قوانین دست و پا گیر سر راه «دیپلماسی اقتصادی» وجود دارد
سخنگوی اسبق وزارت خارجه گفت: یکسری قوانین دست و پا گیر داریم که تاثیر منفی روی انگیزه کسانی می گذارد که می خواهند در کشور ما سرمایه گذاری کنند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، نظام جهانی امروز شاهد یکجانبه گرایی های آمریکا و به ویژه دولت ترامپ در عرصه سیاست خارجی افسار گسیخته آن کشور است و متاسفانه هزینه اتخاذ سیاست های غیرعقلانی، ماجراجویانه و خارج از عُرف این فرد را علاوه بر مردم آمریکا، کشورهای دیگر جهان هم می پردازند.
در این شرایط، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از قدرت های تاثیرگذار و پر نفوذ منطقه ای، ویژگی های خاصی خودش را دارد و باید برنامه ای مشخص و تنظیم شده در جهت تامین حداکثر منافع ملی در نظام پیچیده و غیرقابل پیش بینی بین الملل، وجود داشته باشد. به منظور بررسی هر چه بهتر و بیشتر اصول کلان سیاست خارجی کشور و وضعیت امروز ایران در عرصه بین الملل به خصوص در موضوع آینده برجام به سراغ سید محمدعلی حسینی سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه رفتیم تا با پرسش و پاسخ هایی در این رابطه به گفتگو بپردازیم.
حسینی در ابتدای این گفتگو اظهارداشت: آن چیزی که در حوزه سیاست خارجی بیشتر مورد توجه قرار می گیرد آن است که حتما یک تعامل سازنده با جهان را بر اساس عزت، حکمت و مصلحت دنبال می کند و متولی اصلی این امر هم طبعا وزارت امور خارجه است.
وی در خصوص دیپلماسی اقتصادی به عنوان یکی از اهداف و وظایف وزارت خارجه گفت: وقتی دیپلماسی اقتصادی مطرح می شود، این موضوع با تاکید بر اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی است و البته بر اساس سند چشم انداز 20 ساله که از اسناد بالادستی به حساب می آید و بایدتوجه داشته باشیم که در موضوع سیاست اقتصاد مقاومتی یکی از ارکان اصلی که روی آن تکیه می شود موضوع درون زا بودن اقتصاد است و آنجا که مربوط به برون گرا بودن می شود وزارت خارجه می تواند ورود پیدا کند.
معاون اسبق بین الملل وزارت امور خارجه افزود: به اعتقاد من متمرکز شدن معاونت دیپلماسی اقتصادی در وزارت امور خارجه امر مناسب و پسندیده ای بوده و از طرفی نیاز به هماهنگی هر چه بیشتر میان معاونت سیاسی و اقتصادی این وزارت خانه احساس می شود.
حسینی با اشاره به برخی از چالش های داخلی و بین المللی دستگاه دیپلماسی در پیشبرد سیاست های دیپلماسی اقتصادی بیان کرد: یکسری قوانین دست و پا گیر در داخل کشور داریم که اینها تاثیر منفی روی انگیزه کسانی که مایل هستند با ایران همکاری داشته و در کشور ما سرمایه گذاری کنند، دارد و همچنین باید اضافه کرد که از جمله چالش های پیش روی دیپلماسی اقتصادی فقدان ضمانت های لازم به طرف های خارجی، رانت خواری، ویژه خواری و فساد اقتصادی است که در داخل کشور شدیدا با آن مواجه هستیم است.
وی درباره فضاسازی های آمریکا و دیگر دشمنان ایران علیه ایران در قالب پروژه ایران هراسی و نقش سفرای ایران در مقابله با آن، تصریح کرد: با توجه به فضای سنگین تبلیغاتی در نظام بین الملل در راستای پروژه ایران هراسی و اقداماتی که آمریکا در خصوص تحریم های ایران و مانع تراشی بر سر راه ما در قبال همکاری با دیگران دارد، سفرای ما می توانند با رایزنی با شرکت ها و طرف های خارجی شرایط را جهت ایجاد همکاری بهتر و کاهش مشکلات طرف های خارجی همکار با ایران فراهم آورند.
سفیر اسبق ایران در ایتالیا در ادامه گفتگو خود با مهر با بیان اینکه ممکن است کسانی در کشورهای مختلف جهان باشند که از ظرفیت ها و توانمندی های ایران خبر نداشته باشد یا کسانی باشند که مطلع باشند اما راه دسترسی به ایران و موسسات اقتصادی ایران را ندانند، گفت: در اینجا وظیفه سفارتخانه های ما این است که بتوانند به عنوان حلقه وصل دو طرف ایفای نقش کنند.
حسینی در خصوص یکی دیگر از محورهای مورد اشاره رهبری در حوزه سیاست خارجی مبنی بر رعایت دیپلماسی ایدئولوژیک، گفت: به اعتقاد من سیاست خارجی ایران که مبتنی بر قانون اساسی است، با دیپلماسی ایدئولوژیک و سیاست خارجی انقلابی هیچ تفاوتی ندارد، یعنی همه این اصطلاحات یکی هستند اما بر حسب ضرورت و ذهنیتی که برخی مطرح می کنند در شرایط مختلف مورد استفاده قرار می گیرند.
