نشست علمی «نگاهی به شرق»|سعیدی: اعتقاد به محوریت بلامنازع غرب در روابط بینالملل ناشی از عدم درک تحولات جهانی است
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) گفت: اعتقاد به محوریت بلامنازع غرب در روابط بینالملل ناشی عدم درک تحولات جهانی است.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، روحالامین سعیدی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) و کارشناس مسائل بینالملل، در نشست علمی "تبیین راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با موضوع نگاه به شرق" که 24، شهریور در مؤسسه انقلاب اسلامی با حضور اساتید و شخصیتهایی همچون علی اکبر ولایتی، برگزار شد، طی سخنانی اظهار داشت: در آستانه 40 سالگی انقلاب اسلامی هستیم و جمهوری اسلامی در این 40 سال تجربیات تلخ و شیرینی داشته است که طبیعتاً مبتنی بر این تجربیات و در برهه حساس کنونی باید به درک روشن تری از جایگاه خود در نظام بینالملل و ائتلافهای بین المللی رسیده باشد.
وی با بیان اینکه بر اساس باور تحلیلگران محیط سیاسی جهان در یک دوران گذار قرار دارد، گفت: نظم حاکم بر جهان دستخوش تغییراتی شده و ما در آینده نظم جدیدی را تجربه میکنیم. امروز در ساختار نظام بین الملل تغییراتی در حال رخ دادن است؛ یعنی نحوه چینش واحدها در نظام بین الملل که مهمترین آن دولتها، هستند از حیث توزیع توانمندیها در حال تغییر است.
**جهان در یک دوران گذار قرار دارد
دبیر نشست تبیین راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با موضوع نگاه به شرق، ادامه داد: تا قبل از پایان جنگ جهانی دوم یک ساختار چند قطبی بر جهان حاکم بود و بعد از جنگ جهانی دوم ساختار دوقطبی شکل گرفت. پس از سال 1991 یک نظام تک قطبی با رهبری آمریکا در جهان ایجاد شد. اما امروز از نظام یک قطبی فاصله گرفتهایم و نحوه چینش واحدها در نظام کنونی نمایانگر یک نظم یک - چندقطبی است. یعنی یک ابرقدرت در کنار چند قدرت بزرگ در این سیستم نقشآفرینی میکنند. هرچند این قدرتها هنوز نمیتوانند در مقابل ابرقدرت یعنی آمریکا خصوصاً در بعد نظامی به طور کامل موازنه ایجاد کنند، اما این قدرتها در حال رشد هستند و کنشگرِ ابرقدرت به تنهایی توان اداره جهان را ندارد.
وی خاطر نشان کرد: امروز در هر منطقه قدرتهای نوظهوری سر برآوردهاند که این ابرقدرت چارهای جز به رسمیت شناختن وزن آنها ندارد. لذا شرایط امروز جهان به گونهای نیست که آمریکا مانند شرایط بعد از فروپاشی شوروی هرچه بخواهد پیش ببرد.
سعیدی با بیان اینکه در حال گذار از نظام یک-چندقطبی به نظام چندقطبی هستیم، عنوان کرد: به موازات این گذار، منطقهگرایی رشد چشمگیری داشته است و امروز در موج جدید منطقه گرایی شاهد علاقه کشورها به همکاری یکدیگر در قالب سازوکارهای منطقهای هستیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به کمرنگ شدن عنصر جغرافیا در تعریف مناطق، تصریح کرد: اتفاق دیگری که افتاده، جغرافیازدایی از منطقهگرایی است. اگر روزی جغرافیا مهمترین مؤلفه شکلگیری یک منطقه بود، امروز نقش این مؤلفه کمرنگ شده و تأثیر معیارهای معنایی و هویتی در تکوین مناطق افزایش یافته است. نمونه آن کشور روسیه با هویت اوراسیایی است که مشاهده میکنیم رهبران این کشور در حاضر بیشتر تمایل به پافشاری بر هویت آسیایی خود و همکاری با همسایگان شرقی خود هستند.
**امروز در سرنوشت جنگها گروههای غیردولتی نقش آفرین هستند
سعیدی تاکید کرد: در عرصه قدرت هم شاهد تحولات جریان سازی هستیم. در این عرصه دو تحول مهم در حال روی دادن است. اولین تحول، گذار قدرت از غرب به شرق است. امروز کانون قدرت و ثروت که برای دهه های متمادی به اروپا و سپس آمریکا منتقل شده بود، درحال انتقال به آسیا است اما این تحول زمانبر و تدریجی خواهد بود. همچنین قدرت از کنشگران دولتی به کنشگران غیر دولتی درحال انتقال است و امروز در سرنوشت جنگها گروههای غیردولتی نیز نقش آفرین هستند.
وی با بیان اینکه در صحفه شطرنج قدرت با یک وضعیت سه بعدی طرف هستیم، گفت: در سطح قدرت نظامی آمریکا همچنان حرف اول را میزند و توزیع قدرت همچنان تک قطبی است؛ در عرصه اقتصادی اما قدرتهای بسیاری توان رقابت و موازنه سازی با آمریکا را دارند؛ لذا قدرت به صورت چندقطبی توزیع شده است. در لایه زیرین قدرت هم که روابط فراملی است، اصولاً قطبیت معنا ندارد و قدرت به صورت آشوبگونه میان انبوهی از کنشگران دولتی و غیردولتی در حال توزیع است.
سعیدی اظهار داشت: واقعیت نظام بینالملل به ما میگوید قرن 21 قرن آسیا است و کانون قدرت و ثروت به آسیا بازخواهد گشت. اگر کشوری به دنبال سرمایه گذاری بلندمدت سیاسی و اقتصادی است، عقل سلیم به او میگوید جای این سرمایهگذاری آسیا است. برای مثال تغییر راهبرد آمریکا در زمان اوباما که از آن با عنوان «چرخش به سمت آسیا» تعبیر شد، نمونهای از همین موضوع است.
این کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه سیاست راهبردی بلند مدت، ترجیح همکاری با شرق است، ادامه داد: زمانی در اواخر جنگ جهانی دوم، رهبران سه قدرت (روزولت، چرچیل و استالین)در تهران جمع میشدند تا چهره جهان پس از جنگ را ترسیم کنند اما امروز اجلاس سه جانبه در تهران برای تعیین تکلیف سرنوشت منطقه با محوریت قدرت های منطقه ای یعنی ایران، روسیه و ترکیه برگزار میشود و آمریکا هم در حاشیه قرار میگیرد. این نشان دهنده آن است که آمریکا اراده کننده اول و آخر جهان نیست.کسانی که نظام بینالملل را همچنان اروپامحور میبینند دانششان روزآمد نشده است. امروز زمینههای بسیار زیادی برای نقش آفرینی و کنشگریِ قدرتهای منطقهای به وجود آمده است.
وی در پایان تاکید کرد: به نظر میرسد راهبرد نگاه به شرق برای آینده جمهوری اسلامی ایران میتواند در کنار سایر راهبردها منطقی باشد. البته باید دانست این به معنای قطع رابطه با اروپا نیست و ترجیح سیاست خارجی ما نگاه به شرق است. انتقال قدرت به شرق تدریجی است و امروز چین با آمریکا در عرصه تکنولوژی قابل مقایسه نیستند اما این فاصله در حال کمتر شدن است.
انتهای پیام/