گزارش| رویکرد قطر در منطقه غرب آسیا بعد از قطع رابطه با عربستان
نگاهی به رویکرد قطر در منطقه و اقداماتی که در پس تحولات بزرگ منطقه انجام میدهد میتواند بازیگری این کشور کوچک اما ثروتمند را روشنتر سازد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، از زمانی که دونالد ترامپ در اردیبهشت 1396 به ریاض سفر و در آنجا با تعدادی از سران کشورهای عربی از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس دیدار کرد، روابط عربستان سعودی و قطر رو به تیرگی گذاشت. این تیرگی روابط بهحدی شدید شد که عربستان علاوه بر اینکه با اهرم شورای همکاری خلیج فارس قطر را در محاصره قرار داد، تلاش کرد با بستن و خراب کردن تنها نقطه اتصال خاکی قطر با عربستان این شبهجزیره کوچک خلیج فارس را به یک جزیره تبدیل کند.
این فضای بهوجودآمده موجب شد این کشور کوچک، بهسمت ایران و ترکیه تمایل پیدا کند. تمایل قطر به ایران و ترکیه موجب آن نشد که عربستان و کشورهای مرتجع همراه او از دشمنی با قطر دست بردارند، همین مسئله می تواند نقطه توجهی برای این سؤال باشد که؛ آیا عربستان و همپیمانانش از جدا شدن قطر از جرگه همراهانشان نگرانی ندارند؟
نگاهی به رویکرد قطر در منطقه و اقداماتی که در پس تحولات بزرگ منطقه انجام میدهد میتواند بازیگری این کشور کوچک اما ثروتمند را روشنتر سازد.
رویکرد قطر در منطقه غرب آسیا
حضور در سوریه
قطر از زمان آغاز بحران سوریه همیشه یکی از حامیان معارضان سوری بوده است و هزینههای هنگفتی در سوریه کرده است. مهمترین سند این هزینهها اظهارات نخست وزیر و وزیر امور خارجه سابق قطر حمد بن جاسم است که گفت قطر بهدستور آمریکا بههمراه عربستان حمایت مالی و لجستیکی از معارضان سوری را بهعهده داشت.
پس از آنکه آمریکاییها در سال 2013 تلاش کردند جریان اخوان المسلمین را سرکوب کنند و نقطه آغاز آن با برکناری محمد المرسی اولین رئیس جمهور منتخب مصر شروع شد، قطر نقطه تحول قرار گرفت. ماجرای انتقال قدرت در قطر که مجال آن این نوشته نیست و میتوانست بهسان یک کودتای خونین موجب موجی از خشونت در قطر شود موجب شد میز قدرت در قطر بهدرخواست امیر وقت قطر بدون خونریزی به پسرش برسد، با این انتقال قدرت نقش قطر در سوریه کمرنگتر شد و قطر با حفظ رویکرد قبلی خود علیه نظام قانونی سوریه، بهسمت مخالفت با اخوان المسلمین رفت و در یک شیب ملایم فعالیت اخوانی ها را محدود کرد و پس از آن از حماس خواست دفتر سیاسی اش را از دوحه خارج کند. در همین راستا خبر ضرب الاجل 48 ساعته امیر قطر به یوسف قرضاوی مفتی اخوانی در همه جا منتشر شد هرچند این خبر از سوی قرضاوی تکذیب شد و امیر قطر هم در تصویری معنا دار بوسه ای بر سر قرضاوی زد. اما پس از آن قرضاوی به شدت محدود شد و خبری از مانورهای تبلیغاتی اش در رسانه ها، به ویژه الجزیره دیده نشد. همین اتفاق برای اعضای دفتر سیاسی حماس هم افتاد. وزیر امور خارجه قطر اعلام کرد: ما از همان ابتدا با هماهنگی با آمریکایی ها دفتر سیاسی حماس را به دوحه منتقل کردیم و حالا با هماهنگی با آنها خواستار انتقال آن هستیم. دفتر سیاسی حماس به داخل نوار غزه منتقل شد و به درخواست رژیم صهیونیستی صالح العاروری، از اعضای دفتر سیاسی از قطر اخراج شد.
در حقیقت قطر صرفاً رویکرد ضداخوانی پیدا کرد بدون آنکه رویکرد ضدمقاومتی خود را از دست داده باشد. نقطه اوج این رویکرد جدید در شبکه الجزیره کاملاً آشکار بود. مدیر فلسطینی شبکه الجزیره ــ که به اخوان المسلمین نزدیک بود ــ عزل شد و الجزیره اخبار سوریه را کاملاً رها کرد.
حضور در فلسطین
پس از فاصله گرفتن قطر از اخوان المسلمین آنها حضور کمتری در سوریه پیدا کردند و تنها به کمکهای مالی اکتفا کردند. البته فضای امنیتی و همکاری امنیتی با جناح آمریکایی غربی همواره ادامه داشته است و امری جدا از این تحولات بوده است. در این مقطع قطر نقش میانجی و کمکرسان به غزه را پیدا کرد، یک نقش کاملاً سفید و انساندوستانه.
محمد العمادی نماینده دولت قطر در نوار غزه با رفتوآمدهای مستمر همواره از کمکهای انسانی قطر به نوار غزه خبر میداد، اما العمادی در حقیقت واسطهای برای پیامرسانیهای مستمر بین غزه و بیرون آن بوده است، چرا که غزه بهدلیل محاصره، نمیتواند ارتباط چندانی با جهان خارج داشته باشد، محمد العمادی با رفتوآمدهای مستمر خود توانست این نقش را بهخوبی بازی کند.
کار به جایی رسید که العمادی طی سه ماه گذشته یک بار خودش با لیبرمن، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی دیدار کرده است، یک بار هم واسطه دیدار وزیر امور خارجه قطر با لیبرمن بوده است، دیدارهایی که خبرشان چند ماه پس از برگزاری آن دیدار منتشر شد. این دو دیدار که بسیار مهم بودهاند در قبرس انجام شدهاند؛ بار نخست در یک هتل و بار دوم در هواپیمای شخصی دولت قطر در فرودگاه قبرس انجام شد.
حال با انتشار این اخبار کاملاً روشن است که قطر نقش میانجی را برای مذاکرات آتشبس بین حماس و رژیم صهیونیستی برگزار میکند و محمد العمادی واسطه مستقیم این مذاکرات است.
عادیسازی روابط با استفاده از ابزار ورزش
طی روزهای گذشته خبری در رسانههای فلسطینی منتشر شده که از شفافتر شدن نقش قطر در عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی حکایت دارد. دولت قطر که میزبانی مسابقات جهانی ژیمناستیک را طی ماه آینده میلادی بهعهده خواهد داشت در پاسخ به نامهای از سوی رژیم صهیونیستی نسبت به حضور ورزشکاران این رژیم پاسخ مثبت داده است.
صهیونیستها در نامهای به دوحه در خصوص حضور ورزشکاران رژیم صهیونیستی در مسابقات جهانی ژیمناستیک خواستار موضع دولت قطر شدند. پاسخ دولت قطر به نامه صهیونیستها از این قرار بود که برخورد دولت قطر با ورزشکاران رژیم صهیونیستی همانند ورزشکاران سایر کشورها خواهد بود و تفاوتی بین این ورزشکاران از نگاه آنها وجود ندارد.
حال با توجه به اینکه قطر میزبانی جام جهانی 2022 را نیز بهعهده دارد میتوان بهخوبی فهمید قطر کنار سایر کشورهای عربی با استفاده از دیپلماسی عمومی و ورزش، ضمن اینکه خود را یک بازیگر میانهرو و معتدل نشان میدهد در حال عادیسازی روابط با صهیونیستها است.
جمعبندی
قطر با توجه به اقداماتی که طی 5 سال گذشته انجام داده است خود را از یک بازیگر تندرو کنار عربستان به یک بازیگر میانهرو و معتدل بدل کرده است. قطریها با وجود حمایت از طرحهای آمریکایی و صهیونیستی در تلاشاند بستر عادیسازی روابط را از راههای اقتصادی و از طریق دیپلماسی عمومی و ورزش فراهم سازند.
قطریها در ساخت شهرکسازی در فلسطین اشغالی نقش مستقیم دارند و شرکتهای ساختمانسازی و عمرانی قطری در حال ساختوساز بهصورت پیمانکاری برای صهیونیستها هستند.
نگاه به بازیگری قطر زمانی برای ما مهمتر میشود که به این نکته توجه کنیم که با دور شدن عربستان از قطر این کشور بهسمت ایران متمایل شده است و طی ماههای اخیر مسئولان قطری از دولت ایران خواستهاند خط دریایی مستقیمی بین ایران و قطر بهوجود آورند، همچنین با محاصره اقتصادی قطر میزان صادرات ایران به قطر افزایش یافته است و برای هواپیماهای قطری حریم هوایی ایران جایگزین حریم هوایی عربستان شده است. شاید این سؤال جای تأمل داشته باشد که؛ آیا قطر در حال ایجاد یک رابطه نزدیک با ایران برای این است که در آینده یک کاتالیزور برای ایجاد ارتباطات ثانویه باشد؟
انتهای پیام/*