نگاهی به یک شاهکار از رافائل
رافائل هنرمند چیرهدست ایتالیایی در دیوارنگاره "مکتب آتن" که برای کاخ پاپ نقاشی کرده گروهی از اندیشمندان و فلاسفه بزرگ جهان را با هنرمندیِ تمام کنار هم بهتصویر کشیده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، رافائل سانتسیو معروف به "رافائل" هنرمند مشهور ایتالیایی در سال 1483 میلادی در شهر اوربینو در ایتالیا متولد شد. او در مدت عمر کوتاهِ 37ساله خود توانست آثار ماندگاری همچون "مکتب آتن"، "باغبان زیبا"، "مریم میان چمنزار" و "تدفین مسیح" را خلق کند.
رافائل حدوداً 25ساله بود که پاپ جولیوس دوم (Pope JuliusII) برای نقاشی اتاقهای کاخ واتیکان او را به رم دعوت کرد. نقاش جوان بر دیوار کتابخانه پاپ نقاشیای کشید که «مکتب آتن» نام گرفت.
این نقاشی دیواری (فرسکو) جمعی از فلاسفه و دانشمندان شهیر جهان را از سقراط تا ابنرشد در یک تصویر گرد هم آورده است. افلاطون و ارسطو در کانون این اثر مشغول گفتوگو با یکدیگر هستند. افلاطون با دست چپ "نیمائوس" کتاب مشهور خود را گرفته، دست راست خود را بالا برده و با انگشت به آسمان اشاره میکند. این ژستِ افلاطون نمایانگر گرایشات ایدهآلیستی و فراواقعی اوست. شاگردش ارسطو نیز دست راستش را موازی با زمین گرفته که نشانگر تفکرات واقعگرایانه اوست، با دست دیگر نیز کتاب "اخلاقیات" خود را در بر دارد.
کنار این دو فیلسوف سقراط را میبینیم که با خرقهای سبزرنگ میانه جماعتی ایستاده و به مباحثاتی موسوم به "گفتوگوهای سقراطی" مشغول است. اسکندر مقدونی شاگرد ارسطو نیز در هیئت پادشاهی مقابلش ایستاده و به سخنانش گوش فرا میدهد. مراد رافائل از بهتصویر کشیدن اسکندر در این نقاشی معرفی وی بهعنوان پادشاهی حکیم است. کسی که خرقه سرخ بهتن دارد و با چهرهای متفکر کنار اسکندر ایستاده "گزنفون" فیلسوف و مورخ نامدار یونانی و از شاگردان سقراط است.
"فیثاغورث" فیلسوف و ریاضیدان مشهور یونان نیز در گوشهای نشسته و بهنظر میرسد مشغول نگارش یک کتاب است. پیرمردی که پشت سر او نشسته و با حالتی دزدانه از روی دست فیثاغورث رونویسی میکند احتمالاً "بوئتیوس" فیلسوف ایتالیایی است. "ابنرشد اندلسی" دانشمند مسلمان نیز با خرقه سبز و عمامه سفید بالای سر فیثاغورث ایستاده و به او نگاه میکند.
"اِقلیدس" ریاضیدان شهیر یونانی و پایهگذار علم هندسه در گوشه سمت راستِ این دیوارنگاره در حال ترسیم اشکال هندسی بهروی تخته سیاه است و شاگردانش گرد او جمع شدند. بهباور برخی کارشناسان ژستِ چهار شاگرد اقلیدس یادآور چهار مرحله آموزش الکترونیکی است.
"دیوژن" آرام و بیخیال و با لباسی نیمهعریان بر پلکان آرمیده است، بهخلاف اغلب شخصیتهای حاضر در این تصویر که مشغول تدریس و مباحثه هستند. آوردهاند که این فیلسوفِ کَلبیمسلک تعلقات دنیوی را رها کرد تا مانند یک سگ بیتکلف زندگی کند. او از تمام لوازم زندگی تنها یک کاسه داشت که با آن آب مینوشید. یک روز سگی را دید که کنار رودخانه آمده و آب مینوشد، با مشاهده این صحنه کاسه را هم بهدور انداخت. رافائل کاسه معروف دیوژن را هم کنار او بهتصویر کشیده است.
زرتشت پیامبر ایران باستان نیز با ردایی سفید و گوی آسمانی در دست به مباحثه با بطلمیوس ایستاده که گوی جهاننما در دست دارد، یعنی یکی از بهشت آسمانی روایت میکند و دیگری از جهان مادی. البته بهباور برخی کارشناسان شخصی که گوی مینویی در دست دارد ابنسینا است نه زرتشت. رافائل تصویر خودش را نیز در این گوشه نقاشی در لباسی سرخرنگ گنجانده که به بیننده اثر چشم دوخته است. شخص سفیدپوشی که کنار او ایستاده "سودوما" نقاش همعصر و هموطن رافائل است.
"دموکریتوس" از بزرگترین فلاسفه قبل از سقراط بود که در ریاضی، زیستشناسی و موسیقی نیز تبحر داشت. او که به «فیلسوف خندان» مشهور است همواره طرفدار شادمانی و مثبتاندیشی بود. دموکریتوس در این دیوارنگاره کتاب خود را بر سکویی نهاده و برگهایی از درخت بلوط بر سر دارد.
"هراکلیتوس" با حالتی متفکر و غمناک ورقهایی را روی سکو گذاشته و مشغول تفکر و یادداشت است. برخی فلاسفه نوشتههای او را آنقدر مبهم و تاریک میدانند که لقب "فیلسوف تاریک" و "فیلسوف گریان" به وی دادهاند، کنارش "پارمنیدس" در حالتی ایستاده که یک پای او روی سکوی کوچکی است و کتابی در دست دارد و نگاهی بهسوی فیثاغورث، پشت سر او بانویی سفیدپوش ایستاده که تنها زنِ این نگاره است. برخی او را "هیپتیا" معروفترین دانشجوی دانشگاه آتن میدانند.
"اِفلوطین" آخرین فیلسوف متأثر از تمدن یونان نیز آرام و دستبهسینه با ردایی سرخ گوشهای ایستاده است و نظاره میکند.
رافائل با وجود اینکه تحت تأثیر شدید لئوناردو داوینچی و میکلآنژ قرار داشت؛ اما آنقدر خلاقیت هنری در کار خود بهخرج داد که او را صاحب سبکی دربردارنده آرمانهای عالی هنر رنسانس دانستهاند. هرچند که رافائل دیوارنگاره "مکتب آتن" را در عنفوان جوانی خلق کرد اما با آفرینش این نقاشی تأثیرات مشهودی بر هنرمندانِ پس از خود گذاشت، چنانکه آنها بارها از شخصیتهای موجود در این نقاشی در خلق آثارشان الهام گرفتهاند.
انتهای پیام/*