عباس سرداران مقاومت|نقش شهید دایی‌پور در راه‌اندازی و توسعه دافوس/سردار پیری: او در تمام حوزه‌ها قهرمان بود

سردار پیری می‌گوید: برای حضور دایی‌پور در سوریه ابتدا سخت می‌گرفتند. اما کم کم پایش محکم شد و بعد دیگر آن‌هایی که در سوریه بودند نسبت به حضورش احساس نیاز می‌کردند و به او می‌گفتند بیشتر بمان.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، از دوران دفاع مقدس تا اغتشاشات تهران و حضور در لبنان و بعد سوریه همه در سابقه رزم او جای گرفت. هرچند در دافوس و از نظر عملیاتی وظایف بسیاری را عهده‌دار بود اما کمتر کسی او را می‌شناخت. در گمنامی در میادین مبارزه حضور داشت. تمام حملات و درگیری‌ها را رصد می‌کرد. میان جنگ و درگیری، انسان تربیت می‌کرد. خودش مستقیم در صحنه درگیری‌ها از صفر تا صد حضور داشت. از آنجایی که فرمانده ضدزره بود، در لبنان به رزمنده‌های لبنان آموزش می‌داد. بیش از سه سال بود که به سوریه رفت‌وآمد داشت. تا روز شهادتش در گمنامی‌ در میادین رزم حضور داشت.

وقتی به شهادت رسید سپاه پاسداران اطلاعیه‌ای برای شناخت بیشتر او صادر کرد و از برخی سوابقش یاد کرد. سردار سرتیپ‌دوم پاسدار شاهرخ دایی‌پور از فرماندهان و پیشکسوتان دوران دفاع مقدس‌، حین عملیات مستشاری در شهر بوکمال سوریه به درجه رفیع شهادت نائل شد. سردار شهید شاهرخ دایی‌پور از جانبازان سرفراز دوران دفاع مقدس بود که فرماندهی یگان ضدزره صف، فرماندهی توپخانه و ادوات منطقه غرب، مربی‌گری موشک تاو و ضدزره، عضویت در هیئت علمی دافوس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قهرمانی در رشته‌های کشتی و غواصی در نیروهای مسلح را در کارنامه دارد. او همچنین یکی از فرماندهان مستشار تیپ زینبیون(مدافعان حرم پاکستانی) نیز بود.

حالا شاید چند صباحی بعد از شهادتش وقت آن رسیده که از این فرمانده گمنام و مبارز میدان سوریه روایت شود. کسی که به نقل همرزمانش عباس مدافعان حرم بود و تا روز شهادتش دلش بی‌تاب رفتن بود. پرونده ویژه گروه فرهنگ حماسه و مقاومت تسنیم برای شهید دایی پور با عنوان « عباس سرداران مقاومت» به همین مناسبت منتشر می‌شود.

بیشتر بخوانید:

سردار شعبانی: عملیات نفس‌گیر ارتفاعات کردستان را در روز فرماندهی می‌کرد/نماد خصلت‌های خاص کرمانشاهی‌ها

فرمانده تأثیرگذار بحران 78، فتنه 88 و صحنه سوریه که بود؟

سرتیپ دوم پاسدار هادی مراد پیری از اعضای هیئت عملی دافوس یکی از همرزمان شهید دایی‌پور است که در گفتگو با تسنیم از فعالیت‌هایی این شهید در دافوس و نبوغ نظامی او روایت می‌کند. بخش سوم پرونده در قالب این گفتگو در ادامه می‌آید:

* تسنیم: با شهید دایی‌پور از چه زمانی و چطور آشنا شدید؟

از سال 69 به طور مستقیم با شهید شاهرخ دایی پور همکار بودم. قبل از همکاری در دانشگاه امام حسین، در بحث ادوات او را می‌شناختم. چون شهید دایی‌پور در ساختار ادوات در تیپ نبی اکرم(ص) که مربوط به استان کرمانشاه است، فعالیت داشت و در واقع مسئول ادوات تیپ بود. بعد از آن هم به دلیل اینکه از خود رشادت‌ها، ابتکارات و خلاقیت‌هایی نشان داد، نقش مسئول ادوات در غرب کشور یعنی هم در منطقه کردستان و هم کرمانشاه را ایفا می‌کرد.