وی در این خصوص افزود: دیپلماسی ایدئولوژیک اصولی دارد، از جمله حاکمیت عقل و منطق در تمامی تصمیمات اتخاذ شده در حوزه سیاست خارجی، پایبندی به تعهدات و اعتقادات مذهبی که هویت ما از آن سرچشمه گرفته و عزت فردی، اجتماعی و منزلت ما وابسته به آن است.
سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه با بیان اینکه ما از اساس مخالف سلطه گری و سلطه پذیری هستیم بیان کرد: از طرف دیگر، ما به دنبال هر نوع همکاری هدفمند، معقول و متوازن هم با شرق و هم با غرب جهان هستیم و هیچ مانعی جز دو سه مورد استثنا نداریم و این به منزله رعایت دیپلماسی متوازن است.
حسینی در ادامه گفتگو با مهر با اشاره به اهمیت و برخی مصادیق دیپلماسی عمومی در جهان امروز، تاکید کرد: یکی از مصادیق کاربرد دیپلماسی عمومی مقابله با چالش ها و مشکلاتی است که شما در فضای بین المللی با آن مواجه هستید به طور مثال امروز ما با مسائلی چون ایران هراسی، شیعه هراسی و انحراف و تضعیف ارزش ها و باورهای ملی و مذهبی خود توسط دشمنان مواجه هستیم.
وی در پایان به موضوع برجام هم اشاره ای کرد و وضعیت ایران با دیگر اعضای باقی مانده در توافق به خصوص با اروپایی ها را اینگونه توصیف کرد: آنچه که جمهوری اسلامی به طرف های دیگر برجام مطرح کرده هم شدنی است و هم منطقی، البته مهمتر از همه اینکه خواسته های ما در چارچوب برجام مطرح شده و نه چیزی فراتر از آن.
سفیر اسبق ایران در ایتالیا در خاتمه این گفتگو بیان کرد: به اعتقاد من اروپایی ها به اندازه کافی هوشمند و خلاق هستند که بتوانند راهکارهای مناسب جهت خروج از وضعیت فعلی را پیدا کنند و پاسخگوی درخواست های به حق و منطقی ایران باشند، به تعبیری دیگر راه نجات برجام برای اروپایی ها بسته نیست.
متن کامل گفتگو با سید محمد علی حسینی را در زیر می خوانید:
* با توجه به اهمیت دیپلماسی اقتصادی به عنوان یکی از دو ابر اولویت وزارت امور خارجه، به نظر شما محدودیت های پیش روی دستگاه دیپلماسی جهت اجرای «دیپلماسی اقتصادی» چیست؟
در این خصوص چند نکته را اشاره می کنم، یکی اینکه وقتی دیپلماسی اقتصادی مطرح می شود، این موضوع با تاکید بر اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی است و البته بر اساس سند چشم انداز 20 ساله که از اسناد بالادستی به حساب می آید و شامل چهار برنامه پنج ساله توسعه است، ویژگی هایی را برای جامعه ایرانی مشخص کرده که پیشرفت در حوزه های مختلف اقتصادی و رسیدن به جایگاه ممتازی در منطقه از جمله اهداف آن است.
آن چیزی که در حوزه سیاست خارجی بیشتر مورد توجه قرار می گیرد آن است که حتما یک تعامل سازنده با جهان را بر اساس عزت، حکمت و مصلحت دنبال می کند و متولی اصلی این امر هم طبعا وزارت امور خارجه است، یکی دیگر از موضوعاتی که بحث سیاست خارجی را مورد توجه قرار می دهد ارتقا جایگاه جهانی کشور در حوزه اقتصادی است.
در موضوع سیاست اقتصاد مقاومتی یکی از ارکان اصلی که روی آن تکیه می شود موضوع درون زا بودن اقتصاد است و آنجا که مربوط به برون گرا بودن می شود وزارت خارجه می تواند ورود پیدا کند
موضوعاتی از قبیل جذب سرمایه گذاری، افزایش تولید، صادرات، اقداماتی در حوزه دانش بنیان و دیگر موارد همگی در فرآیندی که طی می شود توسعه و پیشرفت اقتصادی و رفاه عمومی را به دنبال خواهد داشت و همچنین استفاده از ظرفیت سازمان های بین المللی هم از جمله محورهای عمده ای است که دستگاه سیاست خارجی با آن درگیر است.
نسبت به مجموعه اهداف اقتصاد مقاومتی که در سند چشم انداز مطرح می شود، وزارت امور خارجه در حقیقت دو نقش محوری بر عهده دارد که یکی زمینه سازی و رایزنی برای معرفی و شناساندن ظرفیت های کشور به طرف های خارجی است که در حقیقت وزارت خارجه با استفاده از ظرفیت های خوبی که در خارج از کشور دارد می تواند این موضوع را پیگیری و اجرایی کند تا زمینه برای فعالیت های اقتصادی نهادهای مرتبط اقتصادی داخل با خارج از کشور فراهم شود.
نقش دومی که وزارت خارجه می تواند در این زمینه ایفا کند، نقش هماهنگ کننده و پیش برنده میان نهادهای داخلی و متولیان خارجی است. آنچه مورد تاکید است اینکه بعضا برخی از مسئولین و یا برخی محافل رسانه ای چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی صحبت هایی را مطرح می کنند گویی ورود وزارت خارجه به موضوع اقتصاد با توجه به اجرای دیپلماسی اقتصادی به معنای این است که این وزارتخانه قرار است همه مشکلات اقتصادی کشور را به خصوص در شرایط اخیری که در آن قرار داریم حل و فصل کند.
