دانشآموزان دیندان هستند اما دیندار نه/ تربیت دینی از کجا آسیب دید؟
یک مدرس دانشگاه گفت: محدود کردن تربیت دینی به درس و امتحان ضربه اصلی به این نوع از تربیت است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام علیرضا صادق زاده - مدرس دانشگاه در برنامه تلویزیونی پرسشگر با موضوع تربیت دینی اظهار کرد: در مبانی نظری سند تحول بنیادین تربیت را آماده شدن برای حیات طبیه یعنی نوعی از زندگی که مطولب دین است، میدانیم. این نوع از زندگی ابعاد مختلف داشته و تاکید دارد کل زندگی براساس معیارهای دینی باشد. اگر قرار است زندگی دینی محقق شود باید دانشآموزان این نوع از زندگی را به صورت آگاهانه و اختیاری انتخاب کنند.
وی افزود: اگر قرار است این اتفاق بیفتد باید در نظام تربیتی تلاشهایی را برای این انتخاب انجام دهیم که بخشی از آن به تربیت دینی و اخلاقی مربوط است یعنی اگر قرار است دانشآموزان به سمت زندگی دینی بروند باید مقدمات آن را به صورت تربیت اخلاقی و دینی فراهم کنیم. تربیت دینی و اخلاقی یک عمل تربیتی است و در تربیت زمینهسازی و تعامل داریم و به تعبیری نمیتوانیم فرد را دیندار کنیم کل تلاشی که انجام میدهیم از نوع زمینهسازی است و باید به مخاطب اجازه تعامل به مربی را بدهیم، تربیت ناظر به تکوین هویت یعنی تمام ابعاد شخصیتی فرد است نه فقط بعد علمی و بینشی.
بچهها دیندان هستند اما دیندار نه
این مدرس دانشگاه گفت: تمام شخصیت و هویت فرد تنها با علم کامل نمیشود، به طور سنتی معلمان، مدیران و خانوادهها تصور میکنند که باید بر روی دانش افراد کار کرد که تبدیل به نگرش و عمل میشود اما واقعیت اینگونه نیست. تربیت دینی فقط بر روی اطلاعات، دانش و بینش دینی کار کردن نیست این یعنی مفهوم عام باعث میشود که بچهها دیندان شوند اما دیندار نه. هماکنون دانشآموزان با آموزشهایی که میبینند در بحث معرفت دینی نمرات خوبی میگیرند اما اینکه شکر پروردگار و نماز خوب است را در بحث عمل مورد توجه ندارند.
صادق زاده مطرح کرد: در برنامههای تربیتی مدارس چه برنامه رسمی چه فوق برنامه به طور سنتی گرفتار نوعی فروکاهش تربیت دینی به آموزش و دانش دینی هستیم البته بنده نمیگویم دانش و معرفت لازم نیست اما محدود کردن تربیت دینی به دانش و بینش کفایت نمیکند.تحول اقتضا میکند آموزش و پرورش از مدخلی برای ورود به دانشگاه به مکان آماده شدن برای زندگی تبدیل شود و این نیاز دارد نگاه خانوادهها تغییر کند و الان خانوادهها فقط مدرسه را راهی برای ورود به دانشگاه میبینند. خانوادهها باید تربیت در ساحتهای ششگانه را از مدرسه مطالبه کنند و آموزشوپرورش از دستگاه ورود به دانشگاه تبدیل به دستگاهی شود که دانشآموز را برای زندگی اجتماعی و خانوادگی آماده کند.
تفکیک آموزش از پرورش بزرگترین لطمه به تربیت
وی گفت: محدود کردن تربیت دینی به درس و امتحان ضربه اصلی به این نوع از تربیت است. تفکیک میان کارهای آموزشی و پرورشی اشتباه است و برنامه درسی مجموعه فعالیتهایی است که به صورت الزامی یا اختیاری برای تحقق اهداف است حالا یا از طریق کلاس درس، حیاط مدرسه، اردوها یا فضاهای دیگر مانند مسجد. تفکیک آموزش از پرورش باعث میشود آموزش اصل و پرورش حاشیهای و فوق برنامه باشد.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: برنامه درسی بستهای است که مجموعه فعالیتهای آموزشی، عاطفی، پرورشی و عملی در آن باید با هم جمع شود تا مدرسه زمینهسازی کسب شایستگیها را انجام دهد. شایستگی مفهومی اعم از مباحث دانشی است و اگر قرار باشد محقق شود باید معنای برنامه درسی توسعه یابد و مطالبه خانواده از مدرسه این باشد که فقط در بحث دانشی کار کند از سوی دیگر معلم نگوید کار من فقط معلمی است و باید فضای تربیت را عامتر از آموزش و انتقال دانش ببیند.
صادق زاده بیان کرد: وضع مطلوب ترسیم شده با وضع موجود حتی در کتابهای درسی فاصله بسیاری دارد. متاسفانه میخواهیم تعلیم وتربیت کودکان و نوجوان را مدرسه به صورت کامل انجام دهد. نهادهای مختلفی از جمله خانواده و رسانه باید بپذیرند بخشی از مسئولیت تربیت دانشآموزان را عهدهدار هستند یعنی خانواده نمیتواند بگوید من به ارزشها بیتوجهی دارم اما فرزندم اینگونه نباشد.
انتهای پیام/