مکالمه جالب بیسیمی احمد متوسلیان و یک فرمانده عراقی به زبان عربی
حاج احمد خوشحال شد، قدری تأمل کرد و رفت روی خط و به عربی زُمخت و خشن گفت «نگران نباشید! خودم مشکل شما رو حل میکنم، فوراً یک ستون نیروی کمکی سراغتون میفرستم».
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، جاویدالاثر «احمد متوسلیان» فرمانده دلاور لشکر 27 محمد رسولالله (ص) از جمله چهرههای شاخص جمهوری اسلامی ایران است که هنوز هم با گذشت 36 سال از مفقود شدن وی در لبنان، بسیاری هنوز چشمانتظار بازگشت وی به میهن هستند.خبرگزاری میزان بُرشهایی از زندگی این قهرمان کشورمان را که در کتاب «میخواهم با تو باشم» گردآوری شده است، منتشر میکند.
جلوتر از دشمن
حاجی همیشه شعارش این بود «باید بیش از اینکه دشمن به سراغ ما بیاد، ما به سراغش بریم». یک بار که حاج احمد کمین کرده بود تا حساب یک گردان عراقی را برسد، پای بیسیم نشسته بود و خیلی دقیق به مکالمات و گفتوگوی آنها گوش میکرد تا اینکه فرمانده گردان عراقی، خیلی عاجزانه و با لهجه غلیظ عربی، با ناتوانی گفت: ما احتیاج به کمک داریم. نیروهای ایرانی فشار میارن، نمی تونیم مدت طولانی مقاومت کنیم.
حاج احمد خوشحال شد، قدری تأمل کرد و رفت روی خط و به عربی زُمخت و خشن گفت «نگران نباشید! خودم مشکل شما رو حل میکنم، فوراً یک ستون نیروی کمکی سراغتون میفرستم» بعد ادامه داد «موقعیت دقیق خودت رو گزارش بده».
بعد با دقت گوش کرد و اطلاعات لازم را از فرمانده گردان گرفت. رو به بیسیم چی که کنارش نشسته بود کرد و گفت «خب! حالا الوعده وفا، باید نیرویی که قولش رو دادیم بفرستیم».
حاجی فورا از مناسبترین محور، یک گردان نیرو اعزام کرد. بچههای بسیجی مثل بارانِ بلا بر سر آن گردان عراقی نازل شدند.
این بار فرماندهی گردان اعزامی حاج احمد روی خط بیسیم رفت و گزارش داد «حاج احمد! تانکهای تی72 رو تحویل گرفتیم، برای بقیه غنائم جا باز کنید».
منبع:میزان
انتهای پیام/