توجه داشته باشیم که در موضوع سیاست اقتصاد مقاومتی یکی از ارکان اصلی که روی آن تکیه می شود موضوع درون زا بودن اقتصاد است و آنجا که مربوط به برون گرا بودن می شود وزارت خارجه می تواند ورود پیدا کند، اما تکیه اصلی در اقتصاد مقاومتی بر رکن درون زا بودن است که این جزو وظایف ذاتی نهادها و سازمان های داخلی است که آنها باید پیگیر این مساله باشند.
سفارتخانهها در زمینه دیپلماسی اقتصادی می توانند برنامه های مشخصی را از جمله برگزاری سمینارهای مختلف با حضور تجار، سرمایه گذاران، اصحاب صنعت و تجارت و اشخاص تاثیرگذار در حوزه اقتصادی داشته باشند
وزارت خارجه قرار نیست در موضوعاتی دخالت کند که ذاتا نه جزو وظیفه او است و نه توانایی انجام آن را دارد چرا که ورود وزارت خارجه به هر یک از موضوعات اقتصادی کشور به منزله دخالت این وزارتخانه در امور دیگر سازمان ها و متولیان داخل کشور به حساب می آید لذا در اینجا موضوع دیپلماسی اقتصادی شکل می گیرد به این معنا که ما بتوانیم از ظرفیت های دستگاه دیپلماسی کشور بهترین استفاده را در جهت تامین منافع اقتصادی داشته باشیم.
یکی از ظرفیت هایی که وزارت خارجه از آن برخوردار است و می تواند از آن استفاده کند نمایندگی های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور هستند که می توانند ظرفیت ها و امکانات کشور را به طرف های خارجی معرفی کنند که این اقدام می تواند با هماهنگی سایر دستگاه های ذیربط هم انجام شود و در راستای آن سفارتخانه ها برنامه های مشخصی را از جمله برگزاری سمینارهای مختلف با حضور تجار، سرمایه گذاران، اصحاب صنعت و تجارت و اشخاص تاثیرگذار در حوزه اقتصادی داشته باشند.
بنابراین یکی از مهمترین وظایف سفارتخانه های ما انجام همین کار است که با معرفی ظرفیت های ایران فرصت های زیادی را در حوزه اقتصادی برای کشور فراهم آورند.
* به موضوع سفارتخانه ها اشاره کردید، اخیرا سمینار سفرا برگزار شد و روسای نمایندگی های خارج از کشور ما با مقامات عالی رتبه کشور دیدارها مختلفی را داشتند، به نظر شما این سمینار توانسته است در جهت پیشبرد دیپلماسی اقتصادی موثر باشد؟
سمینارهای سفرا معمولا به صورت سالانه یا هر دو سال یک بار برگزار می شود که فرصت خوبی است جهت گردهمایی سفرا که هم در میان خودشان یک تبادل نظری باشد و هم اینکه با توجه به برنامه های در نظر گرفته شده در این سمینارها آخرین تحولات منطقه ای و بین المللی مورد بررسی سفرای ما قرار می گیرد و به همین ترتیب مسائل روز مورد بحث واقع می شود و هر یک از سفرا می تواند به ارائه دیدگاه و تحلیل خود در خصوص آن موضوع بپردازد.
در بحث برگزاری سمینار سفرا حائز اهمیت است ارتباط بخش خصوصی با شخص سفیر است که می تواند منجر به همکاری های بهتر و بیشتر بخش خصوصی با نمایندگی های ما در خارج از کشور و سپس شرکت ها و موسسات اقتصادی در خارج از کشور شود
دیداری که سفرا در این سمینار با رهبری معظم انقلاب دارند و رهنمودهایی که از ایشان دریافت می کنند و از طرفی در دیدارهای خود با شخص رئیس جمهور، سران قوا و دیگر مسئولین نظام دارند فرصتی را در اختیار سفرا قرار می دهد که سالی یک مرتبه و یا هر دو سال یک بار از نزدیک به بیان مشکلات و بررسی شرایط موجود و آینده بپردازند و بدون واسطه از مسئولین و مقامات کشور مشکلات و راهکارهای برون رفت از آن را بشنوند.
یکی از آن نکته هایی که در بحث برگزاری سمینار سفرا حائز اهمیت است ارتباط بخش خصوصی با شخص سفیر است که می تواند منجر به همکاری های بهتر و بیشتر بخش خصوصی با نمایندگی های ما در خارج از کشور و سپس شرکت ها و موسسات اقتصادی در خارج از کشور شود.
* در این چارچوب وظیفه سفرا و سفارت خانه های ما چیست؟
ممکن است کسانی در کشورهای مختلف جهان باشند که از ظرفیت ها و توانمندی های ایران خبر نداشته باشد و یا کسانی باشند که مطلع باشند اما راه دسترسی به ایران و موسسات اقتصادی ایران را ندانند که در اینجا وظیفه سفارتخانه های ما است که بتوانند به عنوان حلقه وصل دو طرف ایفای نقش کرده و از طرفی هستند شرکت ها و کسانی که با ایران سال هاست همکاری می کنند اما بنا به شرایط دچار برخی مشکلات شده اند که در اینجا هم سفارتخانه ها وظیفه دارند پیگیر حل و فصل مشکلات آنها باشند.
