یادداشت تسنیم| استاد سید عبدالله نوری؛ از زاویهای دیگر
سیدعبدالله نوری کسی است که در زمان خفقان شدید کمونیستها با یک رژیم کاملا مجهز و ابرقدرت جهانی (شوروی) مبارزه و پیکار میکرد و سخن از استقلال تاجیکستان به میان میآورد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، سیدیونس استروشنی فعال سیاسی تاجیک و از چهرههای نزدیک به مرحوم سیدعبدالله نوری به مناسبت دوازدهمین سالگرد فوت این رهبر سیاسیِ اسلامگرای تاجیک، یادداشتی را به نگارش در آورده که در ادامه میخوانید. سیدعبدالله نوری رهبر فقید حزب نهضت اسلامی تاجیکستان، و از روحانیون برجسته تاجیک بود که نمایندگی اتحاد نیروهای اپوزوسیون در مذاکرات صلح تاجیکستان را نیز برعهده داشت.
مرحوم استاد سید عبدالله نوری، هنوز در جامعۀ تاجیکستان – تا چه رسد در جهان اسلام - به طور شایسته و سزاوار، شناخته شده نیست. بیشتر افرادی که ادعا دارند او را میشناسند، تنها با سید عبدالله نوریِ سالهای 1997 تا 2006 آشنایی دارند، و یا حداقل، با نوری سالهای 1992 تا اواخر عمرش. اما کسانی که با نوریِ سالهای 1973 تا اوایل فروپاشی شوروی از نزدیک آشنا هستند، بسیار اندک و انگشتشمارند. یعنی استاد نوریِ این سالها، ناشناخته مانده، در حالی که به نظرم، شناخت شخصیت وی، بدون در نظر گرفتن زندگی و فعالیتهای مرحوم در خلال این سالها (یعنی از 1973 تا زمان فروپاشی شوروی)، امکانپذیر نیست.
به سخن دیگر، کسانی که در سالهای 1997 به بعد، اطراف او جمع شده بودند، بیشتر آنها در اطراف مردی گرد آمده بودند که به عنوان یک سیاستمدار و کسی که میتواند فردی را برای تصدی سمتی در یک وزارتخانه معرفی کند، مطرح بود، نه کسی که سالها از عمر خود را در راه مبارزه سپری کرده و سختیها و دشواریهای زیادی را پشت سر گذارده است. ازاینرو برای این افراد، اساساً مفاهیمی چون: مبارزه، آزادیخواهی، زندان و... مفاهیمی غیرمأنوس بود؛ و به همین جهت است که با درگذشت مرحوم، این افراد یا کلاً گم و گور شدند و یا احیاناً در برابر حزب تأسیس کردۀ استاد قد علم کردند. اما کسانی که از اول با او بودند و او را خوب میشناسند، در حال حاضر، یا در زندانند و بعضی هم در مهاجرت.
حال، به صورت خیلی مختصر میخواهم از استاد نوریِ آن سالها بنویسم. استادِ آن سالها، کسی است که در زمان خفقان شدید کمونیستها که حتی به خواب هم به چشم کسی نمیآمد، با یک رژیم و نظام سر تا پا مجهز و از ابرقدرتهای آن روز (یعنی اتهاد جماهیر شوروی) مبارزه و پیکار میکرد و سخن از استقلال تاجیکستان به میان میآورد. به همراه چند جوان هماندیش و شاگردانش، جمع میشود و تصمیم میگیرد حزبی را تأسیس کند که یکی از اهداف این حزب، مبارزه با این رژیم است. در ابتدای کار، او و شاگردانش، به روشنگری میپردازند؛ با صبر، حوصله، برنامهریزی و طرحهای کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت. اینکه بعضیها میگویند، نهضت اسلامی در واقع جزئی از نهضت اسلامی اتحاد جماهیر شوروی است، درست نیست. نهضت اسلامی اتحاد جماهیر شوروی که در اواخر شوروی در آستاراخان روسیه تأسیس شده بود، در واقع با تلاش و همت جوانان آزادیخواه تاجیک به وجود آمده بود؛ تاجیکهایی که حدود 15 سال تجربۀ مبارزه و فعالیت داشتند. در واقع اینها شاگردان استاد سیدعبدالله نوری بودند که در تأسیس آن سهم بزرگی داشتند. به همین خاطر است که به محض فروپاشی شوروی، نهضت اسلامی به کار خود در داخل تاجیکستان ادامه داد.
نخبگان سیاسی جامعۀ تاجیکستان که تازه در سالهای 1990 و 1992 با نهضت اسلامی آشنا شدند، در واقع با حزبی آشنا شدند که حدود 17 سال تجربۀ مبارزه و فعالیت در کارنامۀ خود داشت و به حدی از پختگی رسیده بود که میتوانست اختیار هدایت کشور را از نظر سیاسی به دست بگیرد. یعنی، نهضت اسلامی در سالهای 1991 و 1992، یک گروه تازه تاسیس نبود، بلکه گروهی بود کاملاً «رسیده». از این رو، به محض فروپاشی شوروی، در واقع این نهضت اسلامی بود که توانست همه را بسیج کند و حتی احزاب دموکرات و سایر احزاب را نیز با خود همراه سازد.
و این نکته را هم لازم است اینجا یادآور شوم که نهضت اسلامی و احزاب و گروههای همراه آن، هرگز خواهان جنگ نبودند. یعنی، بعد از فروپاشی شوروی و در اغازهای استقلال تاجیکستان، جنگ بر نهضت تحمیل شد. کسانی که علیه نهضت اسلامی برخاستند و جنگ را بر وی تحمیل کردند، در واقع کسانی بودند که نمیخواستند تاجیکستان مستقل باشد، بلکه در تلاش بودند تا اتحاد جماهیر شوروی احیا شده و تاجیکستان نیز جزئی از آن باشد. تاریخ این را نباید فراموش کند، و البته فراموش هم نخواهد کرد. لذا، اینکه گفته میشود، جنگ از بیرون تحمیل شده، یک حرف دروغ و تحریف تاریخ است. بلی، از بیرون، روسیه و بعضی از کشورهای همسایه، مخالفان نهضت اسلامی و کلاً احزاب همراه آن را کمک کردند، تا ضمن کُشت و کُشتار، نهضت اسلامی را از تاجیکستان بیرون برانند. این واقعیت است.
استاد نوری سالهای 1973 تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در واقع فردی است که برای استقلال تاجیکستان، برای آزادی آن از اتحاد جماهیر شوروی و بازیابی عزت کشور، پای بر عرصۀ مبارزه و پیکار گذاشته است. او در این راه، سختیها و دشواریهای بسیار را از سر گذارانده است؛ از تعقیبها، زندانها، تهمتها و اتهامات گاهی به «ارتجاع» و گاهی به «وطنفروشی» (وطن یعنی اتحاد جماهیر شوروی) و غیره، ولی استاد از همۀ آنها عبور کرد و به هدفش رسید که جز استقلال تاجیکستان و آزادی آن نبود. اما در این میان، عدهای موجسواری کرده و تمام آن دستاوردها را به نام خود ثبت نمودند و امروزه خود را به عنوان «ناجی» تاجیکستان معرفی میکنند؛ افرادی که در اصل، یکی از مخالفان سرسخت استقلال تاجیکستان بودند.
انتهای پیام/