اثبات هرچه بیشتر صحت "روایات طبی" با پیشرفت علوم نوین/ خودباختگی برخی مسئولان دلیل مخالفت با "طب اسلامی"
اثبات هرچه بیشتر صحت "روایات طبی" با پیشرفت علوم نوین، "خودباختگی" برخی مسئولان دلیل انکار یا مخالفت با "طب اسلامی"، چرا عدم وجود سند روایی برای احادیث طبی نمیتواند باعث انکار این احادیث باشد و ... از جمله موضوعات بررسی شده در نشست طب اسلامی است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ مدتی است مسئله "طب اسلامی" تبدیل به عرصه کارزاری برای ابراز مخالفت یا حمایت از آن شده و طیفهای مختلفی در گود این منازعه قابل مشاهده است.
بخشی از چهرههایی که در طیف مخالفان طب اسلامی قابل ارزیابی هستند، چهرهها و مسئولان ارشد وزارت بهداشت و ادارهکل طب ایرانی هستند که اتفاقاً طی یکی دو سال اخیر با تمام توان، منادی عدم وجود طبی بهنام طب اسلامی بودهاند و طرح آن را جریانی انحرافی در مسیر ترویج و توسعه طب سنتی و ایرانی میدانند و در این مسیر تلاش وافری را نیز برای همراه نشان دادن مراجع عظام تقلید با این تلقی خود داشتهاند.
اما سررشته جریانی از مخالفت با طب اسلامی را باید در خارج از مرزهای کشورمان جستوجو کرد و گاهی ظهور و بروز آن را در رسانههایی مانند BBC یا چهرههایی مانند عبدالکریم سروش میتوان مشاهده کرد.
در نقطه مقابل و در طیف موافقان طب اسلامی نیز حداقل دو طیف اصلی قابل رصد است؛ طیفی که چهرههای اصلی آن برخی از حوزویان قائل به طب اسلامی هستند که صرفاً با تکیه و استناد به آیات و روایات اسلامی شاید بهنوعی مروج دیدگاه اخباری در طب اسلامی هستند؛ چهرههای اصلی این طیف، چندان قائل به لزوم استفاده از مبانی طب سنتی و اصول درمانی طب نوین نیستند و منابع اسلامی موجود در حوزه طب اعم از آیات، روایات و احادیث طبی را برای ترسیم و ایجاد شاکله مکتب مستقل طبی بهنام طب اسلامی کافی میدانند.
اما در نهایت میان طیف موافقان طب اسلامی، جریانی از چهرههای برجسته حوزوی، اساتید مطرح طب سنتی و برخی پزشکان مسلط به مبانی طب ایرانی قائل به "طب اسلامی" هستند و طب اسلامی را مجموعهای از آموزههای مرتبط با حفظ سلامت و درمان بیماریهای روان و جسم میدانند که با استنباط و تحقیق و پژوهش از منابع وحی به دست میآید.
این طیف از موافقان طب اسلامی ضمن برشمردن برخی انحرافات موجود میان منادیان حال حاضر طب اسلامی، طب اسلامی اصیل را مسیری میانبر برای جامعه گرفتار امروز و حتی مردم اقصینقاط عالم میدانند که با تکیه بر مبانی دینی و روایی، عقل و تجربیات دانش طبی نوین، میتواند نظام سلامت مستقل اسلامی را ترسیم کند که با تکامل و تکمیل خود با سرعت و قدرت، سطح سلامت عموم مردم را ارتقای چشمگیری خواهد داد.
چهرههای این طیف تأکید دارند که علت مخالفت برخی با طب اسلامی نه برخاسته از ادله عقلی و اشراف به مسئله بلکه بهواسطه برخی سوءتفاهمات و طرح مصادیق ناقصی از طب اسلامی در جامعه امروز بوده است.