نقش ایرانیان خارج از کشور را هم باید در نظر گرفت و نقش و سهم آنها را در بهبود وضعیت اقتصاد کشور موثر است
با توجه به فضای سنگین تبلیغاتی در نظام بین الملل در راستای پروژه ایران هراسی و اقداماتی که آمریکا در خصوص تحریم های ایران و مانع تراشی بر سر راه ما در قبال همکاری با دیگران دارد، سفرای ما می توانند با رایزنی با شرکت ها و طرف های خارجی شرایط را جهت ایجاد همکاری بهتر و کاهش مشکلات طرف های خارجی همکار با ایران فراهم آورند. بنابراین در هر سه مرحله ای که بیان شد سفرای ما می توانند نقش تعیین کننده ای داشته باشند.
بیش از هر عاملی ارتباط نزدیک سفرای ما با طرف های خارجی همکار با ایران شامل تجار، سرمایه گذاران، کارآفرینان و کلیه کسانی که می توانند در کشورهای مختلف دنیا با ایران همکاری داشته باشند، در راستای افزایش تعاملات اقتصادی ما با دیگر کشورها موثر است.
در کنار این موضوع نقش ایرانیان خارج از کشور را هم باید در نظر گرفت و نقش و سهم آنها را در بهبود وضعیت اقتصاد کشور لحاظ کرد و شرایطی را فراهم آورد که آنها بتوانند در حل بسیاری از گره هایی که وجود دارد چه به لحاظ فکری و چه به لحاظ عملیاتی به کشور کمک کنند.
* به نظر شما تغییر ساختار در وزارت خارجه و تاسیس «معاونت دیپلماسی اقتصادی» تا چه اندازه می تواند در راستای پیشبرد اهداف اقتصادی کشور موثر باشد؟
اینکه وزارت خارجه در حوزه اقتصاد فعال باشد قطعا یک ضرورت است و اینکه معاونتی در آن وزارتخانه در قالب اقتصادی شکل بگیرد این می تواند سلایق و نظرات مختلف، موافق و مخالف افراد را در پی داشته باشد.
وقتی شما بخواهید مجموعه فعالیت های اقتصادی وزارت خارجه را در کلیه دستگاه های داخل آن وزارتخانه، ادارات کل و سایر نمایندگی های ایران در خارج از کشور کنترل و نظارت کنید قطعا نیازمند یک معاونت هستید که بتواند کلیه امور را در این حوزه مدیریت کند.
بدون وجود یک معاونت که به طور تخصصی بخواهد امور اقتصادی را در وزارت خارجه مدیریت کند، کسی احساس وظیفه نمی کند، به این تعبیر که تقسیم وظایف در ادارات کل و دستگاه های مرتبط با وزارت خارجه به خوبی صورت نمی گیرد و موازی کاری هایی را خواهیم داشت.
برخی بر این باور هستند که اداره امور اقتصادی وزارت خارجه هم می توانست زیر مجموعه معاونت سیاسی و اداره کل های آن انجام شود اما این ساختاری که امروز در این وزارتخانه شکل گرفته و معاونتی که ایجاد شده می تواند به اعتقاد من امور اقتصادی دستگاه دیپلماسی را سازماندهی کند.
بنابراین به اعتقاد من متمرکز شدن این معاونت در دستگاه دیپلماسی امر مناسب و پسندیده ای بوده و از طرفی نیاز به هماهنگی هر چه بیشتر میان معاونت سیاسی و اقتصادی وزارت خارجه احساس می شود به این دلیل که، هر اندازه این دو معاونت با یکدیگر همکاری و نزدیکی بیشتری داشته باشند احتمال موفقیت هم بیشتر می شود.
*به نظر شما معاونت اقتصادی وزارت خارجه توانسته کارنامه قابل قبولی داشته باشد؟
آقای انصاری یکی از سفرای باتجربه ما هستند که در روسیه، انگلیس و هند خدمات مناسب و شایسته ای داشتند و در حوزه سیاسی و اقتصادی ایشان از جمله سفرای موفق کشور به حساب می آیند، بنابراین یکی از بهترین انتخاب ها برای این سمت هستند. من معتقدم اگر سطح همکاری های داخلی با معاونت اقتصادی وزارت خارجه افزایش پیدا کند قطعا می توان نتایج بهتری را در این خصوص شاهد بود اما به موازات این موضوع باید توجه کرد که سطح توقعات از اقدامات اقتصادی وزارت خارجه فراتر از آنچه در توان دستگاه دیپلماسی است، نباشد.
* با توجه به شرایط داخلی و خارجی کشور، «چالش های دیپلماسی اقتصادی» را شامل چه مواردی می بینید؟
یکسری قوانین دست و پا گیر در داخل کشور داریم که اینها تاثیر منفی روی انگیزه کسانی که مایل هستند با ایران همکاری داشته و در کشور ما سرمایه گذاری کنند، دارد. مخصوصا زمانی که آنها وارد کشور شوند و احساس کنند قوانین اجازه نمی دهد آنها به راحتی به فعالیت اقتصادی خود بپردازند.
