علیرضا رضاداد در گفتوگو با تسنیم: بعد از پایان جشنواره کودک گزارش عملکرد ارائه میکنیم/ بین داروغهزاده و میرکریمی اختلافی وجود نداشت
علیرضا رضاداد دبیر سیویکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان از جزئیات برگزاری این جشنواره و نحوه هزینه برای این جشنواره میگوید. وی همچنین از استراتژی کلان سازمان سینمایی برای رونق سینمای کودک خبر میدهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سی و یکمین دوره جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان طبق روال سالهای گذشته در اصفهان برگزار میشود. جشنوارهای که استمرار خود را حفظ کردهاست اما مدتی است علیرغم وجود جشنواره کودک سینمای کودکی در گیشههای سینما به چشم نمیخورد. اما هنوز چراغ سینمای کودک با وجود آثاری مانند «فیلشاه» یا «خاله قورباغه» سو سو میزند و کودکان امیدوارند این گیشه برای آنها هم سهمی داشته باشد. درباره معضلات ساخت فیلم کودک و تأثیرات برگزاری جشنواره کودک بر این گونه سینمایی با علیرضا رضا داد، دبیر سیویکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان و مشاور ارشد رئیس سازمان سینمایی به گفتوگو نشستیم که میخوانید.
بعد از چند دوره خاموشی مطلق در سینمای کودک مدتی است کمی تغییر در فرایند ساخت و اکران اینگونه از سینما را شاهد هستیم. آنهایی که سراغ فیلم کودک نمیرفتند فیلمنامههایشان را ثبت میکنند، حال جشنواره هم میتواند مکمل این حرکت در سینمای کودک باشد آن هم بعد از یک دورهی چند سالهی رکود و خاموشی سینمای کودک. همانطور که خودتان میدانید حداقل در سال چند فیلم پرفروش سینما به حوزه کودک اختصاص داشت. الان چند سالی است که خبری از این موضوع نیست. جشنواره فیلم کودک و نوجوان چطور میتواند به این روند کمک کند؟ و چه آسیبهایی هم میتوان داشته باشد اگر درست عمل نکند؟
به نظر من از جای خوبی شروع کردید، چون برای ما به عنوان مدیریت سینما در حقیقت جشنواره نباید اصالت داشته باشد. جشنواره یکی از حلقههای آن زنجیرهای است که سینما را تعریف میکند و اگر این حلقهها به هم متصل شود ما میتوانیم بفهمیم که در سینما کلا داریم پیشرفت میکنیم یا پس رفت ، 3 حلقهی اصلی سینما عبارت است از تولید، پخش و نمایش، ما این حلقهها را در همه جا باید اولویت دهیم برای بهینهسازی سینمای کودک یک مقدار در هر 3 حلقه دچار مشکلاتیهستیم، آرام آرام در این 2 سالهی اخیر یک تغییراتی ایجاد شد و یک رویکردهایی تغییر پیدا کرد که مجموعهی اینها را آقای حیدریان در گفتوگویی که در سال گذشته در جشنواره کودک حضور پیدا کردند با فعالان سینمای کودک در میان گذاشتند و گفتند که سیاست ما اولا توجه ویژه به این گروه از مخاطب به عنوان سرمایههای اصلی و آتی سینما است، این توجه را هم در حوزهی پخش، هم در تولید و هم در حوزهی نمایش باید ما به عنوان دولت و شما به عنوان فعالان دست در دست نشان دهیم.
رویکرد و انتظار بچهها از سینمای کودک تغییر کرده است
سهم دولت در این توجه ایجاد یک هسته ی تولید و یک زنجیره نمایش و تمرکز و توجه به نمایش فیلمهای کودک بود مسئولیت هستهی تولیدیاش را بنیاد فارابی به عهده گرفت. قرار شد که بخشی از بودجهی حمایتی فارابی اختصاص پیدا کند به حمایت از تولیدات و برای حلقهی بخش نمایش و پخش هم مذاکراتی شد که معاونت نظارت و ارزشیابی یک برنامهای را ارائه کند. تولید یک مقدار دیر بازده است چون یک مقدماتی باید طی شود به خصوص اینکه جزو سیاستهای اعلامی سازمان سینمایی به فعالان این بود که رویکرد و انتظار بچهها از سینمای کودک تغییر کرده است.