جالب اینکه چهرههای اصلی این جریان اخیر موافق طب اسلامی، بهخلاف طیف مخالفان طب اسلامی، استدلالها، ادله و مستندات خود در اثبات و وجوب طب اسلامی را در قالب کتب مستقلی، تألیف، تدوین و بهچاپ رساندهاند از جمله در قالب دو مجلد "طب اسلامی در آینه وحی" و "نظام سلامت در اسلام" بهصورت مبسوط ضمن تشریح مبانی طب اسلامی به اشکالات و شبهات مخالفان طب اسلامی پاسخ دادهاند.
برای بررسی برخی ابعاد منازعه بر سر مسئله طب اسلامی و تشریح مستقیم دیدگاههای اساتید موافق طب سلامی، میزگردی با حضور استاد ساعیفرد پژوهشگر در حوزه طب اسلامی، دکتر رضا منتظر پزشک، مؤلف و پژوهشگر در حوزه طب سنتی و طب اسلامی، دکتر سید سعید اسماعیلی صابر، پزشک، PhD طب سنتی و پژوهشگر در حوزه طب سنتی و اسلامی ترتیب دادیم که تا به امروز چهار بخش آن با عناوین زیر منتشر شده است:
بخش نخست: علت مخالفت عامدانه برخی با "طب اسلامی" چیست/ ردپای "سیریل الگود" در تئوریزه کردن انکار طب اسلامی
بخش دوم: تفاوت زاویه نگاه "طب اسلامی" با طب نوین/ لزوم در اولویت قرار گرفتن طب اسلامی
بخش سوم: بازگشت به مبانی "طب اسلامی" ضروری است/ شیطنت جریانی در تحریف موضع مراجع درباره طب اسلامی
در ادامه بخش پایانی این میزگرد تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
تسنیم: آیا در طب اسلامی، درمان مشترک هم داریم و چرا در طب ایرانی ـ اسلامی، حجامت برای بسیاری از بیماریها تجویز میشود؟
استاد ساعیفرد:بله؛ در طب اسلامی، درمانهای مشترک وجود دارد، حجامت یکی از این درمانهاست که آثار وسیعی دارد؛ برای مثال زمانیکه شک میکنید بیمار، غلبه صفرا یا دم دارد، او را حجامت میکنید چون میدانید حجامت روی هر دو (غلبه صفرا یا دم) کم و بیش اثر دارد، علاوه بر آن حجامت در شرایط اورژانس نیز کاربرد دارد؛ در روایات متعدد و معتبر وارد شده است که انجام بهموقع حجامت میتواند از مرگ جلوگیری کند همچنین در روایات داریم که ائمه (ع) گاهی در شب حجامت میکردند، این نشان میدهد حجامت بعضاً به اندازهای اهمیت دارد که نباید حتی چند ساعت صبر کرد تا صبح شود اما متأسفانه طب مدرن از ابتدا به دنبال قلع و قمع کردن حجامت بوده است چون حجامت بسیاری از بیماریها را به صورت ریشهای درمان میکند.
در طب مدرن نیز گزینههای درمانی وجود دارد که در زمان اشراف کامل نداشتن به نوع بیماری، آن گزینهها بهعنوان مراحل اولیه درمان اعمال میشود؛ به عنوان مثال، پزشک عفونتی را در بدن بیمار تشخیص میدهد اما تشخیص نوع باکتری زمانبَر است لذا به سرعت به سراغ تجویز آنتی بیوتیکهای وسیعالطیف میرود، یعنی دارویی تجویز میکند که روی انواع باکتریها اثر کند.
تسنیم: برخی از اساتید طب سنتی تاکید دارند که در منابع طب سنتی و طب اسلامی آنچه از "حجامت" مدنظر بوده است، حجامت غیرشرطیه یعنی بدون خراش و خونگیری منظور بوده است؛ آیا این مسئله مستند به روایات و منابع طب سنتی است؟
اصلاً حجامت با "شَرط" است یعنی با خراش دادن و خونگیری و این مطلب در روایات معتبر شیعه و اهل سنت وجود دارد؛ در کتاب "صحیح بخاری" آمده که شفا در سه چیز است: شربت عسل، تیغ حجامت و داغ گذاشتن البته داغ گذاشتن بیشتر در روایات اهل سنت آمده است اما در روایت شیعه نیز وجود دارد.
