند، با بیتفاوتی پاسخ منفی میدادند که اگر همانطور است که آنها میگویند و نظام در ایران ظرف ماههای آینده سقوط میکند، چه نیازی به همراهی آنهاست که خود را بدنام کنند و علیه انقلاب یک ملت وارد عمل شوند؟ پس از این مرحله انزوای حامیان شرور منافقین و عناصر برانداز بود که «هنری کیسینجر» وزیر خارجه اسبق آمریکا تلاش کرد، ادبیات ضدایرانی و متحدینش را بازسازی کند و مدعی شد که «ایران یک خطر تثبیت شده است و باید همه با آن مقابله کنند!». اکنون آمریکا پس از حدود 40 سال تلاش بیهوده برای آزمون انواع شیوههای دشمنی و براندازی و شرارت، مایل است شانس خود را یکبار دیگر امتحان کند و این بار به دست جان بولتون و سایر عناصر افراطی پیرامون ترامپ و با سرمایه آل سعود و با همدستی صهیونیستها و نقش آفرینی منافقین، پس ماندههای رژیم منحوس ستم شاهی و برخی دلالهای سیاسی، طرح جدیدی را آزمایش کند. این پدیده نشان میدهد که آمریکا پس از 40 سال دوباره به «نقطه صفر» بازگشته است.
نقطه شروع چنین طرحی در نمایش منافقین در فرانسه، آلمان و اتریش بود که واکنش اعتراضی سایرین را بهمراه داشت که چرا منافقین با چنان پرونده سیاهی را به عنوان مجری طرح آمریکا معرفی کردهاند. اگرچه آمریکای ترامپ به کلی منکر قضیه بود ولی حضور پررنگ نزدیکان ترامپ در نمایش منافقین در پاریس به ویژه «جولیانی» وکیل ترامپ، برای اثبات همه چیز کافی بود.
تلاش پمپئو و برپائی نمایش اخیر در واقع برای ارضای سایرین و کمرنگ ساختن نقش منافقین صورت گرفت ولی باز هم این منافقین و پس ماندههای رژیم ستم شاهی بودند که گردانندگی پشت پرده این بازی رسوا را برعهده داشتند. گفته شد که از منافقین هیچگونه دعوتی برای حضور در نمایش اخیر به عمل نیامده ولی آنها که گرداننده اصلی نمایش بودند، نیازی هم به دعوتشان نبود! با این حال، اظهارات پمپئو در نمایش کالیفرنیا برای اثبات رسوائی آمریکا و همدستانش کم نداشت. درماندگی، کینه انباشته و ناکامی واشنگتن در سرتاسر نمایش موج میزد و تناقضات آشکار در اظهارات و مواضع پمپئو به وضوح نمایان بود. وی در پاسخ علت منع ورود ایرانیان به آمریکا آنها را تروریست و ناقض امنیت ملی آمریکا نامید درحالی که دقایقی قبل از آن خواستار کمک آنها برای مقابله با ایران شده بود و به طور همزمان تلاش کرد تا آمریکای ترامپ را دوست، حامی و پشتیبان ملت ایران جا بزند.
اگرچه ادعا شده بود که نمایش کالیفرنیا با حضور ایرانیان برپا شده ولی تمامی چهرههای حاضر در صفوف اولیه آمریکائی و بعضاً نظامی بودند و دوربینها حتی یک چهره ایرانی را نتوانستند یا نخواستند نشان دهند.
در عین حال، گفته شد که برخی آوازه خوانها، رقاصهها و بازیگران سیاسی در صفوف بعدی حضور داشتهاند. اصل برگزاری چنین حرکت نمایشی با چنین تبلیغاتی، به خودی خود یک رسوائی بزرگ است که نشان میدهد آمریکا برای ابراز دشمنی با ملت و نظام جمهوری اسلامی به چه کسانی دل بسته است. باقی میماند افشای حقایق و تشریح اوضاع برای ملتی که میتواند عقبههای سخت و سرنوشت ساز را پشت سر بگذارد و تلاش دشمنان را عقیم سازد.
یادداشت جمهوری اسلامی/
انتهای پیام/