«چاه ویل» مذاکره با ترامپ
دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، قبل از این چند باری گفته بود که منتظر دیدار و ملاقات با مقامهای ایرانی است تا با آنها بر سر یک توافق جدید هستهای مذاکره کند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، قبل از این چند باری گفته بود که منتظر دیدار و ملاقات با مقامهای ایرانی است تا با آنها بر سر یک توافق جدید هستهای مذاکره کند. او در کنفرانس مشترک خبری با جوزپه کونته، نخستوزیر ایتالیا، این درخواست خود را باز هم تکرار کرد، اما این بار با یکی دو نکته اضافی؛ اول اینکه هیچ پیششرطی برای دیدار و مذاکره با مقامهای ایرانی ندارد و دوم اینکه در هر زمان و مکانی حاضر به دیدار و مذاکره است که مقامهای ایرانی تعیین بکنند. هیچ شکی نیست که ترامپ آن اطمینان قبلی را برای دیدار با مقامهای ایرانی از دست داده که حالا در یک عقبنشینی آشکار این نکات را پیش کشیده و میخواهد به این نحو به قول دیپلماتها، هویج دیدار را برای طرف ایرانی بیشتر کرده باشد، اما گویا این نحو عقبنشینی و هویج اضافی حتی به مذاق همکاران ترامپ خوش نیامده که برخلاف ادعای ترامپ باز از شرط و شروط واشنگتن میگویند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا، تنها ساعاتی بعد از آن پیشنهاد ترامپ و در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی سیان بی سی امریکا گفت که ملاقات بین سران دو کشور امریکا و ایران تنها در صورتی انجام میشود که «تغییرات اساسی در رفتار» رهبران جمهوری اسلامی دیده شود. گارت مارکیس، سخنگوی شورای امنیت ملی امریکا، با پمپئو همصدا شده و میگوید که ترامپ آماده گفتوگو با تهران است به شرط آنکه این کشور به طور اساسی تغییر کند و تغییرات «محسوس و پایدار» در سیاستهای ایران دیده شود. این نحو اظهارنظر از سوی مقامهای ارشد امریکایی آن هم تنها ساعاتی بعد از آن ادعای ترامپ یا دلالت بر عدم هماهنگی آنها با رئیسجمهورشان دارد که احتمالی بعید است یا اینکه ترامپ در واقع امر قصدی برای مذاکره بیقید و شرط با ایران ندارد. در هر صورت، ارسال این پیامها فقط آن چیزی را تأیید میکند که حتی برخی در داخل امریکا هم به آن معترف هستند که عبارت باشد از نبود حسن نیت در رفتار امریکا. هولی داگرس، عضو اندیشکده شورای آتلانتیک، یکی از تحلیلگران امریکایی معتقد به این موضوع است و میگوید که «ایرانیها به گفتوگو بر اساس احترام متقابل اعتقاد دارند و تاکنون دولت ترامپ ثابت کرده که یک بازیگر غیرقابل اعتماد است و این مسئله با خروج واشنگتن از برجام به اثبات رسیده است.»
این بیاعتمادی به رفتار ترامپ و همکارانش تا حدی پیش رفته که وندی شرمن، معاون سابق وزارت خارجه امریکا، به نحوی ادعای ترامپ برای مذاکرات بیقید و شرط با رهبران ایران را دست انداخته و میگوید که «شاید ترامپ میخواهد این بار عکس یادگاری در تهران آن هم با ارائه جزئیات کم در مورد آن بگیرد؟ واقعاً این طور است؟» شرمن با این لحن تمسخرآمیز به ترامپ یادآور میشود که ادعای او برای مذاکرات بیقید و شرط چیزی نیست که حتی برای امثال او در داخل امریکا هم قابل باور باشد تا چه رسد به طرف ایرانی. او علاوه بر این لحن تمسخرآمیز به نحو جدی این تذکر را به ترامپ میدهد که گمان نکند به واسطه لغو تحریمها و فشارهای اقتصادی میتواند امیدوار به مذاکره با ایرانیها باشد، چون او فهمی از «فرهنگ مقاومت» ایرانیها ندارد. امثال شرمن میدانند که ترامپ بیش از هرچیز مقوله ملاقات و مذاکره با رهبران ایران را از مقوله تبلیغاتی میبیند تا با عکسهای تبلیغاتی و توئیتهای پر از لاف وگزاف بعدی محبوبیت داخلی برای خود ایجاد کند، اما شرمن با تجربهای که از فرهنگ مقاومت ایرانی در سالهای گذشته دارد، میداند که تمام این تصورات ترامپ چیزی جز خیالهای ساخته و پرداخته او نیست. شاید ترامپ از اتفاقات اقتصادی اخیر در خیال خود این تصور را پرورانده که بهترین موقعیت را برای یک دیدار پر سر و صدا و تبلیغاتی با رهبران ایران به دست آورده و میتواند بعد از دیدار با رهبر کرهشمالی و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، این بار با یکی از رهبران ایران دیدار داشته باشد تا کلکسیون تبلیغاتیاش در داخل تکمیل شود. شکی نیست که او به شدت نیاز به این کلکسیون دارد تا از آن برای انتخابات داخلی امریکا در 6 نوامبر استفاده کند به خصوص اینکه عواقب جنگ تعرفهای او با چین و اروپا موقعیت همکاران او را در حزب جمهوریخواه متزلزل کرده تا آن حد که امکان دارد رقبای دموکرات بتوانند در این انتخابات اکثریت یکی از دو مجلس و حتی هر دو را به دست بیاورند. او برای فرار از این چشمانداز است که حالا با عجله از مذاکره بیقید و شرط با ایران میگوید، اما معلوم است که ایران با فرهنگ مقاومت خود به هیچ وجه با این طناب پوسیده او به چاه مذاکره نمیرود تا مجالی بیشتر برای بدعهدی و رفتارهای خلاف قاعده و عرف بینالملل داشته باشد مثل آن رفتاری که با برجام کرد.
یادداشت جوان/ سید رحیم نعمتی
انتهای پیام/