حجامت جزو درمانهای اولیه در طب اسلامی است؛ در کتاب سننالنبی علامه طباطبایی به نقل از جعفریات آمده که پیامبر(ص) هر وقت بیمار میشدند به حجامت پناه میبردند.
تسنیم: آیا بر اساس این حدیث که "پیامبر(ص) هر زمان بیمار میشدند به حجامت پناه میبردند" هر فردی در صورت بیمار شدن میتواند برای خود حجامت تجویز کند؟! چرا که آیتالله ریشهری هم در مقدمه کتاب دانشنامه احادیث طبی خود متذکر شده که احادیث طبی نباید باعث شود که هر فردی که تسلطی به طب ندارد، صرفاً همین احادیث را مبنای درمان خود قرار دهد و مثلا بگوید که الان مریض شدهام، پس باید حجامت کنم!
استاد ساعیفرد:بله درست است؛ زمانیکه شما مریض شدید به طبیب مسلط به طب ایرانی ـ اسلامی مراجعه میکنید و اگر او لازم دانست، حجامت را برای شما تجویز میکند.
تسنیم: در مورد حجامت اشاره کردید که این طبیب است که تشخصیص میدهد آیا حجامت برای فلان بیمار لازم است یا خیر؛ اما به طور مثال در حدیثی که درباره حجامت به آن اشاره شد، هیچ قید و شرطی نیامده و حضرت فرموده "پیامبر(ص) هر زمان بیمار میشدند به حجامت پناه میبردند"؛ این مسئله را چطور توضیح میدهید؟
استاد ساعیفرد:روایت القاء به عموم شده یعنی زمانیکه پیامبر(ص) میفرمایند نماز صبح را دو رکعت بخوانید، این موضوع را به همه اعلام کردهاند یا زمانیکه میگویند سیاهدانه بخورید این موضوع را به همه اعلام کردهاند.
اما در طول زمان و با تخصصی شدن امور، همان روایت دو رکعت بودن نماز صبح و روایت سیاهدانه به دست فقیه و طبیب رسیده است، اگر من در مواضع ضروری به طبیب دسترسی نداشته باشم، ناچارم به روایتی که به دستم رسیده عمل کنم اما اگر به مشاور مطمئنی چه در فقه چه در امر اعتقادات و چه در امور طب، دسترسی داشتم باید به آنها مراجعه کنم.
پیامبر (ص) فرمودند "سیاهدانه درمان هر بیماری است" این روایت را من نوعی بهتر متوجه میشوم یا فردی که طب مخصوصا طب سنتی را آموزش دیده؟ ضمن اینکه از پیامبر (ص) فقط این روایت نرسیده است مثلاً حضرت در جایی فرمودند که درمان هر دردی در سیاه دانه است اما در جای دیگری فرمودند درمان هر دردی در حجامت است؛ حال، فهم اینکه از کدام یک از این روایات در کجا استفاده کنیم، نیاز به تخصص و کار تخصصی دارد.
تسنیم: اتفاقاً یکی از اشکالات و ادعاهای منکران طب اسلامی همین مسئله است! آنها بهدلیل وجود برخی احادیث طبی که ظاهراً در تضاد با هم هستند، مدعی عدم امکان استناد به این احادیث در حوزه درمان میشوند؛ به طور مثلا در جایی پیامبر (ص) فرمودند که برای بیماری این کار را انجام بدهید اما در جای دیگر میفرمایند که درمان بیمار در فلان چیز دیگر است؛ چه پاسخی برای این اشکال دارید؟
استاد ساعیفرد:ممکن است در تفسیر قرآن هم به آیهای برخورد کنید که در بدو امر با آیه دیگر تعارض داشته باشد اما زمانیکه این آیات در دست اهل فن قرار گیرد خواهید دید نه تنها با هم تعارض ندارند بلکه از تفسیر آنها، مطالب جدیدی نیز دریافت میکنید.
تعارض ظاهری در روایات طبی به این معنی نیست که روایات قابل استفاده نیستند، اتفاقاً این نشاندهنده فنی بودن قضیه است و اینکه باید روی روایات طبی بیشتر تحقیق و کار شود؛ این موارد در طب سنتی و پزشکی نوین نیز وجود دارد! بیمار به پزشکی مراجعه میکند و آن پزشک به بیمار میگوید باید جراحی کند اما پزشک دیگر به بیمار میگوید باید پرتودرمانی انجام دهد، پزشک دیگر با دارو و پرهیز درمان میکند، پس این تعارضها طبیعی است.
این تعارضها، تعارض در برداشتها است که در تمام علوم وجود دارد؛ این تعارضها در پزشکی مدرن نیز وجود دارد، برداشتها مختلف است و گرنه قطعاً میدانیم که بین گفتههای اهل بیت (س) تعارضی وجود ندارد.
تسنیم: آقای دکتر منتظر! جنابعالی به دیدارتان با آیتالله ریشهری اشارهای داشتید و گفتید که آیتالله ریشهری تأکید کردند که شاید نتوان برای برخی احادیث طبی، سند محکمی پیدا کرد اما اهل فن در حوزه طب میتوانند با به بوته آزمایش گذاشتن دستورالعملهای ذکر شده در این دسته از احادیث، صحت یا عدم صحت این دسته از روایات را مشخص کنند؛ دقیقاً منظور ایشان از این مسئله چیست؟
دکتر منتظر: بنده به اتفاق دکتر اسماعیلی در یک جلسه خصوصی در دانشگاه علوم حدیث خدمت آیتالله ریشهری رسیدیم؛ آن زمان بحث سند "رساله ذهبیه" یا همان طبالرضا (ع) بالا گرفته بود، آقای ریشهری گفتند "ما از نظر سندشناسی طبالرضا را تأیید نمیکنیم، سند قوی ندارد اما این به معنای انکار آن نیست؛ شما اگر به عنوان پزشک مسلط به مبانی طب سنتی تحقیق کرده و مطالبی از این رساله را از نظر علمی اثبات کنید، امتیاز رساله نزد ما بالا میرود."
تأکید آقای ریشهری این بود که اگر برخی از روایات طبی از نظر سند روایی ضعیف باشند اما در عمل اثر درمانی و پزشکی آنها را اثبات کنیم، این دسته از احادیث هم قابل اتکاء و پذیرش خواهند بود؛ تعریف ما نیز از طب اسلامی همین است و تضادی وجود ندارد؛ ما به عنوان پزشک مسلط به طب ایرانی ـ اسلامی بر روی روایات تحقیق کرده و اگر نتیجه داد به آن عمل کرده و به سایر افراد نیز توصیه میکنیم اما اگر نتیجه نداد آن را انکار نمیکنیم.
در روایات به صراحت آمده که شما حرف ما ائمه (ع) را انکار نکنید؛ عدهای در محضر امام صادق(ع) شرفیاب شدند و گفتند فلانی دروغگو است، حرفهایی را از قول شما میگوید ما این حرفها را بپذیریم یا نه؟ حضرت فرمودند که آن فرد روز را شب معرفی میکند یا شب را روز؟ یعنی مسئلهای را که نادرست بودنش بدیهی است به من نسبت میدهد؟ گفتند خیر در این حد نیست، حضرت فرمودند پس حق ندارید انکار کنید یعنی اگر روایتی ضعیف است و قابل تأیید نیست، انکار نیز نمیشود و چه بسا در سالهای بعد به نتایج دیگری برسند؛ صحبت آقای ریشهری نیز همین بود که برای ما مایه قوت قلب شد.