30 سال پیش آنقدر محصولات متنوع غیرایرانی در اختیار مخاطبین کودک و نوجوان ما قرار نداشت اما اکنون با تغییر و پیشرفت فناوری هر فیلمی که در هر جای دنیا شناخته میشود به فاصلهی کوتاهی در دسترس مخاطبینشان قرار میگیرد و بچهها هم با فیلمهایی روبرو هستند که ساختارهای استاندارد دارد، قدرت خیالانگیزی درونشان بسیار بالاست و رویاهای بچهها را به خوبی به تصویر کشیدهاند پس تاکیدی که در سیاستهای سازمان سینمایی بود که نوع تولیدها هم باید تغییر کند و نیازهای امروز بچهها مرتفع شود، خب چند پروژه را فارابی به دست گرفته که نباید انتظار داشته باشیم امسال در جشنواره آنها به ثمر نشسته باشد، در عین حال خود فعالان سینما هم باید در این زمینه پا پیش بگذارند و آن تمایلات و سرمایههایی که میتوانند جذب بکنند را بیاورند وسط چون اگر بخواهد سینما دولتیتر شود یک آفات دیگری دارد که در پخش و حوزه نمایش خودش را نشان میدهد.
تصمیم سازمان سینمایی اکران 12 فیلم کودک در یک سال است
درحوزهی نمایش و پخش هم، گامهای اول توجه به نمایش و پخش این فیلمها در معاونت نظارت ارزشیابی و در شورایی صنفی برداشته شد و تفاهمی یکی، دو جلسه در داخل خود سازمان سینمایی گذاشته شد و بعد هم 2،3 جلسه با شورای صنفی گذاشته شد بین شورای صنفی و معاونت نظارت ارزشیابی شد که از آن تاریخ یک توجهی شود به استمرار فیلمهای کودک و نوجوان براساس همان موجودی که وجود دارد و البته گرایش تولیدات هم برود به سمت فیلمهایی که مخاطب بیشتری دارد. این توجه هم در حوزه نمایش صورت گرفت. فکر میکنم این سال پررونقترین سال سینمای کودک از جهت میزان فروش فیلمهای کودک و نوجوان در سالهای اخیر بوده البته آقای حیدریان اعلام کردند و هم همه تقریبا اتفاق نظر داریم که این همهی آن برنامه نیست یک قدمهایی است در جهت آن برنامه در آن برنامه فکر شده بود که حداقل در طول سال 10-12 فیلم جذاب نمایش داده شود که امسال حدود 7 یا 8 فیلم نمایش داده شد.
اتصال حلقه تولید، پخش و نمایش کارکرد جشنواره کودک را منطقی میکند
در کیفیت آثار هم باز یک تأملاتی وجود دارد به نظر من یک گام خوبی امسال برداشته شده و این مسیر باید ادامه پیدا کند تا اینکه ما حداقل در هر ماه یک فیلم جذاب برای بچهها داشته باشیم تا همیشه بخشی از پردههای سینما اختصاص به کودک و نوجوان پیدا بکند و به شکل طبیعی آرام آرام یک زنجیرهی سینمای کودک و نوجوان تشکیل شود یکی از بحثها این بود که ما باید گروه سینمایی کودک و نوجوان مثل دهه 60 و 70 داشته باشیم. ولی فکر کردیم این ممکن است مثال مرغ و تخممرغ شود، آن گروه سینمایی میگوید فیلمش کو، فیلمساز میگوید گروهش کو؟ ما باید از این حالت خارج شویم و خدا رو شکر قدمهایی برداشته شد و از این حالت درآمدیم و آن زنجیره به اعتقاد من میتواند در استمرار این سیاست به شکل طبیعی بدون اینکه ما بخواهیم به سالنها دیکته کنیم حتما ایجاد میشود و اگر آن زنجیره ایجاد شود به نظرم حلقهی تولید، پخش و نمایش به هم متصل میشود. جشنواره هم دیگر یک معنای منطقی خودش را پیدا کند یعنی اتصال دهندهی حلقه تولید پخش و نمایش خواهد شد فیلمها در جشنواره معرفی میشود و مورد ارزیابی قرار میگیرند و همان تاثیراتی که فرض کنید جشنواره فجر بر روی اکران سال آینده دارد میتوان انتظار داشت که جشنواره کودک در اکران فیلم کودک و نوجوان داشته باشد.
درباره کیفیت تولید اثار کودک صحبت کردید. ما مدتی است به مرور آثار کودک در دورههای گذشته میپردازیم و وقتی آثار و کارگردانان حاضر در آن جشنوارهها را میبینیم، به اختلاف کیفیت سینمای کودک از آن دورهها تا کنون پیمیبریم. فیلمهایی از مجید مجیدی، ایرج طهماسب، صدر عاملی و بعد مسعود کرامتی و امثالهم. اما با گذشت زمان از کیفیت آثار کاسته شده است. در صورتی که الان سینمای کودک با فیلمسازان بزرگی در جهان و کمپانیهای بزرگ انیمیشنسازی رقابت کند.
این همان موضوعی است که انتظار میرود فارابی برای آن برنامهریزی کند که ما از نظر کیفی هم همین ارتقاء را بتوانیم پیدا کنیم. بچهها امروز به هر کیفیتی راضی نیستند، اگر مثلا فیلشاه 9 میلیارد تومان فروش کرد به این معناست که از یک استاندارد قابل رقابت با فیلمهای دیگر برخوردار است که توانسته فروش بکند والا اگر این استاندارد را نداشت موفق نمیشد ما انیمیشن دیگر هم داشتیم که اکران شد و این استاندارد را نداشت در تبلیغات هم ضعیف بود. میخواهم بگویم که مسئلهی کیفی مسئلهی مهمی است و اصلا اگر این کیفیت اتفاق نیفتد آن سیاست کمی هم محقق نمیشود چون شما وقتی که میخواهید به یک مخاطبی برسید این مخاطب امروز هر چیزی را قبول نمیکند ما در همین چند فیلم اخیر داشتیم فیلمهایی که ضعیف بودند و مخاطب با آنها ارتباط برقرار نکرد و با فروش کم از روی پردهی سینما برداشته شد لذا آن ارتقاء کیفی هم حتما باید در سیاستها مورد توجه قرار بگیرد.
لزوم راهاندازی مجدد زنگ سینما در آموزش و پرورش
هنوز یک حلقه از حلقههای تکمیل کننده برنامههای کودک سازمان پیدا نکرده و آن حلقه فعالان حوزهی مخاطب کودک و نوجوان است مثل کانون پرورش فکری، مثل آموزش و پرورش، اخیرا جلساتی با کانون پرورش فکری برگزار شد برای آغاز یک همکاری مجدد در هر دو وجه تولید و نمایش. در همین جلسات جمعبندی شد که 2 فیلم مشترک با فارابی تولید بکنند. در سراسر کشور نزدیک 100 سالن در اختیار کانون پرورش فکری است، آن 100 سالن اگر تبدیل شود به ناوگان سینمای کودک و نوجوان این یک اتفاق بزرگی است، آموزش و پرورش اگر بتواند زنگ سینما را در برنامههای خودش بیاورد و امکانات کافی پیدا کند برای اینکه هفتهای یک نیم روز بخشی از دانشآموزان هر مدرسه بتوانند یک سفر جمعی بکنند مثل خیلی از اردوها که در رشد شخصیتشان بیش از اردوهای آموزشی مؤثر است، کمک بزرگی به اهداف تربیتی آموزشی سینما کرده است.آموزش و پرورش میتواند زنگ سینما را دوباره بازسازی کند، دوباره در برنامههای خودش قرار دهد، این یک تحول خیلی بزرگ است.
چرا آموزش و پرورش در راهاندازی این برنامه فرهنگی تعلل میکند؟ چون به یاد دارم این اتفاق تا چند سال پیش رخ میداد؟
هر زمان این اتفاق افتاده متکی به ابتکار عمل مدیریتی بوده در حالیکه این موضوع باید برود در نظام برنامهریزی آموزش و پرورش، این سازمانهای همکار میتوانند به پیشرفت سینمای کودک کمک کنند. آن چیزی که به این حیات طبیعی کمک میکند اتصال تمام زنجیرهها به هم است، ما 30 دوره جشنواره کودک را برگزار کردیم تقریبا در هر دوره حدود 10 تا فیلم ایرانی بوده، این معنیاش این است که حدود 300 فیلم در این دورهها آمده، ولی از این 300 فیلم شما ممکن است 30 فیلم خاطرهانگیز باشد. ولی چون در این 30 سال اینها همه جمع شده ما اینها را پشت سر هم به خاطر میآوریم، قطعا اگر 30 سال دیگر هم بگذرد که هر سال 2 یا 3 فیلم به حافظه تاریخی فیلمهای پررونق و جذاب اضافه میشود. حافظه تاریخی ما به مرور با این فیلمها پر می شود. به نظر من ممکن است که فیلم جذاب این دوره فیلشاه باشد که به لحاظ تکنیکی و توانمندی فناوری پیشرفت زیادی داشته است. در واقع انیمیشن حوزهی جذابی است، چون این فیلمهای انیمیشنی که در این سالها تولید شده با فیلمهای انیمیشن مشابه خارجی به لحاظ استانداردهای ساخت قابل رقابتند.
یادمان باشدکه ظرف سینما، ظرف کوچکی است، ما در سال، 50 فیلم نمایش میدهیم از این 50 فیلم 20 درصد که به حوزه کودک و نوجوان برسد میشود 10 فیلم، 10 تا عدد خیلی کمی است، که چون سهمیه کودک و نوجوان سهم زیادی نیست حتما باید فیلمها جذاب باشد. سینمای کودک اگر با فیلمهای بیمخاطب یا کم مخاطب پر شود عملا از یک سبدی که خودش کوچک است یک چیز دیگر هم برداشتیم و سبدمان را کوچکتر هم کردیم.
اگر ما سبد سینمای کودک را پر نکنیم محصولات غیرفرهنگی جایگزین میشوند
این سیاست که وقتی دارد فیلمی ساخته میشود ما به فعالان حوزهی سینمایی کودک و نوجوان توصیه کنیم که به مخاطب فکر کنید به معنای از دست رفتن ارزشهای هنری نیست، به معنای این است که چون این سبد کوچک است ما باید برای این سبد برنامه داشته باشیم خصوصا این که اگر ما با تولید ملی این نیاز را برطرف نکنیم یک محصول بیگانه و احیانا غیرفرهنگی در این سبد قرار میگیرد. الان متاسفانه حوزه تلویزیون و نمایش خانگی از آثار جذاب داستانی بلند برای بچهها خالی است و این بار روی دوش سینما قرار گرفته که ظرفیت زیادی هم ندارد.
شما از سه عنصر اصلی در چرخه سینما صحبت کردید، اتصال حلقه تولید، پخش و نمایش. اما وقتی هنوز این حلقه اتصال برقرار نیست ممکن است این سوال به ذهن متبادر شود که چه لزومی به برگزاری جشنواره کودک با این ابعاد وجود دارد؟ و همین مقدار بودجه برای برگزاری جشنواره صرف تقویت عناصر حلقه اتصال شود؟
هزینه کردن برای جشنواره ممکن است به نسبت هزینه کردن در حوزههای دیگر تاثیر و اولویت کمتر داشته باشد، بالاخره ما ظرفیت اقتصادی و منابعمان، منابع محدودی است، این منابع محدود باید برای بهترین نوع استفاده صرف شود. ما به نسبت ساخت یک فیلم معمولی هزینه جشنواره میکنیم و به هرحال این هزینه از سبد سینما ایران هزینه میشود بخشی هم اصفهان برای ایفای نقش شهروندی خود هزینه میکند. بالاخره مدیریت شهری باید برای کودکان و نوجوانان در شهر کارهایی انجام دهند بخشی از مالیات یا بخشی از درآمدهای شهرداری را خرج این گروه از شهروندان بکنند. زلف سینمای کودک و نوجوان از اول به شهری مثل اصفهان گره خوردهاست که اصفهان هزینههای مربوط به حقالسهم شهروندی خودش را پرداخت کند که آن هم هزینههای زیادی نیست در سازمان سینمایی هم هزینههای مربوط به آن بخش تخصصی انجام میشود، این میزان از بودجه تا همین الان کارکرد مثبت خودش را دارد، اگر این بودجه بخواهد زیادتر از نسبت تولید، و نمایش باشد توزیع و آن جشنواره یک مقدار در مسیر درستی پیش نمیرود. اما حال حاضر جشنواره با همین بودجه بخشی از مسئولیت حیات طبیعی سینمای کودک و نوجوان را به عهده دارد.
به هر مسئلهای باید سیستمی و زنجیرهای نگاه کنیم هر کدام از این حلقهها باید حقالسهم خودشان را پیدا کنند و کارکرد خودشان را هم داشته باشند، شما اگر حلقه جشنواره را قطع کنید همانقدر ممکن است زیان کنید که حلقه بخشی دیگر را در هر زمینهای باید این نگاه سیستمی را داشته باشیم، بگیم خیلی خب سینمای کودک یک زنجیر است. هر کدام از این حلقهها فقدانش به معنای مانعی برای اتصال منطقی این مجموعههاست.من از دوستی پرسیدم اگر این جشنواره را برگزار نکنیم چند سال بعد خودمان را شماتت نمیکنیم که یکی از حلقههای این زنجیره را قطع کردهایم؟
شما اگر جشنواره نداشته باشید یک زیان میکنید اگر تولید نداشته باشید زیانهای دیگری میکنید، جشنواره در سطح اصفهان یا کل کشور یکی از نشانههای مهم رابطه سینما و نشاط اجتماعی است همان تاثیری که فضای جشنواره فجر در فیلمها و در فضاها ایجاد میکنند، جشنواره کودک به مراتب در اصفهان و در جاهایی که برگزار شده ایجاد میکند شما شادمانیهایی که حول محور سینما و برگزای جشنواره و نشاطی که در همهی خانوادهها ایجاد میشود را به عنوان یکی از اهداف فرعی جشنواره اگر ارزیابی بکنید میبینید هزینهای که برای ایجاد این نشاط صرف میشود بسیار هزینهی پایینی است خصوصا در شرایط اجتماعی امروز که ما به این نشاط بیشتر احتیاج داریم. ما باورمان بر این بوده و هست که به شدت باید از ظرفیت جشنواره برای ایجاد چنین نشاط اجتماعی استفاده بکنیم، در حال حاضر جامعه احتیاج دارد، این یک راه تنفس سالم برای جامعه است و عدهای نشستنداند که جامعهی ما را افسرده ببینند و زمینههای افسردهسازی جامعهی ما را بیشتر کنند فشارهایی که به روی جامعه میآید، مشکلات جامعه را تشدید میکند پس یکی از وظایف ما که امروزه ممکن است بشتر هم ملموس باشد این است که بتوانیم کارهایی بکنیم که نشاط اجتماعی را جامعه به دست بیاورد و بتواند در مقابل مشکلاتی که با آن دست و پنجه داره نرم میکند حل کند.
رویکرد برگزاری همزمان جشنواره در استانها و برگزاری المپیاد فیلمسازی متاثر از همین دریافت است. این کار را در زمان جنگ هم تجربه کردهایم و تلاش میشد با تقویت روحیه جامعه قدرت مقابله آنان با مشکلات بالا برده شود.
بعد از پایان جشنواره کودک گزارش عملکرد ارائه میکنیم
بعد از جشنواره بینالمللی فجر حاشیههایی درمورد بودجه این جشنواره و جشنواره ملی فیلم فجر ایجاد شد. این موارد و موارد مشابه نشات گرفته از عدم شفافیت است وقتی عدم شفافیت باشد در واقع این اتفاقات میافتد، حالا جشنواره کودک هم به عنوان یکی از این سلسله جشنوارههای سازمان سینمایی باید شفافیت عملکرد در بودجه داشته باشد، چه اعلام این بودجه و چه هزینههای جشنواره. شما میتوانید یک گزارش شفاف از میزان هزینهکرد و بودجه جشنواره ارائه دهید تا منجر به حاشیههای بودجهای نباشد؟
ما بودجهمان را پیشاپیش ارائه کردیم، صبر نکردیم اصلا جشنواره تمام شود گفتیم بخش اصلی برگزاری جشنواره یک اعتبار 3 میلیارد تومانی دارد که اگر جشنواره در تهران برگزار شود با همین اعتبار برگزار میشود. 1 میلیارد آن هم مربوط به بخش بینالملل و دو میلیارد آن مربوط به سینمای ایران است.اصفهان هم 3 میلیارد تومان برای ماموریتهای شهروندی و نشاط اجتماعی خودش گذاشته، اما در حقیقت خود جشنواره با همان 3 میلیارد تومان برگزار میشود. بعد از جشنواره هم حتما گزارش عملکرد خواهیم داد.این وظیفهی اداری و قانونی است که گزارش عملکرد دهیم، در قانون دسترسی آزاد به اطلاعات هم که هر کسی حق دارد هر پرسشی دارد بکند و سازمان سینمایی هم علیرغم همهی تبعات مثبت یا منفی که میتوانست داشته باشند در مقابل همهی پرسشها پاسخگو بوده ما هم به شدت معتقدیم که شفافیت حتی اگر عیوب ما را هم به نمایش میگذ ارد بسیار موثر است و مفید.
