نگاهی به مطالب ستون نویس‌های ترکیه|آیا فضای مجازی است که ترکیه را اداره می‌کند؟

نگاهی به مطالب ستون نویس‌های ترکیه|آیا فضای مجازی است که ترکیه را اداره می‌کند؟

یک محقق آمریکایی کتابی در مورد دموکراسی نوشته و در آن، اردوغان و پوتین را به عنوان نمونه‌های دیکتاتوری برآمده از صندوق آرای انتخابات مورد انتقاد قرار داده است.

به گزارش گروه بین­‌الملل خبرگزاری تسنیم، ستون­ نویس­‌های روزنامه­‌های ترکیه که در زبان ترکیه از آنان به عنوان «گوشه نویس» یاد می­‌شود، نقش مهمی در هدایت افکار عمومی ترکیه و بالا رفتن میزان محبوبیت و فروش روزنامه­‌های این کشور دارند. تسنیم هر هفته دو بار، گزیده­‌هایی از مهم­ترین ستون­‌های روزنامه­‌های ترکیه را به خوانندگان خود ارائه می­‌دهد.

آیا برای مبارزه در راه دموکراسی حاضرید؟

حسن جمال/ تی 24

 یک کتاب سیاه بینانه دیگر در مورد دموکراسی به بازار آمد. اگرچه در این کتاب نگاه بدبینانه‌ای نسبت به آینده دموکراسی لیبرال وجود دارد، اما در عین حال به اهمیت بحث مبارزه نیز پرداخته است.

در این کتاب به این نکته اشاره شده که در برخی مقاطع، دموکراسی و مردم در برابر هم قرار می‌گیرند و در برخی دموکراسی‌ها نیز فضا به گونه‌ای مدیریت می‌شود که حقوق و آزادی‌ها پایمال می‌شوند. اگرچه اقتدار سیاسی بر مبنای آرای مأخوذه از صندوق است، اما بعد از مدتی، اقتدار می‌فهمد که باید چگونه قواعد دموکراسی را به نفع خود به کار بگیرند و همه چیز را بر مبنای سیاست تک نفره و تک محوری پیش ببرند. در همین چارچوب است که اردوغان هم در چنین معادله‌ای قرار می‌گیرد.

دارم درباره کتابی حرف می‌زنم که نویسنده آن یکی از چهره‌های آکادمیک دانشگاه هاروارد به نام "یا ساچ مون" است. اگر بخواهم اسم انگلیسی کتاب را به ترکی ترجمه کنم، عنوان آن طولانی می‌شود. چنین عبارتی را در نظر بگیرید: مردم و دموکراسی در برابر هم، چرا آزادی ما در خطر است و او را چگونه نجات دهیم.

بگذارید چند سطر از این کتاب را برایتان بازگو کنم: رئیس شدن دونالد ترامپ در کاخ سفید آمریکا، خود یکی از نشانه‌های بحران دموکراسی است. در یکی از قدرتمندترین و قدیمی‌ترین دموکراسی‌های جهان، فردی رئیس‌جمهور می‌شود که به شکل علنی با مبانی قانون اساسی آمریکا مخالفت کرده و با خیال راحت می‌گوید من از این مبانی خوشم نمی‌آید!

در نظر بگیرید فردی رئیس می‌شود که به راحتی رقیب خود را به زندان تهدید می‌کند. اگرچه نهادهای ناظر بر دموکراسی آمریکا در بحث تفکیک قوا توانسته‌اند تا حدودی ترامپ را کنترل کنند، اما در نهایت این مردم آمریکا هستند که می‌بینند در بالاترین نقطه اقتدار و مسئولیت اجرایی کشور، کسی نشسته است که انتخاب او، یک اشاره منفی به فرجام دمکراسی است.

در برخی از صفحات این کتاب به ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان نیز پرداخته شده است. بگذارید چند سر از آن را برایتان نقل کنم: این فقط انتخاب ترامپ در ریاست جمهوری آمریکا نیست که تبدیل به یک رویداد سیاسی شده است. در روسیه و ترکیه نیز چنین چیزی روی داده و از صندوق انتخابات، رهبران قدرتمندی بیرون آمده‌اند که در دموکراسی رو به توسعه کشورهای خود، گونه‌ای از دیکتاتورِ برگزیده شده و انتخاب شده را به نمایش گذاشته‌اند. در عین حال در لهستان و مجارستان نیز چنین چیزی روی داد و رهبران پوپولیست این دو کشور مدل جدیدی از دیکتاتوری و محدود سازی آزادی‌ها، مبارزه با آزادی بیان و مبارزه با نهادهای مستقل را به نمایش گذاشتند.

آیا فضای مجازی است که ترکیه را اداره می‌کند؟

هینجال اولوو/ روزنامه صباح

همه کشورهای دموکراتیک جهان با سه قدرت متکی بر قانون اساسی اداره می‌شوند: قوای مقننه، مجریه و قضائیه. نیروی دیگری نیز داریم که بر هر سه قدرت نظارت می‌کنند و واقعاً بر اعمال تمام آنها اثرگذار است که اسم آن را باید ستون چهارم یا قدرت چهارم بگذاریم.

داریم در مورد رسانه صحبت می‌کنیم. رسانه، همان چیزی که قبلاً فقط در قالب کاغذ، روزنامه و نوشته تعریف می‌شد، اما بعدها رادیو، تلویزیون و اینترنت هم به آن اضافه شد.

در زبان بین‌الملل، برای تعریف رسانه از واژه میدیا استفاده می‌شود که در واقع به معنی وسایل نیز هست و این کلمه تمام انواع رسانه را در برمی‌گیرد و حالا چیز دیگری هم به آن اضافه شده است؛ فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی.

رسانه اجتماعی مانند توییتر، فیسبوک، اینستاگرام و دیگر شبکه‌ها که هر کدام از آنها میلیاردها کاربر دارند. البته به خودی خود زیباست اینکه هر فردی آزادی آن را داشته باشد که بتواند آراء و نظرات و افکار خود را با دیگران در میان بگذارد. این چیز خوبی است، فکرش را بکنید من به عنوان هینجال در روزنامه صباح هر روز برای خودم می‌توانم مقاله بنویسم. دیگران چنین فرصتی نداشتند و نمی‌توانستند فکر خود را بیان کنند، اما حالا با یک گوشی تلفن همراه، در لحظه افکار خود را منتشر می‌کنند و همه میفهمند که آنها نیز در مورد مسائل مختلف چه نظری دارند.

اما در حال حاضر چنین به نظر می‌رسد که شبکه‌های اجتماعی خود را از دنیای رسانه قدرت چهارم جدا کرده و تبدیل به قدرت پنجم شده‌اند. چگونه؟ برایتان توضیح می‌دهم.

ببینید بارها دیده‌ایم که مثلاً قضات و دادستان‌های مختلف، افرادی را بازداشت و از آنها بازجویی کرده و آنها را آزاد کردند. به محض اینکه آزاد شدند، در شبکه‌های اجتماعی قیامت به پا شده و هزاران و ده‌ها هزار پیام و واکنش مشاهده شده است. فردای آن روز می‌بینیم قاضی سریع از حکم خود پشیمان شده و فرد مزبور را زندانی کرده است. آیا این چیز خوبی است؟ اگر بخواهیم بگوییم که صدای خلق همان صدای حق است، شاید تعبیر بدی نباشد. اما وقتی که بخواهیم در مورد قدرت دوم یعنی قوه قضاییه صحبت کنیم، آن وقت مسئله فرق می‌کند. یک قاضی که نباید تحت تاثیر شبکه اجتماعی قرار بگیرد.

ادلب و سوریه

اوزلم آلبایراک / روزنامه ینی شفق

این روزها پس از تعطیلات، باز هم همه دارند در مورد مسائل اقتصادی و تغییرات ارزی حرف می‌زنند و همه بر این باورند که افزایش قیمت دلار، نکته‌ای است که به قول برخی مطبوعاتی‌ها، بر زندگی عمه عایشه و تمام شهروندان ترکیه، اثر مستقیم می‌گذارد. اما به نظر من، این تنها مسئله ما نیست و مسئله مهم دیگری نیز هست که تمام جهان در این روزها بی خیال آن شده و از آن غافل شده است و آن مسئله نیز سوریه، جنگ داخلی و محاصره ادلب توسط بشار اسد و حامیانش است.

به همین خاطر من به این نتیجه رسیدم که اگر نخواهم در این روزهای سخت در مورد ادلب چیزی بنویسم من نیز کمک کرده‌ام به کسانی که می‌خواهند بحران را در ادلب عمیق‌تر کنند. اگر قرار باشد یک حمله گسترده علیه این شهر شکل بگیرد، باید چیزی نوشت.

