موسیقی انقلاب و جنگ از گلریز تا معتمدی
شما به موسیقی «خجستهباد این پیروزی» نگاه کنید. وقتی به شعر و ملودی و تنظیم دقت کنیم میبینیم که درباره فتح حرف میزند. راجعبه یک پیروزی بزرگ حرف میزند. این اثر به مناسبت فتح خرمشهر پخش شده است.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، شما به موسیقی «خجستهباد این پیروزی» نگاه کنید. وقتی به شعر و ملودی و تنظیم دقت کنیم میبینیم که درباره فتح حرف میزند. راجعبه یک پیروزی بزرگ حرف میزند. این اثر به مناسبت فتح خرمشهر پخش شده است. این موسیقی درعینحالی که جنبه ظفرمندانه دارد جایی هم برای همدردی و همآوایی با مظلومان و حزن جنگ قرار داده است. این دو حس چنان درهمتنیده شده که موسیقی خاصی با عنوان موسیقی جنگ پدید آورده است. شما این اثر را با موسیقی جنگهای جهانی اول و دوم مقایسه کنید. در این مقایسه صدای موسیقی ایرانی و صدای انقلاب اسلامی از حیث تحلیل فنی و فرمال موسیقی کاملاً پیداست.
با این حساب شما ادعا میکنید نهتنها از حیث مضمون بلکه از جهت فرم نیز موسیقی جنگ حاوی ویژگیهای سبکی است. درست است؟
بله، مشخصاً موسیقی خجسته باد این پیروزی که استاد احمدعلی راغب ساختهاند و مرحوم مجتبی میرزاده آن را تنظیم کردهاند اثر صاحب امضاست. مدتی پیش آقای محمد گلریز خواننده «خجسته باد این پیروزی» گفته بودند موسیقی این اثر در یکی از دانشگاههای بزرگ آمریکا در رشته موسیقیشناسی توسط استاد در کلاس پخش شده و بهعنوان گونهای متمایز از موسیقی تحلیل شده است. اتفاقی که باعث تعجب دانشجوی ایرانی حاضر در کلاس شده است. شاید آقای راغب بهعنوان آهنگسازی اصلاً عمدی بر بازتاب ویژگیهای موسیقی فارسی و انقلاب اسلامی در کارش نداشته است اما بازتاب آنچه او در فضای آن روز درک کرده در اثر آمده و همین این تمایز را رقم زده است. بنابراین ما در موسیقی جنگ نمیتوانیم یک صدای تماماً جنگی و رزمی را بشنویم. چهبسا این ویژگی از سنت بدرقه و تشییع ما گرفته شده باشد. وقتی رزمندهها اعزام میشوند، پدیده اعزام همراه با حماسه و البته یک نگرانی است. از طرفی خوشحالیم که داریم فرزند یا همسر یا دوست ما به صحنه نبرد میرود و از سویی دیگر نگرانیم که شاید این دیدار آخر باشد. این احساسات توأمان اجازه نمیدهد یک حس تماماً حماسه گون یا سوگوارانه را تجربه کنیم. این آمیختگی متعلق به انقلاب اسلامی و انسان انقلاب اسلامی است.
موسیقی انقلاب و جنگ تا چه اندازه وابسته به جریان حرفهای و دانشگاهی موسیقی است و تا چه اندازه وامدار موسیقی غیرحرفهای و مردمی است؟
موسیقی و شعر ریشه در تاریخ سرزمین ما دارد. ما با نغمهها و آواها بزرگ شدیم. نمیتوانیم ادعا کنیم که انقلاب نابهنگام صدایی تازه را خلق کرده و ساخته است. قطعاً ریشهها و اصالتهای موسیقی ایرانی در آثار انقلاب هم بازتاب دارد. شما به موسیقی فولکلور لرستان نگاه کنید. «دایه، دایه» یکی از میراثهای موسیقی قومی ماست که به موسیقی دفاع مقدس میپیوندد. شما میتوانید ریشه بسیاری از ملودیهای نوحههای حاج صادق آهنگران را در ملودیهای سنتی دزفول و بوشهر و بهطورکلی جنوب جستوجو کنید. جنوبی که مهد نغمه ملودی در کشور ماست. بسیاری از آثاری که استاد راغب برای موسیقی جنگ ساختهاند ریشه در موسیقی فولک گیلان و مازندران دارد. تکیه موسیقی انقلاب و جنگ به تاریخ موسیقی ماست. نه به این اعتبار که شما بتوانید ریشههای موسیقی ساخته شده برای شهادت شهید مطهری را در آثار ساخته شده توسط فلان استاد معاصر پیدا کنید، بلکه شما برای یافتن ریشههای آن باید به موسیقی محلی مازندران رجوع کنید. چند سال پیش که آقای میثم مطیعی بر اساس ملودی قطعه «ننگ به نیرنگ تو» نوحهای را خواندند آقای راغب پیامی دادند و گفتند من این کار را از یک نغمه آیینی در روستاهای گیلان گرفته بودم و به موسیقی حماسی آورده بودم. ممنونم که آن را به جای اصلی خودش برگرداندید. این رفتوبرگشتها در موسیقی طبیعی است.
منبع:صبح نو
انتهای پیام/