فقدان ضمانت های لازم به طرف های خارجی یکی دیگر از چالش های پیش روی دیپلماسی اقتصادی است
فقدان ضمانت های لازم به طرف های خارجی یکی دیگر از چالش های پیش روی دیپلماسی اقتصادی است البته اخیرا ضمانت های خوبی به تجار و سرمایه گذاران خارجی در خصوص اصل و سود سرمایه آنها داده می شود، منتهی این نیز باید به نحوی باشد که طرف خارجی روان بودن اجرای این قوانین را کاملا احساس کند که اگر این اتفاق بیفتد سفرای ما هم با دست بازتری می توانند از مشوق های بهتر جهت ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاران خارجی استفاده کنند.
یکی دیگر از چالش های دیپلماسی اقتصادی موضوع رانت خواری، ویژه خواری و فساد اقتصادی است که در داخل کشور هم شدیدا با آن مواجه هستیم. همچنین در حوزه بین الملل هم مجموعه تلاش هایی که دشمنان ما از جمله صهیونیست ها و آمریکایی ها در کنار ایادی منطقه خود علیه ایران به کار گرفته اند و به دنبال تقویت ایران هراسی در منطقه و جهان هستند و این کار را با تشدید تحریم ها، فشارها و جریمه های سنگینی که نسبت به شرکت های خارجی که با ایران همکاری می کنند انجام می دهند، همگی می تواند به عنوان چالش هایی برای پیشبرد سیاست دیپلماسی اقتصادی ما به حساب آید.
به نظر من آن قسمت از چالش ها و مشکلاتی که می توانیم در داخل کشور کنترل کنیم را باید حل کنیم، به این معنا که تاثیرگذاری بر آنها دست خودمان است، در نتیجه می تواند ما را با چالش ها و شرایط دشوار کمتری مواجه سازد و در نهایت مسائل و مشکلات بین المللی باقی می ماند که آن نیز راهکارها و متولیان خاص خود را دارد.
* تاکید مجدد رهبر انقلاب انقلاب در خصوص رعایت «دیپلماسی متوازن» خطاب به سفرا و مسئولین دستگاه سیاست خارجی را چگونه ارزیابی می کنید؟
دیپلماسی متوازن به این معناست که ما می خواهیم با تمام نقاط جهان ارتباط داشته باشیم و البته مشابه این رهنمود را رهبری در چند دوره قبل هم مورد تأکید قرار داده بودند که این به معنای آن است که ما باید سرمایه دیپلماسی و سیاست خارجی خود را در همه جای دنیا متوازن تقسیم کنیم.
وزارت خارجه در تلاش است که برای مناطق مختلف جهان طراحی های خاصی را داشته باشد و این موضوع هم بر اساس این نکته است که ظرفیت ها و امکانات موجود در جهان در یک نقطه متمرکز نشده است.
در قاره های مختلف در مناطق مختلف جهان ما شاهد ظرفیت ها، امکانات و توانمندی های خاص آن مناطق هستیم که با برخورداری از برنامه و نقشه راهی صحیح می توان از تمام آن ظرفیت ها در راستای تأمین منافع ملی بهره برد و عدم رعایت این اصل که در قالب دیپلماسی متوازن قرار می گیرد کاری غیر عقلانی است و هیچ فرد عاقلی چنین چیزی را نمی پسندد.
گاهی اوقات برای برخی از دوستان از ظرفیت ها و توانمندی هایی که در آفریقا وجود دارد مثال می زنم، شما ببینید چه تصویری را از آفریقا به ما نشان می دهند، تصویری سراسر از مشکلات مردم، فقر، بیماری و زندگی سیاهی که مردم افریقا از آن برخوردارند و اینها باعث می شود که انگیزه ها نه تنها کاهش پیدا کند بلکه کور می شود.
ما خواهان تعامل سازنده و مناسب با همه کشورها به جز رژیم صهیونیستی که از اساس مشروعیت آن را قبول نداریم و آمریکا که بنا به سیاست های خصمانه خود طی 40 سال اخیر نسبت به ما داشته، هستیم
اما زمانی که شما به آفریقا می روید می بینید که شرکت های بزرگ اقتصادی که در آنجا حضور دارند با یکدیگر رقابت سنگینی هم دارند، کشورهای مطرح اقتصادی چون چین، فرانسه، آمریکا و سایر کشورهای اروپایی حاضر در اتحادیه اروپا، همچنین برخی کشورهای عربی و آسیایی و این نشان دهنده اهمیت آفریقا برای این کشورها است.
از طرفی سفارت خانه های بزرگ و پر امکاناتی که برخی از این کشورها در آفریقا ساخته اند علیرغم فضا و شرایط سختی که در آفریقا وجود دارد، همه و همه به دلیل سرشار بودن و پایان ناپذیر بودن امکانات و ظرفیت های افریقاست.
بنابراین ما باید تقویت روابط خود را با حوزه های مختلف جهان تنظیم کنیم چرا که خواهان تعامل سازنده و مناسب با همه کشورها به جز رژیم صهیونیستی که از اساس مشروعیت آن را قبول نداریم و آمریکا که بنا به سیاست های خصمانه خود طی 40 سال اخیر نسبت به ما داشته، هستیم.
