اسرار جنگ ۳۳ روزه؛۳۱| سکوهای خمپاره انداز حزبالله خواب را از چشم دشمن ربود
سرتیپ ادلشتاین فرمانده تیپ ویژه ناحال در تشریح نقشه گفت که اگر از این سربالایی عبور کنید، در الغندوریه میتوانید استراحت کنید و قهوه بخورید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، مرور خاطرات جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی ضد حزبالله لبنان تنها به معنی تکرار خاطرات زیبای تاریخی نیست، بلکه زنده نگه داشتن یکی از نقاط عطف عملکرد و تاثیرگذاری مقاومت در لبنان است که همچنان پیامدهای خود را در منطقه دارد و بخشی جداییناپذیر از موازنه قدرت بازدارنده در برابر دشمن صهیونیستی است. این جنگ باعث شد اسرائیل محدودیت قدرت و توان خود برای استفاده از ابزار نظامی را بشناسد.
آنچه در این مجموعه مطالب مورد بررسی قرار میگیرد، یادداشتهای علی شهاب تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه است که در پایگاه خبری شبکه ماهوارهای المیادین به مناسبت سالروز جنگ 33 روزه منتشر شده است.
عصر روز جمعه 11 آگوست 2006 ایهود اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی دستور اجرای عملیات « تغییر رویکرد 11» را صادر کرد. این اتفاق پس از آن رخ داد که مقامات سیاسی رژیم صهیونیستی تردید طولانی مدتی در رسیدن به یک پیروزی در این جنگ داشتند.
گای تسور فرمانده لشکر 162 بیشترین اصرار را برای این عملیات داشت. بر اساس این طرح مأموریت لشکر وی عبور از منطقه وادی السلوقی بود که تنها 15 کیلومتر با مرزهای شمالی فاصله داشت. بر اساس برنامهریزی انجام شده، قرار بود تحرکات این نیروها تا غرب ادامه پیدا کند تا آنها به روستای جویا برسند که بر استان صور مشرف است. در این منطقه بیشترین تعداد از سکوهای پرتاب خمپاره کاتیوشای حزبالله لبنان مستقر بود.
فرماندهی ارتش رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت لشکر عملیات کننده 262 را با یگانهای ویژه از جمله یگان 401 و یگانهای زرهی و تانکهای مرکاوای نسل چهارم پشتیبانی کند. همچنین تیپ ناحال به فرماندهی سرتیپ ادلشتاین نیز در این عملیات حضور داشت که یکی از درخشانترین سابقهها را در ارتش اسرائیل داشت.
عبور از منطقه وادی السلوقی 10 دقیقه مانده به 6 آغاز شد. در این هنگام ادلشتاین مشغول بررسی برخی نقشههای نظامی توسط عینکهای سه بعدی بود. وی به یکی از سربالاییهای موجود در نقشه اشاره کرده و به فرمانده گردان 932 گفت: اگر از این سربالایی صعود کنی، همراه با نظامیانت سالم به منطقه الغندوریه میرسی. این منطقه برای تپههای مشرف به آن دید ندارد و موشکباران نمی شود. اگر به آنجا رسیدی هیچ مشکلی نداری و میتوانی استراحت کنی و قهوه بنوشی.
صبح روز بعد، ساعت 3 و سی دقیقه تمامی آمادهسازیها و اقدامات لازم برای عبور از منطقه وادی السلوقی و تحت کنترل گرفتن منطقه الغندوریه انجام شده بود. آخرین این اقدامات فرود صدها نظامی از تیپ ناحال در پشت روستای الغندوریه بود تا این روستا را به صورت گازانبری محاصره کنند.
گردان زرهی شماره 9 از تیپ زرهی 401 پیشروی خود را آغاز کرد، اما هنوز به منطقه وادی الحجیر نرسیده بود که از روستای فرون هدف حمله قرار گرفته بود. این روستا منطقهای بود که جنگندههای رژیمصهیونیستی تمامی منازل مشرف به تپه آن را کاملا منهدم کرده بودند. دو موشک ضد زره از نوع کورنت به صورت مستقیم دو تانک رژیم صهیونیستی را هدف قرار داد.
در این شرایط فرمانده گردان تصمیم گرفت با تانک خود پیشروی کند و مسافتی باز را در منطقه فرون مانور دهد. او توانست از این منطقه عبور کند و قبل از نیروهای پیاده به سربالایی برسد که فرمانده تیپ به آن اشاره کرده بود. اما هنوز چند متری در آنجا پیشروی نکرده بود که تانکش توسط یک مین ضد زره منفجر شد. فرمانده گردان و راننده تانک دچار سوختگیهای شدید در بدنشان شدند.
فرمانده دسته بلافاصله متوجه انفجار تانک شد و از تانک خود خارج شد و تلاش کرد دو فرد زخمی را از تانک آتش گرفته پیاده کند. وی از یک بلدوزر در این کار کمک گرفت.
فرمانده دسته در ادامه با تانک به مرکز الغندوریه رسید، غافل از اینکه منطقه کاملا تحت اشراف موشک اندازهای ضد زره حزب الله قرار دارد. در نتیجه اصابت یکی از این موشکها به تانک فرمانده دسته، وی بلافاصله به همراه دو تن از معاونانش کشته شدند.
اینجا آخرین نقطهای بود که تانکهای تیپ 401 بعد از سربالایی مذکور به آنجا رسیدند.
نیروهای ویژه ناحال نیز اوضاع مشابهی را تجربه کردند و بعد از رسیدن به مزرعه الطویری تلاش کردند از ارتفاعات غربی بالا بروند. آنها تصور میکردند الغندوریه امن است و آنها میتوانند به راحتی وارد آن شوند. نظامیان رژیم صهیونیستی صبح زود وارد منطقه شدند، اما بعد از اینکه به اولین منزل نزدیک شدند، مجموعهای از مینهای بزرگ منفجر شد که باعث کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از نظامیان شد.
درگیریها تا ظهر آن روز ادامه پیدا کرد. ارتش رژیم صهیونیستی اعتراف کرد که در نتیجه این درگیریها 17 نظامی اسرائیلی کشته و بیش از 60 نفر زخمی شدند.
در برابر این اوضاع فاجعه بار، تیپ ناحال مجبور به عقب نشینی شد، اما خمپاره های 120 میلیمتری رزمندگان حزب الله لبنان، آنها را تعقیب میکردند. این در حالی بود که هواپیماهای شناسایی و جنگندههای رژیم صهیونیستی به وفور در آسمان منطقه پرواز میکردند.
ادامه دارد