هفت سال از جنگ داخلی سوریه و بحران این کشور گذشته است و به شرایطی رسیده‌ایم که در تمام دنیا کسی نیست که در مورد سوریه بپرسد، یا بنویسد. در ترکیه نیز در روزهای اخیر من با هر آشنا و فامیل و دوستی که صحبت کردم، تنها چیزی که در مورد سوریه بر زبان می‌آوردند، شکایت و گلایه آنها از پرشدن خیابان‌های ترکیه از آدم های سوریه‌ای بود! نهایت اعتراض آنها این بود که در فلان رستوران، یک زن چادری سوریه‌ای را دیده‌اند! این در حالی است که چنین چیزی نمی‌تواند چندان مهم باشد چراکه زندگی بیش از دو میلیون و 600 هزار نفر از مردم عادی در ادلب در خطر است و باید در مورد آنها بیشتر اندیشید.

رسانه‌های آمریکایی و رسانه‌های ترک

 جم کوچوک / روزنامه ترکیه

می‌توانیم بگوییم در همه جهان، سنت بر این است که تمام روزنامه‌نگاران و تمام دانشجویان و اساتید دانشگاهها در مرام و مسلک چپ باشند. اما در مقابل صاحبان بانک‌ها و سرمایه گذارها، در خط و شیوه فکری راست، حرکت کنند.

مثال روشن این سنت، در معادلات سیاسی فکری و اجتماعی آمریکا دیده می‌شود.

از روزی که ترامپ در آمریکا به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده است، رسانه‌ها به او حمله ور شده‌اند. رسانه‌های آمریکایی هر چه دم دستشان برسد علیه ترامپ می‌نویسند و گاهی اوقات در انتقادات خود هیچ حد و مرز و منطقی را نمی‌شناسند و می‌خواهند هر جوری شده او را پایین بکشند یا دستگاه قضایی آمریکا را وادار کنند که ترامپ را هر جوری شده عزل کند و این مسئولیت به فرد دیگری داده شود.

صد البته آدم مغروری مانند ترامپ صدها تصمیم اقدام و رفتار ناشایست دارد که محل انتقاد است، اما واقعیت این است که رسانه‌ها هم خیلی وقت‌ها دور از انصاف به او حمله می‌کنند. تا این که بالاخره یک نوشته منطقی در مورد او منتشر شد که در آن جوانب انصاف هم رعایت شده است.

آلان م. درشویتز عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد، در هفته نامه نیوزویک، درباره ترامپ یک یادداشت تحلیلی نوشته که عنوان آن چنین است: یک نوشته عینی و واقع‌گرایانه در مورد مجرم یا معصوم بودن ترامپ.

او نوشته است: به عنوان یک آزادی خواه اجتماعی بی طرف که در انتخابات به هیلاری کلینتون رای داده‌ام، تلاش می‌کنم دیدگاه‌های سیاسی‌ام، بر تحلیل‌های قانونی و حقوقی من اثر نگذارد و به همین خاطر می‌خواهم با خیال راحت بگویم که محافظه‌کاران راست آمریکایی، نورهایی می‌بینند و به آن باور دارند اما لیبرال‌ها صرفاً به خاطر این که با ترامپ مخالف هستند، نمی‌خواهند نور را مشاهده کنند. من از این موضوع بسیار ناراحتم و معتقدم که دیدگاه سیاسی‌ات هرچه که می‌خواهد باشد، اما باید یک استاندارد عادلانه برای قضاوت در مورد کارنامه افراد داشته باشی.

در رسانه‌های کشور ما نیز برخی‌ها در سال 2007 تلاش کردند تا علیه حزب عدالت و توسعه اقدام کرده و دولت وقت را با یک کودتای نرم، نابود کنند. آنها هم اکنون هم دست از انتقاد بر نمی‌دارند و می‌پرسند چرا ترکیه چنین شده است.

من در پاسخ به آنها می‌گویم خود شما چنین کردید. آیا فراموش کردید که آیدین دوغان مدیر عامل بسیاری از رسانه‌های ترکیه برای جنگ با اردوغان چگونه وارد میدان شد؟ حالا ورشکست شده و تمام رسانه‌های خود را واگذار کرده است. اما آنهایی که می‌خواهند همچنان علیه دولت حاکم بجنگند باید بدانند که در 2019 انتخابات محلی برگزار می‌شود. شاید اردوغان در انتخابات ببازد. اگر هم نباخت در 2023 و 2028 می‌توانند حمله کنند. من توصیه می‌کنم امید خود را از دست ندهند شاید روز عید آنها هم فرا برسد!

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران