ردّ تفکر اولوهیت عیسی(ع) در مناظره امام رضا(ع) با عالم مسیحی
امام رضا(ع) در یکی از مناظرات خویش با عالم مسیحی به رد تفکر اولوهیت عیسی(ع) پرداخت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا از عصر امام محمدباقر(ع) تا دوران امام رضا(ع) شاهد رشد و پویایی علمی و معرفتی تشیع هستیم. در این دوران هر کدام از اهلبیت(ع) با برپایی جلسات درس و بحث و مناظره شروع به نشر معارف ناب دین مبین اسلام کردند و شاگردان مبرزی در زمینههای مختلف علمی، معرفتی و کلامی تربیت کردند. در این برهه از تاریخ اسلام شاهد گرایش حداکثری مردم به مکتب اهلبیت وحی(ع) هستیم.
در این بین دشمنان اسلام یعنی عباسیان که خود با شعار «الرضا من آل الرسول» امویان را کنار زدند و در عصر امام صادق(ع) به حکومت رسیدند، مجبور شدند به صورت مخفیانه و زیرکانه به تقابل با اهلبیت(ع) بپردازند. یکی از این راهکارهای زیرکانه برپایی جلسات مناظره عالمان مذاهب، فرقههای اسلامی و سایر ادیان با امام رضا(ع) توسط هارونالرشید بود. وی با خیال اینکه از این طریق میتواند وجهه علمی امام(ع) سپس اصل مکتب وحی را زیر سؤال ببرد، این مناظرات را برپا کرد که با علم لدنّی امام رضا(ع) این حربه به شکست انجامید و نتیجه معکوسی داد.
در ادامه، بخشی از مناظرات امام رضا(ع) با جاثلیق، عالم مسیحی در ردّ تفکر اولوهیت عیسی(ع) را بخوانید.
«... امام(ع) فرمود: ای مسیحی، قسم به خدا ما به عیسایی که به محمّد صلّی اللّٰه علیه و آله مؤمن بود، ایمان داریم، و نسبت به عیسای شما ایرادی نداریم جز ضعف و ناتوانی و کمی نماز و روزه او! جاثلیق گفت: بخدا سوگند، دانش خود را تباه ساخته و خود را تضعیف کردی، میپنداشتم تو عالمترین فرد در بین مسلمین هستی! امام فرمود مگر چطور شده؟ جاثلیق گفت: شما معتقدی که عیسی ضعیف بود و کم روزه میگرفت و کم نماز میخواند و حال آنکه آن حضرت حتّی یک روز هم بدون روزه سپری نساخته و یک شب نیز بخواب نرفت، و همیشه روزها روزه بود و شبها شب زندهدار! امام فرمود: برای نزدیکی و تقرّب به چه کسی روزه میگرفت و نماز میخواند؟! جاثلیق نتوانست جوابی دهد و ساکت ماند!
عبودیت عیسی(ع) توسط مسیحیت به دلیل زنده کردن مردگان
امام فرمود: ای نصرانی از تو سؤالی دارم. جاثلیق گفت: بفرمایید، اگر بدانم جواب میدهم. امام فرمود: چرا قبول نداری که عیسی با اذن خدا مردهها را حیات میبخشید؟ جاثلیق گفت: زیرا احیاکننده مردگان و شفادهنده کوران و مبتلا به پیسی، معبود و شایسته پرستیدن است، پس عیسی خود پروردگار است. امام فرمود: یسع نیز اعمال مانند کارهای عیسی انجام میداد، او بر آب راه میرفت و مرده را حیات میبخشید، و نابینا و بیمار پیسی را شفا میداد، ولی امّتش وی را خدا ندانسته و هیچ کس وی را پرستش نکرد، و حزقیل پیامبر نیز همچون عیسی بن مریم مرده زنده کرد؛ سی و پنج هزار نفر را پس از گذشت شصت سال از مرگشان، زنده کرد.
اثبات زنده کردن جوانان بنیاسرائیل توسط موسی(ع)
سپس آن حضرت رو به رأس الجالوت کرده فرمود: آیا ماجرای این تعداد از جوانان بنی اسرائیل را در تورات دیده ای؟ بخت نصّر ایشان را از بین اسیران بنی اسرائیل که در وقت حمله به بیت المقدس اسیر شده بودند برگزیده و به بابل برد، خداوند نیز وی را به سوی ایشان فرستاد و او آنان را زنده نمود، این مطلب در تورات موجود است و هر کدام از شما انکار کند کافر است. رأس الجالوت گفت: این ماجرا را شنیدهام، و از آن باخبرم. امام فرمود: صحیح است، اکنون نیک دقّت کن و بنگر آیا این سفر از تورات را صحیح میخوانم؟ سپس آن حضرت آیاتی از تورات را تلاوت نمود، یهودی با شنیدن تلاوت و صوت آن حضرت، با شگفتی، جسم خود را به راست و چپ حرکت میداد، سپس رو به جاثلیق کرده و فرمود: آیا اینها پیش از عیسی بودهاند یا عیسی پیش از آنان؟ جاثلیق گفت: آنان پیش از عیسی بودهاند. کسانی که به اذن خدا، مرده زنده کردند.
اثبات زنده کردن مردگان توسط امیرالمؤمنین(ع)
قریش همگی نزد آن حضرت صلّی اللّٰه علیه و آله آمده و خواستند که آن جناب مردههایشان را زنده کند، رسول خدا صلّی اللّٰه علیه و آله؛ علی بن أبی طالب علیهالسلام را همراه ایشان به صحراء (قبرستان) فرستاده و فرمود: در آنجا با صدای بلند افرادی را که اینان خواهان زنده شدنشان هستند صدا بزن و تک تک نام ایشان را ببر و بگو: محمّد رسول خدا میگوید: به اذن خدا برخیزید. پس همه برخاسته، خاکهای سرشان را میتکاندند، و مردان قریش نیز از ایشان درباره امورشان پرسش میکردند و در ضمن گفتند: محمّد پیامبر شده است، مردگان از خاک برخاسته گفتند:ای کاش، ما نیز وی را دریافته به او ایمان میآوردیم، و رسول خدا صلّی اللّٰه علیه و آله نیز افراد نابینا یا مبتلا به پیسی و دیوانگان را شفا داده است، با حیوانات، پرندگان جنّ و شیاطین صحبت کرده است، ولی ما آن حضرت را خدانمیدانیم، و در عین حال منکر فضائل این دسته از پیامبران نیستیم، شما که عیسی را معبود خود میخوانید، باید دو پیامبر یسع و حزقیل را نیز معبود خود بدانید، زیرا آن دو نیز نظیر عیسی مردگان را زنده میکردند، و معجزات دیگر او را نیز انجام میدادند.
زنده کردن عدهای از بنی اسرائیل توسط پیامبر آنها
و همچنین تعدادی از بنی اسرائیل که به هزاران نفر میرسیدند، از بیم طاعون از دیار خود خارج شدند، ولی خداوند جان ایشان را در یک لحظه گرفت، أهل آن دیار، اطراف آن مردگان حصاری کشیدند و آنان را به همان حال رها کردند تا استخوانهایشان پوسید، روزی یکی از انبیاء بنی اسرائیل از آنجا عبور میکرد، از کثرت استخوانهای پوسیده به شگفت آمد، خداوند به او وحی فرمود که: آیا میل داری ایشان را برای تو زنده کنم تا آنان را انذار کرده و دین خود را تبلیغ کنی؟ گفت: آری،ای پروردگار من. پس خداوند وحی فرستاد که ایشان را صدا بزن، او نیز چنین ندا کرد:ای استخوانهای پوسیده! به فرمان خدا برخیزید! در یک آن همه زنده شده و با تکاندن خاک از سر خود برخاستند.
زنده کردن پرندگان توسط ابراهیم حنیف (ع)
و دیگر حضرت ابراهیم خلیل علیهالسلام وقتی پرندگانی را گرفته و تکّه تکّه نمود، و هر قسمت را بر روی کوهی قرار داد؛ سپس همه را خواند و زنده شدند و به سوی او آمدند.
زنده کردن 70 نفر توسط موسی(ع)
و همچنین حضرت موسی و هفتاد نفر همراهش که از بین بنی اسرائیل انتخاب کرده بود وقتی به کوه رفتند و گفتند: تو خدا را دیدهای، او را به ما نیز نشان بده. او گفت: من او را ندیده ام. ولی ایشان اصرار کرده گفتند: «ما کلام تو را تصدیق نمیکنیم مگر اینکه آشکارا خدا را ببینیم-بقره/ 55 ». در نتیجه صاعقهای آنان را سوزاند و نابود ساخت. و موسی تنها ماند و به خداوند عرض کرد: خداوندا! من هفتاد تن از بنی اسرائیل را برگزیدم و همراه خود آوردم، و اکنون تنها برمی گردم، چطور امکان دارد قوم من سخنانم را در این واقعه بپذیرند؟ اگر میخواستی هم من و هم ایشان را قبلاً از بین میبردی، آیا ما را بخاطر کار بیخردان هلاک میسازی؟ خدا نیز ایشان را پس از مرگشان زنده نمود.
سپس امام افزود: هیچ یک از مواردی را که برایت ذکر کردم نمیتوانی ردّ کنی، زیرا همگی مضمون آیاتی از تورات، انجیل، زبور و قرآن است، اگر هر کس که مرده زنده میکند و نابینایان و مبتلایان به پیسی و دیوانگان را شفا میدهد، خدا باشد، پس اینها را هم خدا بدان، حال، چه میگویی؟ جاثلیق گفت: بله، حرف، حرف شماست، معبودی جز الله نیست.
انتهایپیام/