تسنیم: منظور شما این است که امکان دارد بشر امروز نتواند برخی از این روایتها را از نظر علمی اثبات کند اما در سالهای بعد به افقهای جدیدی برسد که دال بر صحت سند آن کلام معصوم باشد؟
دکتر منتظر: بله؛ برای همین نباید انکار کرد؛ اگر روایت تضاد واضح و روشن با آیات قرآن کریم داشته باشد، رد میشود اما اگر اینگونه نبود نباید آن را انکار کرد.
دکتر اسماعیلی: برای تکمیل این بحث، مطلبی را که در مقدمه کتاب دانشنامه احادیث پزشکی توسط آیتالله ریشهری بیان شده برای شما میگویم و ابهامات موجود با این توضیح حل میشود.
در مقدمه آمده است: "با توجه به اینکه ضعف سند احادیث طبی نمیتواند دلیل عدم صدور قطعی آنها باشد، اگر حدیثی ضعیف بود آن را دور نمیریزیم چون نمیتوانیم قسم بخوریم و بگوییم که این حدیث توسط امام صادق(ع) بیان نشده، میتوانیم بگوییم سند آن ضعیف است اما نمیتوانیم آن را کنار بگذاریم"
آقای ریشهری اینگونه نوشتند و با توجه به وجود زمینه جعل احادیث، به منظور پالایش آنها و بهرهمند شدن مردم و مراکز علمی از ذخایر علمی، چند سال پیش تصمیم به جمعآوری احادیث و تنظیم آنها گرفتند تا زمینه تحقیق پژوهشگران فراهم شود بنابراین مخاطب اصلی دانشنامه طبی ایشان، پژوهشگران علوم پزشکی هستند البته این دانشنامه در مورد پیشگیری از بیماریها همچنین خواص خوراکیها میتواند مورد بهرهبرداری عموم قرار گیرد.
این دانشنامه در دو بخش تنظیم شده است؛ یک بخش از آن مربوط به توصیههای پیشگیری است مانند خواص خوراکیها که همه مردم میتوانند از آن بهره ببرند مثلاً عنوان شده در میوهها چه خواصی وجود دارد؛ به استثنای فصلهای مربوط به درمان بیماریها که در بخش سوم آمده سایر بخشهای این دانشنامه برای عموم قابل استفاده است.
تسنیم: جناب آقای دکتر منتظر! آیا نمونههایی عینی از احادیث طبی را سراغ دارید که تا به امروز بر اساس دانش طب نوین هنوز نتوانسته باشیم آن را اثبات کنیم اما در عین حال داری سند روایی محکمی هم باشد؟
دکتر منتظر: بله؛ به عنوان مثال دستوری مشهور درباره نحوه نوشیدن آب وجود دارد که در رسالههای احکام هم آمده است؛ در روایتی فرمودهاند "در روز ایستاده و در شب نشسته آب بخورید" بنده در مطالعات خودم و در مطالب طبی، علت و حکمتی برای این توصیه پیدا نکردهام؛ قطعاٌ سند این روایت صحیح است که فقهای ما آن را پذیرفته و در بحث آب خوردن بیان کردهاند لذا ما خود اجرا میکنیم و به مردم هم میگوییم اجرا کنند اما دلیل علمی آن را هنوز کشف نکردهایم.
از طرف دیگر امکان دارد سند برخی از روایات طبی ضعیف باشد اما عمل به آنها نه خطری و نه هزینهای دارد و نه وقتی از کسی میگیرد، پس چه اشکالی دارد به این دسته روایات عمل کنیم؟ اگر صحیح باشند از فواید آن بهرهمند میشویم و اگر صحیح نباشند ضرر نمیکنیم و چه بسا در آینده به دلایل علمی آن روایات نیز پی ببریم! رویکرد ما به روایات طبی در بسیاری از مواقع میتواند اینگونه باشد و بدیهی است در این موارد نیاز چندانی به دقت در سند روایت نداریم.