* تسنیم: چه شد که شهید دایی‌پور به دافوس آمد؟

شهید دایی‌پور از سال 69 دانشجوی دوره فرماندهی و ستاد ما شد یعنی دانشجوی کارشناس ارشد. ما دوره‌ای در گذشته به نام دافوس داشتیم که همین دوره فرماندهی و ستاد بود که مخصوص فرماندهان است و کسانی که قرار است فرماندهی را در سطوح بالاتر کسب کنند در آن زمان لازم بود که این دوره را طی کنند و بعد در آن جایگاه‌های بالاتر مسئولیت می‌گرفتند. ایشان هم یکی از آن افراد بود که قرار بود به سِمت‌های بالاتری برود و به همین دلیل به دانشکده فرماندهی و ستاد آمد. ما آن موقع آزمونی می‌گرفتیم که جمعیت زیادی را تست می‌کرد و تعداد اندکی از آن جمعیت جذب می‌شدند. هم سوالات کتبی و هم مصاحبه شفاهی بود که بعد از آن افراد برای دانشجو شدن یا نشدن انتخاب می‌شدند.

با اساتید بحث می‌کرد و گاهی آن‌ها را به چالش می‌کشید/سال 73 به عنوان کادر دافوس ماندگار شد

ایشان از دو مرحله آزمون با موفقیت عبور کرد و به عنوان دانشجوی فرماندهی و ستاد در گرایش زمینی، دانشجو شد. ما به اساتید می‌گفتیم شما که به کلاس می‌روید، افرادی را که انگیزه و علاقه به کارهای آموزشی دارند و سطح علمی‌شان به نسبت دیگر افراد بالاتر است، شناسایی کنید تا ما این افراد را برای مشاغل استادی و فعالیت‌های آموزشی در دافوس جذب کنیم. فرم‌هایی هم در اختیار اساتید قرار داده بودیم تا نسبت به دانشجویان نظر بدهند.

آقای دائی‌پور را هم مثل سایر دانشجویان زیر نظر داشتیم. او سابقه عملیاتی داشت که برای ما نکته مهمی بود. چون استاد باید فرد باتجربه‌ای می‌بود که وقتی در کلاس می‌خواهد مثالی بزند، مثالش عملیاتی باشد. او هم سابقه جبهه و کار عملیاتی داشت و هم از فرماندهان بود. ضمنا در داخل کلاس، خلاقیت‌هایی را بروز می‌داد و با اساتید بحث می‌کرد و گاهی آن‌ها را به چالش می‌کشید. به همین دلیل ما به این نتیجه رسیدیم که بعد از اتمام دوره از او به عنوان مربی استفاده کنیم. دوره شهید دایی پور در سال 73 تمام شد و به عنوان کادر ما ماندگار شد.

درس کنترل اغتشاش را تدریس می‌کرد/نقش کلیدی در کنترل اوضاع سال 78داشت

* تسنیم: در دوره حضورش در دافوس، چه فعالیت‌هایی داشت؟

گروهی توسط شهید مهری و سردار شهید مسجدی تشکیل شد و از جمله کسانی که به فعالیت در آن علاقه داشتند، سردار دایی‌پور بود که ما ایشان را جهت ادامه فعالیت به این گروه معرفی کردیم. کار این گروه بحث بحران‌های اجتماعی بود. آقای دایی پور درس کنترل اغتشاش را تدریس می‌کرد. درس مدیریت بحران، آرام سازی، کنترل اغتشاش نوشته شد و دایی پور در این روند نقش داشت.

گذراندن این دوره‌ها مصادف شد با فتنه 78 و مسائل کوی دانشگاه. در آن موقعیت، یکی از مهم‌ترین وظایف ما مدیریت بحران بود. یکی از کسانی که نقش کلیدی در این اوضاع داشت، شهید دایی‌پور بود. بعد از فتنه 78 ما تجارب عملی خود را در بازنگری دروس و تغییرات محتوای درس‌ها به کار بستیم. که در این بخش هم شهید دایی‌پور باز نقش پررنگی داشت.

عموما بحث عملیات و کارهای اطلاعات یا تاکتیک‌های مقابله با اغتشاشات و روش‌ها، مدل‌ها به او داده می‌شد. سه چهار سال بعد، کتاب جدیدی با عنوان پاسگاه فرماندهی در آوردیم که کاملا به شهر تهران مربوط بود و در فتنه 88 کاملا آنچه را که پیش‌بینی می‌کردیم کاربردی شده بود و از آن استفاده کردیم.

در فتنه 88 یکی از وزنه‌های ما بود

* تسنیم: در جریانات فتنه 88 سردار دایی‌پور چه فعالیت‌هایی داشتند؟

آقای دایی‌پور در این برهه بازنشسته شده بود اما علی رغم بازنشستگی در میدان حضور داشت. در فتنه 88 کاملا فعال بود و به منزله یک یگان عمل می‌کرد. یک گروهی تشکیل داده بود و به دل اغتشاشگران می‌زد و فوق‌العاده موثر بود. در فتنه 88 یکی از وزنه‌های ما بود. کسی هم به او نگفته بود که ضرورت دارد حضور داشته باشد، اما احساس تکلیف می‌کرد.