ما هیچ محدودیتی در ارتباط با هیچ کشور اروپایی نداریم، برخی بنا به تحلیل اشتباهی که از شعار «نه شرقی، نه غربی» دارند این موضوع را مرتبط با نزدیکی ما به اروپا می بینند و برای همین آن را نهی می کنند در حالی که این شعار به این دلیل مطرح شد که ما از اساس مخالف سلطه گری و سلطه پذیری هستیم اما به دنبال هر نوع همکاری هدفمند، معقول و متوازن هم با شرق و هم با غرب جهان هستیم و هیچ مانعی جز دو سه مورد استثنا نداریم.
مقام معظم رهبری بارها دیپلماسی متوازن و بهره مندی از توانمندی ها و ظرفیت های تمام نقاط جهان را مورد تأکید قرار دادند و برای همین ما باید با تلاشی مضاعف در این راستا حرکت کنیم تا بتوانیم مشکلاتی را که احتمالا در مسیر ارتباط و تعامل ما با برخی کشورها ایجاد شده را برطرف و با همه مناطق جهان به خصوص در شرایطی که در آن قرار داریم، ارتباط مفید و سازنده داشته باشیم.
* با توجه به مواردی که گفتید، «دیپلماسی ایدئولوژیک» چه جایگاهی دارد و چه باید کرد؟
این اولین بار بود که مقام معظم رهبری از این اصطلاح استفاده کردند، ایشان در بیانات پیشین خود در خصوص این حوزه، موضوعاتی از قبیل سیاست خارجی انقلابی را مطرح می کردند و شاید الان بر حسب ضرورت و ذهنیت ایجاد شده مبنی بر اینکه اگر می خواهیم در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی موفق باشیم، باید ایدئولوژی را از اهداف سیاست خارجی جدا کنیم و یا این ذهنیت که اهداف آرمانی را از اهداف دیپلماسی خود جدا نگهداریم تا موفقیت بیشتری حاصل شود ایشان به این مقوله اشاره کردند.
جمع بین آرمانگرایی و واقع بین گرایی می تواند ما را در دفاع از آرمان ها، اهداف و منافع کشور و نظام در محافل بین المللی کمک کند
به اعتقاد من سیاست خارجی ایران که مبتنی بر قانون اساسی است، با دیپلماسی ایدئولوژیک و سیاست خارجی انقلابی هیچ تفاوتی ندارد، یعنی همه این اصطلاحات یکی هستند اما بر حسب ضرورت و ذهنیتی که برخی مطرح می کنند در شرایط مختلف مورد استفاده قرار می گیرند.
دیپلماسی ایدئولوژیک اصولی دارد، از جمله حاکمیت عقل و منطق در تمامی تصمیمات اتخاذ شده در حوزه سیاست خارجی، پایبندی به تعهدات و اعتقادات مذهبی که هویت ما از آن سرچشمه گرفته و عزت فردی، اجتماعی و منزلت ما وابسته به آن است.
همچنین از دیگر اصول این دیپلماسی شجاعت و قاطعیت در برابر تهدیداتی است که پیش روی داریم. به این معنا که هم بتوانیم با صلابت و قاطعیت از مواضع خود دفاع کنیم و هم دیدگاه هایی را که به حق می دانیم بتوانیم با شجاعت در محافل بین المللی تبیین کنیم.
ویژگی دیگر، آرمان گرایی همراه با واقع نگری است، آرمان گرایی در حقیقت چشم انداز و قله های بلند را به شما نشان می دهد و جهت گیری را در سیاست خارجی مشخص می کند و واقع نگری هم به شما این امکان را می دهد که واقعیات موجود را به خوبی رصد کرده و با محاسبه آن واقعیات، شما بتوانید اهداف و منافع خود را دنبال کنید.
یکی از مهمترین پشتوانه های سیاست خارجی و دیپلماسی ما همین آرمان هایی است که به ما شجاعت می دهد، ایجاد چالش و انگیزه می کند و جمع بین آرمانگرایی و واقع بین گرایی می تواند ما را در دفاع از آرمان ها، اهداف و منافع کشور و نظام در محافل بین المللی کمک کند.
یکی دیگر از ویژگی های این دیپلماسی، مخالفت ما با نظام سلطه است چرا که ما با کسی در جهان تعارف نداریم و این جزء هویت سیاست خارجی انقلابی ما است که در اصول قانون اساسی هم به صراحت مخالفت ما با سلطه گرایی و سلطه پذیری قید شده، ما به هیچ قدرت سلطه گری در جهان متعهد نیستیم بلکه به استقلال سیاسی خود پای بند هستیم.
اصولی که گفته شد هیچ مغایرتی با اصول قانون اساسی در خصوص سیاست خارجی ما ندارد که هیچ بلکه به عنوان پشتوانه ای جهت اجرای صحیح سیاست خارجی در راستای تأمین منافع ملی به حساب می آید.
* مصادیق «دیپلماسی عمومی» چیست و سفرای ایران در کشورها چگونه باید نقش خود را در این زمینه ایفا کنند؟
در دنیای امروز کمتر کشوری است که به اهمیت دیپلماسی عمومی پی نبرده باشد و حتی کشورهای ضعیف هم به دنبال این هستند که در کنار دیپلماسی رسمی و کلاسیک از این روش استفاده کنند و ارزش های خود را به جهان ثابت کرده و تصویر مناسبی را از خود به نمایش بگذارند تا از این طریق بتوانند جاذبه های خود را در سطح منطقه ای و بین المللی افزایش دهند.
کشورهایی که خودشان را در جهان قدرتمند می دانند طبعا به موضوع دیپلماسی عمومی توجه ویژه ای دارند و با استفاده از امکانات و بودجه های هنگفتی که صرف این موضوع می کنند در مسیر تأمین منافع خود از طرق مختلف تعریف شده در این نوع دیپلماسی بهره می برند. در واقع اینها با وجود برخورداری از قدرت اطلاعاتی، نظامی، سیاسی و اقتصادی بالایی که دارند، خودشان را بی نیاز از دیپلماسی عمومی نمی دانند.
در این نوع دیپلماسی نیز، قدرت های بزرگ هیچ منطقه ای از جهان را از قلم نمی اندازند و همانطور که در ارتباطات رسمی خود با همه نقاط جهان تعامل دارند بخش دیپلماسی خود را که در وزارت خارجه های آنها متمرکز است در سراسر جهان درگیر کرده اند و در پی صدور ارزش های خود و در صورت امکان حاکم کردن ارزش هایشان بر دیگر کشورها و ملت ها هستند.
بنابراین هیچ کشوری اهمیت دیپلماسی عمومی را نادیده نمی گیرد، این نوع دیپلماسی برگرفته از قدرت نرم و قدرت معنایی است و اقناع افکار عمومی را دنبال می کند و شاید ابزار و روش های آن با نوع رسمی و کلاسیک متفاوت باشد.
رعایت این نوع دیپلماسی برای جمهوری اسلامی ایران که برخوردار از تاریخ، سنت و فرهنگ غنی فارسی است و ادبا، شعرا و اندیشمندان به نامی را در تاریخ و فرهنگ خود می بیند، می تواند مناسب و راهگشا باشد، چرا که به واقع ما از ابزارها و سرمایه اصلی دیپلماسی عمومی برخوردار هستیم.
اینکه چرا برخی از مسئولان پی به اهمیت رعایت دیپلماسی عمومی نبرده اند موضوع دیگری است که جای بحث مفصلی دارد، شاید در کشور کسانی هستند که تلاش هایی را در حوزه دیپلماسی اقتصادی انجام می دهند اما این تلاش ها پراکنده است و بیشتر شبیه اقدامات جزیره ای است و مرکزیتی ندارد اما همان طور که گفتم این مسئله در همه جای جهان در وزارت خارجه های کشورهای مختلف متمرکز شده، چرا که مخاطب شما در این موضوع کسانی هستند که در خارج از کشور زندگی می کنند و به همین دلیل دستگاه دیپلماسی مناسب ترین متولی برای این امر به حساب می آید.
همان طور که بیان شد ایران دارای ابزارها و شرایط لازم جهت پیشبرد هر چه بهتر دیپلماسی عمومی در سراسر جهان است که این مسئله می تواند با تزریق بودجه مناسب و کافی برای انجام دیپلماسی عمومی نتیجه لازم را برای ما حاصل کند.
یکی از مصادیق کاربرد دیپلماسی عمومی مقابله با چالش ها و مشکلاتی است که شما در فضای بین المللی با آن مواجه هستید. به طور مثال امروز ما با مسائلی چون ایران هراسی، شیعه هراسی و انحراف و تضعیف ارزش ها و باورهای ملی و مذهبی خود توسط دشمنان مواجه هستیم که می توانیم با استفاده از روش های تعریف شده در دیپلماسی عمومی، در راستای مقابله با فضاسازی های انجام شده علیه ایران اقدام کنیم.
دیپلماسی عمومی می تواند به مقابله با فضاسازی های انجام شده علیه ایران، با رویکردهای ایران هراسی و شیعه هراسی مقابله کند
یکی از اهداف دیپلماسی عمومی، ارائه تصویر مناسب از خود به جهان است، ما نمی گوییم که تصویری غیر واقعی و مطلوب ارائه کنیم، بلکه صحبت ما این است که واقعیت مطلوب ایران را به جهانیان نشان دهیم، ایرانی که پشتوانه تاریخ، ادبیات، فرهنگ و برخوردار از جاذبه های دیدنی بسیاری است که اینها همه می تواند جاذبه هایی را برای خارج نشینان و کسانی که به نحوی می خواهند با ایران آشنا شوند، دارد.
یکی دیگر از کارهایی که ما می توانیم در این حوزه انجام دهیم، بهره مندی از ظرفیت گسترده ای است که در حوزه های حقوق بشر، آزادی های اجتماعی، حقوق زنان و کودکان از آن برخورداریم و البته به همین دلایل دشمنان تلاش های وسیعی را در جهت تخریب چهره ایران در سطح بین المللی انجام داده اند که اگر ما فرصت انتشار ارزش های خود را در حوزه های یاد شده داشته باشیم می تواند منجر به ارائه تصویری مطلوب از ایران شود.
اگر دیپلماسی عمومی به نحو مطلوب اجرا شود، تاثیرات مثبتی دارد از جمله آنکه می تواند به عنوان پشتوانه ای برای دیپلماسی رسمی هر کشوری به حساب آید، چرا که هم توان مقابله با تهدیدات را دارد و هم می تواند زمینه ساز فرصت های جدیدی شود.