بین داروغهزاده و میرکریمی اختلافی وجود نداشت
در مورد نکتهای هم که شما در مورد جشنواره جهانی و ملی فرمودید باید بگویم حاشیه را دیگران ایجاد کردند. بین آقای داروغهزاده و میرکریمی نه اختلافی وجود داشت، نه انتقادی. میرکریمی در مصاحبهای به یک دورهای که جشنواره با یک رقم بالایی برگزار شده بود اشاره کرده بود که حاشیهنویسها و حاشیهسازها آن را به دورهی داروغهزاده ربط دادند و چون داروغهزاده هم رقم عملکرد را گزارش کرده بود سعی کردند از این دو حرف یک تناقضی دربیاورند. در حالی که هیچ تناقضی وجود نداشت اطلاعات داروغهزاده صحیح و درست بود و هم آنچه که میرکریمی گفته بود هیچ ربطی به جشنواره دوره آخر به دبیری داردغهزاده نداشت.
بحث چون راجع به بودجه و شفافیت است، ما سلسله گزارشاتی منتشر کردیم با این محتوا که اعلام اعداد صرفا شفافیت مالی نیست، چون گزارشها اغلب باید مورد تایید نهادهای ناظر مانند دیوان محاسبات یا سازمان بازرسی باشد، منتهی سازمان سینمایی اغلب بیشتر ارائهی عدد میکند، این ارائهی عدد نمیتواند مصداق شفافیت مالی باشد، چرا؟ چون باید حتما تاییدیهی نهادهای بازرسی و حسابرسی وجود داشته باشد.
همه ساله موسسات تا خردادماه وقت دارند که برای عملیات مالی گزارش حسابرسی و تراز خود را آماده بکنند، تیرماه هم حداکثر زمانی است که باید گزارشهای مالی خودشان را ارائه بدهند، تمام مجامع هیئت امنای موسسات هم در همین زمان برگزار میشود پس در فاصلهی فروردین تا مردادماه هر سال عملکردهای سال گذشته هر موسسه هم تدوین و ارائه و حسابرسی میشود میشود. این گزارشها اغلب بهروز است و گزارشهایی هم که ارائه میشود بعد از بازرسی حسابرسی است تا در نهایت عملکرد به صورت گزارش به اداره مالیات ارائه میشود. و مجامع هر موسسه بر اساس گزارشها به همان حسابها رسیدگی میکنند. اینجا پایان عملکرد شفاف مالی موسسات است یعنی شما هر گزارشی مرداد به بعد از هر موسسهای ارائه شود معنیاش این است که همهای این اتفاقات درونش صورت گرفته. اگر الان گزارش مالی سال 95 و 96 به قبل داده میشود معنا و مفهومش این است که تمام این گزارشها دقیق، حسابرسی شده و بازرسی شدهاست.
در سینمای دولتی پول زیادی وجود ندارد
قانون دسترسی آزاد به اطلاعات 10 روز فرصت داده که سوال را پاسخ دهند اگر بهمن ماه شما سوال کنید یا مثلا اسفندماه خب هنوز عملیات حسابرسی و بازرسی انجام نشده و اطلاعات به روز ارائه میشود ولی اگر اکنون از فجر 35 سوال کنید همهی عملیات حسابرسی و بازرسی انجام شده. در سازمان سینمایی و موسسات همه چیز شفاف است چون سبد مالی سازمان کوچک است و خطا در آن زود مشخص میشود. در بخش دولتی سینما پول زیادی وجود ندارد.
کانون کارگردانان یک بیانیه دادند راجع به ورود پولهایی با منابع نامشخص!
بیانیهی آنها مربوط به موسسات سازمان سینمایی نیست، مربوط به سرمایهگزاری در فیلمسازی است در گزارشهای سازمان سینمایی، همهی موسسات که پول میگیرند هر 2 ماه یکدفعه باید گزارش هزینهکردشان را به سازمان سینمایی ارائه کنند، همهی این گزارشهایی هم که شما دارید میبینید، همهی این گزارشها، گزارشهای تایید شده توسط معاونت برنامهریزی و توسعهی سازمان سینمایی است، اینها در چهارچوب یک توافقنامه پول میگیرند و باید عملکردشان را در چهارچوب همان توافقنامه ارائه کنند.
=====================
گفتوگو: امیرحسین مکاریانی
=====================
انتهای پیام/