منافع شخصی نمیگذارد کپیرایت را رعایت کنیم/ گوشه رینگ ایستادهایم و به خودمان مشت میزنیم
مجید قیصری با انتقاد از عدم رعایت کپیرایت در ایران میگوید: ما در بازارهای جهانی خودمان، خودمان را تحریم کردهایم. این نیست که دیگران ما را تحریم کرده باشند. این ما هستیم که خودمان را تحریم کردهایم.قوانین را رعایت نمیکنیم چون منافع شخصی داریم.
مجید قیصری نویسنده در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا با اشاره به تلاش بر جهانیشدن ادبیات ایران گفت: سالهاست تمام توجه ما به در نشر بینالملل معطوف به شرکت در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شده است، در حالیکه این نمایشگاه اصلاً جای این نیست که نویسنده بخواهد کارش را معرفی کند، چون معرفیها از پیش انجام شدهاند؛ یعنی فرانکفورت محل به توافق رسیدن است.
وی بزرگترین مانع برای حضور مفید و مثمر ثمر را مسئله کپیرایت دانست و گفت: این مسئلهای است که پیش و پس از انقلاب با آن درگیر بوده و هستیم. ما باید به رسمیت بشناسیم تا به رسمیت شناخته شویم؛ اما متأسفانه در کشورمان هیچ نهادی و حتی مجلس هم نمیخواهد شکلی قانونی به مسئله کپیرایت بدهد و تا زمانی که این موضوع حل نشود، حضور در مجامع و نمایشگاههای بینالمللی یک حرکت منسجم جمعی نیست بلکه بر مبنای تلاشهای انفرادی مدیران خلاق، ناشران و اهالی نشر است.
قیصری افزود: مسئله کپیرایت هم فقط به موضوع کتاب برنمیگردد. اگر این قانون در کشورمان اجرا شود، دیگر رادیو و تلویزیون نمیتواند هر موسیقی یا فیلمی را بهراحتی و بدون پرداخت هزینهاش پخش کند. عمل به کپیرایت نشان میدهد که شما ملتی هستید که به قوانین و حقوق بینالمللی احترام میگذارید. حالا ما چه زمانی میتوانیم در جایی شبیه نمایشگاه فرانکفورت عرضاندام کنیم؟ زمانی که قواعد بازی در زمین این نمایشگاه را به رسمیت بشناسیم. وضعیت فعلی مثل این است که باغبانی کرده و مقداری میوه آماده کرده باشیم تا بفروشیم. ناشران ما مانند دستفروشهای کنار جاده، فقط ایستاده و محصولمان را نشان میدهند و این اصلاً درشان و مقام یک کشور بزرگ مثل ایران نیست که کپیرایت را رعایت نکند و حضورش در مجامع و نمایشگاههای بینالمللی کمتر از حد واقعی نمود داشته باشد، اینیک بازی حرفهای است که ما قواعدش را رعایت نمیکنیم و ناشران ما نیز.
این نویسنده که تجربه چند بار حضور در نمایشگاه فرانکفورت را دارد، درباره این مسئله که در کشور ما دو نگرش درباره کپیرایت وجود دارد، گفت: بله. یکی از این دو نگرش متعلق به نویسندگان یا هنرمندان است که فکر نمیکنم هیچ هنرمندی بخواهد اثرش بدون حق کپیرایت درجایی عرضه شود و بهطور طبیعی این را برای دیگر هنرمندان هم میخواهد، اما نگرش دیگر متعلق به سیاستمداران است که مانع اصلی همین نگرش است. یعنی بزرگترین مانع برای پذیرش کپیرایت و بهتبع آن حضور مؤثر در نمایشگاهی مثل فرانکفورت، افرادی هستند که نمیخواهند در حوزه فرهنگ و هنر، مراودات بینالمللی داشته باشیم.
نویسنده رمان «شماش شامی» در پاسخ به این سؤال که اگر به کنوانسیون برن و قانون کپیرایت بپیوندیم، مشکل ثمربخشی حضور در فرانکفورت حل میشود؟ گفت: نمایشگاه فرانکفورت فقط یکی از نمایشگاههای بینالمللی کتاب است. مسکو، تونس، چین، پاریس، بلگراد و ... هم از دیگر نمایشگاههایی هستند که ایران میخواهد در آنها حضورداشته باشد. ناشران ما، متن را رها کردهاند و به حاشیه رو آوردهاند تا شاید کمکاری و حضور تزئینی آنها جبران شود. مشکل اینجاست که در این زمینه، ما خودمان، خودمان را تحریم کردهایم. این نیست که دیگران ما را تحریم کرده باشند. این ما هستیم که خودمان را تحریم کردهایم. این ما هستیم که نمیخواهیم قوانین را رعایت کنیم چون منافع شخصی داریم. این شبیه یک توافق نانوشته بهنظر میرسد.
وی تصریح کرد: یکی از آثار من را در رادیو خوانده و تولید کردهاند. در قالب قسمتهای زیاد هم پخش شد، اما نویسنده نمیتواند به نهاد یا ارگانی شکایت ببرد. اگر ما به قانون کپیرایت پایبند بودیم، وکیل من میتوانست حقم را بگیرد، این رویکرد غیرحرفهای که در پیشگرفتهایم، ناچارمان میکند که امسال نه ولی درنهایت چند سال دیگر وارد این قانون بشویم و این از بیتدبیری مسئولان ماست که حتماً باید بهجایی برسیم که نه راه پس داریم نه راه پیش و درنهایت بهزور قانونی را بپذیریم.
وی درباره تجربیاتش از حضور در نمایشگاه فرانکفورت گفت: تا جایی که من دیدهام، فضای این نمایشگاه، فضای تجاری است. اما فضای ذهنی ما به سمت رویدادهای دیگری رفته که نویسندهها بیایند و جلسه داشته باشند. درحالیکه اینطور نیست. شاید بهصورت جستهگریخته نویسندگان در این نمایشگاه برنامه سخنرانی یا جشن امضا داشته باشند اما بهانه اصلی برپایی این نمایشگاه، حضور نویسندهها نیست. هر ناشر، با نمایندههای زیادی که به زبانهای مختلف دارد در این نمایشگاه حضور دارد.
قیصری گفت: ناشران حاضر ماهها پیش از نمایشگاه قرار ملاقات خود را با ناشرهای دیگر تنظیم کردهاند و زمان برپایی نمایشگاه، پشت میزشان نشسته و قراردادهای همکاریشان را امضا میکنند. یعنی فقط مسائل و موضوعاتی کاری است که آنجا مطرح است. مثلاً نشر افق به غرفه نشر پنگوئن رفته و 5 قرارداد امضا میکند. بعد به غرفه ناشران دیگر میرود و درمجموع 50 قرارداد امضا میکند. این نمایشگاه اصلاً جای این نیست که نویسنده بخواهد کارش را معرفی کند چون معرفیها از پیش انجامشدهاند؛ یعنی فرانکفورت جای بساط پهن کردن ناشران و تشکلهای ما نیست؛ بلکه محل به توافق رسیدن آنها با همتایان است. این نمایشگاه محل دیدار نویسندگان نیست بلکه محل عرضه و تبادل محصولات است. غرفه ملی ایران بهترین فضا برای استفاده از چنین امکانی است.
این داستاننویس در ادامه گفت: فضای نمایشگاه مورد اشاره، همانطور که گفتم کاملاً اقتصادی است. وقتی شما برای امضای 5 قرارداد میروید، شرایط طوری پیش میرود که 10 قرارداد دیگر هم امضا میکنید. همهچیز در این نمایشگاه از پیش حسابشده و منظم است. اما متأسفانه با عدم پذیرش قانون کپیرایت، ناشران و تشکلهای ما فعلاً حضور فیزیکی به هم رسانده و محصولات خود را معرفی میکنند اما در جهت فروششان طبق قاعده و قانون زمین این بازی، قدمی برنمیدارند. البته این قدم باید توسط مسئولان تصمیمگیرنده و قانونگذار برداشته شود و سپس مجری غرفه آن را اجرا کند.
قیصری گفت: اینطور هم نیست که خارجیها خواهان کار با ما نباشند و آثارمان را دوست نداشته باشند. آنها هم مشتاق تبادل و همکاری هستند اما خب وقتی میبینند که ما هیچ قانونی را رعایت نمیکنیم، منصرف میشوند. این همکاری میتواند با پذیرش کپیرایت شکل بگیرد اما ما خودمان، خودمان را گوشه رینگ گذاشته و با پناه بردن به حواشی، به خودمان مشت میزنیم. قانونگذار ماست که باید این مسئله را حل کند. ماجرای ما و کپیرایت مثل این میماند که به باغی بروی و میوهاش را بیاجازه بچینی اما وقتی میخواهند به باغ تو بیایند و میوهات را بچینند، با چوب آنها را بزنی! درمجموع رویکرد ما در قبال کپیرایت یک رفتار کاملاً خلاف شرع و غیراخلاقی است. من نویسنده چطور راضی میشوم که کسی کار من را ترجمه کند و از آن نفع مادی ببرد و حق من را نپردازد؟ راهگشای این ماجرا، حدیث پیامبر اکرم (ص) است که میگوید: آنچه را که بر خود نمیپسندی برای دیگران نیز نپسند.
انتهای پیام/