در دیپلماسی عمومی ما انواع مختلفی از روش های دیپلماسی شامل استفاده از حوزه های ورزش، هنر، فرهنگ، اقتصاد، تاریخ و حتی علمی و دانشگاهی داریم و به نظر من در جهت دستیابی به اهداف دیپلماسی رسمی، متولی دیپلماسی عمومی باید تمام این حوزه ها را مدنظر قرار دهد و ارزش های کشور را در حوزه های مختلف از این طریق به دیگر کشورها صادر کند.
ما اگر بتوانیم در مجموعه ای از اقدامات و تلاش های خود در حوزه دیپلماسی عمومی موفقیت ها و پیشرفت های به دست آمده در زمینه های مختلف را به درستی به جهان نشان دهیم، قطعا خواهیم توانست در برابر هر گونه فضاسازی و تخریب چهره و جایگاه کشور در منطقه و جهان واکنش مناسب نشان دهیم به این معنا که هم منافع ملی ما تامین می شود، هم منجر به افزایش قدرت و نفوذ معنوی ما در کشورهای مختلف خواهد شد و در نهایت اینکه نقش ما را در تحولات و معادلات بین المللی ارتقا می دهد.
* نظرتان در خصوص آینده برجام و روابط میان ایران با اعضای باقیمانده در آن توافق با توجه به شرایط ایجاد شده خروج آمریکا از این توافق و ارائه بسته پیشنهادی از سوی اروپا به ایران چیست؟
آنچه که جمهوری اسلامی به طرف های دیگر برجام مطرح کرده هم شدنی است و هم منطقی، البته مهمتر از همه اینکه خواسته های ما در چارچوب برجام مطرح شده و نه چیزی فراتر از آن.
زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، طبیعتا اروپایی ها باید با تلاشی مضاعف کاری کنند که خلاء ناشی از خروج آمریکا از برجام احساس نشود و منافع ایران در این قالب تامین شود. ایران در چارچوب برجام علیرغم بدعهدی ها و نقض عهدهای بسیار آمریکا به کلیه تعهداتش پایبند بوده و آژانس بین المللی انرژی اتمی هم 11 مرتبه در گزارش های خود تعهد ایران به برجام را تایید کرده است.
اروپایی ها به اندازه کافی هوشمند و خلاق هستند که بتوانند راهکارهای مناسب جهت خروج از وضعیت فعلی را پیدا کنند و پاسخگوی درخواست های به حق و منطقی ایران باشند، به تعبیری دیگر راه نجات برجام برای اروپایی ها بسته نیست
تضمین هایی که ما از اروپایی ها خواستیم و مورد تاکید رهبری هم واقع شده به همین دلیل است که مشخص نیست تا چه حد وعده های شفاهی آنها عملیاتی شود و زمینه اجرایی شدن داشته باشد، اروپایی ها در این زمینه تلاش هایی را کرده اند و با توجه به اینکه چندان زمانی هم باقی نمانده و شاید فراتر از زمان مشخص هم هستیم و با توجه به اینکه اروپایی ها برجام را به عنوان یک دستاورد موفقیت آمیز در عرصه دیپلماسی خود قلمداد می کنند، حتما باید تلاش مضاعفی را در راستای تامین خواسته ها و منافع ایران در قالب برجام انجام دهند.
اگر اروپایی ها موفق به ارائه تضمین های لازم به ایران شوند و وعده های خود را عملیاتی کنند، برجام باقی خواهد ماند، کما اینکه در دستور رهبر معظم انقلاب به سازمان انرژی اتمی ایشان فرمودند در قالب برجام به این دستورات عمل کنید که این نشان از آن دارد که ایران علیرغم تمام نقض عهدهای طرف مقابل، در عالی ترین سطح خود هنوز به دنبال این است که اگر حسن نیتی از اروپایی ها ببیند، برجام به مسیر خود ادامه دهد.
طبیعی است که ما یکسری خواسته های اساسی از اروپایی ها داشته باشیم که شامل موضوع نفت، فروش محصولات نفتی ما، مسائل بانکی، مالی و پولی و همچنین پیدا کردن راهکار و مکانسیم مناسب برای تامین منافع ایران در این حوزه ها می شود که با توجه به خروج آمریکا از برجام و اقدامات تخریبی آن کشور علیه ما، این موضوع باید از طرف اروپایی ها با جدیت بیشتری دنبال شود.
به اعتقاد من اروپایی ها به اندازه کافی هوشمند و خلاق هستند که بتوانند راهکارهای مناسب جهت خروج از وضعیت فعلی را پیدا کنند و پاسخگوی درخواست های به حق و منطقی ایران باشند، به تعبیری دیگر راه نجات برجام برای اروپایی ها بسته نیست و آنها می توانند پاسخ های عملیاتی به خواسته های ایران دهند و این مسیر همکاری با ایران و حضور در برجام کماکان ادامه داشته باشد.
* نقش روسیه و چین به عنوان دو عضو دیگر باقی مانده در برجام چیست؟
روسیه و چین هم در کنار اروپایی ها از اعضای باقیمانده در برجام هستند و اعلام هم کرده اند که با تحریم های آمریکا همکاری نخواهند داشت و به دنبال این هستند که در مسائل مربوط به فروش نفت، درآمدهای ارزی و مبادلات میان ایران با روسیه و چین به راهکارهای معقول و واقعی دست پیدا کنند، بنابراین این دو کشور هم می توانند نقش عمده ای را در کنار اروپایی ها ایفا کنند.
منبع:مهر
انتهای پیام/