سروده قزوه بهمناسبت هفته دفاع مقدس: «جنگ شد، پنجرهها افتاد، بچهها تشنه سفر کردند»
اولین هنری که همراه با رزمندگان به جبههها رفت، همراه با مادران شهدا گریست و همراه با سربازان جنگید، شعر بود. با وجود آنکه قریب به چهار دهه از شروع جنگ تحمیلی گذشته، شعر هنوز به عهد خود پایبند است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، از 31 شهریور 59، زمانی که نیروهای عراقی به خاک ایران یورش بردند، تا امروز که حدود چهار دهه از آن روز میگذرد، آثار متعددی روایتگر مقاومت مردم ایران در این برهه تاریخی بودهاند. در میان تمام آثاری که به صورت مکتوب و مستند و یا در قالب فیلم و موسیقی منتشر شد، شعر بیشترین سهم را در همراهی با روزهای دفاع مقدس دارد.
اولین هنری که همراه با رزمندگان به جبههها رفت، همراه با مادران شهدا گریست و همراه با سربازان جنگید، شعر بود. با وجود آنکه قریب به چهار دهه از شروع جنگ تحمیلی گذشته، شعر هنوز به عهد خود پایبند است. هنوز سهم قابل توجهی از سرودههای شاعران امروز را شعر با موضوع دفاع مقدس تشکیل میدهد. سروده ذیل نمونهای از این اشعار است که علیرضا قزوه، شاعر و مدیر دفتر آفرینشهای ادبی حوزه هنری، همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس منتشر کرده است:
«اول آ»
اوّل مهر رسید و من در همان " اوّل آ " بودم
مثل گنجشک دلم می زد، مثل گنجشک رها بودم
پای یک پنجره میزی بود، چه تقلّای عزیزی بود
پنجره راه گریزی بود، خیره در پنجرهها بودم
پشت هر پنجره دنیایی است، چشم وا کردم و بستم، آه
من کجایم؟ تو کجا؟ با خویش در همین چون و چرا بودم
گفت : بابا دو هجا دارد... نام من چار هجایی بود
نان یکی... آب یکی ... باران... مثل باران دو هجا بودم
گفت: هر حرف صدا دارد... در سکون حرف زدم با خود
هم صدا بودم و هم ساکت، نه سکوت و نه صدا بودم
گفت: دلتنگ که ای؟ خندید... گریه کردم که پدر... خم شد
آه بابا، بابا، بابا، سخت دلتنگ شما بودم
جنگ شد، پنجرهها افتاد، بچّهها تشنه سفر کردند
هشت نهر آینه جاری شد، تشنه در کرببلا بودم
گفت: هی هی! تو کجایی؟ تو ... راست میگفت، کجایم من؟
تو نبودی... تو چهل سال است... من... اجازه؟... همه را بودم
تو چهل سال همه غایب... تو چهل سال همه در خویش...
من چهل سال، خدای من! من چهل سال کجا بودم؟
انتهای پیام/