تسنیم: نقطه مقابل این موضوع را نیز توضیح میدهید که بهطور مثال صد سال پیش، حکمت یک روایتی را نمیدانستیم اما امروز با پیشرفت علم، ابعاد پنهان آن و صحت آن به لحاظ علمی نیز به اثبات رسیده باشد!
دکتر منتظر: بله؛ مثلا خداوند در قرآن کریم فرموده مادرها دو سال به بچه خود شیر دهند که ابوعلی سینا نیز در بحث شیردهی به مادران میگوید همین دستور قرآنی باید رعایت شود؛ سالها قبل پزشکان غربی مثل "ادوارد براون" و "سیریل الگود" میگفتند این آیه در قرآن مسلمانها با عقل جور در نمیآید اما با گذشت زمان صحت این مطلب اثبات شد؛ اکنون مراکز علمی دنیا مانند سازمان جهانی بهداشت اعلام کردهاند که مادر باید دو سال به فرزندش شیر دهد!
دکتر اسماعیلی: اکنون علم روز به مواردی دسترسی پیدا کرده است به عنوان مثال درباره سیاهدانه به این نتیجه رسیدهاند که "مصرف آن باعث تقویت سیستم ایمنی بدن میشود" یعنی سیاهدانه میتواند باعث تقویت سیستم ایمنی بدنهای ضعیف شود همچنین بیماریهایی وجود دارد که در آن سیستم ایمنی علیه خود بدن شروع به فعالیت میکند، در این بیماریها نیز سیاهدانه مؤثر و تنظیمکننده سیستم ایمنی بدن است؛ امروزه میتوانیم آثار سیاهدانه را بر سلولهای خونی اندازه بگیریم که مثلاً پلاکت فردی که پایین آمده با مصرف سیاهدانه بالا میرود یا خیر و این که مصرف آن بر روی سلولهای ایمنی چه تاثیری دارد.
این یافتههای جدید حکمت فرمایشات ائمه (ع) را برای ما روشن میکند؛ در بسیاری اوقات با انجام آزمایش، درصدد نیستیم که درستی یا غلطی آموزههای دینی را پیدا کنیم بلکه قصد داریم حکمت و جنبههای بیشتری از آن مطلب را روشن کنیم؛ ممکن است برخی از آیات قرآن یا فرمایشات پیامبر(ص) و ائمه (ع) را اکنون متوجه نشویم یا اینکه برخی از قسمتهای آن را متوجه شده و برخی از قسمتها را نفهمیم و بعضی ابعاد در تحقیقات جدید یا در آینده برای ما روشن شود.
تسنیم: در روایات مربوط به حجامت بر انجام آن در نیمه دوم ماه قمری تاکیده شده است؛ در دهههای گذشته دلایل علمی این تاکید برای مسلمانان مشخص نبود اما امروز ظاهراً دلایل علمی متقنی برای انجام حجامت در نیمه دوم ماه قمری یافت شده؛ این مسئله را بیشتر توضیح میدهید ...
حجامت ابعاد مختلفی دارد که یکی از آنها، "زمان" انجام آن است؛ در روایت معمولاً بر انجام آن بعد از نیمه ماه قمری تأکید شده البته در برخی روایتها نیز روزهای خاصی را برای انجام حجامت تعیین کردهاند.
اثر جاذبه ماه بر زمین و روی فعالیت بدن حتی بر موجودات زنده دیگر مانند کرمها و میکروبها دیده شده است؛ در آن ایام جوشش خاصی در بدن انسان و طبیعت ایجاد میشود که تأثیر حجامت را بیشتر میکند به این موضوع در منابع طب سنتی نیز اشاره شده و عموماً نیمه دوم ماه قمری را زمان مناسب برای حجامت دانستهاند؛ در حوزه علوم جدید مانند انگلشناسی و میکروبشناسی نیز کارهای جدیدی انجام شده، خلاصه در این ایام اتفاقات خاصی میافتد که بشر پیش از این به آن اشراف نداشته و اکنون به این نتایج رسیده است و امروز تا حدی به واسطه پیشرفت علوم متوجه چرایی تاکید بر انجام حجامت بعد از نیمه ماه قمری شدهایم!
تسنیم:در حال حاضر شاهدیم در حوزه "درمان"، وزارت بهداشت بهشدت انحصاری برخورد میکند و درمان را منحصر در "پزشک" و ورود غیر پزشک در حوزه درمان را غیرقانونی میداند و در حوزه طب سنتی نیز اجازه درمان را منحصر به افرادی کرده که فارغالتحصیل دانشکدههای طب سنتی باشند! با این اوصاف، طیف گستردهای از اساتید حاذق و پیشکسوت طب سنتی و طب ایرانی ـ اسلامی کشور که همگی معترف به تسلط آنها در درمان طیف گستردهای از بیماریهای صعبالعلاج هستند نیز عملاً حق طبابت نخواهند داشت! حتی پزشکانی هم که سالیان سال در حوزه طب سنتی و طب اسلامی تحقیق و پژوهش کردهاند نیز با دستورالعمل فعلی وزارت بهداشت، حق طبابت طب سنتی نخواهند داشت!!تکلیف اساتید طب ایرانی ـ اسلامی در درمان با این تنگنظریها چیست؟
استاد ساعیفرد: در حوزه روایات طبی همانگونه که گفته شد یکسری روایت وجود دارد که به راحتی میتوان به آن عمل کرد؛ به طور مثال در طب سنتی هم میگوییم یکسری از داروها عمومی است یعنی مثلاً اگر فردی دچار نشانههای سردی در دستگاه گوارش شد، عرق نعنا برای وی خوب است؛ این را به معنای کار تخصصی نمیدانیم؛ در پزشکی مدرن نیز همینطور است و برخی داروها بدون نسخهاند (OTC)؛ شما میتوانید استامینوفن را بدون نسخه پزشک تهیه کنید؛ زمانیکه فهم و دانش جامعه بالا رود، فرد میتواند تشخیص دهد که مشکل به وجود آمده در وی مثلاً از سردی است و حاد نیست، هر چقدر سطح فرهنگ و دانش مردم بالا رود، در این بخشها میتوانیم مردم را آزادتر بگذاریم یعنی در این موارد نیاز نیست در همان قدم اول به پزشک مراجعه کنند.
قطعاً یکسری روایات داریم که مردم با مختصر آموزش میتوانند به راحتی از آنها استفاده کنند اما بخشهایی هم قطعاً تخصصی است.
اما اینکه میگوییم وزارت بهداشت، طب سنتی یا طب اسلامی را نباید محدود کند به این معنی است که وزارت بهداشت شناخت چندانی از طب سنتی و اسلامی ندارد یعنی شیوه درمانی که اثربخشی آن برای اساتید این حوزه به اثبات رسیده نباید ممنوع شود همچنین کسانی که در درمان با روشهای غیرکلاسیک حاذق هستند یا برخی از آنها تحصیلات آکادمیک پزشکی هم دارند باید طبق ضوابطی بتوانند بدون دغدغه به درمان بیماران بر اساس این آموزه ها بپردازند.
یکسری از محدودیتها ضروری است به شرطی که علمی و آگاهانه باشد؛ متاسفانه نوع نگاه برخی از مسئولان حوزه نظام سلامت به مقوله طب اسلامی و سنتی بهعنوان یک سرگرمی است و در اثر همین خودباختگی تا جای ممکن، این دو طب را محدود کردهاند.
ما به این نگاه کاری نداریم اما اگر بخواهیم به موضوع به صورت واقعی نگاه کنیم باید هر فردی که در طب سنتی و اسلامی کار میکند، دارای تخصص و حداقل مجموعه روایات طبی را دیده باشد و اصول لازم در فهم حدیث و تشخیص اعتبار روایات را بداند؛ اینکه از روی فلان کتاب ترجمه شده غیر معتبر بنشیند و به مردم بدون تخصص طبی نسخه بدهد، قطعاً مورد تایید ما هم نیست.
البته در روایات طبی ما خطر قابل توجهی وجود ندارد؛ بنده بر روی تکتک روایات طبی کار کردم، اصلاً نسخه خطرناک در روایات طبی نداریم و اینگونه نیست که کسی با مصرف نسخه روایی حتی اگر نسخه نابهجا باشد، جانش در خطر بیفتد.
بله ممکن است فردی در شرایط عادی 30 بار حجامت کند و مبتلا به کم خونی شود؛ این حرف دیگری است یا مثلاً برای فردی که گرممزاج و خشکمزاج است بهصورت افراطی سیاهدانه تجویز شود، این تجویز خطرناک میشود؛ کسی که میخواهد طب اسلامی کار کند باید حداقلهایی را بداند چون طب اسلامی، تکملهای بر طب مزاجی است و اگر این فرد، اصول طب مزاجی را نداند قطعاً برای مردم و بیماران خود مشکل ایجاد میکند.
دکتر اسماعیلی: من برای روشن شدن موضوع به چند روایت اشاره میکنم؛ یک روایت از امام سجاد (ع) است که میفرمایند "کسی که بیماریاش را نشناسد، درمان کار او را بدتر میکند" روایت دیگر از امام علی (ع) است که فرمودند: بر امام مسلمین لازم است که اطباء جاهل را از طبابت ممنوع کند، در روایتی دیگر پیامبر اکرم (ص) فرمودند که "اگر کسی طبابت کند و به عنوان طبیب شناخته شده نباشد (یعنی مردم او را عرفاً به عنوان طبیب نمیشناسند، تحصیلاتی ندارد و کار مطالعاتی نکرده)از نظر شرعی ضامن است".
دانش، معیاری مهم در منابع ما است یعنی فرد باید بفهمد چه میکند؛ این فهمیدن ممکن است با این روش به دست بیاید که فردی مانند بنده پزشکی بخواند، سپس متخصص طب سنتی شود و فعالیت کند یعنی دانشی داشته باشد و مردم هم او را به عنوان طبیب شناخته و به او مراجعه کنند اما این احتمال هم هست که فرد هیچ مدرک دانشگاهی نداشته باشد.
افرادی هستند که ما شاگردهای آنها بودیم و طب سنتی را از آنها آموزش دیدیم، مگر میتوان درباره کسی که به ما طب سنتی آموزش داده، بگوییم او نمیتواند طبابت کند و ما میتوانیم؟ این عقلاً غلط است، قرار بود وزارت بهداشت به خبرگان طب سنتی (افرادی که ممکن است پزشک نباشند اما دانش طب سنتی را دارند) اجازه طبابت دهد اما عملاً این کار انجام نشد.
بخواهیم یا نخواهیم افرادی در کشور هستند که از سطوح مختلف آگاهی و دانش در طب اسلامی و طب سنتی برخوردارند؛ باید دایره فعالیت این افراد را معلوم کنیم، مثلاً ممکن است فردی به صورت تجربی آموزش دیده و بتواند نافگیری کند اما من متخصص طب سنتی آن را فرا نگرفته باشم، پس به جای اینکه در را ببندیم باید برای هر کس محدودهای از فعالیت تعریف کنیم مثلا بگوییم فلان فرد تولگیر است فرد دیگر حجام، عطار و ... است و به آنها آموزش نیز بدهیم تا در محدودهای قانونمند اجازه فعالیت داشته باشند.
انتهای پیام/