* تسنیم: چه شد که راهی سوریه شد؟

ایشان دیگر بازنشسته شده بود و دوسال پیش به من اصرار زیادی کرد که راهی پیش پایش بگذاریم که از آن طریق به سوریه برود. من گفتم دست ما نیست و ما خودمان باید به دیگران اصرار کنیم. به خاطر علاقه شخصی خودش می‌خواست که برود. احساس می‌کرد حضورش آنجا لازم است. فکر می‌کرد اگر آنجا برود، دِینش را به اسلام کامل ادا می‌کند. پیگیری می‌کرد.

تخصصش باعث شد فرماندهان سوریه از وجودش بهره بسیاری ببرند/نسبت به حضورش در سوریه احساس نیاز می‌کردند

در این موضوع سخت هم می‌گرفتند. اما دایی‌پور در نهایت موفق شد که برود. قرار بود موقتی هم باشد و بعد از چند ماه برگردد. اما کم کم پایش محکم شد و بعد دیگر آن‌هایی که در سوریه بودند نسبت به حضورش احساس نیاز می‌کردند و به او می‌گفتند بیشتر بمان. تقریبا دوسالی طول کشید.

آن تجاربی که در دوره دفاع مقدس داشت، بخصوص در بحث ادوات به او کمک بسیاری کرد. یکی از بحث‌های ما در دانشگاه مقابله با شورش بود که در سوریه بسیار به او کمک کرد. همین موارد باعث شد فرماندهان سوریه از وجود او بهره بسیاری ببرند. بار آخری که به سوریه رفت، دیگر به 15 روز هم نکشید و به شهادت رسید.

قهرمانی در همه حوزه‌ها را در او می‌دیدیم

* تسنیم: اگر بخواهید از خصوصیات اخلاقی شهید دایی‌پور بگویید، چه نکاتی را در شخصیتش برجسته می‌بینید؟

اصلا دنبال مادیات نبود. خیلی‌ها پرونده دارند تا درجه‌شان را پیگیری کنند. اما ایشان حتی دنبال درجه هم نرفته بود. به لحاظ اخلاقی آدم بسیار خوش مسلکی بود اصلا چیزی را به دل نمی‌گرفت. بسیار شجاع و با انگیزه بود و اینکه  می‌گویند کرمانشاهی‌ها قهرمان هستند، ما قهرمانی در همه حوزه‌ها را در ایشان می‌دیدیم. با پول خودش همکاران را بارها نهار می‌داد. یکبار به چهارمحال رفته بودیم تا دوره برگزار کنیم، ایشان هم آمده بود و بسیار به خانواده‌اش رسیدگی کرد. چون بسیار خانواده دوست بود. من در سپاه کمتر آدمی مثل ایشان دیده بودم.

استقلال فکری زیادی داشت. برای دانشجویان الگوی کاملی بود. ما دوران بسیار خوبی با هم داشتیم. سفرهای بسیاری با هم داشتیم، با هم بندرعباس، سیستان بلوچستان، غرب کشور رفتیم. در کنار عبادت‌هایش، شوخ طبع هم بود. یک پاسدار انقلابی کامل بود. نسبت به امام و رهبری اعتقاد کامل داشت. ولایت مدار بود.

در راه اندازی و توسعه دافوس مقاومت و امنیت، نقش اساسی داشت/در تدوین سناریوی مانور بسیار نقش داشت

* تسنیم: از هم‌نشینی با شهید دایی‌پور خاطره‌ خاصی به خاطر دارید تا برایمان روایت کنید؟

در بحث راه اندازی و توسعه دافوس مقاومت و امنیت، او نقش اساسی داشت. یادم هست قرار بود سپاه مانوری با عنوان مانور عاشورای پنج در زنجان برگزار کند. ما باید در زنجان محلی را برای این کار می‌گرفتیم. آقای دایی پور با ماشین شخصی خود آمد و آن ماشین را در اختیار ما گذاشت برای کارهای مورد نیاز مأموریت. آنقدر با آن ماشین این طرف و آن طرف رفتیم تا موتور ماشینش سوخت. تمام خورد و خوراک و سوخت بنزینش با خودش بود. آن زمان دو سه میلیون هزینه تعمیر موتور و ماشینش شد اما همه را خودش پرداخت کرد. در تدوین سناریوی مانور هم بسیار نقش داشت و کمک بسیاری به ما کرد که در قالب دشمن در مقابل سپاه ایجاد وضعیت می‌کردیم.

--------------------------------------- ‌
گفتگو از: نجمه السادات مولایی
--------------------------------------

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط